How New Crazies can make a big Warچگونه دیوانگان جدیدجنگ می سازند

چگونه ديوانگان جديدجنگ مي سازند

محمدالبرداعي دبيركل آژانس بين المللي اتمي طي هفته گذشته سخناني ايرادكردوبه وجودديوانگان جديدي كه به بمباران ايران مي انديشند به شكل زيراشاره نمودند
New Crazies who want to say let us go and bomb Iran
گرچه ظاهرامنظورآقاي محمدالبرادعي گروهي ازنومحافظه كاران درواشنگتن بوده وبهمين دليل نیزپاسخ محكم خودراازخانم كاندوليزا رايس وزيرامورخارجه آنكشورمبني بروحدت رويه درسياست دولت آمريكادرمقابل ايران دريافت كردندولي ظاهراقضايانبايدبه اينجاختم گرددزيراايرادچنين سخناني آنهم ازسوي يك مقام مسئول بين المللي امری نیست که به سادگی ازآن گذشت
دراین خصوص حتي ازسوي برخي ازموافقين بحث اتمي نيزچنين وانمودمي شدكه وي درهماهنگي بامقامات طرفدارجنگ درآمريكا ودرراستاي جنگ رواني غرب باايران چنين مباحثي رامطرح كرده است بطوریکه برخی حتی وي رابه زمينه سازي حمله به ايران نيزمتهم كردند.
ولي آنچه كه نگارنده راواداربه نوشتن اين مقاله نوشت عملكردآقاي البرداعي درداستان اتمي ايران است اين فردخودبااظهارعجزاز وادارساختن ايران به توقف فعاليتهاي اتمي ياشفاف سازي فعالیتهای ایران حداقل سابقه ارسال پرونده ايران ازآژانس بين المللي انرژي اتمي به شوراي امنيت رادركارنامه خودداردوپس ازآن نيزبارهاباارسال گزارش وضعيتهاي مختلف زمينه استنادشوراي امنيت به بند7 منشورسازمان ملل رادرخصوص اقدامات لازم كه طيف وسيعي ازمجازاتهاي سياسي واقتصادي گرفته تاحملات نظامي به كشورهدف رافراهم آورده است.
عمده اين گزارشات كه تاكيدي برمشكوك بودن فعاليتهاي اتمي ايران وعدم همكاري مقامات آنكشوربا سازمان انرژي اتمي وسازمان ملل مي باشددرزمان بقدرت رسيدن محموداحمدي نژادصورت گرفته است يعني دولتي كه نه تنهاپلمپهاي بازرسان آژانس راازتاسيسات اتمي تحت بررسي خودبرداشته بلكه بموازات آن به دفعات خواستارنابودي اسرائيل ازصحنه روزگار، ورق پاره ناميدن مصوبات سازمان ملل ومضحك خواندن موضعگيرهاي بين المللي، شتاب بخشيدن درغني سازي اورانيوم،تلاش جهت رسيدن به نقطه بدون بازگشت دربرنامه اتمي ايران واعلام آمادگي كشورش جهت صادرات دانش ومحصولات اتمي ايران به سايركشورها گرديده است.
دولت احمدی نژاد اززمان روي كارآمدن بارهااقدام به برپايي مانورهاي نظامي تحريك آميزوبه نمايش گذاشتن سلاحهاي گوناگون واعلام دسترسي به موشكهاي دوربردشهاب 3و4 بابردهاي 1300و1600مايل كرده است كه نه تنهااسرائيل بلكه اروپارانيزدرمعرض خطرقرارميدهد
سران رژيم روزي نيست كه ازناتواني آمريكاوديگرقدرتهاي غربي وبين المللي درحمله به كشورشان سخن نرانده وآنهاراببركاغذي كه درباطلاق عراق وافغانستان گيركرده نخوانندآنهاباتبليغات سرسام آورخود راتنها ابرقدرت جهان خوانده كه هيچ كشوري قادربه مهارآن نيست ودرتمام اقدامات تروريستي خاورميانه ازافغانستان ويمن وسومالي گرفته تاعراق ولبنان وفلسطين اثرانگشت خودراعمداجهت قدرت نمايي خودبجاي گذاشته اند. حاکمیت كشوردربرخي مواردنظيرامنيت كشورهاي لبنان، فلسطين وعراق نيز تلويحاخودراصاحب نفوذتاحدحاكميت برآن كشورهاقلمدادمي نمايند.
سوال بنده ازآقاي البرداعي اينست كه آياكشوري كه مقامات آن بااقدامات وموضعگيريهاي خودزمينه سوء تفاهم جامعه بين الملل وتهاجم به كشورخودراباهربهانه اي(ازانهدام تاسيسات اتمي تاتغييررژيم يانابودي توان اقتصادي ونظامي كشورجهت ايجادبالانس درمنطقه) فراهم مي آورندمقصرنديانيروهاي مهاجمي كه دههاقطعنامه شوراي امنيت وسايرارگانهاي وابسته به سازمان ملل ازانرژي اتمي گرفته تاديدبان حقوق بشر وسازمان عفوبين الملل و…رابعنوان پشتوانه ازآن خودكرده اند؟
آياكساني كه بااعلام صريح نابودي يك كشورعضوسازمان ملل(اسرائيل)امكان حمله پيشگيرانه بخودراتحت قانون حق دفاع مشروع ازموجوديت خودفراهم آورده اندعامل تجاوزمحسوب مي شدنديانيروي مدافع كشورتحت تهديد؟
آقاي البرادعي بايدبه روشني مشخص نمايدكداميك ازمواردفوق مصداق عبارت ديوانگان جديدي است كه بمباران ايران راممكن مي سازد؟آيادولت ايران ودرراس آن علي خامنه اي ورييس جمهور انتصابي وي محموداحمدي نژادمصداق آن عبارت مي باشندياجورج بوش وروساي كشورهاي اروپايي وسازمان ملل وچراازسوي آمريكاوجامعه بين الملل هيچگاه موضعگيري رسمي برسرنابودي ايران ازصحنه روزگارياتغييررژيم بميان نيامده است.
آقاي البرداعي كه بعنوان يك مقام مسئول بااظهارات خودزمينه تحريك دولت ايران رابه پيگيري برنامه اتمي خودتحت پوشش فعاليتهاي صلح آميزفراهم مي آوردرابطه تعليق فعاليتهاي صلح آميزدرمقابل درخواست تضمين امنيتي راچگونه تعريف مي كند؟توليدآب سنگين واصراربرداشتن چرخه كامل سوخت وغني سازي درحاليكه معادن ايران هيچگونه تناسبي باتاسيسات ايجادشده فوق نداردچگونه قابل توجيه است؟راكتور مربوطه ونظرايران به توليدپلوتونيوم كه جزبه كارتوليدسلاح اتمي نمي آيدباچه منطقي قابل بررسي است؟
آيادفاع كوركورانه ازمواضع نيروي مشكوك ومهاجم درمقابل خواستهاي بحق جامعه جهاني درزمينه شفاف سازي اتمي ،عدم اخلال درروند صلح اعراب واسرائيل، جلوگيري ازحمايت ازتروريزم ونقض حقوق بشردركشور مربوطه باعث تشجيع ديكتاتورهاو رژيمهاي وحشي وتداوم سركشي درجامعه جهاني تاحدنابودي خودو ملتهايشان نظيركشورهاي افغانستان ، عراق ويوگسلاوي نمي گردد؟
ايكاش آقاي البرداعي ازهمسرايراني خودمعني بازكردن سگهاوبستن سنگهارامي پرسيدند وقبل ازاينكه مهار كنندگان را ”ديوانگان جديد” بخواندهدف حمله خودرا” ديوانگان واقعي” درايران ونه نيروهاي بازدارنده آنها درجامعه جهاني ودرراس آن آمريكاقرارمي دادند.
6ژوئن 2007

Comments