سرنگونی ایرباس ایرانی درخلیج فارس

پرواز 655

در صبح سوم ژوئيه 1988 مصادف با دوازدهم تيرماه 1367جهان با خبري تكان دهنده روبروگرديدوآن خبرسقوط يك فروند هواپيماي مسافربري بوئينگ 747 متعلق به خطوط هواپيمائي جمهوري اسلامي ايران موسوم به (ايران اير) بود اين حادثه كه با شليك دو فروند موشك از عرشه رزم ناوآمريكائي وينسنسVINCENNES بوقوع پيوست منجر به كشته شدن290 نفر سرنشين وخدمه هواپيماي مسافربري ايراني گرديده و با توجه به پيشينه تعارض نيروهاي آمريكا وايران درخليج فارس ودر ارتباط با جنگ ايران و عراق واكنشهاي مختلفي را بدنبال خود داشت دراين گزارش سعي مي شود ناگفته هاي اين حادثه تاريخي و صرفا ناشي از مسئوليتي كه اينجانب درآن مقطع تاريخي داشتم براي نسلهاي آينده به يادگارگذاشته وبرگي نانوشته ازتاريخ معاصرايران را برشته تحريردرآورم

وضعيت نظامي درخليج فارس

آمريكا پس ازواگذاري مستعمرات انگليس در منطقه ازابتداي دهه هفتاد ميلادي اقدام به تشكيل يك نيروي محدود دريائي و بعنوان بخشي از ناوگان پنجم خود درخاورميانه كه مقرآن درجزيره دياگوگارسيا دراقيانوس هند قرارداشت نموده وپس ازاستقلال كشور بحرين ستاد فرماندهي اين نيرو را در سيتره بحرين مستقر نمود

اين ناوگان كوچك معمولامتشكل ازچهار فروند فريگت،يك فروند ناوشكن، يك فروند رزمناو ويك ناوفرماندهي و ارتباطات بنام لاسال بوده وبديهي است كه اين گروه رزمي بعنوان بخشي از ناوگان پنجم دريائي آمريكا كه مقر آن درجزيره دياگوگارسيادراقيانوس هندقرارداشت ازحمايت مطلق آن ناوگان وهمچنين پايگاه هوائي مستقردرمصيره عمان وهواپيماهاي هشداردهنده آواكس مستقردرظهران عربستان برخوردارمي گرديد

يك سال پس ازآغازجنگ بين ايران وعراق نيروي هوائي آن كشورحملات خودرابه پايانه هاي نفتي وكشتي هاي نفتي وتجاري عازم بنادرايران با نيت قطع صادرات نفت واخلال درلجستيك عمومي دشمن خود آغازكرده وتوانست درسه سال ابتدائي ابتكارعمل مطلق رادرحملات هوائي ازآن خود سازد بطوريكه درسال60(ده حمله)،درسال61 (بيست حمله)ودرسال 62(هفت حمله) راسازماندهي نمايد

پس ازآن باتوجه به برخي اقدامات پدافندي ونيزتهديدات جدي روي پايانه نفتي خارك وبندرامام خميني معادلات نظامي طرفين از روندي جديدبرخوردارگرديدضمن اينكه ايران نيزاقدام به عمل مقابله به مثل رادردستوركارخود قرارداد بطوريكه درسال 63 درمقابل 65حمله عراق ايران موفق به انجام 22حمله نمود ودرسالهاي64 و65 درمقابل 31 و 65 حمله عراق اين رقم را به 16و41 رساند كه اين امرازنظركمي بمفهوم خارج شدن عراق از برتري مطلق در سالهاي آغازين جنگ ورساندن به نسبتهاي 3،2و5/1گرديدازنظركيفي نيزدرابتدا ايران براي عمليات مقابله به مثل ازنيروي هوائي(موشكهاي ماوريك)وسپس هلي كوپترهاي تهاجمي ونهايتا ازناوچه هاي كلاس پيكان يا لكومباتن ايتاليائي استفاده مي نمود

درسالهاي 66و67 نيزبا توجه به عملياتي شدن نيروي دريائي سپاه پاسداران(كه رسما ازشهريور64 تشكيل ولي بدليل درگيري درعمليات آبي خاكي فاوازتاخيردرورود به صحنه جنگهاي دريائي برخوردار بود) فازسوم جنگ درخليج فارس ازتغييرات كيفي وكمي خاصي منتهي به خاتمه جنگ حكايت مي نمود بطوريكه درسالهاي 66 عليرغم ثبت 94حمله ازعراق درمقابل 83 حمله ازسوي ايران كه بمفهوم نسبت حدود 13/1 مي نمودايران ابتكار عمل كامل را درخليج فارس دردست گرفته بطوريكه درسال 67 (سال حادثه)درمقابل10حمله عراق ايران موفق به انجام 22حمله متقابل به عراق و متحدين وي درخليج فارس گرديد

درمجموع ايران با 184حمله وعراق و متحدين با303حمله ودركل جنگ خليج فارس باحدود500حمله ثبت شده به اتمام رسيد

تلفات نيروي انساني ناشي ازجنگ درخليج فارس را نيزمي توان براي ايران (55كشته و163مجروح) وبراي عراق و متحدين(310 كشته و332مجروح)محسوب نمود

درايام جنگ ايران براي صادرات نفت خودطي پنج مرحله مجبور به تغيير ترمينال نفتي خود گرديد كه بترتيب پايانه خارك، پايانه لاوان وسپس ترمينال شناوردرنزديكي جزائرسري، لارك وخارج ازتنگه هرمز رامي توان نام برد

حوادث مهم نظامي قبل ازحادثه

1-حمله به اولين نفتكش در20/11/65

2- كنفرانس اسلامي واصابت موشك كرم ابريشم به كويت 5/11/65

3- حمله به كشتي روسي ”ايوان كوروتيف”

4- مين گذاري كانال ورودي الاحمدي كويت و اصابت نفتكش ”مارشال چخوف”

5- حمله اشتباهي ميراژهاي عراق به ناو آمريكائي”استارك”

6- خطرحمله قريب الوقوع آمريكا دراثراصابت كشتي”پكونيك”

7- توقيف كشتي مين گذار”ايران اجر”واسقاط آن توسط آمريكا

8- عمليات حج درمنطقه عمومي”خفجي”ومنتفي شدن آن بدليل دخالت11ناو آمريكائي

9- اصابت سوپرتانكر”بريدجتون” با مين درجنوب جزيره فارسي 31/4/66

10- حمله به كشتي فرانسوي ”دانوو”

11- اجلاس اوپك وحمله به نفتكش انگليسي” اسو دي ميتا”درجهت مقابله با عربستان وامارات وتوطئه كاهش قيمت نفت دردهانه راس التنوره وتحت اجاره اكسون آمريكا

12- اصابت ناوضدمين ”ساموئل رابرتز” با مين هاي سرگردان!!حمله آمريكا به سكوهاي نصر و سلمان” و پاسخ متقابل سپاه درحمله دريائي به سكوي مبارك درجنوب وهلي كوپترهاي آمريكائي درشمال باموشكهاي استينگر

13- حمله موشكي به كشتي آمريكائي” سونگاري”و”سي اويل سيتي” وحمله متقابل به سكوهاي”رشادت و رسالت”و حمله نهائي به پايانه الاحمدي كويت ،دوشنبه سياه دربازاربورس نيويورك واستعفاي گاسپار واينبرگروزيردفاع آمريكا

14- حمله شديد هوائي عراق به ترمينال شناور لارك وهمزمان بودن با تبادل نيروهاياسيرشده با نيروي دريائي عمان وتحت حمايت و نظارت ناوهاي انگليسي وآمريكائي

15-تجمع بيسابقه 25ناوجنگي درمساحت25كيلومترمربع ازآبهاي منطقه تنگه هرمزو بموازات عمليات ”مرصاد”درغرب كشور

اين نكته لازم به يادآوري است كه ساختار نيروهاي آمريكا درمنطقه متاثر ازتصميمات سرفرماندهي خود دچار تغييرات اساسي گرديده كه ازموارد مهم به تشكيل نيرو هاي واكنش سريع وفرماندهي مركزي بامحوريت لشكرهاي 82 و101آمريكا وگسترش نيروهاتا400هزارنيرودرشرايط بحراني بايداشاره كرد

درمجموع بررسي شرايط،ملتهب بودن منطقه رانشان داده و بدون درنظرگرفتن زمينه ها وفاكتورهاي استراتژيك و تاكتيكي پرداختن به حادثه مذكورامكان پذير نمي باشد

ويژگيهاي تاكتيكي منطقه قبل ازحادثه

ازنظراينجانب سه عامل عمده نظامي وسياسي ازجنبه تاكتيكي به وقوع حادثه فوق انجاميده است

الف- سلب حق تفسيرابلاغيه هاي نظامي ازسرفرماندهي نيروهاي آمريكادرمنطقه پس ازحادثه حمله ميراژهاي عراقي باموشكهاي اگزوست به ناوچه استارك كه به كشته شدن37خدمه آن انجاميد

ب- طرح جديد آمريكا مبني بر” گسترش پوشش اسكورت به كشتيهاي بيطرف”

ج-مطلق العنان شدن نيروي دريايي سپاه پاسداران وعدم هماهنگي باسايرواحدهاي نظامي وغيرنظامي

گردشكار حادثه

دوروزقبل ازحادثه يعني دراول ژوئيه 1998مطابق بادهم تيرماه 1367دوفروندازكشتيهاي محمول نفت ايران بنام خارك 4 وفورچون شيپ موردحمله قرارميگيرندودرحاليكه منطقه درانتظارعمليات تلافي جويانه ايران بسرمي برده است مقامات آمريكاآغازطرح گسترش چترحمايتي آمريكا به كشتيهاي بيطرف را بدون درخواست قبلي كاپيتان كشتي اعلام مي نمايند

روزبعددردوم ژوئيه 1998مطابق با يازدهم تيرماه 1367يك فروندكشتي دانماركي بنام كاراما مرسك دردهانه راس التنوره مورد تهاجم نيروهاي ايراني قرار مي گيرد

روزحادثه درسوم ژوئيه1998مطابق با دوازدهم تيرماه1367حضورهمزمان نيروهاي آمريكائي ونيروي دريائي سپاه پاسداران درحوالي تنگه هرمزگزارش ودرحاليكه نيروهاي ايراني ازنظرخوددرچهارچوب پيمان شيكاگو اقدام به بازرسي راديوئي كشتيهاي عبوري مي نمايندنيروهاي آمريكائي نيزمتقابلا ازكشتيهاي مذكورميخواهند كه از درخواست هرگونه كمك به آنان دريغ نكنندكه عمدتاباپاسخ منفي آنها مواجه مي شونددرمجموع هشت فروندكشتي كه نام،تابعيت وساعت بازرسي برخي ازآنهادردست بوده موردتفتيش وامكان حضوردرهرمرجع حقوقي بين المللي بعنوان شاهد وجوددارد

كشتي ناشناس باپرچم ناشناس درساعت 25/05

2-كشتي ساراگودا SARAGUDAباپرچم پاكستان درساعت 55/06

3-كشتي كولار رزماري COLAR ROSMARY با پرچم پانامادرساعت20/07

4-كشتي اوگلندUGLAND باپرچم ناشناس درساعت30/07

5-كشتي جوهيرJOHAIR باپرچم پاكستان درساعت40/07

6-كشتي دوالا گيريDHAULAGIRI باپرچم آلمان غربي درساعت 15/08

پس از انجام چندبازرسي كه درحضور رزمناو وينسنس وناوچه موشك ا نداز مونتگمري انجام گرفت تيم عملياتي اقدام به بازگشت به سمت آبهاي داخلي را نموده وپس ازطي مسافتي متوجه تعقيب ازسوي ناوهاي آمريكائي مذكور مي شونددرحدود ساعت 00/09يك فروند هلي كوپترازعرشه يكي ازناوها بپروازدرآمده وبه حريم امنيتي ناوگروه واردمي شودكه پس ازده دقيقه نيروهاي سپاه باهشدارهاي راديوئي وسپس شليك هاي غيرموثرسعي بردوركردن آن ازصحنه مي نمايند(در اين بخش يكي از نيروهاي سپاه ادعا كرده است كه هلي كوپتر مذكوربه يكباره از آسمان منطقه محو واحتمال سقوط آنرا مي دادكه با توجه به عدم تاييدچنين امري توسط آمريكائيها وادامه عمليات تعقيب صحت چنين حادثه اي بعيد بنظرمي رسد ولي با توجه به مسائل بعدي نبايد احتمال آن ناديده گرفته شود)

پس ازآن مجددا تعقيب ادامه يافته ودرحاليكه واحدمذكوربه پايگاه عملياتي خوددرمسنMESEN واقع درجنوب جزيره قشم نزديك مي شود باشليك گلوله هاي توپ توسط رزمناو وينسنس و مونتگمري مواجه مي شوددراين لحظه كه عقربه هاي ساعت عدد10رانشان مي دهد نيروهاي مذكورنيزباميني كاتيوشاي 107ميليمتري به نيروهاي آمريكائي پاسخ مي دهند كه اين درگيري حدود ده دقيقه بطول مي انجامد بدنبال اين درگيري بين ساعت 10/10 الي 15/10دو فروند موشك ازناو وينسنس جدا ونيروهاي سپاه باتصوراينكه اين موشكها سطح به سطح بوده و ناوگروه هدف قرارگرفته است بيشترين اقدامات احتياطي خودرا برامردفاع ازخود متمركزمي نمايند اما مشاهده شعله آتش درآسمان آنها را متوجه سرنگوني يك فروند هواپيماي ناشناس مي نمايد وپس ازگذشت دقايقي با مشاهده لايف جاكتها وقطعات تكه پاره شده هواپيما وظاهرشدن برخي از اجساد شناورمسافران پرواز655 پي به عمق فاجعه مي برندوبلافاصله درخواست نيروهاي كمكي مي نمايند كه 3ساعت بعد اولين واحد امدادي هويدا مي گردد

ازسوي ديگرنيروهاي آمريكائي نيزبامتوجه شدن شليك به يك هواپيماي مسافربري كه ازفرودگاه بندرعباس واقع درمنطقه عمومي درگيري بپروازدرآمده ومورد اصابت قرارگرفته است درخواست شركت درعمليات نجات را مي نمايندكه بدليل شرايط روحي نامناسب نيروهاي ايراني وامكان دستيابي نيروهاي آمريكائي به اطلاعات جعبه سياه هواپيماي فوق مورد موافقت قرار نمي گيرد

بدنبال آن نيروهاي آمريكائي اقدام به ترك منطقه عملياتي نموده وبا اعلام مراتب به سرفرماندهي خوددر سرتاسر پايگاههاوسفارتخانه هاي آمريكا اعلام وضعيت اضطراري مي گردد

موضعگيريها و پيآمد هاي پس ازحادثه

نيروهاي آمريكائي بلافاصله پس از اين حادثه دليل اين امررا رهگيري يك فروند هواپيماي ايراني F-14 درآسمان منطقه ودرحال تهاجم به ناوهاي مذكور اعلام وسعي كردند به اقدامات وينسنس جنبه تدافعي بدهند والبته دليل ديگراين امرتوانائي هاي استثنائي رزمناومذكوردر عمليات رهگيري هوائي بود كه دربخشي ديگربدليل اهميت فوق العاده به آن خواهيم پرداخت

سازمان هوانوردي بين المللي موسوم به ايكائو نيزطي اعلاميه اي ضمن اشاره به درگيري نيروهاي دريائي ايران و آمريكادرصبح روزحادثه چهارموردرابعنوان دلايل عمده مورداصابت قرارگرفتن هواپيماي غيرنظامي ايران وبشرح زير ذكركردند

- اشاره به عامل انساني واشتباه اپراتوري درهدايت دستگاههاي الكترونيك وينسنس

- عدم برخورداري ناو وينسنس ازتجهيزات لازم جهت مونيتورينگ فركانس راديوئي غيرنظامي وعدم هماهنگي درارتباطات

- توصيه به وزارت دفاع آمريكا جهت سرمايه گذاري برآموزش افسران درزمينه تشخيص هواپيماي غيرنظامي درمنطقه جنگي

- محكوميت ايران بدليل عدم توجه به11موردهشدارشامل 7موردكاملانظامي، 4موردغيرنظامي وموردخاص دربيست ثانيه قبل از پرواز 655

جمهوري اسلامي ايران نيز بدون اشاره به جنبه هاي تكنيكي وعملياتي صرفابااستنادبه تحركات سياسي آمريكادر قبولاندن قطعنامه 598 به ايران حمله فوق راعمدي وتاييدي بردريافت پيامي رساازسوي مقامات آنكشور(ظاهرا ازطريق سفيرسويس)دربرخورداري كافي ازاراده نظامي براي پايان بخشيدن به جنگ ايران وعراق تفسيرنموده وبا مقايسه موضعگيري مقامات وقت آمريكايعني كسينجر، شولتز واسپيكزدرمقابل سرنگوني هواپيماي مسافربري خطوط كره جنوبي KAL با269 نفرسرنشين درعمق500كيلومتري خاك شوروي درسال1962كه اين حادثه راعمدي و وحشيانه خوانده بودنددرصدد جلب افكارعمومي بين المللي برآمد

نكاتي پيرامون ويژگيهاي وينسنس

اين ناوجنگي براي اولين باربصورت ناوشكن موشك اندازDDG طراحي ولي بعداباتغييردرماموريت آن بالاخص مجهز شدن به سيستم هاي الكترونيك اجيسAEGIS بعنوان رزمناو موشك اندازكلاس تيكاندروگادر20اكتبر1982ساخت آن آغازوبا لانچينگ آن در14ژانويه1984وعملياتي شدن در6 جولاي 1985به ناوگان پاسيفيك نيروي دريائي آمريكا پيوست

نوانائي منحصربفرداين كشتي بدليل برخورداري ازسيستم رهگيري هوائي300ميليون دلاري اجيس كه همزمان امكان رهگيري200هدف هوائي مهاجم وپيشرفته ودرگيري با40هدف باتعيين اولويت خطرراميسر مي سازد ازوي يك غول جنگي ساخته است وبي دليل نيست كه جان اف لهيمان وزير نيروي دريائي آمريكادرمراسم توديع خود درباره وينسنس چنين مي گويد

” رزمناو كلاس تيكاندروگا فراترازانتظارات آمريكابوده ومادرنيروي دريائي خوددرپي يافتن ماموريت براي آن هستيم اين رزمناوباعث تغييرعقيده مردم شده است واكنون مي توانيم بگوئيم بابرخورداري ازاين كلاس كشتيهاامكان رخنه حملات موشكي وهواپيماهاي بك فايردرصفوف پدافندي ماازبين رفته است”

لذا بي جهت نيست كه پنتاگون براي توليدوبكارگيري كشتيهاي890 ميليون دلاري مذكوردرطي سالهاي 89-85 مبلغ دوازده ميليارددلار بودجه اختصاص داده است

يكي ازكارشناسان برجسته نظامي آمريكا با اشاره به سوابق عملياتي كشتي هاي فوق چنين مي گويد

” قبلادرمواقع بحراني همه به ناوهاي هواپيمابر نگاه مي كردندولي اكنون به رزمناو يورك تاون (خواهر وينسنس) اميد بسته اند”

دراين خصوص لازم به توضيح است كه يورك تاون درسال1984درماجراي ربايندگان كشتي ايتاليائي آشيل لائورو نقش اساسي را بعهده گرفت ودرسال بعد درجريان رهگيري و هدايت جنگنده هاي آمريكا بروي هواپيماي ربوده شده درحدفاصل مصر- تونس نيز توانائي هاي خودرابنمايش گذشت ونهايتانيزدرمارچ وآپريل1986دورزمناوفوق بعنوان عامل اصلي موفقيت درخليج سرت ليبي توانستند دوكشتي جنگي ليبيائي راغرق وجنگنده هاي مستقر برعرشه ناو هواپيمابرو111 F ها را به سايتهاي موشكي آن كشور هدايت نمايند

جمع بندي نهايي

عليرغم واقعيت داشتن بسياري از موارد ذكر شده درابعاد تاكتيكي واستراتژيكي ومحكوميت عمومي آمريكابدلايل رواني وشكلي وقانوني ازجنبه هاي ماهوي بنظراينجانب عدم برخورداري ايران ازسازمان نظامي مناسب با ابعادواقعي جنگ تحميلي كه قابليت درك شرايط وبرنامه ريزي مطلوب راداشته باشدازعلل اصلي اين ماجرا وبسياري موارد ديگربوده است مواردي كه صرفابدليل عدم مواجه باافكارعمومي نظيرسقوط هواپيماي مسافربري امكان كتمان يا تفسيردلبخواه آنان ازسوي مقامات وجودداشته است ومخاطبين آنهانيزاقشارخاص بوده اندبديهي است كه پيامدهاي چنين ضعفهاي جدي درصحنه هاي تاكتيكي ظاهرمي گردد بعنوان مثال درجنگ خليج فارس آمريكا موفق به ايجاد سازمان، فرماندهي واحدوهمانندسازي روشها وتاكتيكهاي مختلف باحداقل سه گرايش عمده آمريكائي،اروپائي وعربي گرديدولي درسمت طرف ايراني نه تنهافرماندهي جنگ موفق به هماهنگي بخش نظامي باغيرنظامي نگرديدبلكه در درون نيروهاي نظامي نيزنتوانستند بين بخش هائي چون سپاه وارتش وحتي دردرون اين نيروها نيزانسجام و هماهنگي لازم را بعمل آورندكه عدم هماهنگي درنيروهاي دريائي سپاه وارتش يايگان هوادرياي نيروي دريائي با پايگاه شكاري هوائي ونيزفروگاه بين المللي بندرعباس ازآن جمله مي باشدالبته چنانچه دراين خصوص به مقامات ذيربط مراجعه شود بلافاصله بااستنادبه ايجادقرارگاه خاتم الانبياء 2 ازآن بعنوان هماهنگ كننده عمليات درخليج فارس بافرماندهي واحدنام خواهندبرد ولي درصحنه عمل چنين ادعائي صحت نداشته وخسارات بجاي مانده ناشي از ناهماهنگي استراتژيك درمباحث كلان وتاكتيكي درصحنه عمليات وبازنويسي تاريخ وقايع جنگ هشت ساله ايران و عراق شاهدي براين مدعي خواهد بود

پايان

Comments