بیادآیت الله سیدمحمودطالقانی وحسینعلی منتظری
يك- آنهايي كه وقتي هستند،هستند ووقتيكه نيستندهم نيستند.حضورعمده اين آدمهامبتني برفيزيك شان است. تنهابالمس ابعادجسماني آنهاست كه قابل فهم ميشوند بنابراين اينان تنهاهويت جسمي دارند.
دوم - آناني كه وقتي هستند، نيستندووقتيكه نيستندهم نيستند(مردگاني متحرك درجهان، خود فروختگاني كه هويت شان را به ازاي چيزي فاني واگذاشتهاند. بيشخصيتاندوبياعتبار، هرگزبه چشم نميآيند، مرده و زندهشان يكي است)
سوم- آنهايي كه وقتي هستند،هستندووقتيكه نيستندهم هستند(آدمهاي معتبروباشخصيت، كساني كه دربودنشان سرشارازحضورندودرنبودشان هم تاثيرخودراميگذارندكسانيكه همواره درخاطر ماميمانند، دوستشان داريم وبرايشان ارزش قائليم)
چهارم- آنهايي كه وقتي هستند، نيستندووقتيكه نيستند،هستند(شگفتانگيزترين آدمها. درزمان بودنشان چنان قدرتمند وباشكوهندكه ما نميتوانيم حضورشان رادريابيم اماوقتيكه ازپيش ما ميروند نرمنرم وآهسته آهسته درك ميكنيم . بازميشناسيم، ميفهميم كه آنان چه بودند. چه ميگفتندوچه ميخواستند.ماهميشه عاشق اين آدمها هستيم.هزارحرف داريم برايشان اماوقتي دربرابرشان قرار ميگيريم، گويي قفل برزبانمان ميزنند.اختيارازماسلب ميشود.سكوت ميكنيم وغرق درحضورآنان مست ميشويم ودرست درزمانيكه ميروند يادمان ميآيدكه چه حرفهاداشتيم ونگفتيم.شايد تعداد اينهادرزندگي هرکدام ازمابه تعدادانگشتان دست هم نرسد).
Comments
Post a Comment