پشت صحنه اعدام انقلابي اراذل واوباش

درحاليكه چندماه ازاجراي طرح سركوب اقشارمختلف مردم تحت عناوين مختلف ازدانشجوگرقته تا كارگرو راننده شركت واحدوزنان و….نمي گذردبه يكباره موضوعي تحت عنوان مبارزه بااراذل واوباش آنهم عمدتا درتهران مطرح وبايك طرح ضربتي تعدادي ازجوانان بظاهرشرورمحلات دستگير وپس ازنمايشهاي خياباني ابتدابه زندان وسپس بدون رعايت تشريفات قانوني شبانه به چوبه هاي دارآويخته مي شوندواين علامت سوال براي بسياري پيش مي آيدكه هدف رژيم جمهوري اسلامي ازاين امرچيست؟درشرايطي كه كشوردرمعرض تهديدخارجي ودرصحنه داخل نيزبحران درتمام زمینه هاي اقتصادي،سياسي،فرهنگي واجتماعي موج مي زنداعدام تعدادي باصطلاح شرورچه عوايدي رانصيب رژيم خواهدكرد؟
واقعيت امراينست كه جمهوري اسلامي دريك دوروتسلسل براي ادامه حيات خودقرارگرفته است كه نيازمند تكراراين قبيل اموردرهردهه ازعمرخودمي باشدودرواقع طرح فوق همان اقدامات باندفلاحيان وسعيدامامي دردهه 80 است
همانگونه كه خوانندگان گرامي آگاهي دارندباندقتلهاي زنجيره ای وزارت اطلاعات قبل ازدست زدن به قتلهاي سياسي ابتدا تعدادي ازلات ولوتهاي تهران رابا استفاده ازابزاروالات مختلف به قتل مي رسانيدندودرصحنه سازيهاچنين وانمودمي كردندكه اين افراددرجريان درگيريهاي داخلي كشته شده اندكه آخرين آن سيامك سنجري بودكه دركارقاچاق موادمخدربه همكارفلاحيان وسعيدامامي تبديل وازهمان پولهااقدام به گسترش فعاليت خوددر زمينه خريدوفروش ماشين وبنگاه داري ونهايتانيزپس ازاغفال جنسي محسن فرزندعلي فلاحيان بدست آن گروه درشب عروسي خودكشته شد
اعضاي باندسعيدامامي درتداركات عملياتي خودحتي ازژاپن شمشيرهاي بران نيزواردكرده بودودربرخي ازپروژهاي قتل درماني خودازآنهااستفاده می کردند.
پس ازلورفتن ماجراي قتلهاي زنجيره اي دربخش صاحب فكرجناح راست دربخش قضايي واطلاعاتي و نظامي كشوريك بحثي تحت اين عنوان آغازشدكه اصولا نظام چه نيازي به اينهمه پنهانكاري براي از بين بردن مخالفان خودياكساني داشته است كه بنحوي وجودآنهارا موجب تضعيف موقعيت خودوثبات سياسي وامنيتي خودمي دانسته وچراازاهرمهاي رسمي قضايي براي كارخودمددنگرفته است تاكمتر مجبوربه خرج كردن ازاعتباريادستورات مستقيم رهبران اصلي كشوردراين قبيل امورباشندآنهاحتي براي اثبات نظريه خود به سيستم قضايي اسرائيل جهت نابودي مخالفان فلسطيني خوداستنادمي كردندكه ابتدابه درخواست دولت اسرائيل رهبران گروههاي فلسطيني موردنظرغيابادادگاهي ومستوجب مجازات تشخيص وسپس توسط سازمانهاي اطلاعاتي يانظامي اين افرادبطورفيزيكي موجب حمله وترورقرارمي گرفتند.
بعنوان مثال همين آقاي عليرضاآوايي رياست دادگستري استان تهران ازطرفداران همين نظريه بودندونگارنده بعنوان يكي ازقربانيان اقدامات باندفوق وپس ازآزادي ازاولين حبس خودشخصادراين خصوص باوي ودرزماني كه رياست دادگستري استان اصفهان راداشت به بحث وگفتگونشسته وشاهدبودم كه وي ازاين تزدفاع مي كرد.
البته افرادي خبيثي نظيرسعيدمرتضوي دادستان تهران نيزبرهمين منوال دست به هرجنايتي بعنوان حفظ نظام مي زدندولي تفاوت وی وامثال وی باصاحبان فکردرجناح راست دراعتقادات واقعي ياوابستگي مستقيم ورابطه بابيت رهبري واخذپاداش مالي ومعنوي براي اقدامات خودبود.
درقضاياي اخيرنيزآنچه كه مشخص است رژيم گروههاي مختلف اجتماعي رابالاخص درشهرهای بزرگ ومرجع خطري براي خود دانسته وبراي همه آنهابنابه خواستگاه مربوطه اقدامات تلافي جويانه راتدارك ديده است بعنوان مثال براي دانشجويان تعليق واخراج ازدانشگاه وبراي اساتيدبازنشستگي وبعدكاهش حقوق ومزاياتاقطع كامل آن وبراي كارگران آماده بخدمت كردن آنهاوقطع حقوق وبراي روزنامه نگاران توقيف نشريه وبيكاري وزنداني كردن و….
اماگروهي ازجوانان كه درطبقات مرجع اجتماعي فوق گنجانده نشده (نظیرلشکربیکاران)ولي دراكثرشورشهاي خياباني ودرگيريها بطوربالقوه وبالفعل نقش پياده نظام رابراي گروههاي فوق داشته بعنوان اراذل واوباش كدگذاري شده اندتاتحت همين پوشش اولازمينه برخوردشديدباآنهارافراهم وثانياهشداري براي ديگرطبقات مرجع اجتماعي باشدكه رژيم ومقامات آن براي حفظ خودآمادگي اعدامهاي دستجمعي راباشكل كاملاعرياني نظير دهه60 دارد واين تصوركه باگذشت سه دهه انقلاب ديگرتوان سركوب واعدام انقلابي را ازدست داده است يك تفكرباطل بيش نيست والبته تجربه دوران انقلاب ونقش أين گروه ازجوانان كشوردرمقابله بانيروهاي نظامي وانتظامي دردوره حكومت نظامي نيزازخاطررهبران فعلي كشورمحونگرديده است وبخوبي خطراين گروه براي حكام كشورمشخص مي باشد
اماعلت انتخاب اين عنوان براي جوانان گستاخ نيزبراي ايزوله اجتماعي آنهاوسپس اتهام زني به مخالفان دستگيري واعدام آنهامي باشد ودرواقع درجريان آن سياسيون كه هدف نهايي رژيم دراين طرح مي باشند عملاخلع سلاح شده وهيچ راهي جزدريافت پيام مقامات اصلي وامينتي كشوربرعليه خودندارندوحاکمان كشورنيززمينه سركوب اصلي راباهمين اعدامهافراهم مي سازندومانبايدفراموش كنيم كه رژيم درتوجيه دلايل اعدام امثال اميدنجف آباديها(ازياران آيت الله منتظري)وسعيدسلطانپورها(شاعر انقلابي چپ)بيشرمانه درتريبونهاوراديوتلويزيون خودآنهارابه لواط نيزمتهم كرده بود!!
اعضاي باندسعيدامامي قبل ازاينكه به ترورمخالفان سياسي وسلاخي برخي ازقربانيان خودازفريدون فرخزادوشاهپوربختيارگرفته تاداريوش فروهروهمسرگرانقدرش پروانه دست بزنندابتداباكساني كه خود اراذل واوباش مي خواندندتمرين آدم كشي مي كردندوبتدريج كه ترسشان ازآدمكشي ريخته وباصطلاح فوت وفن كاررايادگرفته وآلوده به جنايت مي شدندازسوي رهبران نظام براي نابودي افراد سياسي ماموريت مي يافتندوبه انهانيزچنين القاء مي گرديدكه افرادي نظيرداريوش فروهرنيزمشابه همان افرادهستندكه ازنظرسياسي نظام راتهديدمي كنندوشمااين ادبيات راكاملادرمواضع افرادي نظيرحسينيان يامرتضويها درمي يابيد
علي ايحال ازنظرنگارنده اعدام تعدادي ازجوانان وطن حتي باسابقه شرارت نمي تواندتوجيهي براي نفي روح واصول مسلم قانون اساسي باشدكه جان، مال وآبروي وحتي شغل افرادرامصون ازتعرض قرارداده است وبراي آن تشريفات قانوني راتدارك ديده است وقانون نيزاستثنايي براي حكومت وعمال آن براي تعرض به هيچ فردياطبقه اجتماعي قائل نشده است.
نهادهاي حقوق بشري، طبقات مرجع، قضات ووكلاي مستقل وروشنفكران ايران بايدباروشنگري واجماع درمقابل اين اقدامات كه هدف نهايي آن اعمال حاكميت سياسي وسركوب مي باشدايستاده واجازه ندهندرژيم باسوء استفاده ازسكوت آنهاكاردسلاخي خودرابراي آنهاتيزنموده ومطمئن باشندكه درفرداي كارزاركه نوبت به خودآنهاخواهدرسيدديگرفريادرسي نخواهدبودنگاهي به سرنوشت دوجوان روزنامه نگاراهل كردستان عدنان حسن زاده وهيوابوتيماركه درصف اعدام مي باشنداولين برگ كتابي خواهدبودكه براي ديگر روشنفكران اين مرزوبوم نوشته شده است وچه تاسف باراست كه سازمانهاي حقوق بشري خارجي درپيشگيري ازاين جنايتهاو وحشیگریهای جديدگوي سبقت راازنهادهاي حقوقي وهمرزمان اين عزيزان درداخل كشورربوده اند

22 ژوئن 2007