ایران ازحقوق بشرتاماجرای اتمی

خانمهاوآقايان
بااداي احترام به تمام قربانيان تروريزم ونقض حقوق بشرمايلم به عرض برسانم كه هدف من ازاين مطلب اين نيست كه بگويم درايران حقوق بشربه چه طرزوحشتناك وقرون وسطايي نقض مي شود،يك ملت متمدن70ميليوني باثروت سرشاروجمعيتي جوان وبااستعداد خدادادي چگونه توسط مشتي تبهكارورهبران يك كشوربه گروگان گرفته شده اند،
درنظرندارم ازدستگيري مداوم مبارزين راه آزادي و وطن پرستان واعمال شكنجه هاي قرون وسطايي كه تنهايك نمونه آن 205 روز سلول انفرادي خودمن بوده است گلايه كنم،
نمي خواهم ازجنگي پنهان باسابقه حدود3 دهه سخن بگويم كه بارويداد1979 ايران بين واپسگرايي بامدرنيته،فقروثروت،علم وجهل وآزادي و ديكتاتوري مهارگسيخته درجريان است،
نمي خواهم ازرژيمي بگويم كه حيات آن دربحران سازي داخلي وخارج وجنگ وتروريزم وسركوب وقتل وغارت وفريبكاري تدوام مي يابد،
نمي خواهم ازرژيمي بگويم كه مقامات آن صراحتافرمان گروگانگيري ديپلماتهاي خارجي وبه آتش كشيدن سفارتخانه هارامي دهند،
نمي خواهم ازرژيمي بگويم كه حدود10% جمعيت نخبه وثروتمندآن دركشورهاي مختلف جهان آواره گرديده وبجاي استفاده از استعدادهاي درخشان خودپناهندگي راكه درفرهنگ كشورم مترادف با”بي هويتي” است يدك مي كشندوچه دردهاوآلامي كه برآنهانرفته است،
نمي خواهم ازصدهاهزار انساني سخن بگويم كه بدليل بي كفايتي ملايان دراداره كشورجزجهل،خرافه پرستي،بيكاري، اعتياد وفحشاء وايدزچيزي برايشان نمانده است

من ميخواهم ازعلل بقاء اين رژيم سخن بگويم ازحمايتهاي پنهاني كه به يمن قوانين بين المللي مقامات آنراازهرتعقيبي تاكنون مصون نگه داشته وتحت عنوان نامشروع حكومت قانوني به آن مشروعيت بخشيده است،
ميخواهم پرده ازدروغهاي آشكاري بردارم كه معتقداست رژيم باثبات است وجمعيت جوان ايران واپوزيسيون رابجاي تهديدي برعليه موجوديت آن فرصتي معرفي مي كندكه درصورت تحقق اراده جامعه بين المللي درحذف رژيم مي تواندبنفع خودآن رژيم تحت عنوان دفاع ملي بكارگيري شود،
ميخواهم ازادعاهاي دروغيني بگويم كه ازسازماندهي گردانهاي انتحاري درايران سخن مي گويدوباروشهاي گوبلزي درصدد” ارهاب” جامعه جهاني است،
ميخواهم ازدروغي آشكارسخن بگويم كه ازامواج انساني وگاردهاي انقلاب درايران مي گويدواينكه رژيم هرحركتي ازدرون وتهاجمي ازبرون رادرنطفه خفه خواهندكردوآشكاراسخن ازتهديدجهان وتحميل” آسيب وآلام” به آنهامي راند،
ميخواهم سخن ازحقايقي بگويم كه ديگران مزورانه آن راكتمان مي كنندوآن جنگ تركيبي است كه درابعادسياسي يكبارامتحان خودرادر سال 1979نشان داده وبه فروپاشي رژيم 57 ساله ايران سابق ايران انجاميدواكنون براي رژيمي كه تمام مولفه هاي سياسي،اجتماعي ، اقتصادي ونظامي آن جزشكست قطعي هيچ چيزي رابنمايش نمي گذاردبعنوان يك گزينه حاشيه اي بروي ميزرهبران غرب قراردارد،
ميخواهم ازعمق تهديدات اين رژيم برعليه نه تنهامردم خودبلكه مردم جهان آزادسخن بگويم ونزديكي اين تهديدومقايسه آن باتهديدي كه هرروزمردم ايران باآن مواجه هستند

آقايان وخانمها
اگريكدهه قبل ازنقض حقوق بشردرايران سخن مي رفت مردم كشورمن چيزي زيادي ازآن نمي دانستند وفقط آنرادرتعقيب ودستگيري وشكنجه واعدام مخالفين مسلح تعبيرمي كردندوحقيقتا حقوق بشربعنوان يك كالاي لوكس درزندگي عادي مردم تازمان دستگيرشان جايگاهي نداشت
ولي اكنون حقوق بشرازهواوآب نيزبراي مردم واجبترشده است وتمام ابعادآنرادرزندگي روزمره خوددرك مي كنندوهمين جهل رادر خصوص نقش رهبرعالي كشورداشتندكه نمي توانستندربط رهبري عالي رابابحرانهايي كه درزندگي روزمره خودباآن مواجه ميشدند درك وبراي خودتجزيه وتحليل كنندولي به يمن دوره8 ساله خاتمي وبامبارزات پيگيري كه به قيمت سنگين توقيف حدود 100نشريه وزنداني شدن هزاران مبارزسياسي انجاميداكنون متوجه شده اندكه ريشه تمام مصائب آنهادررهبران جنايتكاري است كه هيچ ارزشي براي جان،مال،شرف،ناموس وشغل آنهاقائل نبوده وصرفاحفظ خودرادرقدرت باهدف بهره برداری ازمنافع مادي آن جستجومي كنندولاغیررهبراني كه به مردم وعده آخرت و بهشت مي دهندوآنهارابه جهنم مي فرستندولي براي خودبهشتي دردنيابه اتكاي ثروت وقدرت وفريب بي پايان ساخته اند
بهمين ترتيب درجهان غرب مشابه همان ناآگاهي وجودداشته ودارد بطوریکه وقتي سخن ازنقض حقوق بشردر ايران، حمايت ازتروريزم بين الملل تحت عنوان نهضتهاي آزاديبخش ،اخلال درصلح خاورميانه و دستيابي به سلاحهاي كشتارجمعي واتمي توسط رژيم حاكم برايران ميگرددعملابه اين مسائل بعنوان امورات بديهي يك رژيم انقلابي ديكتاتورياتلاش جهت حمايت ازنهضتهاي همراه يااعتلاي فن آوري نظامي وآنهم پس از8 سال جنگ باعراق نگريسته شده وباخوشباوري ازكنارآن مي گذشتندوتاسف بارتراينكه اين خواب زمستاني شامل استراتژيستهاي سياسي ونظامي كشورهاي صاحب قدرت جهان نيزمي گرديدآنهانيزنظيرمردم ايران هيچگاه خطررادربيخ گوش خوداحساس نكردندتازمانيكه آنراباچشم خودمشاهده كردند

آقايان وخانمها
درزمینه بحث هستهی ای نیزباكمال تاسف وبعنوان يك مديراجرايي سابق رژيم بايدبه اطلاعتان برسانم فاصله رژيم ايران تا دستيابي به سلاح هسته اي كه آنراراز بقاء وتضمين سلطه خودبرملت بزرگ ايران مي داندكمترازآنیست که به چشم می آید وازآن وحشتناكتراستفاده ازروشهاي تركيبي حمل آن تانقاط هدف وموردنظرخودمي باشدكه خود داستاني كاملاجدادارد
حکام ايران شرايط كاملابحراني خودرادرك وتمام امكانات خودرابراي حفظ خودبرسریرقدرت سازماندهي بکارگرفته است وعملا دستگاههاي اجرايي،قانونگذاري وقضايي كشورفقط دراين مسيرحركت مي نمايدسران اين سه قوه بصورت كاملا انتصابي بانظررهبري عالي كشورمنصوب وبراساس برنامه ريزي كلان طراحي شده قرارنيست مردم ایران هيچگونه نقشي دراداره كشوروبحران درپیش رو داشته باشندمجموعه افراديكه رهبررادر اين امرياري خواهنددادازتعداديكصدتن فراترنمي رودكه درپستهاي كليدي هرسه قوه ونيروهاي مسلح وامنيتي جاي گرفته اندآنهابا فريبكاري حقايق مربوط به خود،سازمان، امكانات دفاعي وافراد وابسته به خودراچندصدبرابربزرگ ومخالفان خودرااندك،پراكنده وفاقدرهبري وامكانات جلوه داده تاجهان آزادچنين تصوركندكه بااقدام عملي نتيجه اي جزبحران طولاني بانتايج غيرقابل پيش بيني نصيب وي نخواهدشد.
آنهارندانه اوضاع عراق وافغانستان راكه خوددرتداوم آن نقش داشته اندرابعنوان نمونه عینی موردنظرخودذكركرده وازتفاوت ايران باآنهاسخن نمي گوينددرحاليكه ايران داراي اپوزيسونهاي قوي درتمام سطوح داخل وخارج ازكشوربايك ملت هوشياراست كه مي داندچگونه ودرچه مقطع تاريخي بايدنقش اساسي و مثبت خودراايفاء نمايد.
ايرانيان خسته ازبحران انقلاب،جنگ،اصلاح ازدرون وسركوب ونااميدازكسب حمايت جامعه بين المللي كه زماني آثارعيني آنرادر كنفرانس گوادولوپ مي ديدند به انتظارروزي نشسته اندكه مجددا اين عوامل دست به دست هم داده وسه حلقه مفقوده زنجيرتغييررژيم خودرابازيابنديعني فروپاشي سيستم ازدرون،رهبري فرهيخته وگوادالوپي ديگرازسوی جامعه جهانی

اكنون مردم ايران براين باورندكه اين رژيم نه فقط به ياري ضعف وپراكندگي مخالفانش درصحنه هاي داخلي وخارجي بلکه بابندبازي سياسي وتبليغاتي متکی بردرآمدهای نفتی برجاي مانده است دراین خصوص مطلقااثری ازاتحادوقوت دردوستان وعواملش به چشم نمی خوردوبافریبکاری خودرافربه نشان می دهدوبخاطرهمين است كه مستمرااختلاف دردرون خودراپنهان وبالعكس براختلاف درصفوف مخالفانش دامن مي زندبابرگ واهي مشروعيت درروابط خارجي درمقابل ملت خودگردن می کشدوبابرگ سوخته ملت خوددرمقابل جامعه بين المللي بازي مي كند برگ آسيارادرمقابل اروپا بكارميگيردوبابرگ اروپادرمقابل آمريكاوحتي بابرگ دموكراتهادرمقابل جمهوريخواهان درداخل آمريكابازي مي كند،درصدداستفاده ازسازمان انرژي اتمي برعليه شوراي امنيت سازمان ملل برمي آيدووقتي بااتحاديكپارچه همه درمقابل خودمواجه مي شود باقبول پيشنهادمذاكره مستقيم درخصوص عراق وگسترش آن به سايرمواردازجمله تضمین امنیتی درصدداستفاده ازقابلیت ماکیاولیستی خوددرروابط خارجی وتحکیم موقعیت خودبرمی آید.
درحاليكه دردرون حتي به بي آزارترين گروههاي اجتماعي نظيردرويشان پيروشاه نعمت الله ولي نيزرحم نمي كندووابسته ترين گروههاي سياسي بخودنظيرمجاهدين انقلاب اسلامي(سازمان شكل دهنده نهادهای انقلابی نظیرسپاه پاسداران درسه دهه قبل) ياانجمنهاي اسلامي دانشگاههاموسوم به دفترتحکیم وحدت رانيزدرصفوف مخالفان خودجاي می دهد.درشرايطي كه80% افرادنيروهاي مسلح در صفوف ناراضيان جاي گرفته وحتي عناصري چون محسن سازگارا،اكبر گنجي،هاشم آقاجري،حشمت الله طبرزدي وعمادالدين باقي با سابقه عضويت رسمي درگاردانقلاب تاپاي چوبه دارپيش رفته اندواقعامشخص نيست چرابايدرژيم قادربه كتمان پوسيدگي خودازدرون باشد.
همگان بخاطردارندكه درجريان جنگ ايران وعراق كه 8 سال بطول انجاميدحكام ايران ازپذيرش قطعنامه 598 بمدت يكسال خودداري نمودوباشعارهاي آزادي قدس ازطريق كربلاوتشكيل سپاه هاولشكرهاي محمد(ص)كه درواقع نمايشي دروغين ازامواج انساني بودچنين وانمودمي كردكه رژيم به يك قدرت شكست ناپذيرتبديل شده است وتنهاپس ازچندين عمليات كوچك عراق دربازپس گيري سرزمينهايش درمناطق جنوبي ياشبه جزيره فاووجبهه شمالي ياحلبچه بودكه همگان به پوشالي بودن ترفندهاي آن پي برده واگركوچكترين وقفه اي در اعلام تسليم ايران به خواست جامعه توسط رهبروقت انقلاب صورت گرفته بوداكنون نه عراق به كشوري درمانده ونابودشده شبيه بودونه ايران كشورهاي بجاي مانده ازجنگ 8 ساله بازيرساختهاي فعلي.
براساس برآوردهاي اطلاعاتي مهمترين عامل تسليم ايران نه تكنولوژي بودونه لجستيك ونه مسائل داخلي وشايدكمتركسي ازاين امر آگاهي داشته باشدكه مهمترين آن فقدان توان بسيج نيروي انساني بودبگونه اي كه درشرايطي كه نسبت جمعيتي ايران به عراق به بيش ازسه برابرميرسيدازنظرنيروهاي درشرايط عمومي جنگ اين امرنسبت معكوس یک به سه رانشان ميدادوهمين عامل بدست گرفتن ابتكارعمل توسط عراق درماههاي پاياني جنگ گرديد.
همين رازرادروضعيت فعلي ايران مي توان مشاهده كرد درانتخابات 1997 ايران كه به پيروزي كانديداي اصلاح طلبان يعني محمد خاتمي بركانديداي موردنظررهبري وبنيادگرايان يعني ناطق نوري انجاميد70% نظاميان وخانواده هاي آنان ودرراس آنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه ازآن بعنوان شاخته نظامي بنيادگرايان نام برده مي شود به خاتمي راي داده بودندوبجزعده معدودي از فرماندهان سرسپرده كه بصورت سازماني درسركوبهابكارگيري مي شدنداثري ازحضوريكپارچه واحدهاي سپاه پاسداران دركنترل اغتشاشات به چشم نمي خوردوبجاي آنهاازلومپنهاو نيروهاي شبه نظامي لباس مشكي يااعضاي گاردآهنين كه توسط دستگاه رهبري ايران تجهيزو تامين مي شدنداستفاده مي گرديدوجالبترازآن حتي ازمليشياي بسيج كه بعنوان يكي ازنيروهاي پنجگانه تحت فرماندهي سپاه پاسداران هستندنيزدراين درگيرهابصورت سازماني ومکانیزه استفاده نگرديد اين نمونه هامخصوصاذكرگرديدتابطورمستندبه اين جمع بندي برسيم كه داستانهاي ساخته شده توسط رژيم كه همگي يك هدف يعني توان رژيم دربسيج نيروي انساني را به نمايش مي گذردرا افشاء وبالعكس نشان دهيم كه دقيقاهمين نقطه بظاهرقوت پاشنه آشيل رژيم است وآنهاماهرانه آنراپنهان ومتاسفانه نيروهاي اپوزيسيون نيربدليل فقدان اطلاعات وتخصص حداقلی قادربه كشف آن نبوده انددرادامه همين موضوع اجازه ميخواهم به داستان تشكيل گردانهاي شهادت طلب يا انتحاري درايران گريزي داشته باشم وبهمين نحوه نشان بدهم كه آنهم ازبلوفهاي بزرگ رژيم ودر راستاي تئوري” ارهاب” دراسلام است كه توسط تئوريسينهاي خشونت طلب نظيرمصباح يزدي وديگران توصيه وپيگيري مي شود

مخاطبين محترم بارهادرخلال گزارشاتي كه خبرنگاران به نقل قول ازمنابع داخلي ايران ارسال نموده اندبه ادعايي نظيراعلام تشكيل جوخه هاي دختران زيتون ياآمادگي بيش ازپنجاه هزارنفر براي عمليات انتحاري درصورت تهاجم آمريكاومتحدانش برخورده ايديابه داستان تشكيل سپرهاي انساني بدورتاسيسات هسته اي ياادعاي تبديل داستان هسته اي ايران به يكي ازموضوع مرتبط با غرورملي يااهداف صلح آميزايران ومنع شرعي كاربردسلاح هسته اي ومواردمشابه برخورده ايد ولي باكمي دقت مي توانيدبه پوشالي بودن تمام آنهاپي ببريدبعنوان مثال درداستان تشكيل گردانهاي انتحاري به اسامي افرادي چون دكترحسن عباسي، سردارجعفري ياسردارصمدي برخواهيدخوردكه هريك دراين جنگ رواني سعي برپيشي گرفتن ازديگري داردولي اگرمواضع آنهادقيقاموردتجزيه وتحليل قرارگيرد متوجه تناقضاتي فاحشي خواهيم شدكه نشان ازنمايشي بودن آنهاداردبعنوان مثال دركمترازيكهفته يكي ازآنهاادعاي ثبت نام وآمادگي54 هزارنفرجهت عمليات انتحاري رامي كندوديگري درهمان زمان رقم هزارنفررابرای همان امرذكرمي كنديادرحاليكه ايران مدعي غرور ملي وصنعتي براي دستيابي به تكنولوژي هسته اي است درعين حال دانشگاههاي كشوررابه محل تاخت وتازملاهايي تبديل مي كندكه اساساضدعلم وتكنونولوژي بوده وآنرامخرب جامعه اسلامي مي دانند يادرحاليكه ازحرمت كاربردسلاح هسته اي سخن مي رانند آخوندغرويان نامي كه ازطرفداران تروروخشونت وشاگردان تئوریسین محبوب خودمصباح يزدي است حرمت آنرامنوط به نظرفقهاي زمان مي داندكه باكمترين تغييردرشرايط يك حرام راحلال ويك حلال راحرام مي كنندواين يعني نگه داشتن شمشيردموكلس ياتهديددائمي ازسوي رژيمي واپسگرابرجامعه جهاني.

بهرحال ازنظراينجانب بعنوان يكي ازوطن پرستان واقعي كشوركه به هيچ دسته وگروهي وابسته نبوده وداراي سوابق واطلاعات بروز ازنظام حاكم برايران وسيستم اجرايي وتصميم گيري درآن هستم اعلام مي نمايم كه بايدهرچه سريعترامكان استفاده ازنظرات كارشناسان برجسته واجرايي ايران رادراين مباحث فراهم نموده وازاتكاء به اطلاعات غلط يانظرات كارشناسانی که ازدوردستی برآتش داشته ویا اطلاعات وتحلیلهای خودراازمراکزومراجع آکادمیک اخذوبطورسنتي ارائه می نمایند پرهيزنمود