بسته پيشنهادي غرب، مقطع تاريخي ديگري براي ايرانيان
هفته پيش جهان شاهدسفرخاويارسولانابه تهران براي تقديم بسته پيشنهادي بودكه گفته مي شودآخرين گام بلوك غرب براي حل مسالمت آميزماجراي اتمي ايران درجريان پيگيري هفت ساله آن درجامعه جهاني است.آخرين گامي كه بايدتوسط روشنفكران ايران شناخته وبه مردم ايران كه به عمددربيخبري نگه داشته شده اندشناسانده شود.
ازنظرنگارنده كه ازنزديك دستي درجريانات اساسي تاريخ دو دهه اول انقلاب داشته است مقطع فعلي يك مقطع تاريخي شبيه مقطع تاريخي فتح خرمشهراست كه سرنوشت آينده ايران رارقم خواهدزدو نتيجه آن درصورت عدم برخورددرست تداوم سالهاجنگ بيحاصل ونهايتاسركشيدن جام زهري است كه اينبارنه توسط رهبري بلكه توسط مردم ايران سركشيده خواهدشد.
برخوردتوهين آميزباخاويارسولانا همان برخوردتوهين آميزباخاويارپرزدوكوئياررياست سازمان ملل است كه درسال 66 اتفاق افتادو ايران بدون توجه به درخواستهاي ملتمسانه وي برطبل جنگ مي كوفت ولي دركمترازيكسال باازدست رفتن تمام برگهاي برنده جنگ و درخطرسقوط قرارگرفتن اهوازوآبادان وخرمشهروتهديدديگرشهرهابه فوريت باپذيرش قطعنامه مانع ازضربه نهايي صدام به ايران گرديد.
اكنون نيزدرحاليكه باگذشت20 سال ازجنگ تحميلي هنوزهم صحبت ازجنگ ويرانگر8 ساله ميوه ممنوعه بوده وتنهادرلابلاي مبارزات بين الطرفيني برخي ازمقامات سابق وفعلي كشوربراي امتيازگيري ازرقيب ياافشاگري وي به حقايقي ازآن پي مي بريم هنوزهم مشغله اصلي روشنفكران اينست كه آياايران پس ازآزادي خرمشهرمي بايست بسته پيشنهادي غرب رامي پذيرفت ياخيردرحاليكه همين الان نيز كشورمان درمقطع تاريخي مشابهي قراردارد ومابازهم سرخودرازيربرف كرده ايم.
بي جهت نيست كه يكي ازدرخواستهاي سولاناازمقامات كشوروپس ازعدم توفيق ديدارباروساي قوه اجرايي ومقننه صحبت مستقيم بامردم ايران بوده است كه ازسوي مسئولين كشورردشده است واين يك واقعيت است كه حكومت ايران كليه نهادهاي مدني رابط بين حكومت و مردم رايانابودكرده ويادركنترل خويش گرفته است تاهرگونه كه خودصلاح بداندآنهاراهمانندرعيت درمسيرخودخواسته براندومتاسفانه روشنفكران كشورهم خواسته ياناخواسته بخشي ازهمين پياده نظام شده اند.
عدم درك اهميت مقطع كنوني وسربه غفلت بردن نتيجه اي جزتاييدسياستهاومواضعي نخواهدداشت كه كشورراباآماج حمله روبرومي نمايدمهم نيست كه درجنگ آينده نظيرجنگ عراق صدامي بعنوان آغازگر جنگ معرفي شودمهم اينست كه زمينه حمله ديگري به كشور راازبين برده باشيم.
متاسفانه درحاليكه درجنگ8 ساله تازه كاربودن وبي خبري محض مسئولين ازدانش حكومتداري دركناراموري چون ازهم پاشيدن ارتش بهانه هاي لازم رابه دست رهبران كشوربراي توجيه عملكرد ناصواب خودمي داداينبارديگرنه تنهاچنين مستمسك هايي كارسازنخواهد بودبلكه دقيقانتيجه عكس خود رابه همراه خواهدداشت بالاخص اينكه مردم به چشم خودشاهدتهديدات ورجزخواني رهبران تازه به قدرت رسيده كشوردرمحوقريب الوقوع اسرائيل وآمريكا وديگرقدرتهابوده اند.
درحال حاضرمهمترين وظيفه روشنفكران كشوردرك شرايط تاريخي مقطع فعلي وتمركزبرآگاه كردن مردم ازعواقب ناشايستي است كه بزودي گريبانگيركشورراخواهدگرفت واينكه ردياقبول بسته تشويقها وتنبيهات جامعه جهاني سندتحميل جنگ وخرابي ياصلح وآبادني كشوربراي دهه آينده مي باشد.
اول جولاي 2008
هفته پيش جهان شاهدسفرخاويارسولانابه تهران براي تقديم بسته پيشنهادي بودكه گفته مي شودآخرين گام بلوك غرب براي حل مسالمت آميزماجراي اتمي ايران درجريان پيگيري هفت ساله آن درجامعه جهاني است.آخرين گامي كه بايدتوسط روشنفكران ايران شناخته وبه مردم ايران كه به عمددربيخبري نگه داشته شده اندشناسانده شود.
ازنظرنگارنده كه ازنزديك دستي درجريانات اساسي تاريخ دو دهه اول انقلاب داشته است مقطع فعلي يك مقطع تاريخي شبيه مقطع تاريخي فتح خرمشهراست كه سرنوشت آينده ايران رارقم خواهدزدو نتيجه آن درصورت عدم برخورددرست تداوم سالهاجنگ بيحاصل ونهايتاسركشيدن جام زهري است كه اينبارنه توسط رهبري بلكه توسط مردم ايران سركشيده خواهدشد.
برخوردتوهين آميزباخاويارسولانا همان برخوردتوهين آميزباخاويارپرزدوكوئياررياست سازمان ملل است كه درسال 66 اتفاق افتادو ايران بدون توجه به درخواستهاي ملتمسانه وي برطبل جنگ مي كوفت ولي دركمترازيكسال باازدست رفتن تمام برگهاي برنده جنگ و درخطرسقوط قرارگرفتن اهوازوآبادان وخرمشهروتهديدديگرشهرهابه فوريت باپذيرش قطعنامه مانع ازضربه نهايي صدام به ايران گرديد.
اكنون نيزدرحاليكه باگذشت20 سال ازجنگ تحميلي هنوزهم صحبت ازجنگ ويرانگر8 ساله ميوه ممنوعه بوده وتنهادرلابلاي مبارزات بين الطرفيني برخي ازمقامات سابق وفعلي كشوربراي امتيازگيري ازرقيب ياافشاگري وي به حقايقي ازآن پي مي بريم هنوزهم مشغله اصلي روشنفكران اينست كه آياايران پس ازآزادي خرمشهرمي بايست بسته پيشنهادي غرب رامي پذيرفت ياخيردرحاليكه همين الان نيز كشورمان درمقطع تاريخي مشابهي قراردارد ومابازهم سرخودرازيربرف كرده ايم.
بي جهت نيست كه يكي ازدرخواستهاي سولاناازمقامات كشوروپس ازعدم توفيق ديدارباروساي قوه اجرايي ومقننه صحبت مستقيم بامردم ايران بوده است كه ازسوي مسئولين كشورردشده است واين يك واقعيت است كه حكومت ايران كليه نهادهاي مدني رابط بين حكومت و مردم رايانابودكرده ويادركنترل خويش گرفته است تاهرگونه كه خودصلاح بداندآنهاراهمانندرعيت درمسيرخودخواسته براندومتاسفانه روشنفكران كشورهم خواسته ياناخواسته بخشي ازهمين پياده نظام شده اند.
عدم درك اهميت مقطع كنوني وسربه غفلت بردن نتيجه اي جزتاييدسياستهاومواضعي نخواهدداشت كه كشورراباآماج حمله روبرومي نمايدمهم نيست كه درجنگ آينده نظيرجنگ عراق صدامي بعنوان آغازگر جنگ معرفي شودمهم اينست كه زمينه حمله ديگري به كشور راازبين برده باشيم.
متاسفانه درحاليكه درجنگ8 ساله تازه كاربودن وبي خبري محض مسئولين ازدانش حكومتداري دركناراموري چون ازهم پاشيدن ارتش بهانه هاي لازم رابه دست رهبران كشوربراي توجيه عملكرد ناصواب خودمي داداينبارديگرنه تنهاچنين مستمسك هايي كارسازنخواهد بودبلكه دقيقانتيجه عكس خود رابه همراه خواهدداشت بالاخص اينكه مردم به چشم خودشاهدتهديدات ورجزخواني رهبران تازه به قدرت رسيده كشوردرمحوقريب الوقوع اسرائيل وآمريكا وديگرقدرتهابوده اند.
درحال حاضرمهمترين وظيفه روشنفكران كشوردرك شرايط تاريخي مقطع فعلي وتمركزبرآگاه كردن مردم ازعواقب ناشايستي است كه بزودي گريبانگيركشورراخواهدگرفت واينكه ردياقبول بسته تشويقها وتنبيهات جامعه جهاني سندتحميل جنگ وخرابي ياصلح وآبادني كشوربراي دهه آينده مي باشد.
اول جولاي 2008
Comments
Post a Comment