فقرملی، دستاورنهایی واستراتژیک نظام جمهوری اسلامی


درحالیکه آحاد مختلف مردم وروشنفکران جامعه درگیرمبارزه ای نفس گیربرای احقاق حق حاکمیت برسرنوشت خویش از رژیمی بغایت ظالم وسرکوبگرمی باشنددرپشت صحنه طرح به فقروفلاکت کشاندن مردم دردستورکاررهبران نظام قرار گرفته است ومتاسفانه بدلیل فقدان گردش آزاداطلاعات وتخصصی بودن مباحث ودستکاری دولت درآمارمردم ایران هیچ تصوری ازآنچه برسرآنهاخواهد آمد ندارند


بی جهت نیست که مهندس موسوی خودآستینهارابالامی زندودرمصاحبه اخیرش صراحتاازهمگان می خواهدکه به سیاستهاو تصمیمات اقتصادی حساسیت نشان بدهندوپیگیراخبارواطلاعات مربوطه باشندوی حتی دراین زمینه ازفقدان اطلاع رسانی اقتصادی واجتماعی درمقایسه بااخبارسیاسی گلایه کرده ازگروههاو شخصیتهای پیشرودرخواست می کندتمرکزبیشتری بروی مباحث اقتصادی داشته باشند


بنظرنگارنده امروزخطروعواقب گسترده فقربرمردم ایران بیشترازتمام خطراتی است که طی یک صدسال اخیرکشوررا موردتهدید قرارداده است وطی سه سال آینده آحادملت باگوشت وپوست خوداین بلای خانمانسوزرا بجان خودخواهندخرید شاید ازنظربرخی این سخنان گزاف یاهمراه باسیاه نمایی جلوه کندولی تبدیل شورشهای سیاسی واجتماعی به شورشهای اقتصادی درآینده نه چندان دورصحت این سخن راآشکارخواهد کرد


تنهابرای نمونه اینکه چگونه همای سعادت می تواندیکشبه تبدیل به جغدی شوم شده وبرفرق ملتی سترگ فرودآیدتوجه مخاطبان عزیزرا به درآمد افسانه ای 400 میلیارددلاری ایران درطی 5 سال گذشته جلب می نمایدکه معادل 30 سال درآمد نفتی ایران بوده ومی توانست سرنوشت سیاسی واقتصادی کشوررابگونه ای معجزه آسارقم بزندواکنون اثری ازآن دردست نیست جهت نشان دادن عمق فاجعه تنهابه این نکته بسنده می نماید که خسارت دولت احمدی نژاددرزمینه اقتصادی برای کشوربمراتب بیش ازکل خسارت کشوردردوره 8 ساله جنگ ایران وعراق توسط صدام وحامیانش بوده است


محموداحمدی نژادووزرای اقتصادی وی وبالاخص هردووزیرسابق وفعلی رفاه واموراجتماعی(عبدالرضامصری وصادق محصولی)از ابتدای تشکیل این دولت رسما به کتمان خط فقرولزوم مدیریت آن پرداختندودرمجامع عمومی اعلام کردندکه اعتقادی به آماروارقام منتشره ازسوی دیگرمراکزوبنگاههای اقتصادی حتی زیرنظردولت متبوع خودرانیزندارندوشخص احمدی نژادسال گذشته بطوروقیحانه ای درحضورخبرنگاران داخلی وخارجی خط فقراعلام شده توسط کارشناسان را "سرکاری" خواندند


وزیرفعلی رفاه نیزاخیرا اعلام کردندکه اصلاامکان اعلام مقیاسی بعنوان خط فقردرکشوروجودنداردزیرادرهرمنطقه خط فقربادیگرمنطقه فرق دارد !! این دولتمردان بگونه ای سخن می گویندکه انگاری نه علمی بنام علم اقتصاددرجهان وجود داشته ونه تعاریف واستانداردهای جهانی برای خط فقر(که یکی ازشاخص های اصلی موفقیت یاعدم موفقیت مدیریت اجرایی کشوراست) وجوددارد آنهابه مسلمات علم اقتصادهم بدلیل نیات پنهان خودوقعی ننهاده وحتی رویه های اعمال شده درطی سی سال ودوره های قبل ازخود راهم نفی می کنندگویی باپاک کردن صورت مساله مشکل فقرومدیریت آن درکشورحل می شود


آنهاهمانطورکه درمسائل سیاسی بانادیده گرفتن حقایق وسرخودرازیربرف کردن وباچوب وچماق مشکل راحل شدنی می دانندتصورمی کننددرمسائل اقتصادی نیزمی توانندازروشهای فوق که به روشهای سعیدالسحافی معروف است بهره بجویند ونتیجه آن شده است که فقر وفسادوتبعیض ورانت خواری تبدیل به قلعه ای بابرج وباروی مستحکم درمقابل ویرانه "عدالت" گردیده و شعار "مهرورزی" و "آوردن درآمدنفتی بروی سفره ملت" نیزبه حافظه تاریخ سپرده خواهدشد


اماداستان به همین جاختم نمی شود دولت احمدی نژادپس ازصرف تمام درآمدهای نفتی وحتی ذخائربه ارث رسیده از صندوق ذخیره ارزی دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی اکنون دست درجیب ملتی آس وپاس (باعنایت به درآمدسرانه ملی) کرده است وتحت عنوان هدفمندکردن یارانه وجبران کسری بودجه درصدددزدیدن آخرین لقمه ازدهان ملتی است که تمام دارایی هاوثروت وی رابه یغمابرده اند

اعلام افزایش ردیف بودجه یارانه از20—10هزارمیلیاردتومان موردنظرمجلس دست نشانده به 40 هزارمیلیاردتومان و بدون هیچگونه نظارتی وقراردادن آن دراختیارفردی بنام صادق محصولی که سابقه رانت خواری 160 میلیاردی وی ونیز جنایت سیاسی وی درپست وزارت کشوردرانتصاب تقلبی احمدی نژاددرانتخابات 22خردادازشاهکارهای وی محسوب می شودنشان ازعمق فاجعه ای دیگرواینبار درعرصه اقتصاد می دهد


شایدکمترکسی به این موضوع توجه کرده باشدکه درمیان بازداشت شدگان ومحکومان اخیرشخصیتهای به چشم میخورندکه تخصص آنها اقتصادونه سیاست است افرادی نظیرخبرنگاراقتصادی سعیدلیلازیادکترعرب مازاریاآقای محمدباقریان ودراین خصوص این پرشش پیش می آید دستگیری وحبس این افرادچه ارتباطی به امنیت ملی دارد؟چرااساتیدومتخصصان علم اقتصادوآنهایی که دستی برآتش اقتصاد کشورطی سه دهه داشته اند تحت انواع فشارهاقرارگرفته وبعضانظیردکترستاری فرریاست سابق سازمان برنامه وبودجه حتی ازتدریس درمراکزعلمی ودانشگاههاهم نهی شده وتحت عناوین مختلف ازجمله بازنشستگی اخراج گردیده اند

پاسخ اینست که دستگیری وحبس واخراج این افرادهیچ ربطی به امنیت ملی نداردبلکه به امنیت رهبرانی برمی گرددکه در تاریکخانه محفل خودنقشه نابودی کامل اقتصادایران را تحت پروژه حاکمیت ولایت فقیه برانفال یاثروتهای عمومی تدارک دیده اند


خامنه ای وباندمافیایی همراه وی باپشتوانه تئوریک ومالیخولیایی درصددحذف نهادهاوکارشناسان اقتصادی ازصحنه کشور، ازکارانداختن سنسورهای اقتصادی وایجادحریم امن برای طرحهای مرموزخودمی باشند برنامه ای حساب شده که براساس آن عموم ملت ایران به جامعه ای فقیرونیازمند تبدیل که رزق وروزی خودراازحاکمیتی طلب می نمایدکه برخزانه ساخته شده از درآمدنفت بعنوان انفال نشسته ودر آخرماه بامنت قوت لایموتی برای زنده ماندن به رعیت تحت قیمومیت خودعطامی کند


درچنین فضایی دیگرصحبت ازدین، اخلاق وفرهنگ درجامعه نیست مردم تحت سیطره حکومتی امنیتی ونظامی به بردگانی تبدیل می شوندکه تابع محض حاکم بوده وبعضابرای سیرکردن شکم خودواعضای خانواده حاضربه هرخدمتی به ولی نعمت خود ازخبرچینی وآدم فروشی گرفته تاقتل وکشتارهموطنان خودمی گردنددرست شبیه کشورهای کمونیستی که نمونه های آن در کره شمالی وعراق قبل از آزادی مشاهده می شودوصدالبته درجوف چنین فقری عده ای عناصروابسته وسرسپرده دربخش خصوصی (نظیرصادق محصولی) ویابخش دولتی (نظیرمهردادبذرپاش یاسردارانی که یونیفرم ازتن خارج کرده اند) نیزبه چپاول بی حدوحصربیت المال مشغول خواهندبود


بی جهت نیست که هاشمی رفسنجانی وحسن روحانی بازبان بی زبانی وبهربهانه ومناسبتی سخن ازنایده گرفتن طرح چشم اندازبیست ساله اقتصادی ایران ویابرنامه میان مدت پنجم بعنوان بخشی ازآن کرده وسعی درجلب توجه مردم به خروج دولت ازبرنامه می نمایند

برنامه ای درازمدت باهدف نجات اقتصادایران که رهبری بافریبکاری ابتداءآنراتاییدوامضای خودراپای آن گذاشت ولی درعمل بدون هیچگونه تاملی باهدف جنایکارانه توسعه فقردرکشورتوسط خودوی ودولت منصوبش آنرابادهواکرد


صندوق بین المللی پول براساس آمارهای رسمی اعلام شده درسال جاری 40% مردم ایران رازیرخط فقراعلام کرده است واین درحالی است که کسری بودجه وسیاست حذف یارانه هادرسال 89 هنوزدرکشورعملیاتی نگردیده است وحتی بودجه فعلی نیزبنحووحشتناکی جهت هزینه های جاری بین نهادهای نظامی وامنیتی وسیاسی وفرهنگی خاص نظیرحوزه هاومدارس علمیه وسازمانهای تبلیغاتی تقسیم گردیده است وتنهاچیزی که دربودجه دیده نمی شودبخشهای تولیدی وامورزیربنایی وعمران بوده که موتورمحرکه اقتصادمحسوب می گردند

نتیجه طبیعی چنین جنایتی تشدیدجهشی اختلاف طبقاتی، ازهم گسیختگی روابط وساختارهای فرهنگی واجتماعی جامعه، حاکمیت معیارهای انگلی ومصرفی، نابودی طبقه متوسط به قیمت فربه شدن طبقات فقیروفرودست جامعه وثروتمندان وغارتگران وابسته به طبقه حاکم است


همچنین این احتمال که حاکمیت نظیرسایربحرانهای داخلی وخارجی وجنگ بخواهدباتحمیق اقشاری ازجامعه دشمنان داخلی یاخارجی را بعنوان عامل این بحران معرفی بکندوجودداردولی جهت ثبت درتاریخ کیست که نداندمسئول اصلی این فاجعه ملی شخص علی خامنه ای ودولت دست نشانده اش تحت مدیریت احمدی نژادبوده است