چگونه یک انقلاب فرزندان خودرامیخورد

محسن یحیوی: برخورداری ازسابقه انقلابی مزیت نیست

گرچه سابقه خوردن فرزندان یک انقلاب توسط آن دربسیاری ازانقلابات موثرتاریخ معاصریک امرشناخته شده است ولی درانقلاب اسلامی ایران این امربیش ازهمه انقلابات دویست ساله اخیربه چشم میخوردشایدبتوان گفت اولین قربانیان انقلاب ایران ارتشیان ومقامات وطن پرستی یودندکه ازترس فروپاشی کشوردست به کشتارمردم کشورخودنزده ودست دردست حاکمیت جدیدسعی برحفظ نظم وآرامش برکشور داشتند وعمده آنان یابه جوخه های اعدام سپرده شده ویاراهی تبعیدشدند

پس ازاین موج نوبت به عناصرملی رسیده که یکی پس ازدیگری ازگردونه انقلاب حذف شدندنگاهی به اعضای شورای انقلاب وکابینه مهندس بازرگان ومجلس دوره اول گواهی براین مدعاست دراین خصوص حتی رژیم جدیدکارابه آنجارساندکه افرادوطن پرستی چون دریاداراحمدمدنی اولین وزیردفاع وفرمانده نیروی دریایی انقلاب ازترس جان به اروپاگریخته وپس ازمواجه شدن باترورمجددابه آمریکا مهاجرت ودرهمانجادرتبعید نیزدرگذشت

اماموج سوم نابودی فرزندان انقلاب گریبانگیرنیروهای ملی ومذهبی شدکه عمدتانیزکارگزاران رژیم انقلابی دردوره استقرارآن بودند بطوریکه افرادی نظیرمهندس سحابی ودکترابراهیم یزدی ودکترمحمدملکی روانه زندانها رییس جمهوربنی صدرراه تبعیدرادرپیش گرفت وقطب زاده به جوخه اعدام سپرده شد

پس ازآن نوبت به مجاهدین خلق رسید گروهی اسلامی بااعتقاد به برداشتی شبه مارکسیستی درتاکتیکهای خودکه بیشترین تلفات و زندانیان سیاسی رادرزندانهای شاه متحمل شده بودنداین گروه درکمترازسه سال ازپیروزی انقلاب به مهمترین گروه مخالف رژیم جدیدتبدیل وهزاران نیروی آن به چوبه های دارآویخته وسایراعضای آن نیزبه زندان وتبعیدمحکوم شدند

پس ازمجاهدین نوبت به گروههای چپ رسیدکه ازگروههای مائویستی پیکارتاچریک فدایی وحزب توده نزدیک به سیاستهای مسکو رادربرمی گرفت ودراین مسیرنیزتمام کادرهایی راکه رنج سالهازندان وتبعیدرادرزمان رژیم پهلوی بجان خریده بودندبه جوخه های اعدام وزندان وتبعیدسپرده شدند

درحین وپس ازپایان جنگ تحمیلی نیزهرازچندگاهی سخن ازاعدام برخی کادرهای نظامی نظیرناخداافضلی وسرهنگ عطاریان یا سرهنگ محمدرضا پدرام تحت عنوان جاسوسی برای بیگانگان پیش می آمدولی هیچکس نمی توانست سابقه حضوربرخی ازاین افرادرادرصحنه های خدمت به انقلاب اسلامی راازجلوی چشم خوددورنمایدضمن اینکه بعدهادرراهروهای دادگاههای انقلاب ونظامی صحبت ازبیگناهی آنان می رفت

مهمترین تلفات رژیم انقلابی درمقطع پایان جنگ تحمیلی عزل آیت الله منتظری وتبعیدوی به قم واعدام یکی ازنزدیکترین افرادبوی یعنی مهدی هاشمی بودکه ازبنیانگذاران سپاه وواحدهای نهضتهای رهایبخش محسوب می گردید

امادردوران باصطلاح سازندگی نیزدستگاه حذف انقلاب بیکارننشسته وترورهایی رادرداخل وخارج کشورتدارک می دیدکه دراین رابطه نهایتابه داستان ترورسران حزب دموکرات کردستان وسپس قتلهای سیاسی تعدادی ازاعضای کانون نویسندگان وحزب ملت ایران یعنی مرحوم داریوش فروهر(وزیرکاردولت انقلاب) وهمسرگرانقدرش می توان اشاره کرد

پس ازپیروزی محمدخاتمی واصلاح طلبان موسوم به جنبش دوم خرداد76 دورتازه ای ازحذف فرزندان انقلاب آغازگردید که عمدتاشامل روزنامه نگاران وفعالین سیاسی مرتبط باتشکلهایی نظیرنهضت آزادی ودفترتحکیم وحدت و...بوددراین دوربرای اولین بارافرادی دستگیرشدندکه سابقه مدیریت طولانی درارگانهای دولتی وحضور درنهادهای انقلابی درزمان جنگ تحمیلی وبحرانهاراداشته وازنظر ایدئولوژیکی هم وابسته به خط امام خمینی واسلام حاکمیتی شناخته می شدندوحتی برخی ازآنان نظیرحجت الاسلام نوری وزیرکشور خاتمی ودکترحمیدجلالی پورواکبرگنجی وعمادالدین باقی ودکترهاشم آغاجری واحمدقابل ازخانواده شهداوسپاهیان پاسدارازورزمندگان محسوب می شدنددراین خصوص حتی دستگاه حذف رژیم تاپای قتل برخی ازاین عناصرنظیردکترسعیدحجاریان پیش رفت ولی بدلیل موج ایجادشده درکشوراین ماشین سرکوب متوقف گردید

دردورجدیدحذف نیروهای انقلاب اینبارنوبت به کادرهایی رسیدکه نه تنهادرزمان رژیم سابق ازهیچ چیزخودبرای برپایی انقلاب دریغ نکرده ورنج زندان وتبعیدرابرخودوخانواده هموارکرده بلکه طی سه دهه نیزازهرتلاشی جهت تثبت نظام ودستاوردهای اندک آن خودداری نورزیده بودنداین گروه شایدکارآترین افرادطی دوره عمررژیم انقلابی بودندکه نسلهای قبلی رابابعدی پیوندزده بودند

اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یعنی کسانیکه مسئولیت حفاظت ازجان آیت الله خمینی رادرهنگام ورودبه ایران به عهده داشته وسابقه تاسیس نهادهایی چون کمیته های انقلاب وسپاه پاسداران رادرکارنامه خودداشته ودرتمامی بحرانهای پس ازانقلاب ازحوادث گنبدوخوزستان وکردستان وسیستان وبلوچستان گرفته تاترورهای دهه شصت توسط مجاهدین خلق وبحران گروگانگیری آمریکائیهاوحادثه طبس وکنترل بحرانهای اقتصادی دهه اول انقلاب نقش آفرینی کرده بودندودرراس آنان مهندس بهزادنبوی ودکترمصطفی تاج زاده دکترقدیانی وعرب سرخی به چشم میخوردسپس نوبت به کادرهای حزب مشارکت ودرراس آنان دکترمحسن میردامادی به چشم میخوردکه سابقه وی در عضویت درکمیته مرکزی دانشجویان خط امام ونیزسپاه پاسداران ونقش آفرینی درحادثه فاجعه کشتارحجاج ایرانی درمکه درسال 66 بهمراه مهدی کروبی نیازی به توضیح نداردوایضاء سایردانشجویان خط امام نظیردکترمحسن امین زاده معاون وزارت اطلاعات وخارجه ونیزافرادی نظیردکترعبدالله رمضانزاده وابطحی وصفایی فراهانی که معاونتهای رییس جمهورخاتمی رادرکارنامه خودداشتند

درکناراین دوحزب وسازمان کادرهای مرکزی دفترتحکیم وحدت وسازمان دانش آموختگان یاادوارازجمله دکتراحمدزیدآبادی به چشم میخوردکه دمی ازمبارزه جهت احقاق حق فلسطینیان نیاسوده بودویاافرادی نظیردکترمحمدجوادمظفروعیسی سحرخیزوسعیدلیلازکه هرکدام قبل ازفعالیت درزمینه دفاع ازحقوق زندانیان وبشرومطبوعات دارای سابقه درخشانی درعرصه های مختلف فرهنگی واقتصادی بودند

منظورازذکرنام برخی افرادنشان دادن مصادیقی عینی بودازآنچه برسراین کشورونخبگان آن حتی کسانیکه درهمین رژیم سیاسی رشدونموکرده اندواینکه انقلاب جزخشونت وبی رحمی وحفظ خودبراریکه قدرت هیچ دستاوردی رابهمراه نداشته وندارد

درانقلاب کبیرروسیه ازخاکسترلنین آن روشنفکرکافه های زوریخ سویس دیکتاتورقسی القلبی چون استالین برمیخیزدکه نه تنها جان وعمرانسانهابلکه حتی هم حزبیهای خودش هم درنزداوپشیزی ارزش ندارد

نگاهی بیافکنیدبه سرنوشت فرزندآیت الله بهشتی وعجزولابه های هاشمی وموسوی اردبیلی وفرزندان مطهری برای مهاردیکتاتورسال علی خامنه ای وسخنان قلدرمابانه وی مبنی براینکه " مابه کسی (منظورملت ایران)باج نمی دهیم"

چه کسی باورمی کردکه وی بابکارگیری فردی روستایی وناشناخته چون احمدی نژآدکه حتی نامی ازوی درانقلاب ونهادهای برخاسته ازآن به چشم نمی خورددست به چنین قتل عام سیاسی وفیزیکی بزند

چه کسی باورمی کندکه تحت عنوان " ملاک وضع حال افراداست" افرادی گمنام که براحتی تن به هرخفت وخواری می دهنددرسلک دولتمردان کشوری 70 میلیونی درآیندوتمام انقلابیون سابق رادرحبس وبندبکنندبیخودی نیست که کاربه آنجارسیده است که یکی از نمایندگان مجلس (محسن یحیوی) ادعاکرده "برخورداری ازسابقه انقلابی مزیت نیست!!" بعبارتی ایشان تلویحامی گویدمی تواندعیب هم باشد

بااین جمله بیادسخنان یکی اززندانیان سیاسی درزندان اوین افتادم که قاضی روحانی دادگاه انقلاب وی رابه ده سال زندان محکوم کرده بودوسابقه 7 سال زندان سیاسی دردوران رژیم پهلوی راهم بعنوان سوء سابقه کیفری برای وی منظورکرده بود!!

اگربرخورداری ازسابقه انقلابی مزیت نیست پس برای چه بدنبال وابسته نشان دادن انقلابیون دربندبه عناصررژیم سابق هستیدوچرا هنوزرژیم سابق وپیروان آنراغیرقانونی وضدانقلابی می نامید وحکم محارب رابرآنهابارمی کنید؟

آنچه که مشخص است روحانیت حاکم برای ماندن براریکه قدرت ازهیچ امرخلاف عرف ومنطق فروگذارنکرده وبادرپیش گرفتن معیارهای متناقض وروشهای ماکیاولیستی واینکه هدف وسیله راتوجیه می کنددرصددحذف نخبگانی است که سربرآستان وی نسائیده اند

Comments