درواپسین روزهای سال قبل شاهددستگیری حسین مرعشی رییس دفتررفسنجانی وپسرعموی همسروی عفت مرعشی بودیم ودرحالیکه رسانه های افراطی خبرازاحتمال ورودمهدی هاشمی به کشورودستگیری وی داده بودندخبردستگیری نوه او یافرزندفائزه هاشمی حسین لاهوتی تیتراول سایتهاونشریات ایرانی وخارجی گردید
اکنون سوال اینست که آیاپروژه حذف هاشمی ازحاکمیت کلیدخورده است؟هدف ازاین پروژه چیست تعیین رهبری آینده درحالی که خامنه ای مرگ خودراپیش بینی می کندیاصرفانوعی انتقام جویی بدلیل تضاددرمنافع ومواضع؟ مادراین جستارفرض دوم راپی می گیریم وفرض اول رابه بخش دوم ازگزارش موکول می کنیم
نگاهی مقایسه ای به نحوه برخوردآیت الله خمینی با آیت الله منتظری وسایرقرائن وشواهدنشان می دهدکه درجمهوری اسلامی وقتی حاکمیت تصمیم به حذف یکی ازمخالفین سرشناس خودداشته باشد ابتداء به سراغ اطرافیان وی رفته وباپرونده سازیهاودستگیریهاسعی بروادارکردن وی به تمکین به خواسته هاویاحداقل سکوت وی درمفابل اقدامات خلاف خودمی نماید ودرهمان حال نیزاقدام به جمع آوری اطلاعات درخلال بازجویی هادرخصوص سوژه موردنظرخودمی کندتادرهنگام اقدام دست باصطلاح پالاراداشته باشد اعلام وجودبرخی اختلافات درسران ازتریبون های نمازجمعه یادرخلال سخنرانی هامعمولادومین فازازبرخوردمی باشدکه جهت زمینه سازی عمومی برخوردصورت می گیردوخامنه ای چندماه قبل باصحه گذاشتن بروجوداختلاف نظربین ایشان وهاشمی وبرخورداری ازقرابت فکری بیشتربا احمدی نژادعملاوارداین فازشده بوددرحالیکه تاقبل ازآن ایشان وجودهرگونه اختلاف دررهبران نظام راتکذیب ووآنراجنگ روانی دشمنان برعلیه نظام معرفی می کردند
اقتدارگرایان افراطی تحت رهبری خامنه ای که اکنون حاکمیت رابطورکامل دراختیاردارند همواره سعی براعمال فشاربرهاشمی از طریق فرزندان وی داشته وجالب اینکه درحالیکه به وی واعضای خانواده هاشمی اتهام فسادمالی زده می شودبغیرازمهدی که درجریان پرونده نفتی استیت اویل نروژوتوتال فرانسه اسمی ازوی به میان آمدهیچگونه اتهام مشابهی به دیگراعضای خانواده ازجمله محسن فرزندارشدوی که ریاست متروی تهران رابرعهده داشته یایاسرکه دارای تجارتی درزمینه لبنیات است زده نمی شودوالبته درخصوص فائزه اتهام وی بیشترسیاسی وازمنظرتبلیغ علیه نظام واقدام علیه امنیت ملی ذکرمی شود. درخصوص مهدی هاشمی نیزچنین بنظرمی رسدکه مواضع همسرآقای هاشمی (عفت مرعشی) واقدامات وی درتشویق مهدی به سازماندهی حمایت مالی ازستادموسوی وسپس لابی کردن وی باعلمای قم درخصوص تقلبات انتخاباتی که نقش اساسی درمنزوی کردن احمدی نژاد درنظرآقایان داشته عامل اصلی طرح برخوردباوی درتاریکخانه رهبری بوده وماجرای مالی وی بیشتریک پوشش برای آن می باشدگرچه رهبری خودشخصادستور برخورد باکلیه حامیان مالی موسوی رابدلیل تاثیرگذاری برانتخابات نظیردوره خاتمی داده است
قبل ازپرداختن به سابقه موضعگیریها وروابط هاشمی وخامنه ای که منجربه وضعیت موجودگردیده است ذکراین نکته راضروری می دانم که بخشی ازاین اختلافات یاتضادها درمواضع به سبک زندگی شخصی این رهبران روحانی نیزبرمی گرددکه درنهایت به ایجاد فاصله وکدورت دربین آنهامی انجامدبعنوان مثال آقای هاشمی علیرغم روحانی بودن کلیه اعضای خانواده اش دارای تحصیلات عالی وآکادمیک درداخل وخارج ازکشوربوده وعمدتاهم دررشته های مهندسی فارغ التحصیل شده اند. برادروی محمدهاشمی که ازاعضای مجمع تشخیص مصلحت ورییس سابق صداوسیما بوده نیزقبل ازانقلاب درکالیفرنیامشغول به تحصیل وکارسیاسی بوده است درحالیکه چهار فرزندذکورخامنه ای یعنی مصطفی، مجتبی، مسعودو میثم همگی معمم وفاقدارتباط باجهان خارج بوده وهیچگونه فعالیت موثری ازآنها درجریانات قبل وبعدازانقلاب نیزبه چشم نمی خورد(البته بجزمجتبی که طی یکدهه اخیروپس ازپیروزی اصلاح طلبان درانتخابات دوم خرداد76 به مهره ای تاثیرگذاردرصحنه سیاسی کشورتبدیل گردیدبطوریکه می توان نقش وی رابرای خامنه ای بانقش سیداحمد خمینی برای پدرش آیت الله خمینی بالحاظ کردن عاملیت مجتبی دربسیاری ازعزل ونصبها، حوادث وجنایات اخیرمقایسه کرد)
آقای هاشمی رفسنجانی علیرغم زدوبندهایی که باخامنه ای درطی سه دهه پس ازپیروزی انقلاب داشته است که ازحذف ملییون نظیر اعضای جبهه ملی ازدولت انقلاب ومذهبی ها نظیربازرگان وبنی صدرتاآیت الله منتظری وموسوی (باحذف پست نخست وزیری دربازنگری قانون اساسی) رادربرمی گیردبدلیل حمایت نسبی جناح چپ گروه کارگزاران ودرراس آنهاغلامحسین کرباسچی دربه قدرت رسیدن خاتمی واصلاح طلبان ازسال 76 موردغضب خامنه ای وبانداطراف وی قرارگرفت وی که درآنهنگام باازدست دادن پست ریاست جمهوری تنهاعنوان ریاست مجمع مشورتی مصلحت نظام رایدک می کشیدتلاشهای مجددی رابرای کسب ریاست مجلس ششم آغازکردکه باعدم استقبال ازسوی اصلاح طلبان وحتی اقدامات تخریبی تعدادی ازعناصرتندرونظیراکبرگنجی ومعرفی وی بعنوان علیجناب سرخپوش درماجرای قتلهای زنجیره ای شانس چندانی بدست نیاورد
(انتخاب وی وحدادعادل بعنوان دوتن ازنمایندگان راه یافته به مجلس ازتهران نیزباحمایت شورای نگهبان وهمراه باحذف چهره هایی نظیرسعیدرجایی کاندیدای ملی مذهبی ورسول منتجب نیابودکه باوجودتقلب درآراء ظاهرارتبه 28 از30 رابخوداختصاص داد)
پس ازقرارگرفتن قوه مقننه دراختیاراصلاح طلبان وهمراه باریاست کروبی برمجلس ششم هاشمی که خودراقربانی افشاگری اصلاح طلبان وسرخورده ازریاست برمجلس اصلاحات می دیدخودراوزنه تعادل وتوازن نظام نامیده وباجانبداری ازخامنه ای وشورای نگهبان درجایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نقش خودراجهت خنثی کردن اقدامات قوه مجریه ومصوبات مجلس اصلاحات بخوبی بازی کرد وی دردوره دوم خاتمی که جریان اصلاحات عملاتوسط خامنه ای به مهارکشیده شده بودحرکت آهسته ای راجهت بازگشت مجددبه قدرت اجرایی آغازکه شرکت درانتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اوج آن بود
درانتخابات فوق وی مورداستفاده ابزاری ازسوی خامنه ای برای حذف مهدی کروبی دیگرکاندیدای ریاست جمهوری بودکه خودرابرنده مطلق انتخابات فوق درهمان شب اعلام ولی باچندساعت خوابیدن متوجه کشیده شدن انتخابات به دوره دوم وحذف خودبنفع هاشمی واحمدی نژادگردیددراین شرایط نیزهاشمی باطمع رسیدن مجددبه پست ریاست جمهوری عملابرتقلب درانتخابات مذکورصحه گذاشت وی درمرحله دوم انتخابات فوق که شاهداجرای همان سناریودرخصوص خودوی بودمتقلبان راکه رهبری درراس آنهاقرارداشت به خداواگذارکرد!!
پس ازآن درگیری هاشمی باباندخامنه ای واردمرحله تازه ای گردید ورهبری با پیش انداختن دولت دست نشانده خودضمن تلاش جهت مهارهاشمی ازطریق حفظ فشارروانی بروی، تلاش خودرابرای تحقق تمام آمال وآرزوهایی که برای بکارگیری قوه مجریه درراستای منویات خوددررویا می دیدرا آغازکردمواردی نظیررفع تعلیق ازفعالیتهای اتمی، کوشش جهت ایجادرابطه بادولت آمریکاوسایردولتهای غربی، اجرای فرامین موردی رهبری بعنوان جایگزینی برنامه وبودجه ودرهمان راستاانحلال سازمان برنامه وبودجه وبه بایگانی سپردن برنامه چشم انداز20 ساله وبرنامه های میان مدت ناشی ازآن، بکارگیری نظامیان سرسپرده ووابسته به باندخود درقوه مجریه وموسسات مختلف دولتی ، واگذاری قراردادهای مهم به نهادهای تحت امرخودنظیرقرارگاه سازندگی خاتم الانبیای سپاه پاسداران و بنیادمستضعفان وستاداجرایی، تسویه شدیداصلاح طلبان ازتمام مناصب دولتی، مهره چینی گسترده طرفداران عادی خوددرمسئولیتهای کلیدی باهدف اجرای بدون چون وچرای فرامین صادره ازبالا وایجادوابستگی کامل روحانیون وحوزه های علمیه به بودجه عمومی کشوروازمحل پرداختهای دولتی، توزیع مستقیم بخشی ازدرآمدنقتی بین طرفداران رهبری تحت عناوین بظاهرقانونی نظیرطرحهای زودبازده ورفع نیازفوری درسفرهای استانی وغیره که درواقع نوعی شریک جرم کردن طرفداران خوددراتلاف سرمایه ملی محسوب می شد و دهها اقدام فساد آوردیگرکه ذکرآنهادرحوصله این مکتوب نمی باشد
پس ازآن هاشمی درحال حذف ازگردونه حاکمیت باشرکت درانتخابات خبرگان رهبری واردرقابت تمام ریسکی باآیت الله های حامی رهبری بالاخص شیخ محمدیزدی ومصباح یزدی وعناصری چون احمدخاتمی گردیدو توانست باکسب اکثریت آراء جایگاه خودرادر رهبری نظام تثبیت نموده ونقشه رهبری رابرای انتخاب جایگزین بعدی خودکه ظاهراآیت الله محمودهاشمی بودخنثی نماید دراین مقطع نقش هاشمی باتوجه به شایعه بیماری شدیدرهبری احتمال فوت وی چشمگیرویکی ازنقاط مثبت درسوابق شخص هاشمی وتاریخ سیاسی
معاصرایران می باشدکه متاسفانه ازسوی روشنفکران جامعه موردتوجه جدی قرارنگرفت
انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری وحمایت آقای هاشمی ازکاندیداهای اصلاح طلب وطرح پیش بینی برپایی شورشها درتهران وسایر نقاط کشوردرصورت ادامه تقلب درانتخابات که بااستفاده ازتجربه وی درانتخابات قبلی وبالاخص انتشارنامه وی درمجامع عمومی به فاصله چندساعت پس ازوصول آن توسط رهبری نقطه اوج رویگردانی حاکمیت ازوی محسوب ومتعاقب آن موضعگیری وی دراولین نمازجمعه پس ازانتخابات وسپس اظهار"تردیددرصحت انتخابات" واینکه "اگرمردم مارانخواهندبایدبرویم" درسخنرانی مشهدکه درتقابل کامل بامواضع رهبری وباندهمراه وی بودگناهان نابخشودنی دیگری رادرکارنامه وی بجای گذاشت البته رایزنی وی بابرخی ازعلمای ساکن قم درخصوص تقلب درانتخابات ازطریق فرزندخودمهدی وسپس شرکت دادن فرزندان اناث خوددرتظاهرات اعتراض آمیزنیزکه به پرونده سازی برعلیه مهدی هاشمی انجامید نیزازاقدامات وی پس ازانتخابات بوده است
آقای هاشمی ضمن اعلام وفاداری ظاهری خودبه رهبری ازهیچ تلاشی جهت براه آوردن خامنه ای ودورکردن وی ازباندمحاط بروی خودداری نکرده است که آخرین آن رادربرگزاری اجلاس اخیرمجلس خبرگان واتخاذمواضعی کاملاحاکمیتی شاهدبودیم ولی ظاهرااین اقدام نیزافاقه نکرده ورهبری همچنان درصددبه انقیاددرآوردن این یاردیرین وولی نعمت خوداست
اکنون سوال اینست که آیاپروژه حذف هاشمی ازحاکمیت کلیدخورده است؟هدف ازاین پروژه چیست تعیین رهبری آینده درحالی که خامنه ای مرگ خودراپیش بینی می کندیاصرفانوعی انتقام جویی بدلیل تضاددرمنافع ومواضع؟ مادراین جستارفرض دوم راپی می گیریم وفرض اول رابه بخش دوم ازگزارش موکول می کنیم
نگاهی مقایسه ای به نحوه برخوردآیت الله خمینی با آیت الله منتظری وسایرقرائن وشواهدنشان می دهدکه درجمهوری اسلامی وقتی حاکمیت تصمیم به حذف یکی ازمخالفین سرشناس خودداشته باشد ابتداء به سراغ اطرافیان وی رفته وباپرونده سازیهاودستگیریهاسعی بروادارکردن وی به تمکین به خواسته هاویاحداقل سکوت وی درمفابل اقدامات خلاف خودمی نماید ودرهمان حال نیزاقدام به جمع آوری اطلاعات درخلال بازجویی هادرخصوص سوژه موردنظرخودمی کندتادرهنگام اقدام دست باصطلاح پالاراداشته باشد اعلام وجودبرخی اختلافات درسران ازتریبون های نمازجمعه یادرخلال سخنرانی هامعمولادومین فازازبرخوردمی باشدکه جهت زمینه سازی عمومی برخوردصورت می گیردوخامنه ای چندماه قبل باصحه گذاشتن بروجوداختلاف نظربین ایشان وهاشمی وبرخورداری ازقرابت فکری بیشتربا احمدی نژادعملاوارداین فازشده بوددرحالیکه تاقبل ازآن ایشان وجودهرگونه اختلاف دررهبران نظام راتکذیب ووآنراجنگ روانی دشمنان برعلیه نظام معرفی می کردند
اقتدارگرایان افراطی تحت رهبری خامنه ای که اکنون حاکمیت رابطورکامل دراختیاردارند همواره سعی براعمال فشاربرهاشمی از طریق فرزندان وی داشته وجالب اینکه درحالیکه به وی واعضای خانواده هاشمی اتهام فسادمالی زده می شودبغیرازمهدی که درجریان پرونده نفتی استیت اویل نروژوتوتال فرانسه اسمی ازوی به میان آمدهیچگونه اتهام مشابهی به دیگراعضای خانواده ازجمله محسن فرزندارشدوی که ریاست متروی تهران رابرعهده داشته یایاسرکه دارای تجارتی درزمینه لبنیات است زده نمی شودوالبته درخصوص فائزه اتهام وی بیشترسیاسی وازمنظرتبلیغ علیه نظام واقدام علیه امنیت ملی ذکرمی شود. درخصوص مهدی هاشمی نیزچنین بنظرمی رسدکه مواضع همسرآقای هاشمی (عفت مرعشی) واقدامات وی درتشویق مهدی به سازماندهی حمایت مالی ازستادموسوی وسپس لابی کردن وی باعلمای قم درخصوص تقلبات انتخاباتی که نقش اساسی درمنزوی کردن احمدی نژاد درنظرآقایان داشته عامل اصلی طرح برخوردباوی درتاریکخانه رهبری بوده وماجرای مالی وی بیشتریک پوشش برای آن می باشدگرچه رهبری خودشخصادستور برخورد باکلیه حامیان مالی موسوی رابدلیل تاثیرگذاری برانتخابات نظیردوره خاتمی داده است
قبل ازپرداختن به سابقه موضعگیریها وروابط هاشمی وخامنه ای که منجربه وضعیت موجودگردیده است ذکراین نکته راضروری می دانم که بخشی ازاین اختلافات یاتضادها درمواضع به سبک زندگی شخصی این رهبران روحانی نیزبرمی گرددکه درنهایت به ایجاد فاصله وکدورت دربین آنهامی انجامدبعنوان مثال آقای هاشمی علیرغم روحانی بودن کلیه اعضای خانواده اش دارای تحصیلات عالی وآکادمیک درداخل وخارج ازکشوربوده وعمدتاهم دررشته های مهندسی فارغ التحصیل شده اند. برادروی محمدهاشمی که ازاعضای مجمع تشخیص مصلحت ورییس سابق صداوسیما بوده نیزقبل ازانقلاب درکالیفرنیامشغول به تحصیل وکارسیاسی بوده است درحالیکه چهار فرزندذکورخامنه ای یعنی مصطفی، مجتبی، مسعودو میثم همگی معمم وفاقدارتباط باجهان خارج بوده وهیچگونه فعالیت موثری ازآنها درجریانات قبل وبعدازانقلاب نیزبه چشم نمی خورد(البته بجزمجتبی که طی یکدهه اخیروپس ازپیروزی اصلاح طلبان درانتخابات دوم خرداد76 به مهره ای تاثیرگذاردرصحنه سیاسی کشورتبدیل گردیدبطوریکه می توان نقش وی رابرای خامنه ای بانقش سیداحمد خمینی برای پدرش آیت الله خمینی بالحاظ کردن عاملیت مجتبی دربسیاری ازعزل ونصبها، حوادث وجنایات اخیرمقایسه کرد)
آقای هاشمی رفسنجانی علیرغم زدوبندهایی که باخامنه ای درطی سه دهه پس ازپیروزی انقلاب داشته است که ازحذف ملییون نظیر اعضای جبهه ملی ازدولت انقلاب ومذهبی ها نظیربازرگان وبنی صدرتاآیت الله منتظری وموسوی (باحذف پست نخست وزیری دربازنگری قانون اساسی) رادربرمی گیردبدلیل حمایت نسبی جناح چپ گروه کارگزاران ودرراس آنهاغلامحسین کرباسچی دربه قدرت رسیدن خاتمی واصلاح طلبان ازسال 76 موردغضب خامنه ای وبانداطراف وی قرارگرفت وی که درآنهنگام باازدست دادن پست ریاست جمهوری تنهاعنوان ریاست مجمع مشورتی مصلحت نظام رایدک می کشیدتلاشهای مجددی رابرای کسب ریاست مجلس ششم آغازکردکه باعدم استقبال ازسوی اصلاح طلبان وحتی اقدامات تخریبی تعدادی ازعناصرتندرونظیراکبرگنجی ومعرفی وی بعنوان علیجناب سرخپوش درماجرای قتلهای زنجیره ای شانس چندانی بدست نیاورد
(انتخاب وی وحدادعادل بعنوان دوتن ازنمایندگان راه یافته به مجلس ازتهران نیزباحمایت شورای نگهبان وهمراه باحذف چهره هایی نظیرسعیدرجایی کاندیدای ملی مذهبی ورسول منتجب نیابودکه باوجودتقلب درآراء ظاهرارتبه 28 از30 رابخوداختصاص داد)
پس ازقرارگرفتن قوه مقننه دراختیاراصلاح طلبان وهمراه باریاست کروبی برمجلس ششم هاشمی که خودراقربانی افشاگری اصلاح طلبان وسرخورده ازریاست برمجلس اصلاحات می دیدخودراوزنه تعادل وتوازن نظام نامیده وباجانبداری ازخامنه ای وشورای نگهبان درجایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نقش خودراجهت خنثی کردن اقدامات قوه مجریه ومصوبات مجلس اصلاحات بخوبی بازی کرد وی دردوره دوم خاتمی که جریان اصلاحات عملاتوسط خامنه ای به مهارکشیده شده بودحرکت آهسته ای راجهت بازگشت مجددبه قدرت اجرایی آغازکه شرکت درانتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اوج آن بود
درانتخابات فوق وی مورداستفاده ابزاری ازسوی خامنه ای برای حذف مهدی کروبی دیگرکاندیدای ریاست جمهوری بودکه خودرابرنده مطلق انتخابات فوق درهمان شب اعلام ولی باچندساعت خوابیدن متوجه کشیده شدن انتخابات به دوره دوم وحذف خودبنفع هاشمی واحمدی نژادگردیددراین شرایط نیزهاشمی باطمع رسیدن مجددبه پست ریاست جمهوری عملابرتقلب درانتخابات مذکورصحه گذاشت وی درمرحله دوم انتخابات فوق که شاهداجرای همان سناریودرخصوص خودوی بودمتقلبان راکه رهبری درراس آنهاقرارداشت به خداواگذارکرد!!
پس ازآن درگیری هاشمی باباندخامنه ای واردمرحله تازه ای گردید ورهبری با پیش انداختن دولت دست نشانده خودضمن تلاش جهت مهارهاشمی ازطریق حفظ فشارروانی بروی، تلاش خودرابرای تحقق تمام آمال وآرزوهایی که برای بکارگیری قوه مجریه درراستای منویات خوددررویا می دیدرا آغازکردمواردی نظیررفع تعلیق ازفعالیتهای اتمی، کوشش جهت ایجادرابطه بادولت آمریکاوسایردولتهای غربی، اجرای فرامین موردی رهبری بعنوان جایگزینی برنامه وبودجه ودرهمان راستاانحلال سازمان برنامه وبودجه وبه بایگانی سپردن برنامه چشم انداز20 ساله وبرنامه های میان مدت ناشی ازآن، بکارگیری نظامیان سرسپرده ووابسته به باندخود درقوه مجریه وموسسات مختلف دولتی ، واگذاری قراردادهای مهم به نهادهای تحت امرخودنظیرقرارگاه سازندگی خاتم الانبیای سپاه پاسداران و بنیادمستضعفان وستاداجرایی، تسویه شدیداصلاح طلبان ازتمام مناصب دولتی، مهره چینی گسترده طرفداران عادی خوددرمسئولیتهای کلیدی باهدف اجرای بدون چون وچرای فرامین صادره ازبالا وایجادوابستگی کامل روحانیون وحوزه های علمیه به بودجه عمومی کشوروازمحل پرداختهای دولتی، توزیع مستقیم بخشی ازدرآمدنقتی بین طرفداران رهبری تحت عناوین بظاهرقانونی نظیرطرحهای زودبازده ورفع نیازفوری درسفرهای استانی وغیره که درواقع نوعی شریک جرم کردن طرفداران خوددراتلاف سرمایه ملی محسوب می شد و دهها اقدام فساد آوردیگرکه ذکرآنهادرحوصله این مکتوب نمی باشد
پس ازآن هاشمی درحال حذف ازگردونه حاکمیت باشرکت درانتخابات خبرگان رهبری واردرقابت تمام ریسکی باآیت الله های حامی رهبری بالاخص شیخ محمدیزدی ومصباح یزدی وعناصری چون احمدخاتمی گردیدو توانست باکسب اکثریت آراء جایگاه خودرادر رهبری نظام تثبیت نموده ونقشه رهبری رابرای انتخاب جایگزین بعدی خودکه ظاهراآیت الله محمودهاشمی بودخنثی نماید دراین مقطع نقش هاشمی باتوجه به شایعه بیماری شدیدرهبری احتمال فوت وی چشمگیرویکی ازنقاط مثبت درسوابق شخص هاشمی وتاریخ سیاسی
معاصرایران می باشدکه متاسفانه ازسوی روشنفکران جامعه موردتوجه جدی قرارنگرفت
انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری وحمایت آقای هاشمی ازکاندیداهای اصلاح طلب وطرح پیش بینی برپایی شورشها درتهران وسایر نقاط کشوردرصورت ادامه تقلب درانتخابات که بااستفاده ازتجربه وی درانتخابات قبلی وبالاخص انتشارنامه وی درمجامع عمومی به فاصله چندساعت پس ازوصول آن توسط رهبری نقطه اوج رویگردانی حاکمیت ازوی محسوب ومتعاقب آن موضعگیری وی دراولین نمازجمعه پس ازانتخابات وسپس اظهار"تردیددرصحت انتخابات" واینکه "اگرمردم مارانخواهندبایدبرویم" درسخنرانی مشهدکه درتقابل کامل بامواضع رهبری وباندهمراه وی بودگناهان نابخشودنی دیگری رادرکارنامه وی بجای گذاشت البته رایزنی وی بابرخی ازعلمای ساکن قم درخصوص تقلب درانتخابات ازطریق فرزندخودمهدی وسپس شرکت دادن فرزندان اناث خوددرتظاهرات اعتراض آمیزنیزکه به پرونده سازی برعلیه مهدی هاشمی انجامید نیزازاقدامات وی پس ازانتخابات بوده است
آقای هاشمی ضمن اعلام وفاداری ظاهری خودبه رهبری ازهیچ تلاشی جهت براه آوردن خامنه ای ودورکردن وی ازباندمحاط بروی خودداری نکرده است که آخرین آن رادربرگزاری اجلاس اخیرمجلس خبرگان واتخاذمواضعی کاملاحاکمیتی شاهدبودیم ولی ظاهرااین اقدام نیزافاقه نکرده ورهبری همچنان درصددبه انقیاددرآوردن این یاردیرین وولی نعمت خوداست
Comments
Post a Comment