ترورصیادشیرازی وبرخی ناگفته ها


اینروزهامصادف است باترورعلی صیادشیرازی یکی امرای ارتش که به انتقام فرماندهی عملیات مرصادبرعلیه تهاجم مجاهدین خلق تحت عنوان عملیات فروغ جاویدان به تیرانتقام گرفتارآمد صیادشیرازی وعلی شمخانی فرماندهان ارتش وسپاهی بودندکه تحت عنوان قرارگاه مشترک خاتم الانبیا موجبات ناکامی عملیات آن سازمان درمرزکرمانشاه رافراهم آوردند حسب اطلاعات موجوددراین عملیات ازمجاهدین حدود3500 تن وازنیروهای دولتی ایران حدود1000 تن کشته شدند آقای هاشمی رفسنجانی دراولین نمازجمعه پس ازاین عملیات مدعی گردیدکه ازنیروهای دولتی حتی یک نفرهم کشته نشده است درحالیکه دربرخی ازمحلات تهران (نظیرخانواده مظفروزیر سابق آموزش وپرورش))سه حجله بیادکشته شدن سه برادردرعملیات مذکوربرپاشده بود!!

درخصوص صیادشیرازی وی یکی ازافسران جزء انجمن حجتیه ای درارتش بودکه باتوجه به فقدان دیدگاه سیاسی برعلیه حکومت شاه حضورآنهادرارتش ومصادرکلیدی بلامانع اعلام شده بودامرای نظیرنامجو، سلیمی (وزرای دفاع اسبق) وکتیبه رییس رکن دوم ارتش (اطلاعات) نیزازاینگونه افرادبودند وی دریک خانواده عشایری وژاندارم دریکی ازبخشهای درگزمشهد بزرگ شده ووارد نظام با گرایش توپخانه شده بود وی دوره نیروی مخصوص (رنجری وچتربازی)راهم درکناررشته اصلی خودآموزش دیده بود

بااوج گیری انقلاب درنیمه دوم 57 (مشخصا ازراهپیمایی عیدفطرازقیطریه تحت مدیریت حجت الاسلام دکترمفتح) که باعث شد روحانیون نیزبعنوان یک قشربه مبارزات ملی مردم ایران به پیوندند یکی ازگروههایی که باانقلاب اعلام همبستگی کردهمین انجمن حجتیه ای بودند. انجمنی هابدلیل برخورداری ازدیدگاه متحجرانه فقط بدنبال مبارزه باآیین بهائیت وحفظ ظواهراسلامی نظیررعایت حجاب، عدم فروش مشروب، زنانه مردانه کردن ساحل دریا، مخالفت باحق رای وحضورزنهادرعرصه اجتماعی وممنوعیت موسیقی وسینماو امثالهم بوده که آنرانوعی زمینه سازی برای ظهور امام زمان می دانستند البته هم اکنون نیزکه نیروهای انجمن حجتیه دربسیاری ازپستهای کلیدی دولت موردنظرخامنه ای بکارگیری شده اندشاهداوجگیری سازمان یافته سرکوب پیروان آیین بهائیت وتاکیدبرحفظ ظواهراسلامی درجامعه بدون توجه به محتوای ارزشهای اسلامی تحت عنوان کارفرهنگی می باشیم

علی صیادشیرازی نیزنظیردیگرافسران مذهبی(ازجمله یوسف کلاهدورزواقارب پرست) بانزدیک کردن خودبه سپاه وبسیج سعی می کردبین نیروهای نظامی وحدت ایجادکندتادرسایه آن بتوانندعملیات اساسی رابرعلیه ارتش منسجم عراق سازمان دهدوبهمین دلیل هم ایشان درتمام فعالیتهای نظامی مهم بهمراه محسن رضایی فرمانده سپاه پای ثابت طراحی عملیات تحت عنوان قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء بودند درحالیکه هیچگاه عنوان ریاست ستادمشترک ارتش راکه هم طرازفرماندهی سپاه درآنزمان محسوب می شد رانداشته وحداکثرعنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش یانماینده فرمانده کل قوادرشورایعالی دفاع راداشتند

عملیات فتح المبین وبیت المقدس که به آزادی بخش عمده سرزمینهای اشغال شده کشورانجامید فرماندهان سپاه رادچارتوهم وغرورکاذب کرده بطوریکه پس ازاین دوعملیات حاضربه پذیرش نقش اصلی ارتش درعملیات نشده وصرفاازجنبه های پشتیبانی (توپخانه، هوایی و برخی مانورهای فرعی ویااستفاده موردی ازواحدهای ارتش) به طراحی عملیات برعلیه ارتش عراق می پرداختند درحالیکه بخش عمده دوعملیات فوق دربهار61 بردوش ارتش بود

درمقابل اقدامات تحریک آمیزفوق نیزارتش وصیادشیرازی درصدد طراحی یک عملیات ویژه برعلیه عراق درشمالغرب برآمده که عملیات قادرنام گرفت. این عملیات که به شکست کامل وکشته شدن سرهنگ آبشناسان یکی ازفرماندهان اصلی ارتش ونیرومخصوص انجامید موجب سرازیرشدن موج انتقادبه صیادشیرازی گردیده وموقعیت وی رانزد خامنه ای وهاشمی بعنوان روحانیون مسئول درجنگ تضعیف نمود

پس ازجنگ وترک مخاصمه سیل سرداران وافسران جنگ ندیده که وابسته به جریان فکری خامنه ای بودندروانه سپاه وارتش شده وتا آنجایی که امکان داشت وتنش ظاهری ایجادنمی شد آنهارادرپستهای حساس جایگزین افسران جنگ دیده کردند

درنیروی زمینی ارتش نیزفرماندهی ازصیادشیرازی گرفته شده وبه تیمساربیعرضه ای بنام نجفی به صرف خدمت درحفاظت اطلاعات ارتش وارادت به آقای خامنه ای سپرده شد وصیادشیرازی به پست نه چندان اجرایی بازرسی ستادکل قوامنصوب گردیدکه وی بهیچوجه ازآن راضی نبودودرواقع آنرانوعی بی مهری نسبت به خودازسوی خامنه ای می دانست درحالیکه وی خودراکمربسته رهبری بعنوان نایب امام زمان می دانست وحاضربودبرای خوشایندوی هرکاری بکند

ازنکات جالب که بایددرتاریخ معاصرایران ثبت شوداینکه علیرغم حضورامثال صیادشیرازی درتمام عملیات نظامی وپابه پای فرماندهان سپاه ازمحسن رضایی گرفته تارحیم صفوی وغلامعلی رشید(به استثنای نسبی علی شمخانی)هیچگاه فرماندهان ارشد سپاه نظرخوشی به فرماندهان ارتش نداشتند ودرحالیکه درانظارعمومی وسخنرانی هاازوحدت ویکدلی فرماندهان دونهادنظامی سخن می گفتند درجلسات خصوصی خود ازهیچ فرصتی جهت بدگویی ازآنهاازجمله افسرانی نظیرصیادشیرازی ومحموددادبین وغیره اکراه نداشتندواین امرتالحظه کشته شدن صیادشیرازی نیزباقوت ادامه داشت البته حساب افسران رده میانی یابرخی ازفرماندهان لشکرهای سپاه از فرماندهان ارشدجدا وآنهاروابط صمیمانه ای بااین افسران ارتش داشته ودرواقع آنهاراافسران بسیجی ونه ستادی ارتش می خواندند

برای اطمینان ازصحت گفتارفوق نظری به ترکیب افسران سپاه وارتش درارگانهای مشترک نظیرستادکل قوا ووزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح وشورای عالی امنیت ودیگرکمیته های امنیتی بیاندازیدهیچ پست حساسی رادراختیارافسران ارتش حتی باتخصص وسنوات وتجربه بالاترنخواهید دید

درنیروی انتظامی هم دیگرازدژبان تافرماندهی نیرودراختیارافسران است که ازسپاه ماموربه آن نیروبوده وپس ازخاتمه دوره ماموریت خودبه سازمان اصلی خودبازمی گردند ودرواقع نیروی انتظامی رامی توان زن صیغه ای سپاه دانست که هیچ سهمی هم ازارث نمی برد علت ثابت ماندن بودجه نیروی انتظامی درقانون بودجه 89 نسبت به بودجه حدود2 میلیارددلاری بسیج و5 میلیارددلاری سپاه که با افزایش جهشی همراه بوده اند(علیرغم حضورموثرنیروی انتظامی درسرکوب مردم) نیزنشات گرفته ازهمین نگاه سپاه به نیروهای نظامی سنتی است ودرواقع نیروهای نظامی سنتی ایران ازجمله ارتش یک مشت عمله نظامی بوده که بایستی فقط مطیع اوامری باشندکه ازبالا به آنهادیکته می گردد

بهرحال صیادشیرازی پس ازخدمت دربازرسی ستادکل قوا بدلیل انتقاد خصوصی ازمدیریت نظامی که توسط حفاظت اطلاعات بگوش خامنه ای می رسید بازهم درمشاغل پایینتری بعنوان مشاورنظامی بکارگیری وعملاخانه نشین شده بود تااینکه پس ازمدتی بارفع عصبانیت خامنه ای وگزارشاتی که ازسوی دیگرمنابع دریافت کرد متوجه ارادت صیادشیرازی بخود گردید واینباربادادن عنوان جانشینی ریاست ستادکل قوا وهمراه بااعطای درجه سرلشکری وی رامورد تفقد خودقرارداد اماصیادشیرازی که هنوزازنظرحفاظتی درحدمشاورنظامی قرارداشت طعمه خوبی برای سازمان مجاهدین خلق گردید تاحساب عملیات فروغ جاویدان راباوی نظیر اسدالله لاجوردی تسویه نمایند پس ازاین ترورتعدادی ازفرماندهان ارشدسپاه که درخارج ازمجتمع های حفاظت شده نظیرمجتمع کلاهدوزدر افسریه یا محلاتی درلشکرک زندگی می کردند (نظیررحیم صفوی درشهرک غرب) مجبوربه بازگشت مجدد وادامه زندگی خودتحت شدیدترین ترتیبات حفاظتی شده وحتی تلفنهای اعضای خانواده انان توسط حفاظت اطلاعات نیزموردشنودقرارگرفت

مزیدآگاهی تیمساراحمددادبین فرمانده بعدی نیروی زمینی نیزکه درابتدای پیروزی انقلاب ازافسران جزء نیروی مخصوص یاتیپ 55 هوابردشیرازمحسوب می شد نیزکم وبیش به سرنوشت صیادشیرازی دچارگردید وی یکی ازسه افسری (بالاتفاق حسین شهرام فر که دربازگشایی جاده سردشت درسال 60 کشته شد واصغرنوری فرمانده برخی ازلشکرهای ارتش نظیرلشکرزرهی قزوین) بود که دانشجویان پیروخط امام راپس ازاشغال سفارت آمریکا تعلیم نظامی داده بود وی سپس باحضوردرقرارگاههای مشترک نظامی ومدیریت عملیاتی به رده های بالارسیده بود بااین تفاوت که وی دلبستگی مذهبی انجمن حجتیه ای رابه خامنه ای نداشته ودربرخی مراسمهای نیمه خصوصی هم درخصوص عدم توان مدیریت خامنه ای بعنوان فرمانده کل قوااظهارنظرمی کرد

احمددادبین نیزدرسال 2005 پس ازچندین سال خانه نشینی وبکارگیری درپستهای غیرنظامی نظیرمدیرعاملی شرکت پنها(پشتیبانی ناوگان هلی کوپتری ایران زیرنظروزارت دفاع) که بادستورمستقیم خامنه ای وباوضع افتضاح آمیزی (نظیرخواندن حکم برکناری وی بدلیل فقدان انظباط ورعایت سلسله مراتب فرماندهی درجمع امرای ارتش ودرمراسم عمومی ستادمشترک) صورت گرفته بود ازسوی
خامنه ای فراخوانده شده وبه جانشینی ریاست ستادکل قوا منصوب گردیدولی پس ازانتصاب خوددرجریان یک کوه پیمایی ازارتفاعات سقوط کرده وبدلیل خوردشدن جمجمه مدت شش ماه رادرحالت کمابسربرده می برد


Comments