دیشب دریک جمعی باچندتن ازایرانیان بودم که سالیان سال است درآمریکازندگی کرده وخودراازپیشکسوتان عالم سیاست می دانند یک ازآنها صحبت ازجایزه 500 هزاردلاری بنیاد میلتون فریدمن به اکبرگنجی راپیش کشید واینکه بنظروی گنجی باید این پول راخرج پناهندگان ایرانی که درکشورهای همسایه نظیرترکیه وعراق گرفتارشده اند بکند.
دیگری می گفت بایدگنجی آنرابرای کمک به خانواده های زندانیان سیاسی بی بضاعت درایران اختصاص دهد ویکی دیگرمی گفت نه گنجی باید باآن یک موسسه مطالعاتی بزند ودرنشرافکارش ازجمله ترجمه کتابهایش به انگلیسی استفاده کند وخلاصه هرکسی نظری می داد تانوبت به بنده رسید
منهم گفتم خدالعنت کندکسی راکه ازروزاول برارزش مالی این جایزه دست گذاشت وباعث شد ارزش معنوی آن که بخاطرتلاشهای گنجی برای افشای جنایات سازمان یافته وپیشبرد دموکراسی درایران بوده است تبدیل به عدد ورقم ریالی وارزی بشود وماایرانیان بجای افتخاربه آن برایش چرتکه بایندازیم
مگردراینهمه جایزه که به اشخاص ایرانی وخارجی داده شده است ازجمله جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی که اینروزها حکومت دم ازمالیاتش می زندبحث مادی آنهاونحوه هزینه کردنش مطرح بوده است که اکنون درخصوص جایزه اکبرگنجی وردزبانهاشده است ثانیا:این جایزه واینکه منافع آن چگونه هزینه شودیک مساله شخصی گنجی است وبه هیچکس ربطی ندارد این حق گنجی است که باآن هرکارمی خواهدبکند اصلاگنجی می تواندهمین فرداصبح به لاس وگاس برود وآنراقمارکند بماچه مربوط است، به این دوستان گفتم ما ایرانی هاهرکدام سی چهل سال هم که درآمریکادرمهددموکراسی باشیم بازهم باالفبای دموکراسی آشنانیستیم وبه حقوق افراداحترام نمی گذاریم ولی ازصبح که بلندمی شویم منتظریم که حکومت حقوق دموکراتیک مارابه رسمیت بشناسد وبرایشان آن داستان مسلمانی رامی گفتم که مسیحی شده بود وپس ازغسل تعمید دوباره برمحمد(ص) صلوات می فرستاد
یکی ازاین دوستان که ازبرخی اختلاف نظرهای من باگنجی آشنابود گفت شماکه آقای گنجی راقبول نداری حالاچراازش حمایت می کنی؟ گفتم اینهم ازآن حرفهاست
اولا: چه کسی گفته است که بنده گنجی راقبول ندارم من ازتمام اینهایی که توی واشنگتن هستند نسبت به گنجی حق آب وگل دارم زیراحداکثرچندوقتی رادرزندان باهم بوده ایم البته دردوبندجداگانه
ثانیا: بنده هم مثل همه ایرانیان فکرخودم رادارم وبعضی ازکارهاوحرفهای گنجی رانمی پسندم ولی اینهاچه ربطی به قبول داشتن یا نداشتن وی دارد مگرقرارنیست جامعه مدنی ودموکراتیک داشته باشیم وبه همدیگراحترام بگذاریم خوب یکی ازویژگیهای جامعه دموکراتیک اینست که آدمهادرعین اشتراک درحقوق اجتماعی ومبارزه بادشمن واحد بایکدیگراختلاف نظرهم داشته باشند شماکه سه چهاردهه است که درآمریکا ساکن هستیدبایدبیشترازماکه درزیرچکمه دیکتاتوری درایران بوده ایم به اصول دموکراسی پایبندباشید
ثالثا: حقوق خصوصی افراد چه ربطی به حوزه عمومی دارد اگربنده بافلان حرکت یاحرف گنجی مخالف باشم که دلیل نمی شود روی نحوه هزینه کردن پول توجیبی گنجی هم نظربدهم وتوی زندگی خصوصی وی دخالت بکنم
خلاصه ظاهرااین دوستان قانع شدندولی یکی ازآنهاگفت بالاخره نظرشخصی ات رانگفتی گنجی بااین پول چکاربکندمفیدتراست؟ گفتم اگرگنجی بامن مشورت کندبوی می گویم با پول آن جایزه یک سرپناه برای زن وبچه اش تهیه کند تاخانواده اش راکه طی آن شش سال زندان وسالهای فعالیتهای گنجی آواره شده اند دوباره دچارآوارگی مضاعف نکند همین
دیگری می گفت بایدگنجی آنرابرای کمک به خانواده های زندانیان سیاسی بی بضاعت درایران اختصاص دهد ویکی دیگرمی گفت نه گنجی باید باآن یک موسسه مطالعاتی بزند ودرنشرافکارش ازجمله ترجمه کتابهایش به انگلیسی استفاده کند وخلاصه هرکسی نظری می داد تانوبت به بنده رسید
منهم گفتم خدالعنت کندکسی راکه ازروزاول برارزش مالی این جایزه دست گذاشت وباعث شد ارزش معنوی آن که بخاطرتلاشهای گنجی برای افشای جنایات سازمان یافته وپیشبرد دموکراسی درایران بوده است تبدیل به عدد ورقم ریالی وارزی بشود وماایرانیان بجای افتخاربه آن برایش چرتکه بایندازیم
مگردراینهمه جایزه که به اشخاص ایرانی وخارجی داده شده است ازجمله جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی که اینروزها حکومت دم ازمالیاتش می زندبحث مادی آنهاونحوه هزینه کردنش مطرح بوده است که اکنون درخصوص جایزه اکبرگنجی وردزبانهاشده است ثانیا:این جایزه واینکه منافع آن چگونه هزینه شودیک مساله شخصی گنجی است وبه هیچکس ربطی ندارد این حق گنجی است که باآن هرکارمی خواهدبکند اصلاگنجی می تواندهمین فرداصبح به لاس وگاس برود وآنراقمارکند بماچه مربوط است، به این دوستان گفتم ما ایرانی هاهرکدام سی چهل سال هم که درآمریکادرمهددموکراسی باشیم بازهم باالفبای دموکراسی آشنانیستیم وبه حقوق افراداحترام نمی گذاریم ولی ازصبح که بلندمی شویم منتظریم که حکومت حقوق دموکراتیک مارابه رسمیت بشناسد وبرایشان آن داستان مسلمانی رامی گفتم که مسیحی شده بود وپس ازغسل تعمید دوباره برمحمد(ص) صلوات می فرستاد
یکی ازاین دوستان که ازبرخی اختلاف نظرهای من باگنجی آشنابود گفت شماکه آقای گنجی راقبول نداری حالاچراازش حمایت می کنی؟ گفتم اینهم ازآن حرفهاست
اولا: چه کسی گفته است که بنده گنجی راقبول ندارم من ازتمام اینهایی که توی واشنگتن هستند نسبت به گنجی حق آب وگل دارم زیراحداکثرچندوقتی رادرزندان باهم بوده ایم البته دردوبندجداگانه
ثانیا: بنده هم مثل همه ایرانیان فکرخودم رادارم وبعضی ازکارهاوحرفهای گنجی رانمی پسندم ولی اینهاچه ربطی به قبول داشتن یا نداشتن وی دارد مگرقرارنیست جامعه مدنی ودموکراتیک داشته باشیم وبه همدیگراحترام بگذاریم خوب یکی ازویژگیهای جامعه دموکراتیک اینست که آدمهادرعین اشتراک درحقوق اجتماعی ومبارزه بادشمن واحد بایکدیگراختلاف نظرهم داشته باشند شماکه سه چهاردهه است که درآمریکا ساکن هستیدبایدبیشترازماکه درزیرچکمه دیکتاتوری درایران بوده ایم به اصول دموکراسی پایبندباشید
ثالثا: حقوق خصوصی افراد چه ربطی به حوزه عمومی دارد اگربنده بافلان حرکت یاحرف گنجی مخالف باشم که دلیل نمی شود روی نحوه هزینه کردن پول توجیبی گنجی هم نظربدهم وتوی زندگی خصوصی وی دخالت بکنم
خلاصه ظاهرااین دوستان قانع شدندولی یکی ازآنهاگفت بالاخره نظرشخصی ات رانگفتی گنجی بااین پول چکاربکندمفیدتراست؟ گفتم اگرگنجی بامن مشورت کندبوی می گویم با پول آن جایزه یک سرپناه برای زن وبچه اش تهیه کند تاخانواده اش راکه طی آن شش سال زندان وسالهای فعالیتهای گنجی آواره شده اند دوباره دچارآوارگی مضاعف نکند همین
.
Comments
Post a Comment