دستورات ویژه رهبری


علیرضاپناهیان یکی ازآخوندکهای تندروی تربیت شده مصباح یزدی است که باارتباطاتی که با تاریکخانه رهبری دارد (نظیرحیدر مصلحی وزیراطلاعات، مجتبی ذوالنورجانشین نماینده ولایت فقیه درسپاه پاسداران، حجت الاسلام روانبخش شاگردمصباح و....) هرازچندگاهی افاضاتی می نماید که بایستی موردتوجه قرارگیرد زیرامی تواندبیانگرخطی باشد که ازسوی خامنه ای داده شده است.

این شخص ازعوامل اصلی درسازماندهی لباس شخصی ها وسخنران پای ثابت جلسات انصارحزب الله برعلیه خاتمی درزمان حاکمیت اصلاح طلبان بود ودربسیاری ازحوادث منجربه شهادت جوانان وطن دست داشته است


وی اخیرادریک سخنرانی که درمسجداهل بیت (محل تجمع افراطیون قم) داشته مطالبی گفته است که بیانگرحرکت جدیدفرهنگی محفل رهبری برای توجیه هرگونه جرم وجنایت تحت عنوان لزوم پیروی ازولایت فقیه است. این شخص دربخشی ازسخنان خودگفته است:

" اگر انسان درمقابل دستورات ویژه ولایت ازخود انعطاف نشان ندهد، هیچ کدام ازاعمالش قبول نیست."


وی دستورات ویژه رهبری را اموری می بیند که حتی درمغایرت باقانون قرارمی گیرند ودراینجا ازپیروان ولایت فقیه می خواهد که انعطاف پذیرباشند یعنی دستورات غیرقانونی رهبری را بدون چون وچرااجرانمایند وی دراین خصوص می گوید:

" اینکه کسی با یک سری برنامه های ثابت به جامعه خدمت کند، دستگرمی بیش نیست، اما مهم آن جاست که در مواقع ویژه دستورات ویژه ولایت را که انعطاف پذیری رامی خواهد، اجرایی کند."


یعنی به عبارت ساده ترشخص ولایتمدارباید با عبورازقوانین ومقررات که پناهیان آنراانعطاف پذیری می نامد براساس دستورات ویژه رهبری که لابد به صورت ویژه (بدون نیازبه کتبی کردن واخذدستخط ازرهبری) هم ابلاغ می شود دست به قتل وشکنجه وتجاوزبزندتانظرآقادرخصوص ایجادارعاب دردل دشمنان نظام تامین شود

"حرف ولی فقیه فصل الخطاب است، این تنها کف قضیه است، فتنه گران درفتنه پس ازانتخابات، حتی قانون های عادی را که انعطاف پذیری هم نمی خواست رعایت نکردند، و به نوعی می خواستند ازچراغ قرمزها رد شوند".

بعبارتی گاهی شرایطی پیش می آید که رهبری مجبوراست بعنوان فصل الخطاب مطالبی بگوید ولی پیروان ولایت بایدبدانند که این

کف قضیه است و سخن رهبری براساس مصلحت بوده که نیازاست پیروان ولایت کارخودشان رابکنند آنهم درشرایطی که درجریان جنبش سبز(بقول ایشان فتنه گران) حتی به مرزدستورات ویژه رهبری که اقداماتی فراترازقانون (همان انعطاف پذیری!!) راطلب می کردهم نرسیدند وی می افزاید:

"خدامی گوید درست عمل کردن بندگان به درد من نمی خورد، چراکه گاهی باید حتی خلاف شرایط عادی عمل کرد که همین امرهم نقطه کمال است"


وی پس ازتعاریف من درآوردی دستورات ویژه رهبری، انعطاف پذیری، قوانین عادی وغیرعادی که باهدف مغزشویی مخاطبین خودصورت گرفته است به نحوماهرانه ای ماجرای تقلب درانتخابات ونحوه توجیه آنرا برای ولایت مداران چنین بیان می کند:

" فرض کنید که مملکت به جایی می‌رسید که شورای نگهبان هم به نتیجه انتخابات شک می‌کرد، وطبق قانون باید انتخابات دوباره برگزارمی‌شد (بعبارتی تقلب ثابت می شد!!)، كه درچنین زمانی هم دشمنان منتظرچنین موقعیتی بودند، تا بتوانند به کشورحمله کنند، درهمین زمان ولایت فقیه وارد می‌شدند ومی‌فرمودند، بنابرمصلحت مهم‌ترکشور، انتخابات تجدید نشود، آنجا انعطاف پذیری می‌خواست، وباید آن دستورولایت عملی می‌شد"


پناهيان باردیگربربی ارزشی عمل درست وخدمت به مردم توسط مدیران اصلاح طلب که دیگرازسوی ولایتمداران هم قابل کتمان نیست اشاره کرده می گوید:

" انتظارما ازسیاسیون درست عمل کردن وخدمت به مردم نیست، بلکه ما می خواهیم که درمواقع ضروری انعطاف پذیر باشند" وادامه دادمی گوید" کمال درمملکت نه درست عمل کردن که ولایت مداربودن است"


وی درجایی دیگربرای اطمینان ازشیرفهم شدن پیروان ولایت درگرفتن پیام رهبری بطورروشن وواضح می گوید: " امروزه دفاع ازولایت کارسختی نیست،چراکه دشمنان ولایت خلاف قانون رفتارکرده‌اند ومابه استناد قانون می‌توانیم از ولایت دفاع کنیم، ولی گاهی مصلحت‌هایی پیش می‌آید که دستورویژه‌ای از طرف ولایت داده می‌شود که مصلحت آن از اجرای قانون هم بیشتراست، واجرای آن انعطاف پذیری وبصیرت می خواهد"


وی سپس بطورزیرکانه سعی درتوجیه بریدن نیروها ازولایت فقیه وپیوستن به مبارزات مردم نموده وکودنهای باقیمانده درطیف طرفداران رهبری را برای ریزش بیشترچنین توجیه می کند:

" تا به حال که امتحان ولایت مداری نداشته ایم، این همه ریزش داشته ایم، وبایدگفت که خدارحم کند روزی که امتحان ولایت مداری پیش بیاید که انعطاف داشتن درآن زمان بسیارسخت خواهد بود،"


پناهيان دربخشی دیگرازسخنان خودبه هاشمی رفسنجانی بدون ذکرنام اشاره کرده وبه استناد نامه ای ازهاشمی به آیت الله خمینی که درسایت رجاء نیوزمنتشرشده است وی رابی ادب نسبت به امام خمینی ونهایتا عدم تبعیت ازرهبری متهم کرده وسبک کاروی رابااسرائیل وصدام مقایسه می کند وی می گوید:

" نتیجه می گیریم که کسانی که می توانند درآینده فتنه کنند، را باید امروز افشاء کرد؛ کسیکه درنامه‌اش به امام خمینی(ره) ادبیات درستی به کارنبرد واحترام ایشان رارعایت نکرد، چگونه می تواند امروزه ولایت مداروتابع مقام معظم رهبری باشد؟ ومی افزاید " ما نباید منتظرباشیم تا دیگران به ما حمله کنند وهروقت هم خسته شدند، بگویند آتش بس، مانند اسرائیل که هروقت می خواهدحمله می کند وهروقت خسته می شود آتش بس اعلام می کند" وادامه می دهد " کاری که امام نگذاشت صدام درمقابل ما انجام دهد، چرا که صدام دربسیاری مواقع می‌گفت که آتش بس وامام هم قبول نمی‌کرد. "


وی دربخشی دیگرازسخنان خودهاشمی رامتهم به گرفتن پول ازکشورهای عربی برای پیشبرداهداف حزبی وسیاسی کرده می گوید:

" کسی که ازپادشاهان عربی، برای فعالیت‌های حزبی خود پول طلب می‌کند، صلاحیت حضوردرصحنه سیاسی کشوررا ندارد. "


پناهیان درپایان این اراجیف نهایتا تیرخلاص راخالی کرده واین سوال رادرپیش پای پیروان رهبری می گذارد:

" آیا وقت آن نرسیده است که بعد از 30سال از انقلاب اسلامی، عده ای به دلیل عدم التزام به قانون ازصحنه سیاسی کشورحذف شوند؟" وبااستناد به گفته خامنه ای که گفته بود برخی صلاحیت حضوردرصحنه سیاسی کشورراازدست داده اند می افزاید " مادرآینده به اندازه کافی مشکل داریم،عده‌ای باید ازصحنه سیاسی کشورحذف وبازنشسته شوند ووظیفه ماست که این اصطلاح بازنشستگان سیاسی، یعنی کسانی که صلاحیت حضورمجدد درصحنه سیاسی کشور را ندارند، را ایجاد کنیم. "


وی دربخشی دیگرازسخنان خوداستراتژی تاریکخانه رهبری راهمان تئوری " نصربالرعب" مصباح یزدی ذکروفرعونیت ومطلق نشان دادن قدرت رهبری راکه شرک آشکاراست تنهاراه نجات کشورذکرمی کند درحالیکه مبارزات مردم تهران باشعارهای مرگ براصل ولایت فقیه وخامنه ای وایستادگی همسایه دیواربه دیواروی یعنی مهندس موسوی درمقابل وی نشان دادکه وی حتی قادربه ایجادرعب درخیابان پاستوروپایتخت خودهم نیست. دراین رابطه پناهیان می گوید: " راهبردی‌ترین راه نجات مملکت نشان دادن هیبت وعظمت ولایت دردل دشمنان است"


وی سپس این استراتژی به به ناف امام غایب که قراربود ظهورایشان همراه با گسترش صلح وصفابرکل جهان باشد هم بسته ومی گوید:

" وقتی که حضرت مهدی(عج)ظهورکند،خداوند رعب ایشان رادردل دشمنان می‌اندازدوکمکش می‌کند تابدین طریق بسیاری ازقدرتها به فرمان ایشان باشند. "

وی سپس بااین صغراوکبری چیدنها برای ایجادرعب دردل دشمنان نیت درونی خودوتاریکانه رهبری رامبنی برسرکوب مخالفان سیاسی خود آشکارساخته می گوید:

" باید کسانی راکه درصحنه سیاسی واجرایی کشور، امید رابه دل دشمن می‌اندازند، حذف کرد" ومی افزاید: " دشمن به تعداد افرادسیاسی که مترود شده‌اند، به نفوذ درکشورمان امید پیدامی‌کند. "


پناهيان بااحمق فرض کردن مردم واینکه تحریمها ودشمنی جامعه جهانی با رژیم ایران با تقلب درانتخابات 84 وانتصاب احمدی نژاد واجرای سیاستهای دیکته شده ازسوی خامنه ای منجربه وضعیت موجودشده وقطعنامه تحریمها مربوط به قبل ازانتخابات 22 خرداد 88 است می گوید:

" اگرامروزتحریم‌هابرای کشورماهزینه دارد، تمام جرمش متوجه کسانی است که درداخل کشورامید را به اردوگاه دشمن می رسانند. ومی افزاید: " امروزاگرهرقطعنامه ای درزمینه های اقتصادی و ... توسط غرب برای کشورماصادر شود، جرم آن گردن کسانی است که به دشمن امید می‌دهند"


این جمله ایشان البته شباهت زیادی به جمله خامنه ای داردکه درحالی که دستورقتل عام مردم تهران رادرخیابانهامی دادگناه آنرابه گردن کسانی می انداخت که مردم رابه خیابانهاکشانده اندظاهراخامنه ای نیزنظیردنبالچه هایش فراموش کرده بود که براساس اصول مصرح قانون اساسی تجمع واعتراض به سیاستهای حکومت بطورغیرمسلحانه حق طبیعی مردم است

پناهیان درجای دیگربافراموش کردن علل جنگ بین ایران وعراق که یک علت عمده آن سیاستهای تهاجمی صدورانقلاب به کشورهای منطقه وپیامهای آیت الله خمینی به ارتش عراق برای کودتابرعلیه صدام حسین وحزب بعث بود ودرحالیکه دولت موقت بازرگان در13 آبان 58 پس ازتصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیروخط امام یعنی 9 ماه قبل ازشروع جنگ سقوط کرده بود عوامانه می گوید:

" اگردرانقلاب اسلامی ایران، کسانی مانند نهضت آزادی درکشورحاکم نمی شدند، شاید جنگ رخ نمی داد. دشمن زمانی حمله می کندکه امید پیدا کند ،دشمن مامانندسگی است که اگرفرارکنی به دنبالت می‌آید واگربایستی کاری با توندارد. "


وی دربخش دیگرازسخنان خود اینبارمحافظه کاران غیرهمراه با رهبری وافراطیون راموردحمله قرارداده وخواستارافشای آنان ووادارکردنشان به توبه و" غلط کردم " می کند ومی گوید:

" باید ازامروزعلیه اصولگرایانی که درفتنه اخیر، آداب ولایت مداری را درست رعایت نکردند، حرف زد وکارداشت، وباید آن‌ها را افشاء کرد. " ومی افزاید: " ماباید بدانیم که چه کسی درپشت پرده به مقام معظم رهبری پیشنهاد حکمیت داد، وهمان‌ها باید یک بارجمله غلط کردم را بگویند. "


وی درخاتمه بااشاره تلویحی به انزوای خامنه ای وشکست اصل من درآوردی ولایت فقیه حتی درمیان نیروهای باصطلاح حزب الهی که فاقدهرگونه توجیه شرعی وعرفی درجوامع اسلامی بوده ودرعمل نیزناکارآمدی خودراطی سه دهه حکومت برکشورنشان داد نومیدانه می گوید "آموزش و پرورش باید بعد ازسی سال، کلاس های معارف ولایت مداری را درمدارس ایجاد کند.
وی می افزاید:

" متأسفانه با وجودی که حقانیت ولایت مطلقه فقیه، آن قدرمشخص وروشن است، اما آموزش ولایت فقیه درمیان بچه های حزب اللهی محصورمانده است."

Comments