چندی است فردی بانام مستعاررضاخلیلی با انتصاب خودبه سپاه پاسداران وجاسوسی برای سازمان سیا درسرزبانها افتاده وبرخی نشریات ورسانه های آمریکایی ازجمله سی ان ان نیزاقدام به پخش مطالبی درخصوص وی کرده است. وی اخیرا برای اولین باردریک نشست عمومی درموسسه واشنگتن برای خاورنزدیک شرکت کرده وباپوشاندن سروصورت خودباکلاه وماسک وعینک واستفاده ازیک مبدل صداباصطلاح اقدام به افشاگری درخصوص برنامه های مختلف رژیم ازجمله تلاش سپاه پاسداران جهت دستیابی به بمب اتمی کرده است
این شخص ازابتدای سال جاری بانوشتن کتابی 340 صفحه ای تحت عنوان " زمانی برای خیانت" که باحمایت برخی نئوکانها تدوین ومنتشرگردیده است مدعی است که درابتدای انقلاب بامراجعت ازآمریکابه کشورش ایران به سپاه پاسداران پیوسته وپس از سپری کردن 2/5 سال خدمت درآن نهادبا روئیت شرکت سپاه درسرکوبها وشکنجه فعالین سیاسی وشهادت نزدیکترین دوستش بعنوان پاسداردرجبهه های جنگ ونیزدستگیری وشکنجه دوست دیگرش بعنوان مجاهد دچارعذاب وجدان شده وبه آمریکا جهت الحاق دادن اطلاعات خود درباره سپاه پاسداران وانتقام گیری ازرژیم سفرمی کند.
وی سپس تصمیم به مبارزه بارژیم ازدرون می گیرد ودراین رابطه ازطریق اف بی آی به سازمان سیاوصل وهمکاری خودرابا این آژانس اطلاعاتی شروع می کند وی سپس به انتخاب خودش برای جمع آوری اطلاعات محرمانه به ایران بازمی گردد و ظاهرا تا واسط دهه 90 بعنوان خبرچین سیا درسپاه پاسداران فعال بوده وگزارشهایی رابه مسئول خودمی داده است ولی پس ازآن بادستگیری و اعدام یکی ازجاسوسان سیا درایران برای حفظ امنیت خود ارتباطش رابا سیا قطع می کند.
رضاخلیلی مجدداازسال2001 پس ازسپتامبر11/9دوباره به سازمان سیا رجوع کرده واقدام به همکاری می کند. وی پس ازآن تاچند سالی فاقد هرگونه سابقه فعالیت بیرونی بوده ولی ازسال 2008 سوابقی ازفعالیت مجدد وی وهمکاری بابرخی ازعناصرمرتبط با نئوکانها درموسسه آمریکن اینترپرایزدیده می شود
چندی قبل وپس ازتصویب قطعنامه تحریم ایران مقاله ای جنجالی درنشریه معتبرفوربس منتشرگردیده که درآن فواید حمله به ایران حتی باتسلیحات اتمی برای مردم ایران، منطقه خاورمیانه وجهان مثبت ارزیابی گردیده است وبا کمی دقت مشخص می شودکه نویسنده پوششی آن مقاله رضاخلیلی بوده است.
این شخص درحالیکه مدعی است ازافسران رده پایین سپاه پاسداران دردهه 80 میلادی بوده است می گویدبه دلیل عضویت درمعاونت اطلاعات و واحد کامپیوترتوانسته است به اطلاعات سری دست پیداکند وی نمونه های این اطلاعات رادستورسرنگونی هواپیمای تی دبلیو آ برفرازاسکاتلند توسط هاشمی رفسنجانی وباکارگزاری سپاه والبته همکاری دولت لیبی به انتقام سرنگونی ایرباس ایرانی درخلیج فارس، شرکت ایران درانفجارمرکزآمریکایی در الخبرعربستان ومرکزیهودیان درآرژانتین ذکرمی کند که تمامی آنهاازمنابع آشکارو روزنامه ای قابل استخراج بوده وفاقد ارزش اطلاعاتی می باشد بهمین دلیل نیزاظهارات وی ازسوی کارشناسان برجسته اطلاعاتی چندان جدی گرفته نشده است (بغیرازدیوید اگنیشس مقاله نویس واشنگتن پست که به نظرمی رسد ازسوی برخی همکاران محافظه کار خود جهت حمایت ازاین فرداغفال شده است)
اصراررضاخلیلی به مطرح کردن عمومی خود واینکه درحال حاضردارای ارتباطاتی اساسی با درون سپاه می باشد آنهم ازطریق بازیهای پلیسی کودکانه نشان می دهد که وی نیزنظیرسایرافرادیکه طی چندسال اخیردرخواست پناهندگی داده اند بدنبال اثبات نفوذخود درسپاه پاسداران می باشد تاحمایت نهادهای اطلاعاتی آمریکارابرای خوددست وپانماید غافل ازاینکه تابحال افرادوسردارانی چون محسن سازگارا، داوودبیگ زاده، علیرضاعسگری، محمدرضامدحی وتعدادی دیگردراین رابطه ادعاهای بسیاربیشتری نموده اند که عمومابدلیل مقرون به واقعیت نبودن ونیزفقدان هرگونه ارزش اطلاعاتی (بجزکیس سردارعسگری رییس دفتربازرسی وزارت دفاع درزمان خاتمی) همگی ازسوی دوست ودشمن به زیرسوال است.
البته این فردمزیتهای برای خوددست وپاکرده است که دیگران ازآن محروم بوده اندو همانطوریکه دربالاذکرگردیدوی ازابتدای سال 2008 خودرابه موسسه آمریکن اینترپرایزکه تا چندی قبل امامزاده نئوکانها بوده است (البته امامزاده ای که کورمی کندولی شفانمی دهد) نزدیک کرده و بااستفاده ازیکی دو کارشناس همراه شروع به نوشتن چندین مقاله ومربوط به مواردمختلف می کند وازآنجا ازطریق همان افراد برایش کانکشن هایی تدارک می شود تا درچهارچوب راهبردعمومی " خطرایران " اقدام به نوشتن مطالبی درخصوص ایران و اهداف پنهانی ازسوی رژیم بنماید امری که سالهاست ازسوی گروههای سیاسی حرفه ای افشاء ودرسطح جهانی ازسوی دولتهای غربی درحال پیگیری وبه مراحل نهایی خودنزدیک شده است.
درواقع ازسوی برخی دوستان ناشی وی تلاش می شود شخصیت کاذبی تحت عنوان یکی ازافسران سپاه پاسداران وهمزمان جاسوس سیا برای وی دراین زمان ساخته شود (شبیه نقش احمدچلبی ولی اینبارازنوع کاریکاتوری آن زیرااحمدچلبی یک شخصیت واقعی وازیک خانواده متنفذعراقی بوده واعتباروی نزدنئوکانها بحدی بوده است که برخلاف مفاد تمام آیین نامه های حفاظتی نهادهای اطلاعاتی وی قبل ازحمله به عراق رسمادرپنتاگون مستقرودارای میزمخصوص به خود بوده است. وی نهایتا متهم به فریب دادن نهادهای اطلاعاتی آمریکا درخصوص توان اتمی عراق وحمایت رژیم صدام ازالقاعده درحمله به برجهای دوقلودرنیویورک شده وتاحدزیادی منزوی گردید)
بهرحال جدا ازدیدگاههای سیاسی درخصوص ایران ونظام استبدادی حاکم برآن که طیف وسیعی ازمذاکره ومشروعیت دادن به رژیم تا نابودی آن حتی با استفاده ازبمب اتمی رادربرمی گیرد نگاهی به ادعاهای این فرد ونوشته های وی نشان می دهد که وی با استفاده از چهارویژگی:
1- ضعف اطلاعات عمومی آمریکایی ها درخصوص ایران ونهادهای وابسته به رژیم،
2- استفاده ازجریان آزاد اطلاعات درغرب یادسترسی به اطلاعات آشکارومنتشرشده درداخل وخارج ایران،
3- فقدان سازماندهی دراپوزیسیون وبرخورداری ازیک کانال رسمی ارتباط با نهادهای آمریکایی
4- موج سیاسی جهانی برعلیه ایران ونیزورود عمومی آمریکا به فازجدیدتحریمهای شدیدترکه باتوجه به مواردمشابه بعنوان مقدمه حمله نظامی تلقی می شود
اقدام به دروغ بافی مطالب برای برخی ازموسسات آمریکایی وباهدف خاص کرده است وبنظرنمی رسد که هیچیک ازسازمانهای اطلاعاتی آمریکا از جمله آزانس اطلاعاتی سیا استفاده موثراطلاعاتی ازاین فرد کرده یا فعالیتهای وی راجدی تلقی کرده باشند. ازدید کارشناسی نیز اطلاعات ارائه شده از سوی وی به سیا دردهه 80 نیز درحد " غنیمت شمردن کفش کهنه دربیابان " بوده است که در آن زمان نهادهای اطلاعاتی آمریکا ازدسترسی حداقل به اطلاعات ایران محروم وبه هرحشیشی برای اطلاع ازاوضاع درون ایران ونهادهای حاکمیتی جدید متشبث می شدند.
درواقع همانطوریکه دکترهخای یزدی موفق شده بود بااستفاده ازخلاء اطلاعاتی دولت آمریکا مقامات ونهاد اطلاعات نظامی پنتاگون (موسوم به دی آی آ مشابه سی آی آ) رافریفته وبادریافت کمک مالی برای خود دفترودستکی راه انداخته و پروژه فریبکارانه پرواز انقلاب به فرودگاه مهرآباد تهران رابه بهای دستگیری تعدادی ازهموطنان نا آگاه وکودن به پیش ببرد این فردنیزبا استفاده ازهمان روشها درصددپیشبرد اهداف خودمی باشد که به احتمال بسیارزیاد درمحدوده منافع شخصی بوده وارتباطی به مبارزات سیاسی و آزادی خواهانه مردم ایران ندارد.
Comments
Post a Comment