دروغ بزرگ کشتار17 شهریور57 درمیدان ژاله تهران


مدتهابود که می خواستم به مناسبت سالگرد حادثه 17 شهریور57 مطالبی جهت ثبت درتاریخ بنویسم ومتاسفانه هرباربدلایلی این فرصت ازدست می رفت امسال نیزعلیرغم اینکه وقایع سیاسی کشورارزیابی عمیق این حادثه راطلب وبالاخص لزوم مقایسه ای آنرا باکشتارهای اخیرایجاب می کرد ولی بدلیل خفقان موجوددرکشوروبروزوقایع جدید این مهم موردغفلت نیروهای سیاسی قرارگرفت لذا تصمیم گرفتم که درحدبضاعت خود وصرفابارجوع به خاطرات مستقیم خودحقایقی ازآن حادثه رابرای ثبت درتاریخ بازگوکنم تا در فرصتی دگربطورجدی به آن پرداخته شود

دروغ بودن برخی شایعات ومربوط به حوادثی که بعضاازنقاط عطف تاریخ معاصرایران محسوب می شودامری است که باگذشت 3 دهه ازبرپایی حکومت اسلامی بتدریج برملامی شود داستان آتش زدن سینمارکس آبادان که درآن 400 نفردرآتش سوختندویاوقایع مربوط به جنگ تحمیلی که باگذشت دودهه ازآن بدلیل تشدیداختلافات سیاسی درهیات حاکمه بخشی ازحقایق آن درحال آشکارشدن است نمونه هایی ازاین دست می باشند

امادرخصوص حادثه 17 شهریورتهران همانطوریکه قبلا نوشته ام واقعیت این بودکه تا چندروزقبل ازآن روحانیون بعنوان یک صنف نقشی محوری درمبارزات سیاسی مردم نداشتند وتنهاتعدادمحدودی ازآن که بنام روحانیون مبارزوسیاسی خوانده می شدندوتعدادآنهااز انگشتان دودست هم تجاوزنمی کرددرفعالیتهایی که عمدتاتوسط نیروهای ملی ومذهبی سازماندهی می شد حضورداشتند این روحانیون درشرق تهران شامل هادی غفاری، درغرب تهران شامل آیت الله مروارید،درمرکزآیت الله مهدوی کنی ودرشمال آیت الله دکترمفتح بودوتعدادی دیگرکه دراطراف آنهابودند

شرکت روحانیون درمبارزات سیاسی درپی برپایی نمازعیدفطردرقیطریه تهران به امامت آیت الله دکترمفتح در16 شهریورصورت گرفت وعدم استفاده رژیم سابق ازابزارسرکوب باعث تشجیع آنان وقرارگرفتن فرصت طلبانه آنهادرصفوف جلوی تظاهرات گردید در همان راهپیمایی بودکه شعار" فرداصبح، 8 صبح، میدان ژآله " طنین اندازشد وهیچکس تصورنمی کرد که درهمان شب شورای امنیت ملی وهیات وزیران طرح اعلام حکومت نظامی رابه تاییدشاه رسانده ودرواقع سرمنشاء اصلی حادثه 17 شهریوربی اطلاعی مردم از برپایی حکومت نظامی وتصمیمی بودکه درآخرین ساعات شب قبل گرفته شده بودبدون اینکه فرصت اعلام آن توسط رسانه های داده شود.

امادرخصوص کیفت وکمیت حادثه 17 شهریور، دسته ای ازلشگریک گارد که درمیدان ژاله مستقرشده بودند باعث بروزاین حادثه شدند واینکه سربازان اسرائیلی درکشتارمردم درآنروزدست داشتند شایعه دروغی بیش نبود که حتی توسط آیت الله خمینی دراطلاعیه هاوسخنان روزانه وی وباروشهای گوبلزی بعنوان بخشی ازجنگ روانی بارژیم ادعاگردید.
درواقع شرکت نیرویهای حزب الله درسرکوب مردم تهران درحوادث پس ازانتخابات وروزعاشورای 88 بسیاربه واقعیت نزدیکتراست تاشرکت نیروهای اسرائیلی درسرکوب همان مردم در17 شهریور57

امادرخصوص تعدادکشته های حادثه فوق نیزهمان دروغها توسط باصطلاح رهبران نهضت اسلامی ساخته وپرداخته شد بطوریکه تا رقم 4000 کشته شایع شده بود وتاسالهاپس ازانقلاب درمراسمهای رسمی بمناسبت یادآوری حادثه 17 شهریوربه آن استنادمی کردند ولی باگذشت یک دهه باتوجه به مفادپرونده آن حادثه که اصل آن دربایگانی ضداطلاعات ارتش ودیگرنهادهای امنیتی نظیرساواک موجودبود وتشکیل پرونده برای خانواده های کشته شدگان دربنیادشهیدانقلاب اسلامی معلوم شدکه جمع تلفات آنروزبه 80 نفربالغ می گردد وحتی ازتعدادتلفاتی که خوددولت شریف امامی اعلام کرده بود( ظاهرا95 نفر) هم کمترمی باشد پس ازکشف این حقیقت رسانه های دولتی یاازذکرتعدادکشته های حادثه فوق طرفه می روندویا مرجع استنادخودراسخنان کسانی قرارمی دهند که تا زمان پیروزی انقلاب درزمره طرفداران آن بودند ولی اکنون ازمخالفان سرسخت آن محسوب می شوند بهرحال آنچه که مشخص است این رسانه ها هیچگونه مجوزی جهت استنادبه آماررسمی دولت جمهوری اسلامی دراین خصوص ندارند!!

دراین رابطه جالب است که بدانید پس ازپیروزی انقلاب اسلامی وبراه افتادن محاکمات صحرایی برای انتقامجویی ازسران رژیم سابق تنهادونفربه اتهام شرکت درکشتارفوق توسط دادگاه انقلاب به مجازات مرگ محکوم گردیدند یکی ازآنهاسربازوظیفه ای بنام گلستانه بود ودیگری سرهنگی که فرمانده گردانی مستقردرستادلشکرگاردفوق بوده واصولادسته مستقردرمیدان ژاله ربطی بوی نداشت این افسرتا لحظه آخردردادگاه تلاش کرده بود به قاضی دادگاه انقلاب ثابت کند که دسته مسئول تیراندازی درزیرمجموعه گروهان وگردانی دیگری غیرازگردان وی بوده است ولی ظاهرابدلیل وفاداری این سرهنگ به رژیم سابق وطرفداری وی ازشاه تصمیم گرفته شده بودکه وی بجای دیگری اعدام شود تا ازکادرهای ارتش وفاداربه رژیم وشاه سابق نیززهرچشم گرفته شود

گزارش کامل این حادثه وپرونده محرمانه آن توسط یکی ازدوستانم که ازکادرهای ارشدنظام بوده درخواست وبطورکامل مطالعه ونتایج فوق حاصل مناظره نگارنده بااین فردمسئول دردولت ونظام اسلامی بود وجالب است که بدانید یکی ازفعالیتهای نویسنده توانای کشورو فعال حقوق بشری آقای عمادالدین باقی که منجربه بازداشتهاومحکومیتهای مکرر وی گردیده است همین تحقیق وتفحص غیررسمی در خصوص کشته های دوره مربوط به رژیم سابق وازجمله حادثه 17 شهریور57 است که جهت ثبت درتاریخ صورت گرفته است

نگاهی مقایسه ای به شرکت یک میلیون نفردرراهپیمایی 16 شهریورکه منجربه سلب مشروعیت ازرژیم سابق واعلام حکومت نظامی درپایتخت کشورگردید باشرکت 3/5 میلیون نفری مردم تهران در25 خرداد88، کشتار80 نفری 17 شهریور57 یابیش از100 نفری حوادث پس ازانتخابات 22 خرداد88 ، شرکت نیروهای ازحزب الله لبنان درسرکوبها وخلاف واقع بودن شرکت نیروهای اسرائیلی در کشتار17 شهریورونهایتا مقایسه اعلام حکومت نظامی رسمی ازسوی رژیم سابق که حتی یک روزهم دوام نیاورد باحکومت نظامی 1/5 ساله اعلام نشده ازسوی رژیم جمهوری اسلامی که نه تنهاباعث بکارگیری 60 هزارنیروی انتظامی وضدشورش درتهران بلکه درآماده باش قراردادن دولشکرکامل پیاده مکانیزه محمدرسول الله تهران ولشکرمخصوص سیدالشهدای کرج رابانقطه الحاق درخیابان ولیعصرتهران وزیرنظرقرارگاه ثارالله تهران نشان می دهد که رژیم فعلی دههابارشدیدترازرژیم سابق به سرکوب مردم ایران وتهران پرداخته وباانتصاب فرماندهان نظامی درمجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه ودادگاهها، بخش های اجرایی که ازهیات وزیران گرفته تااستانداریها، فرمانداریها وحتی مجتمع های اقتصادی وصنعتی تاسازمانهای فرهنگی وورزشی رادربرمی گیرد درصددتسلط کامل نظامیان برمقدرات کشوروحفظ خودبراریکه قدرت بهرقیمت می باشد وبی جهت نیست که خانم هیلاری کلینتون درسخنرانی اخیرخوددرشورای روابط خارجی آمریکا حکومت فعلی ایران راحکومت نظامیان درپوشش ولعاب دینی (دراتحادباروحانیون) توصیف کرده است

Comments