برکناری متکی، بازتابی ازموازی سازی دردستگاه دیپلماسی کشور

گرچه اکنون برهمه آشکارشده است که علت برکناری منوچهرمتکی یکی ازعوامل اصلی جنایات رژیم ودولت کودتایی احمدی نژاد در بخش خارجی به دنبال اعتراض به راه اندازی موازی دستگاه دیپلماسی دردفتراحمدی نژاد باکارگردانی مجتبی هاشمی ثمره وتحت نظارت اسفندیاررحیم مشایی است ولی ازسوی برخی ازراستگرایان واپوزیسیون تلاشهایی صورت می گیرد تااین تقابل رابه عواملی دیگرازجمله برخورد احترام آمیزمتکی باخانم کلینتون درجریان نشست امنیتی بحرین یا عدم موفقیت دستگاه وزارت خارجه درماموریتهای خود وحتی ناشی ازحقانیت متکی دربرابرخواسته های غیرمنطقی احمدی نژاد وباند کودتاچی همراه وی قلمدادنمایند.

چندماه قبل که احمدی نژاد باانتصاب تعدادی ازافرادموردوثوق خودنظیرمشایی وبقایی، آخوندزاده وظهره وند بعنوان نمایندگان ویژه ریاست جمهوری درمناطق مختلف عملا موازی سازی دردستگاه دیپلماسی راآغازکرد این امربه اعتراض مدیریت وزارتخارجه و حمایت برخی ازنمایندگان مجلس ازمتکی انجامید.نهایتاپس ازبحث وجدالهای چندی کاربه رهبری کشیده شده وخامنه ای مجبورشد دریک اعلام عمومی دولت واحمدی نژاد راازاین امرمنع کند ولی احمدی نژاد بدون توجه به دستورولی نعمت خود باتغییرعنوان "نماینده ویژه" به "مشاور" مجددا همان رویه خودراادامه داده وطی چندین نوبت اقدام به اعزام این نمایندگان به کشورهای مختلف وبرقراری ارتباط ویژه باروسای کشورهای خارجی می کند که آخرین نمونه آن اعزام رحیم مشایی به عربستان جهت تسلیم پیام ویژه احمدی نژاد به ملک عبدالله پس ازافشاگری های ویکی لیکس مبنی برحمایت شاه عربستان ازحمله به ایران بوده است. این رفتارنشان می دهد که خامنه ای بقدری ضعیف شده است که حتی امکان کنترل سگ دست آموزخود رانیزازکف داده است

احمدی نژاد همچنین درحمله متقابلی به متکی درحضورخامنه ای گفته بود که وی وزیرخارجه خودراتنهادرملاقاتهای دستجمعی که هیات دولت بارهبری دارند مشاهده می کند وبدنیسان اعلام کرد که هیچ کنترلی بروزیرخارجه وسفرهای خودساخته این وزیرکه مشابه سلف خودیعنی دکترولایتی فقط بدنبال سوء استفاده ازبیت المال وحق ماموریت ارزی می باشد ندارد البته گماردن اعضای فک وفامیل متکی ازجمله همسروی درپستهای مختلف وزارتخارجه رانیزباید به لیست سیاه اقدامات سوداگرانه این فرداضافه کرد

همچنین گرچه خامنه ای درجریان سفراخیرخودبه قم ودردیداربامراجع قم (که به عملکرداحمدی نژاد بدلیل تعلق وی به رهبری اعتراض داشتند) مدعی گردیدکه باانتصاب این فرد القای فرضیه حاکمیت دوگانه رنگ باخته است ولی عملکرداحمدی نژاد نشان می دهد که نه تنهاحاکمیت دوگانه ازحالت توهمی درزمان حاکمیت اصلاح طلبان بردو قوه مجریه ومقننه خارج ودرزمان حاکمیت اقتدارگرایان بر ارکان نظام به حقیقت پیوسته بلکه به حاکمیتی سه گانه وشاید هم چهارگانه تبدیل شده است زیراعلاوه بردودستگی درخوددولت خامنه ای نیزاقدام به اعزام نمایندگان خودبطورویژه به برخی ازکشورهامی نماید امری که دردوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ومحمدخاتمی بندرت شاهد آن بودیم

اعزام پی درپی افرادی نظیرولایتی به عنوان مشاورعالی رهبرانقلاب درامورخارجی به کشورهای مختلف ازروسیه گرفته تالبنان و سوریه واخیراترکیه وترتیب دادن ملاقاتهای خصوصی با رهبران این کشورها نظیررجب طیب اردوغان تحت پوشش شرکت و سخنرانی درمراسم روزعاشورای استانبول علاوه برسفرهای جلیلی رییس شورای امنیت ملی درکنارفعالیت دونهادوزارت خارجه ودفترریاست جمهوری درواقع بیانگرجنگلی است که درعرصه سیاست خارجی ودستگاه دیپلماسی کشوردرحال شکل گیری است وشما نظیرآنرادرهیچ کشوری نخواهید یافت گرچه برخی ازمقامات کشورازجمله احمدی نژاد مدعی عدم تاثیرپذیری این تحرکات ازهم است وبعنوان مثال اعلام کرده است که مواضع اعلام شده ازسوی ولایتی دربرخی ازاین سفرها شخصی یاموضع دولت ایران نیست ولی کیست که نداند رهبری ایران ریاکارانه درسیاست خارجی دارای دومواضع آشکاروپنهان است وباتوجه به آثاراین مواضع برجایگاه قدرت خود اقدام به استفاده ازمهره های خود برای پیشبرداهدافش می نماید اظهارات ولایتی درسوریه که ایران راآماده حل مشکلات خودباآمریکامعرفی نموده بود وبعداباتکذیب مقامات رسمی کشورمواجه گردید مطلب راازهرگونه توضیحی بی نیازمی کند

علاوه براین موازی کاریها تاکتیکها ورفتاروادبیات غیرمتناسب باشئون دیپلماتیک درجریان مذاکرات ونشست وبرخاست باطرفهای خارجی نیزخود داستان مفصلی دارد که بی اختیارانسان رابه یاد رفتارمشمئزکننده رهبران دوره قاجاردرجریان سفرها ومرودات خارجی خود بادیگرکشورهامی اندازد وتنهاکافیست یک لحظه تصورکنید که نخست وزیرکشوری حتی درحد سنگال دربرنامه ملاقاتهای روزانه خود قراراست با وزیری مواجه شود که ازطریق شبکه های رادیووتلویزیونی برکناری وی ازسمت خوداعلام شده است !! آیا توهینی بدترازاین می شود به ریاست یک کشورکرد؟ آیا این رفتارپست وحقیرانه باعث نمی شود که حتی رهبران سیاسی جزایر کومورهم برای برقراری رابطه باایران شرط بگذارند؟!

دستگاه دیپلماسی ایران طی سه دهه گذشته پس ازناکامی درایجادرابطه موثرباکشورهای پیشرفته وتوسعه یافته بااتخاذیک سیاست منفعلانه بدنبال استفاده ازکشورهای فقیرآفریقایی وآمریکای لاتین رفت چه مقامات ایرانی خوب می دانستند که دراین کشورهابدلیل وضعیت نامساعداقتصادی وتنگدستی رهبران براحتی باتزریق مقداری پول می توان رای آنهارادرشورای عمومی امنیت وسایر کمیسیونها وکمیته های فرعی خریده وازاین ابزاردرجهت دفاع ازرفتارهای غیرانسانی وخلاف عرف رژیم استفاده کرد ولی با مسائلی که اکنون درنیجریه وگامبیا وسنگال اتفاق افتاده است ومنجربه بستن سفارتخانه هاودرخواست بازگشت سفرای این کشورهاشده است این آخرین حربه حاکمیت ایران درعرصه دیپلماسی نیزدرحال کندشدن است وموازی کاریهاکه اصل واساس مواضع ورفتارهای دیپلماتیک راازخودمتاثرمی سازد دیگرقوزبالای قوزبوده وجایی برای مشروعیت نظام درعرصه سیاست خارجی باقی نگذاشته است