عزل رامین، متکی، بذرپاش، جوانفکروتسویه های درون سازمانی دردولت کودتا

درهفته گذشته وهمزمان با آغازاجرای طرح حذف سوبسیدهاازعرصه اقتصاد ایران درمورخه 28 آذرماه 1389که بحق باید آنرا "یکشنبه سیاه" درتاریخ معاصروعرصه اقتصادسیاسی کشورنامید اتفاقاتی عجیب وغریبی دیگری هم رخ داد که کمترازکودتای درون سازمانی باند کودتا علیه بخشی دیگرازنیروهای خودنبود برکناری تحقیرآمیز" منوچهر متکی" وزیرامورخارجه، محمدعلی رامین معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، مهردادبذرپاش معاون رییس جمهور ورییس سازمان جوانان کشور، علی اکبرجوانفکر رییس خبرگزاری ایرنا درواقع چهارمین سری ازپالایش هایی است که دردولت انتصابی خامنه ای وموردتایید امام زمان !! رخ می دهد نکته قابل توجه اینکه ردپای اسفندیاررحیم مشایی درکلیه تسویه های فوق به چشم می خورد

دراین میان پرداختن به مورد محمدعلی رامین که قبلا در حاشیه یکی دوتاازمطالبم ازجمله در"اینجا" بعنوان یکی ازسمبل های افراد مشکوک وبی هویت بدان اشاره کرده ام پرده ازبسیاری رازهای مگوی دولت کودتا برمی دارد امری که حتی برخی ازکارگزاران انقلاب ونظام وجناح اقتداگراازآن ابرازنگرانی کرده اند

اولین نکته ای که مایلم به آن اشاره کنم استفاده این نورسیدهای بی ریشه ازاسامی فامیلی تغییریافته باتوجه به اتهام ریشه یهودی در خانواده های آنهاست. اگردردوران قبل جنایکاران حوزه های مختلف ومتصل به باندهای ترورووحشت نظیرسعیدامامی ازنام های مستعاراستفاده می کردند دردولت احمدی نژاد این امربصورت سیستماتیک وقانونی درآمد که ازخوداحمدی نژاد (سیورچیان) شروع وبه غلامحسین الهام(عصابدست)، محمدعلی رامین(لیمونارنجی) وسایرین بسط پیداکرد

امادرمیان این نوچه ها داستان محمدعلی رامین (لیمونارنجی) ازهمه جالبتراست این شخصی فردی است که درظاهرا درایام نوجوانی بدلیل وضعیت ظاهری متفاوت بادیگران مفعول واقع می شده است سپس درایام جوانی یعنی 28 سالگی به آلمان می رود وتاپنج سال پس ازپایان جنگ به ایران برنمی گردد بررسی سوابق وی نشان می دهد که ازطرفداران پروپاقرض نئونازی ها واحتمالا دارای سابقه جاسوسی بوده است بهمین دلیل نیزبابه قدرت رسیدن احمدی نژاد درسال 1384 با قرارگرفتن درکناروی بعنوان مشاورمطبوعاتی مواضع بشدت افراطی برعلیه یهودیان ازطریق " نفی هالوکاست" و"پاک کردن اسرائیل ازنقشه جهان" راروی دست وی وسیاست خارجی دولت کودتامی گذارد ودرهمان حال بادعوت ازتعدادی ازخاخام های یهودی که قائل به ایجاد حکومت یهود درزمان حال در اراضی فلسطین نیستند زمینه مراوده ای بین دولت کودتا و خاخام های فوق رافراهم می سازد که تاحد روبوسی بااحمدی نژاد درمجامع عمومی پیش می رود.

این شخص درحالیکه درخصوص رهبری مواضع حمایتی غیرمتعارفی ازقبیل " امام خامنه ای" نامیدن وی راشعار خودساخته وباحمایت ازشعار" غدیرقم" جهت القاء قیاس مع الفارق با واقعه "غدیرخم" درصدد معرفی خامنه ای یافرزندوی مجتبی بعنوان امام علی جانشین برحق محمدرسول الله می باشد جالب ایست که درعین سرسپردگی وتملق نسبت به رهبری، خامنه ای ضمن بهره برداری ازوی باتوجه به سابقه مشکوک درتمام زمینه های اخلاقی، سیاسی وامنیتی این شخص بشدت ازنزدیک شدن این فرد نسبت به خود احترازمی نماید

تفکرات بشدت منحط وی ازقبیل "عدم نیازبه احزاب درنظام جمهوری اسلامی ولزوم جایگزینی مساجد بجای احزاب" یا ادعای " حذف مطبوعات ازسبد دغدغه علماء" که باتوقیف حداقل ده نشریه معتبرتاحدی جرایدی تخصصی درزمینه اقتصادی نظیر" سرمایه" و"پول" همراه بوده است عمق فکری این فردبیماررانشان می دهد

ضدیت آشکاروی باقانون مطبوعاتی که حتی اصل واساس آن نیزتاحدی متاثرازدیدگاههای سعیدامامی است زبانزدخاص وعام بود وبارها وی گفته است که " قانون فعلی مطبوعات" برای وی دست وپاگیراست

محمدعلی رامین(لیمونارنجی) برای اولین باربرخلاف تمام اصول شناخته شده بین المللی نشریات راواداربه " انتخاب تیتر" مطابق علائق دولت کودتامی نمود وبدلیل تحمیل وخیم ترین اوضاع برجامعه مطبوعاتی طی چنددهه اخیرباعث اطلاق عنوان " ایران بعنوان بزرگترین زندان مطبوعات وخبرنگاران درجهان " ازسوی سازمان گزارشگران بدون مرزآنهم برای دوسال متوالی گردید وی بعنوان یکی ازپیروان واقعی خامنه ای، احمدی نژاد وعلم الهدی که ملت وفعالین جامعه مدنی رامیکروب سیاسی وخس وخاشاک وبزغاله وگوساله می خواندند مدعی بود که خبرنگاران " دلقک" بوده وبایستی بجای توقیف نشریات اهالی این جراید بازداشت وازتمام حقوق اجتماعی خود ازجمله امنیت شغلی محروم گردند ودراین رابطه تاآنجاپیش رفت که خودسرزده به دفاترمطبوعات می رفت ودستورحذف برخی مدیران یاسردبیروخبرنگاران راصادرمی کرد وحتی پس ازانتخابات تقلبی خرداد 88 مامورانی رابرسرچهارچاپخانه اصلی کشورگماشته بود تامطالب نشریات راکنترل نمایند

علی ایحال گرچه برای این عناصرپست ودون پایه ارزش وقت گذاری حتی برای افشای ماهیت پلیدشان وقت تلف کردن است ولی از آنجاییکه اولا افشای برخی افراد بعنوان سمبل مدیران واراذل واوباش حکومتی و" مشت نمونه خروار" ضروری نموده ودرثانی بایدنقش تبهکارانه این افراد درسرکوب جنبش حق طلبانه مردم ایران درحافظه تاریخی کشورثبت تابه یاری خدا درروزی که زیاد هم دورنیست به سزای اعمال ننگین خودبرسند مبادرت به نوشتن این وجیزه گردید

Comments