جنبش سبز، جنبشی ملی یاارتجاعی-بخش اول




بخش اول- جنبش سبز، تیغ دولبه

نگارنده نمی خواهد به سربرآوردن دیکتاتوری 57 ساله سلسه پهلوی ها ازدرون حکومت فاسد قاجاردوباره اشاره کند وتنهانیم نگاهی به ایام معاصرمی اندازیم یعنی روزیکه محمدرضا شاه پهلوی فارغ ازسرکوبهاوشرایط امنیتی یک دهه پس ازکودتای 28 مرداد سال 32 پیگیری اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی درکشورراتحت عنوان اصول شش گانه انقلاب سفید شاه وملت پایه ریزی کرده و سپس آنرابه چندین اصل دیگرگسترش وطی یک همه پرسی به تصویب ملت رساند


درآن شرایط شاه ایران هیچگاه فکرنمی کرد که ازدرون این تحول مسالمت آمیزکه به برکت افزایش قیمت نفت دردهه بعد شتابی مضاعف به خودگرفته بود موجودزشتی بنام انقلاب اسلامی درپس وقایع 15 خرداد 42 زاده شود که کشوررا نه دهها سال بلکه صدهها سال به قهقراببرددرآن هنگام قطعا روشنفکران ومبارزان سیاسی که آزادی واستقلال ایران راآرزو داشته وباجانفشانی به جوخه های اعدام سپرده شده ویاعمرخود درزندانهای مخوف رژیم سابق سپری می کردند نیزچنین تصوری ازآینده نداشتند


اکنون پس ازسه دهه تحقیروسرکوب وهمراه با فرازونشیبهای چندی باردیگرملت ایران به پاخاسته است وهرگونه سستی وکژی می تواند باردیگرسناریوی تراژدیک دیگری رابرای مصادره مبارزات آنهارقم بزند. انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در22 خرداد 88 واراده عریان حاکمیت برای به کرسی نشاندن مهره ای بی اراده چون محمود احمدی نژاد بردستگاه اجرایی کشورواوج گیری اعتراضات مردمی برهیچکس ازجمله سران کودتا وجنبش سبزپوشیده نیست. بدنبال مصادره آرای مردم ازیکسو وبی اعتنایی آشکاربه تحریم کنندگان انتخابات که باتجربه سه دوره انتخابات قبلی آراء خودرا درتغییراوضاع بی ثمرمی دیدند تظاهرات خیابانی 25 خرداد شکل گرفته که تاسی خرداد منجربه برخوردهای شدیدی بین مردم ونیروهای امنیتی وکشتارجوانان گردید


پس ازآن برخی ازشخصیتهای انقلاب ونظام که بابکارگیری چهره های جدید یاوابسته به باند مافیایی رهبری نقش خودرا درنظام به سمت حاشیه نشینی می دیدند ازدرمخالفت باحاکمیت برآمده وتلاش کردند خودرادرمیان رودخانه مواج ملت رهاکنند بااین امید که بتوانند این امواج رابه مسیرموردنظرخود که رعایت خطوط قرمزنظام وحفظ کلیت آن بود هدایت کنند


این افراد که به رهبران وکادرهای جنبش سبزمعروف گردیده اند ضمن اینکه به انحرافات اساسی حاکمیت ازاهداف انقلاب بهمن 57 ازجمله فصل سوم قانون اساسی که به حقوق ملت اشاره دارد استناد می کنند هیچگاه شخص رهبری رابعنوان آمروعامل اصلی فجایع موردخطاب قرارنداده اند (بجزتعداد اندکی نظیرابولفضل قدیانی، احمدزیدآبادی، احمدقابل وعیسی سحرخیز، اکبرگنجی که فاقد پست وعنوان اساسی درنظام بوده اند)


اکنون باگذشت حدود 20 ماه ازانتخابات فوق وهمزمان با خیزش مردم کشورهای خاورمیانه عربی باردیگرنسیم آزادی جان تازه ای به مبارزات مردم ایران داده است وبرهمین اساس نیزرهبران وکادرهای جنبش سبزسعی بردمیدن روح تازه ای براین مبارزات دارند ولی مشکل اصلی وجود جهان بینی تنگ نظرانه ای است که بربخشی ازاین کادرهاحاکم گردیده است آنهاازرنگین کمان حاکم برمبارزات مردم ایران که همه اقشاروگروههای سیاسی، ملی ومذهبی رادربرمی گیرد تنها به رنگ سبزآن چسبیده اند وباتفسیرخاص خود ازاعتراضات مردم این خواسته ها راازعینک سبزی که به چشم زده اند می بینند ازدیدگاه آنان هرحرکتی که اصل نظام ورهبری آنرابه خطربیاندازد وعملکرد جنایتکارانه وی راموردپرسش مستقیم قراردهد خارج ازچهارچوب معرفی وقابل انکاریا نادیده قرارگرفتن است.


گرچه درطی اینمدت با اتخاذمواضعی مبنی براعتراف به خطاها واشتباهات طی سه دهه گذشته ازسوی برخی ازکادرهای فوق مواجه بودیم که نشانه ای بربازگشت این کادرها به دامن ملت تلقی می گردید ولی تداوم واصراربرتکراربرخی مواردمربوط به گذشته ازجمله دوران طلایی آیت الله خمینی!! بدزهای تردید رادردل مبارزین صادق افکنده وصداقت سران وکادرهای اصلاح طلب رابه زیرسوال می برد


مهندس موسوی که آرای 20 میلیونی مردم رابه خودانتخابی بین بد وبدتردانسته وعملاحاکمیت ملت برسرنوشت خودرا به حق انتخاب ازبین دوکاندید موردتاییدشورای نگهبان تعریف می کرد وبرلزوم تغییردربرخی ازاصول قانون اساسی ونیزاجرای بدون تنازل اصول آن وبالاخص مفاد مربوط به حقوق ملت رادرمقابل حاکمیت ورهبری تاکید می نمود دربیانیه ای که به مناسبت 22 بهمن بالاتفاق مهدی کروبی صادرکرده است مواردی رامطرح کرده است که بشدت جای سوال دارد


اینجانب که علیرغم تحریم انتخابات ازدوره دوم خاتمی به بعد هیچگاه حمایت خودرادرکناردیدگاه انتقادی ازسران جنبش ومردم به پاخاسته دریغ نداشته ام بادیدن این بیانیه وسپس تکرارهمان موارد دربیانیه های دیگری تحت عنوان بیانیه مجمع ادوارنمایندگان مجلس شورای اسلامی وحزب مشارکت واقعا برآینده این جنبش ومردم بیمناک شده ام و به این اطمینان رسیده ام که اگراین مواضع ازروی اعتقاد ونه مصلحت طلبی ناشی ازشرایط سیاسی وامنیتی داخل کشوراتخاذشده باشد جنبش سبزدیگرچیزی جزنسخه بدلی ازنظام وحاکمیت فعلی نخواهدبود وآبشخوراصلی آن همان دیدگاهی است که برکشورحاکم است ایکاش این سران جنبش وکادرها که البته باتواضع خودراهمراه ملت می نامند حداقل درخصوص سه دهه گذشته ومظالمی که برآحاد مردم رفته است سکوت کرده یا آهسته ازکنارآن می گذاشتند ولی شوربختانه وقایعی راموردتایید قرارداده وباافتخارازآن نام برده اند که باگذشت پنجاه سال ازآن وآشکارشدن ماهیت آن مایه شرم هرایرانی وانسان آنهم درقرن بیست ویکم است


مهدی کروبی ومهندس موسوی دربیانیه خود درخصوص وقایع 15 خرداد 42 که دراعتراض به حق رای زنان واقلیتهای دینی، تقسیم زمینهای فئودالها وتضمین سرمایه گذاری خارجی ازسوی آیت الله خمینی بعنوان سمبل ارتجاع سیاه وباحمایت پنهان انگلیس درمقابل اصلاحات آمریکایی سازماندهی شده بود آنرا " گفتمان نوین پس ازکودتای شوم ۲۸مرداد نامیده اند ازهمان فردای سال۴۱متولد شد"


رهبران جنبش سبزدربیانیه خود همچنین مدعی شده اند که " مردم وقتی خواسته های خودرادرگفتاررهبری استوارچون خمینی یافتند که دراین راه مصمم گام نهاده بود، با اوهمراه شدند وبساط ظلم وجوررا برچیدند"


بعبارت ساده تروبه تعبیرآقایان ظلم رژیم پهلوی که لابد نداوم ظلم رژیمهای قبلی ومبتنی بر2500 سال حکومت پادشان برکشوربوده است یکشبه در22 بهمن برچیده شده وجای آنرا عدالت وآزادی، برادری وبرابری گرفته است


درپارگراف بعدی آقایان مدعی شده اند که " ازهمان فردای پیروزی، دغدغه حراست ومراقبت ازاین دستاورد بزرگ دردل هر زن ومرد وپیروجوان به جنبش درآمد تامبادا کودتایی دیگر، تجاوزنظامی، ومهم ترازهمه، انحراف ازآرمانهای انقلاب اسلامی، این نهال تازه رسته را درهم شکند" وظاهرا یادشان رفته است که دغدغه بازگشت ظلم وجور ونظام پادشاهی وانحراف ازآرمانها که ازدیکتاتوری وحاکمیت فردی سرچشمه می گیرد نه تنها درایشان نبوده بلکه مبارزین ملی ومذهبی نظیر مهندس بازرگان ومهندس مقدم مراغه ای بودند که بامخالفت با اصل ولایت فقیه زنگ بازگشت استبداد ازپنجره واینباربسیارخطرناک تر تحت پوشش دینی ولایت فقیه راگوشزد وباآن مخالفت کردند وبهمین دلیل نیزازسوی همفکران آقای موسوی وکروبی درحزب جمهوری اسلامی موردعتاب قرارگرفتند ونهایتا نیزاصل پنجم قانون اساسی که بلای جان ملت ستم دیده ایران گردید با مدیریت آقایان آیت الله حسینعلی منتظری وآیت الله محمدحسین بهشتی که اکنون فرزندانشان درصفوف اول جنبش سبزقراردارند به تصویب رسید!!

ادامه دارد

Comments