کاملامشخص است که اتحادیه اروپا وبالتبع آن دولت آمریکا برای مقامات اصلی رژیم ووزرای دولت کودتامصونیت دیپلماتیک قائل شده است وهمانطوریکه درماجرای انتصاب علی اکبرصالحی وزیرجدید امورخارجه دیدیم بلوک غرب با برداشتن تحریم ازوی(باتوجه به سمت قبلی وی بعنوان رییس سازمان انرژی اتمی ایران) اصولا نگاهی منفعت طلبانه به جنبش مردم ایران داشته وازآن برای مساله اصلی خودیعنی برنامه اتمی ایران سوء استفاده می کنند
دولتهای غربی ازوضع تحریمها نه به خاطرهمراهی باجنبش مردم ایران وحمایت ازحقوق بشربلکه بعنوان بهانه ای برای پیشبرد سیاست چماق وهویج خود استفاده می کنند ازیکطرف تیغ تحریم رانشان طرف مقابل خودمی دهند وازسوی دیگرراه رابرای مذاکره بامقامات رژیم هموارمی سازند تادرنهایت باگرفتن امتیازموردنظرخودازرژیمی مفلوک، فاقد پایگاه مردمی و منزوی درنزدافکارعمومی وجامعه بین الملل به اهداف خودبرسند واین وسط اپوزیسیون است که باید منافع ملی کشورراتشخیص وازاختلاف بلوک غرب بارژیم برای آزادی ملت ایران بهره جوید.
برای درک صحیح این مطلب نگاهی به روند حذف اسامی رهبران رژیم ازلیست افراد تحت تعقیب بین المللی ضروری به نظرمی رسد درماجرای تروردکترعبدالرحمن قاسملودر1989 وپس ازآن ماجرای ترورشاهپوربختیار، کشتاررهبران کرد دررستوران میکونوس وسپس انفجارمرکزهمیاری یهودیان درآراژانتین موسوم به پرونده " آمیا" ابتدااسامی تمامی آمرین وعاملین ترورازجمله خامنه ای، هاشمی، ولایتی، فلاحیان، محسن رضایی، احمدوحیدی و...آمده بود وبعدهابالابی ورایزنی های ایران به تدریج تمامی عناصراصلی سازمان ترورازلیست حذف وعناصردست چندمی که عاملین اجرایی بوده یادرمحل دستگیرشده بودند درلیست باقی ماندند. درداستان تحریم این 32 مقام نیزهمانگونه که دراظهارات مقامات اروپایی ازجمله الکساندرهیگ مشخص است برای این افراد ویزای ورود به اتحادیه اروپا صادرنمی شود واموال آنهادرکشورهای عضو این اتحادیه درصورت کشف مصادره می گردد حال کسی نیست ازاینها به پرسد افرادی که تمام سفرهای آنها یا به سوریه وعربستان وعراق وترکیه یا به کره شمالی وچین وروسیه وبلاروس وکوبا وونزوئلا ودوبی ومالزی ختم می شود وحسابهای بانکی خودرادراین کشورهانگهداری می کنند چه ترسی ازتحریم اتحادیه اروپا وآنهم شدیدترین مجازات آن یعنی عدم صدورویزای ورودبه این کشورها دارند امری که روزانه صدها ایرانی ازدستیبابی به آن محروم ودرپشت درهای بسته سفارتخانه های شمادرتهران صف بسته اند؟!
نکته قابل تامل دیگراستفاده بسیاری ازعناصرامنیتی ایرانی ازپاسپورتهای جعلی است که یاتوسط اداره گذرنامه ویاسازمان اطلاعاتی کشورتهیه ودراختیاراین مقامات واعضای خانواده های آنان جهت مسافرت به خارج قرارمی گیرد آیا اتحادیه اروپا برای این تاکتیک رژیم نیزطرحی اندیشیده است مسلماپاسخ منفی است ملت ایران فراموش نمی کند درحالیکه برخی ازمقامات رژیم درلیست افراد تحت تعقیب پلیس اینترپل قرارداشتند سروکله آنهادرکشورهای مختلف پیدامی شد ومخصوصا بخاطردهن کجی به جامعه بین الملل مصاحبه هم می کردندونگارنده شخصا این مطلب رادرمصاحبه محمدباقرذوالقدراز فرماندهان کودتا بایکی ازرسانه های ایرانی خواندم که بااستنادبه حضوریکی ازفرماندهان درخارج عین همین ادعاراتکرار کرده بود.
بگذارید برای تفهیم بیشتربازهم ازمصادیق بگوییم ازسفرهای سالیانه مصباح یزدی تئوریسین کودتا ودیکتاتوری وتروریزم به آمریکا وکانادا به بهانه دیدارفرزند درحال تحصیل خودیا آگاهی ازفرهنگ ومذهب دیگرکشورها، کسی که مدرسه تحت سرپرستی اش میلیون هادلارجهت تربیت کادرورهبران آینده درکشورهای مختلف ازآفریقا گرفته تا آمریکای جنوبی هزینه می کند وبودجه سالیانه سازمانهای تحت اختیاروی بالغ برپانصدمیلیون دلاراست
الیاس محمودی رییس سابق حفاظت اطلاعات ارتش واطلاعات موازی دردوران خاتمی وسپس رییس مجتمع ویژه اقتصادی کشورکه بهمراه ابراهیم رییسی رییس سابق سازمان بازرسی کل کشورومعاون اول فعلی رییس قوه قضاییه وظیفه حفاظت ازغارتگران حکومتی رابااستفاده ازمحاکمات پوششی افراددست چندمی نظیرشهرام جزایری به عهده داشت وی علاوه براینکه درتعقیب وشکنجه وکشتار تعداد زیادی ازنظامیان دلیرارتش وسپاه دست داشته پس ازمدتی ازکاراستعفا درآلمان تحت پوشش تاجرمشغول بکارشده ودرهمان حال مسئولیت ارائه سرویس به سازمان اطلاعاتی کشوررابه عهده گرفته است ومتاسفانه هیچ مرجعی جهت رسیدگی به این موارد وجود ندارد والبته دلیل آن سردرگمی اپوزیسیون وافتادن کاربه دست افرادی نظیرخانم شیرین عبادی است که همچنان بین فعالیت حقوق بشری وفعالیت حرفه ای سیاسی گیج ومنگ است.
امروزمهمترین وظیفه حقوق دانانی نظیرخانم شیرین عبادی، عبدالکریم لاهیجی، اردشیرامیرارجمند، مهرانگیزکار، الهه هیکس ودیگر فعالین حوزه حقوق بشرمعرفی رهبران اصلی رژیم به دادگاههای بین المللی وتنظیم کیفرخواستهای متقن براساس مفادمنشور حقوق بشروآیین های دادرسی بین المللی وحمایت حقوقی ازمبارزین ازجمله فعالین سیاسی واعضای کمپ اشرف درمقابل کشتارهابه دستوررژیم تهران است ونه وادارکردن کشورهای عضواتحادیه اروپا ودولت آمریکا به محکومیت افرادی چون زندانبانان فلان بند زندان کرج وتهران ومشهد وتبریزکه چه بسا ملت ایران درمحاکمات آینده عوامل سرکوب ارزشی برای آنان قائل نباشد
بگذارید برای درک بهترموضوع مصادیقی بیاورم، بعنوان مثال درزمانیکه درزندان اوین بازداشت بودم به چشم خودفردی بنام رمضان نگهبان بند یک رادیدم که شغل اصلی وی آهنگری درجنوب تهران بود ولی بصورت نیمه وقت برای تامین معیشت خود به زندانبانی وشرکت دراعدام زندانیان می پرداخت ووقتی ازوی سوال کردم چگونه راضی می شود باکشتن افراد ونان آوریک خانواده یافعال سیاسی برای خود روزی حلال طلب کند باکمال خونسردی می گفت اینهم یک شغلی مثل مرده شوری است اگرمنهم این شغل را نداشته باشم دیگری همین کاررامی کند ونهایتادرسرنوشت زندانی محکوم به اعدام تاثیری نخواهدداشت یازندانبان شروردیگری که ازوی به عنوان"حسن المنتی" نام می برم که بعنوان نگهبان زندان نیمه بسته کچویی کارش ریختن به بندها وجمع آوری المنتهای برقی بود که زندانیان برای گرم کردن چای ازآن استفاده می کردند روزیکه وی رادرمقابل اداره ثبت اسناد قلهک تهران دیدم که باموتورسیکلت خودبعنوان شغل دوم درجوف زندانبانی برای امرارمعاش مسافرکشی می کرد!!
حال تصورش رابکنید که خانم شیرین عبادی وتعدادی ازدوستان حقوق دان معرفی علی خامنه ای واحمدی نژاد وبرادران لاریجانی وواضعان تئوری " نصربالرعب" رابارها آمادگی خودرابرای کشتن حتی 10% جمعیت ایران برای حفظ نظام اعلام کرده اند ویا روسای بانک مرکزی، خزانه داری وسرپرستی نهادهای مالی رهبری راکه تامین ملی کودتاوشبکه های تروریستی رابعهده دارند رها کرده وچسبیده اند به مثلا معرفی زینعلی ویوسفی ومرادی اززندانبانان بند یک زندان گوهردشت کرج به اتحادیه اروپا وآمریکا تاآنها را از ورود به کشورهای خودمنع کنند آیا اقدام این افراد روی دوم سکه معرفی سربازوظیفه عروجعلی ببرزاده ازدهات تبریز بعنوان عامل حمله به کوی دانشگاه درتیرماه 1378 وبااتهام سرقت ریش تراش نیست؟!
نگارنده بارهادرمباحث شفاهی وکتبی خودگفته ام ونوشته ام تاهنگامی که اپوزیسیون ما نسخه بدلی رژیم است وافق دیدگاه آن درمحدوده همان رژیم است به هیچ جانمی رسد متاسفانه اپوزیسیون ماازهمان سنخ رژیم ولی بااندکی تغییردرشکل وشمایل ظاهریش است یعنی بجای عبا وعمامه کت وشلواروحتی ممکنست فراگ هم به پوشد ولی تفکراتش به همان سطح می رسد به داستان انتخابات جعلی رژیم بنگرید اینهمه مدرک جهت اثبات تقلبی بودن انتخابات وحکومت نظامی عریانی که نزدیک به دوسال است برکشورحاکم گردیده است بنگریدحتی یک کیفرخواست حقوقی برای مقابله باآن وجودندارد ودستگیری وحبس آشکارسران جنبش سبزبه حصرتعبیرمی شود، سرداران نظامی سپاه علاوه برمراکزامنیتی، انتظامی، سیاسی، برمصادراجرایی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، ورزشی وحتی برمدنی ترین نهادها وسازمانهای غیرانتفاعی مسلط وگمارده شده اند که درتاریخ برقراری حکومت نظامی برکشورهای جهان بی سابقه است ولی حتی یک کیفرخواست حقوقی برعلیه این اقدام جنایتکارانه رژیم تنظیم نگردیده است واین درحالی است که هم اسناد وهم نیروی کافی حقوق دان برای تحقق این امر درداخل وخارج ازکشوراختیاراپوزیسیون می باشد.
ادامه دارد
Comments
Post a Comment