سلطان وشبان، حاشیه ای برروابط خامنه ای واحمدی نژآد

سال 2005 بود ومحمود احمدی نژاد تازه ازجعبه تاندورای علی خامنه ای سربرآورده بود همه گیج ومنگ بودند. هیچ سابقه ای ازاین فرد دردست نبود وحداکثراطلاعات موجودوی رااستانداراستان تازه تاسیس اردبیل دردوره ریاست جمهوری هاشمی وعضوی ازحزب جدید آبادگران می دانستند که بادردست گرفتن اکثریت شورای شهرتهران توسط اعضای این گروه ظاهراوی رابعنوان شهردارکلان شهر ایران انتخاب کرده بودند

سازمانهای اطلاعاتی داخلی وخارجی واصلاح طلبان درون وبرون ازحاکمیت هیچ آگاهی ازسوابق این فرد جزعضویت وی درشورای انجمن اسلامی دانشگاه علم وصنعت نداشتند انجمنی که به راست افراطی وشاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی درجامعه دانشجویی شناحته می شد برخی ازنادانان نیزبااستنادبه عکسی ازجریان گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی درتهران مدعی شدند احمدی نژاد درآن ماجرادست داشته است وباتبلیغات احمقانه خودعملا درتلاش بودند که ازاین آدم منفورومتحجرچهره ای ضدامپریالیستی بسازند.

ناشناختگی احمدی نژآد بحدی بود که حتی سران جناح راست نیزهیچ حکمتی جزپشتیبانی صریح خامنه ای وسایرمراجعی چون مصباح یزدی، مکارم شیرازی ونوری همدانی رادرانتصاب وی نمی دیدند وتنها حجت آنان برای حمایت چشم وگوش بسته وحداکثری ازاحمدی نژآد پیامهای قاطعی بود که بواسطه مجتبی خامنه ای به آنان ابلاغ می گردید

محسن رضایی باتوجه به دخالت تمام عیارسپاه پاسداران وبسیج درانتخابات 84 که سعی می کردند احمدی نژاد راازفرماندهان ارشد زمان جنگ وفردی ایثارگرمطرح نمایند مجبوربه موضعگیری شد وصراحتااعلام نمود که احمدی نژاد نه تنها سابقه چندانی درجنگ و سپاه نداشته بلکه درردیف مسئولین رده 8 سپاه بوده است

درهمان زمان که اکثرنهادهای سیاسی واطلاعاتی مات ومبهوت بودند نگارنده یک مصاحبه طولانی بایکی ازخبرنگاران شاغل در رادیوفردا بعمل آورده وتنهاشرط خود راعدم افشای هویت خود آنهم بدلایل امنیتی قرارداده بودم که متاسفانه بهمین دلیل مدیریت وقت رادیوفردااجازه پخش آنرا نداده بود وپس ازآن نیزاقدام به نوشتن مقاله ای دراین خصوص کردم که بدست برخی ازدوستان رسیده بود

واقعیت امرهمانگونه که پنج سال قبل نوشته بودم اینست که احمدی نژآد یک ماموری باتاریخ مصرف مشخص بوده که برای انجام ماموریتی خاص ازسوی مجتبی خامنه ای به رهبری معرفی گردید فرزند خامنه ای احمدی نژآد را ازمیان جلسات هیات انصارحزب الله تهران بعنوان فردی مورداعتماد که برای تحقق اهداف رهبری هیچ قید وشرطی نخواهدداشت ارزیابی و بوی معرفی کرده بود

ماموریت واگذارشده بوی حذف جریان حامی خاتمی وهاشمی دردستگاه دیوانسالاری رژیم وبالاخص وزارت نفت، انحلال سازمان برنامه وبودجه با هدف حذف هرگونه نظارت بردرآمدها وهزینه های کشورتوسط نهادهای دولتی، انتقال شرکتهای حاکمیتی سود ده وقراردادهای کلان کشوربه نهادهای تحت نظارت رهبری،حذف نفت وگازبعنوان منابع درآمدی اصلی کشورازعرصه افتصاددولتی کشوروانتقال آن به حوزه رهبری، برچیدن بخش های انتخابی رژیم وبنفع بخش انتصابی باهدف ورود به فازتشکیل حکومت اسلامی وخلیفه سالاری، انتفال رسمی دستگاه روحانیت، مساجد ومداحان به دولت اسلامی ازطریق بودجه عمومی کشور، توزیع ثروت عمومی کشوربه بخش های موردنظرودیگرموارد سفارش شده خامنه ای بود والبته کلیه این اقدامات بعنوان بخشی اززمینه های ظهورامام مهدی تلفی وبرای استحمارمردم تبلیغ می گردید

سوالی که همواره اذهان روشنفکران وفعالین سیاسی رابه خودمشغول کرده وعزیزان نمونه آنرادردفاعیه ابوالفضل(پرویز)قدیانی عضو
کمیته مرکزی مجاهدین انقلاب اسلامی هم ملاحظه کرده اند اینست که خامنه ای باتوجه به داشتن افرادی سرشناس وسرسپرده ای که حاضربه اجرای منویات خامنه ای وحتی باکیفیتی بهتربودند چرااحمدی نژاد رابرای این ماموریت برگزید؟ آیا تنهااحمدی نژاد بود که باایفای نقش شبان موردنظرسلطان می توانست دستگاه سلطنتی خامنه ای راازطالع نحسی که درانتظارآن بود نجات دهد؟

نگارنده درهمان زمان چندین دلیل عمده رابرای این تصمیم خامنه ای ذکرکرده ام که اکنون باگذشت حدود شش سال برخی ازابعاد آن به وضوح مشاهده می گردد

1- ضعف مفرط خامنه ای درمدیریت برکادرهای انقلاب علیرغم سرسپردگی آنان به نظام ورهبری آن.
دراین خصوص زمانی که درایران بودم درتماس بابرخی ازمقامات نظام براحتی این مساله مورداذعان آنان قرارمی گرفت ولی بشدت ازطرح عمومی آن بدلیل ترس ازغضب خامنه ای وحشت داشتند طبیعی است که چنین رهبری نه تنها امکان مدیریت افرادی چون محسن رضایی بلکه دردرازمدت توان کنترل نوکران دست چندمی چون احمدی نژاد راهم نداشته باشد بالاخص اینکه این نوکربا4 سال تصدی مدیریت اجرایی کشوروجلسات محرمانه بارهبری حاوی اطلاعاتی است که افشای آن دودمان خامنه ای رابرباد خواهد داد.

برای نمونه درهمین جریان قهرونازاحمدی نژآد که درواقع ترجمان مثال " بادست پس زدن وباپاپیش کشیدن" یا تحقق شعار "فشاراز پایین وچانه زنی دربالا" ی اصلاح طلبان بود ازاحمدی نژاد جمله ای نقل شد که ظاهرا بدلیل وقوف افکارعمومی به دروغهای احمدی نژادبه سرعت هم ازتیترخبرگزاریها حذف گردید وآن ادعای آرای بیشتروی آنهم درحد35 میلیون نفربودو.....

درهمین رابطه بنابه اطلاع واصله مطلب فوق پیامی رمزدارازسوی احمدی نژاد به خامنه ای بود که وی راتهدید به افشای طرح اعلام 35 میلیون رایی خودکرده بود امری که توسط بیت رهبری وبراساس تحلیل های مرکزمطالعات استراتژیک سپاه به صادق محصولی وزیرکشوروکامران دانشجومسئول ستادانتخابات شفاها ابلاغ می شود وآنها وقتی ماجرارابه احمدی نژاد اطلاع می دهند وی با آقای حجازی ازبیت رهبری صحبت کرده ومی گوید این رقم خیلی زیاد است وممکنست تبعات منفی بیشتری رابدنبال داشته باشد ونهایتا رهبری راقانع می کند که تقلب رادرحد25 میلیون رای محدودنماید ظاهرا سپاه درتحلیل خود به این اصل درجنگ روانی استنادکرده بود که هرچه دروغ وتقلب بزرگترباشد امکان پذیرش آن درجامعه بیشتراست وشخص خامنه ای هم دردیدارهای خصوصی خودبانمایندگان کاندیداها وسحنرانی معروف خود پس ازبرگزاری انتخابات به همین اصل جهت مشروعیت بخشیدن به نتایج اعلام شده آراء تمسک جسته ومدعی گردید تقلبی چنین حجیم ودرحد ده -دوازده میلیون غیرممکن است
اکنون باید مشخص بشود که آیا احمدی نژآد درقالب چوپانی که بادسترسی به اطلاعات دربارازاسرارماموریت خودآگاه شده است درصدد است ازسلطان یاخامنه ای باج بگیرد؟

2- ازآنجاییکه خامنه ای درکنارعدم اطمینان ازموفقیت طرحهای خود ازیکسووپیامدهای دهشتناک آنها ازسوی دیگروظرفیت کادرهای دردسترس آگاهی کامل داشت مطمئن بود که هیچ فردی دررده عالی کشورکه عمدتانیزهمزمان با وی درسمتهای اجرایی خدمت (بخوانیدخیانت) کرده بودند حاضربه اجرای بدون قید وشرط فرامین وی نخواهدبود وحداقل واکنش آنان بجای گذاشتن نوشته ودستخطی جهت ثبت درتاریخ خواهد بود ضمن آنکه حذف این کادرها درپایان ماموریت وبعنوان مسئول خسارات بجای مانده هزینه سنگینی را متوجه رهبری خواهدکرد بهمین دلیل خامنه ای باآگاهی ازناشناختگی احمدی نژاد ازیکسو وپستی وبی ریشه بودن وی درداخل این فرد رابعنوان کاندید خود ودرواقع بعنوان طعمه خویش انتخاب کرد.

طعمه ای که حداقل ماموریتش صرف 600 میلیارددلاردرآمدهای نفتی وغیرنفتی کشوردرناکجاآبادهای موردنظررهبری درطی شش سال یعنی ازسال 1384 تا 1390 وباادعای آماده سازی جامعه وحکومت اسلامی برای ظهورامام زمان امادرواقع برای بسط قدرت واختیارات حوزه سلطان وباخدف جلوگیری ازانهدام رژیم بوده است

3- رویکردمشترک خامنه ای واحمدی نژاد براساس دیدگاههایی منشعب ازتفکرات انجمن حجتیه بوده است که وظیفه دولت رافراهم آوردن زمینه ظهورامام زمان می داند وبرهمین اساس ازاولین روزسرکارآمدن احمدی نژآد تا هم اکنون که 25 نفرازطرفداران مشایی واحمدی نژاد تحت عنوان شرکت درتهیه فیلم "ظهورنزدیک است" و شبیه سازی خامنه ای واحمدی نژآد با سیدخراسانی وشعیب بن صالح ازیاران امام دوازدهم شیعه مشمول دستگیری وزندان شده اند داستان فوق ادامه دارد

درهمین راستا باند کودتاچیان همراه خامنه ای که تادیروزاحمدی نژاد رامعجزه هزاره سوم ودرحد پیامبرمعرفی می کردند یکشبه رنگ عوض کرده ومدعی شده اند که مشتی جن گیرورمال ازطریق اسفندیاررحیم مشایی طی شش سال گذشته خط دهنده اصلی به احمدی نژاد بوده اند امانکته جالبتراینکه خوداین آقایان پاراازحوزه رمالان نیزفراترگذشته والقابی رابه خامنه ای نسبت می دهند که یک نمونه آن "باعلی گفتن رهبری درهنگام تولد" به نقل ازحجت الاسلام سعیدی امام جمعه قم وتولیت حضرت معصومه ونمونه دیگرآن سخن اخیرمصباح یزدی است که درحالیکه مدعی است " اسلام راباید ازدین شناسان (منظورروحانیت) است بگیریم ونه ازجن گیرومرتاض" که کنایه اش به احمدی نژاد ومشایی است وی قبلا دریک قسم که دروغ بودن آن اظهرمن الشمس است ادعا کرده بود " به خداقسم، من نعمتی به عظمت نعمت وجودی مقام معظم رهبری درمیان خودندیده ام" واخیرانیزدرفریبکاری ورمالی گوی سبقت راازرقیبان مداح ومرتاض خودربوده وگفته است " مخالفت باولی فقیه شرک به خداست" ودرجایی دیگرگفته است " مقام معظم رهبری تهافردی است که بدون امتحان واردبهشت می شود" واین سخنان وی مکمل دیگری برگفتارقبلی وی است که گفته بود" بهشت که برویم مقام رهبری رادرآنجاخواهیم دید!!"

واقعیت امراینست که وابستگی افرادی چون خامنه ای ومصباح یزدی به جریان انجمن حجتیه که اساس تشکبلات جناح راست رادرکشوررقم می زند امری نیست که قابل کتمان باشد این تصادفی نیست که شیخ محمودحلبی سرسلسله انجمن حجتیه ازشهرمشهدی برمی خیزد که قبله آمال خامنه ای است انجمن حجتیه ضمن اینکه دراصول خود برپایی هردولتی ولو اسلامی راقبل ازامام زمان رانامشروع می داند معتقد است گسترش فساد وفقروتبعیض ونیزهرج ومرج وبی نظمی ازدلایل تسریع درظهوراست اما آیا اینکه آیا اعتقاد خامنه ای واحمدی نژاد نیزبه همان سوبرمی گردد زیرسوال است زیرا نمی توان ازیکسو طرفدارامام زمان بود وبرای گسترش فقروفساد وتبعیض باهدف تسریع درظهوردست به هرکاری زد وازسوی دیگرحفظ نظام وقدرت رابه هرترتیب ولو به قیمت زیرپانهادن بدیهی ترین اصول دینی ازجمله کشتارصدهها تن وچپاول سرمایه های ملی توجیه نمود؟

احمدی نژآد بعنوان ماموراجرایی خامنه ای درتمام سخنرانی های رسمی وغیررسمی خود ازجمله سخنرانی خوددراجلاس 17 سپتامبر2005 عمومی سازمان ملل به ذکردعای فرج امام دوازدهم می پردازد ومواضع خودرابااین جمله به حضارتفهیم می کند که " بدون تردید، امام موعود ومصلح بزرگ آخرین ناجی وپیام آورآسمان خواهد آمد"

ازهمه مهمتروی درمیان مذاکرات اتمی یکباره به طرح پرسشی به این مضموم می پردازد که آیا می دانید چرابی نظمی برای جهان ضروری است؟ وخود جواب می دهد زیرا زمینه ظهورامام دوازدهم است (به نقل ازدوست بلازی وزیرخارجه فرانسه) وی بعدا برای کاهش اثرات منفی سخنان خود ظهورمجدد حضرت مسیح راهم که ازاعتقادات اهل کتاب است بعنوان دلیل صحت گفتارخودذکرمی کند.

اما این تفکرتنهادراحمدی نژاد نیست که بعنوان بهانه دستاویزرهبری ومصباح یزدی برای تداوم حکومت جوروظلم خودشده است افراددیگری نیزکه درواقع باید آنهارافرقه های همسونامید دراین ماجرادست داشته اند که یکی ازآنان داستان اسفندیاررحیم مشایی وارتباط وی بامرتاض هندی ورمالان وجن گیران است

غلامرضا آقازاده رییس انرژی اتمی عضوفرقه ای است که سران آن درتبریزیعنی آقایان الله وردیخانی واردوآبادی مدعی داشتن ارتباط روزانه باامام زمان بوده وصراحتا دستیابی ایران به بمب اتمی راخواسته امام زمان ازرهبرودولت فعلی ذکرکرده اند امری که موجبات تشجیع خامنه ای به دستیابی به سلاح اتمی به هرقیمت ازجمله نابودی ملت ایران رابه ارمغان آورده است

نگارنده شهادت می دهدکه براساس اطلاعات دریافتی ازهمین دست بود که دولت آمریکا درسال 2006 تحت نظردیک چنی معاون جورج بوش مجبور به تشکیل کمیته ای جهت شناخت پدیده ظهورامام زمان ورابطه آن باتلاشهای دولت ایران برای دستیابی به سلاح اتمی گردید تا تهدیدات علیه امنیت جهانی وکشورخودراازمنظررهبران ایران موردارزیابی قراردهد وکارشناسان چندی رادرگیربررسی این پدیده ناشناخته بکند امری که بعدا بااطلاع دولت ایران به دستاویزی جهت تمسخردولت آمریکا توسط احمدی نژاد تبدیل گردید.

این سه عامل اصلی گفته شده دربالا البته دربرگیرنده تمام اقدامات تخریبی خامنه ای ومراجع همسو باوی وبااستفاده ازسرسپردگی احمدی نژاد نبوده وتنها هدف توضیح نفش احمدی نژاد بعنوان چوپانی است که یکشبه براساس نظریک طالع بین به ریاست جمهوری کشوروملتی متمدن منصوب می گردد تاماموریت خودکه همانا درظاهر آماده کردن زمینه ظهورامام زمان ولی درباطن انتقال کلیه ثروتها وسرمایه های ملی به حوزه رهبری سلطان ونیزتحقق حکومت خلیفه گری درعصرتکنولوژی اطلاعات است جامه تحقق به خود گیرد واکنون تیرگی روابط بین خامنه ای واحمدی نژاد چیزی نیست جزنبردبین رمالان وطالع بین های بزرگ وکوچک رقیب وبرای بدست گرفتن حاکمیت