نگاهی به طرح تروریستی رژیم درواشنگتن(بخش دوم)

بزرگان علم سیاست همیشه گفته اند که سیاست خارجی چیزی نیست جزادامه سیاست داخلی واکنون کسانی که درنیت وعمل رژیم اسلامی ایران ورهبران آن درتروروانفجارسفارتخانه های عربستان واسرائیل ایجادشک وتردید می کنند باید به این سوال ابتدایی پاسخ بدهند آیا می شود درداخل شعارمرگ براسرائیل ومرگ برعربستان داد وبدنبال تحقق آن نبود؟ می شود شعار"نصربالرعب" داد وبدنبال اچرایی کردن آن نبود؟ وقتی رژیمی بااتخاذ استراتژی فوق خودرادرداخل وخارج موفق وپیروزمی داند چه دلیلی برکنارگذاشتن آن استراتژی وجودداشته وآیا چنین رژیمی درصدد بسط وگسترش آن برنمی آید؟

ب- ازنظرتاکتیکی

1- سفیرعادل الجبیرعربستان سعودی درواشنگتن دوسال قبل ازمحدود دیپلماتهایی بود که خواستارحمله نظامی آمریکا به ایران شد و سخنان تندی رابرعلیه رژیم ایران برزبان راند که می تواند انگیزه ای برای رهبران ایران وانتخاب این فرد بعنوان سوژه مناسب ترورنظیرسلمان رشدی باشد ضمن اینکه بنابه تحلیل سردمداران ایران عادل الجبیرازمحبوب ترین افراد نزدیک به ملک عبدالله بود که بهمراه سعود الفیصل؛ تره کی وشاهزاده بندرتیم امنیتی ملک عبدالله راتشکیل می دهند وبالاخص پس ازاتمام ماموریت شاهزاده بندردرواشنگتن عادل الجبیرباتوجه به سپری کردن جوانی خوددرآمریکا وتحصیل دردانشگاه جورج تاون جایگاه ویژه ای دردربار عربستان سعودی ونزد ملک عبدالله پیداکرده است.

2- ایران درخصوص حمایت عربستان سعودی ازایادعلاوی درعراق که به تضعیف شدید نوری المالکی انجامیده است ونیز حمایت از سعدحریری درتجهیزمخالفان بشاراسد ازمرزهای لبنان و برتری آشکارعربستان درکشورهای مشمول بهارعربی بشدت زخم خورده و خشمگین است زیرادستاوردهاونفوذایران پس ازیک دوره طلایی وناشی ازخلاء بوجودآمده درمنطقه روبه کاهش است برگزاری پی درپی کنفرانس ها وسمینارها وفراخوان نیروهای اسلامی منطقه به تهران که نوعی مانورهای سیاسی وبخشی ازجنگ روانی بین ایران وعربستان است همگی حاکی ازآشفتگی سیاست خارجی ایران درمقابل عربستان دارد والبته دولت سعودی نیزبرای اولین بار دست به اقدامات عملی برعلیه ایران دراین کشورها زده است آتش زدن تصاویرخامنه ای واحمدی نژاد وپرچم ایران درافغانستان شاید برای کسانی که درغرب مامن گزیده اند یک امرساده تلقی شود ولی برای رژیم ایران ورهبران که همه مشروعیت خودرااز تقدیس خودمی گیرند امری نیست که براحتی قابل گذشت باشد.

3- سابقه عملیات خونبارالقاعده درآمریکا وتهدیدهای پی درپی این گروه که منجربه اعلام وضعیت قرمزدراین کشورازسوی نهادهای امنیتی می گردد این تصوررابرای رهبران ایران ایجاد کرده است که ازاین پوشش می توانندبرای عملیات خود درخاک آمریکا استفاده نمایند ازآنجاییکه بامرگ اسامه بن لادن گروه القاعده ازهرگونه اقدامی برای بعهده گرفتن مسئولیت عملیات تروریستی درخاک آمریکا جلوگیری نخواهد کرد رهبران ایران بااطمینان خاطرازاین امراحتیاط های معمول راکنارگذاشته وبا بی پروایی بیشتری دراین طرح پیش رفتند.

4- بیانات گزنده احمدی نژاد دراجلاس اخیرمجمع عمومی سازمان ملل که بطورعجیب وغریبی تاحدبزیرسوال بردن حادثه 11 سپتامبرپیش رفت نمی تواند جدا ازامری که دیپلماسی عمومی گفته می شود ارزیابی گردد ووقوع تروروانفجاردرخاک آمریکا نشانه هایی ازبروزناآرامی دراین کشوروگواهی برصحت مواضع ایران تلقی خواهدشد.

5- سخنان برخی ازعوامل رژیم که معمولا دارای مسئولیت دولتی نبوده ولی ازسوی رهبران برای بیان مواضع غیررسمی خود بکارگرفته می شوند نیزتاییدی براین مدعاست که رهبران ایران سیاست انجام عملیات درداخل خاک آمریکا و اروپا رابرگزیده اند درهمین رابطه برای اولین باردرجمهوری اسلامی حسن رحیم پورازغدی ازتئوریسین های "نصربالرعب" وشاگرد مصباح یزدی ازلزوم حمله ارتش اسلام به کشورهای اروپایی وآمریکاسخن گفته است.

6- سابقه بکارگیری اتباع آمریکایی برای تروردرخاک آمریکا که بعنوان نمونه می توان به ترورعلی طباطبایی وابسته فرهنگی سفارت ایران درواشنگتن درتیرماه 59 توسط فردی بنام دیوید بلفید(داوود صلاح الدین) می توان اشاره کردنشان می دهد که رهبران رژیم اولا کوچکترین هراسی ازتروردرخاک آمریکانداشته وثانیا دربدترین حالت می توانند متهم به عملیات تروریستی راباگروگانهایی ازجنس کوهنوردان آمریکابراحتی مبادله نمایندهمانطوریکه درخصوص کلیه اتباع غربی واسرائیلی وآمریکایی عمل شده است.

بدیهی است که دراین پرونده جدید ازآنجاییکه حتی دربدترین صورت یعنی شکست طرح عاملین اصلی تروروانفجاراتباع کشورمکزیک شناخته می شدند نشان دادن وابستگی مستقیم طرح به رژیم ایران بسیارمشکل می نمود ودرصورت موفقیت نیزانتساب آن به القاعده بسیارمنطقی تربنظرمی رسیدتاایران

دربررسی پدیده هاوعملیات ضدتروریزم اصلی حاکم است که می گوید برای تجزیه وتحلیل درست یک حادثه تروریستی باید مامورمربوطه خودراازنظرروحی وروانی درجای فردتروریست بگذارد تابتواند ازطریق خواندن افکاروی عمل وی راخنثی یا اقدام بعمل آمده توسط فردتروریست راتجزیه وتحلیل درست بنماید وهمچنین باید به چیزهایی بیاندیشد که اندیشیدنی یامبتنی برروشهای عقلی ومنطقی نیست

7- بخش عمده ای ازایرانیان با تابعیت آمریکایی که درایام جوانی به آمریکا آمده باگذشت سالها دچارمشکلات عدیده هویتی، مالی، روحی وروانی گردیده وبرای تسکین دردهای بی درمان خود درمیانسالی نوعی گرایش راسیستی به ایران پیدا کرده اند (دکترحمید مولانا مشاورروابط خارجی احمدی نژاد استاد دانشگاه دی سی ازآنجمله می باشد) این افراد طعمه های خوبی برای برخی ازفعالیتهای اطلاعاتی وعملیاتی سازمانهای جاسوسی وعملیات ویژه ایران می باشند دریک موردکه برای شخص نگارنده پیش آمدسرویس اطلاعاتی ایران ازیک افسرگارد ارتش شاه بنام مجتبی که درابتدای انقلاب به آمریکا پناهنده شده وپس ازدودهه توبه کرده بود بعنوان رابط بخش اطلاعاتی استفاده نموده بود وچنانچه بنده بطورکاملا تصادفی متوجه نشده بودم ضربه جبران ناپذیری به من واردمی شد.

8- یکی ازنکات بسیارمهم که موجب شکست ولورفتن طرح ترورسفیرعربستان وانفجاردرسفارتخانه های این کشورواسرائیل درواشنگتن گردید عدم حضورمستقیم طراحان وعاملین اصلی طرح تروروانفجاردرخاک آمریکا بعنوان ینگه دنیامی باشد عدم حضورطولانی مدت طراحان عملیات تروروعدم آشنایی آنان باسیستمهای امنیتی آمریکا ازدلایل شکست طرح فوق بوده است همانطوریکه اگردولت آمریکانیزبخواهد مشابه چنین عملیاتی رادرخاک ایران پیاده کند بدلیل عدم حضوردر کشورباشکست مواجه می شود. (ترورموفق دانشمندان اتمی ایران نیزبدلیل حضورمستقیم افسران موساد درایران بوده که باپشتیبانی مسعودبارزانی وسازمان اطلاعاتی اقلیم کردستان عراق ممکن گردید)

تجربه افسران نیروی قدس سپاه درعراق وعملیات های متعددی که باموفقیت کامل برعلیه نیروهای آمریکایی به انجام رسیده است وبسیاری ازآنان هنوزازسوی پنتاگون علنی وافشاء نگردیده است تنهابخاطرامکان حضوربالاترین رده ها ازجمله سردارقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه درمناطق مختلف عملیاتی عراق وازجمله منطقه سبزوحتی درمواجه با نیروهای آمریکایی با اسناد مدارک جعلی میسرگردیده است.

امادرداخل خاک آمریکا وضعیت امنیتی بالکل باعراق یاافغانستان ولبنان فرق می کند درخاک آمریکا حداقل 16 سازمان وموسسه وجود دارد که عمده یا حداقل بخشی ازفعالیت آنها به اموراطلاعاتی وامنیتی اختصاص دارد وسالیانه صدههامیلیارددلارهزینه برقراری امنیت درداخل این کشورمی شود.

9- باتوجه به مواردفوق بحث سود-هزینه عملیات فوق هم قابل توجیه می گردد واصولا درصورت موفقیت عملیات هیچپگونه اتهامی متوجه ایران نمی شد ودرصورت شکست طرح نیزحداکثرکارتل های موادمخدرمکزیک بعنوان عاملین انفجار شناخته می شدند والبته مقامات دوکشورایران وآمریکا وسایرنخبگان سیاسی واطلاعاتی بخوبی ازآمران وطراحان پنهان شده درپشت صحنه عملیات آگاهی دارند.

10- درنهایت درزمینه نقش ومسئولیت رهبران ایران دراین طرح نیزاین نکته قابل ذکراست که درزمان حیات آیت الله خمینی معمولا اینگونه طرحها دریک کمیته امنیتی ویژه وزیرنظررییس جمهورمتشکل ازفرمانده سپاه، وزیرامورخارجه، وزیر اطلاعات طراحی ودربرخی ازموارد سفیرایران درکشورمربوطه رابلافاصله درجریان قرارمی دادند تادرمقابل اقدامات واکنشی خود وخانواده اش وسایرکادردیپلماتیک رامصون نگه دارد دردوره رهبری خامنه ای نیزهمین نظام برقراربود بااین تفاوت که خودرهبری سکان هدایت کمیته فوق رابعهده داشت ولی پس ازخرداد 76ولورفتن قتلهای زنجیره ای عملا این حلقه بسته وبسته ترگردید ضمن آنکه تشکیل نیروی قدس وواگذاری آشکارعملیات برونمرزی به آن وروش مدیریتی خامنه که برپایه ارتباط مستقیم بافرماندهان یکانها ازجمله سردارقاسم سلیمانی استواربود عملا نیاز رهبری به مشورت یا استفاده ازسایروزارتخانه ها رادراین قبیل عملیات به صلاح شناخته نمی شد(البته ایشان بعنوان مثال درخصوص فرماندهی موشکی وپروژه ساخت بمب اتمی نیزهمین رویه راداشته ومستقیما باحسن مقدم تهرانی ومحسن فخری زاده کارمی کنند)

لذا برخلاف نظربرخی کارشناسان یا مواضع اتخاذشده درسخنان رییس جمهورآمریکا که احتمال عدم اطلاع رهبران ایران ازچنین عملیاتی راازنظردورنداشته اند نگارنده کاملا معتقدم که رهبری درجریان جزئیات طرح بوده وایشان معمولا در اینگونه طرحهایی که استراتژیک بوده وحتی درمواردی بسیارجزیی وتاکتیکی برای اثبات مدیریت خود دست به جرح وتعدیل هایی نیزدرطرح می زنند تاعملا خودرا درنظرزیردستان صاحب نظردرآن حوزه نشان بدهند.

پایان

Comments