راست ودروغ مصاحبه هیلاری کلینتون باشبکه های فارسی - بخش ششم


ادامه تحزیه وتحلیل مواضع گنجی بدلیل اهمیت آن وبعنوان یک نماد درجنبش مردم ایران

آقای گنجی درخصوص " منطق حصری" همچنین این منطق بیطرفی شما شبیه منطق همان افرادی است که به همین خانم کلینتون اصرارمی کنند مجاهدین راازلیست تروریستها خارج نکنند و وقتی به آنهاگفته می شد که شماباچنین بیانیه هایی زمینه قتل عام این جوانان ایرانی را(جدا ازمساله اختلاف عقیده سیاسی با آنها) بدست نیروهای مالکی وسپاه قدس ووزارت اطلاعات ایران تحت عنوان "مبارزه باتروریزم" فراهم می آورید می گفتند اینها بهم ربطی ندارد واین یک "حصرمنطقی" است که بماتحمیل شده است وموضعگیری ماربطی به آن ندارد!!

لذا بیجهت نیست که دراین خصوص گنجی مجبورمی شود درپاسخ به مقاله انتقادی بیژن حکمت به اینگونه دومین مقاله خود را با12 بند بیرون بدهد که بجای توجیه مطلب آنرا درشرایط بدتری قرارمی دهد.

گنجی دراین مقاله برای دفاع ازخود مجبورمی شود ازهرنظریه ای که ناقض یامخدوش کننده 6 موردقبلی است استفاده کند تا ثابت کند که هرفش درست بوده است سازمان ملل راسازمان دول می نامد، سناریو تروردیپلمات سعودی رابه استناد گری سیک که مواضعش در خصوص ایران معرف همگان است ورداتهام وارده توسط ارباب سیاردرمرحله مقدماتی که تحت عنوان دوکلمه ای Not Guilty عرف است وسابقه حرفه ای سپاه قدس رژیم درترورهای خارج ردمی کند. وی گزارش احمدشهید را علیرغم اینکه خودرا ازفعالین آن نشان می دهد بدلیل امکان سوء استفاده دول غربی ازآن بی اعتبارمی کند ونیافتن سلاح اتمی درعراق وارتباط القاعده باصدام رادروغ تیم جورج بوش می شمرد ونهایتا می گوید بدلیل اینکه دردرقرن بیست ویکم برخلاف قرن بیستم مناقع غرب درحمایت ازرژیم های دیکتاتوری نیست پس دول غربی دریک فرصت طلبی (بزعم نگارنده سطور) سیاست حمایت ازجنبش ها را درپیش گرفته اند

وی با ترورنامیدن عملیات کشتن بن لادن وتعدادی دیگرازسران القاعده با ترورهای جمهوری اسلامی درداخل وخارج ازآنها بعنوان "ترورهای اوباما" و" ترورهای خامنه ای" نام برده مدعی می شود که هبج تفادتی بین این دونیست وی درخصوص رعایت حقوق بشر نیزرفتارانقلابیون .بیابانگردهای لیبی بامعمرقذافی را بعنوان نمونه ای ازرفتاردوگانه غرب وآمریکا تلقی کرده وبدون اشاره به محاکمه چندساله صدام ورهبران بعثی عراق دریک قیاس مع الفارق مدعی اشاعه تروریزم ونقض حقوق بشرتوسط غرب ومدعیان آن می شود!!

وی برجایی دیگربا مقایسه حمایت آمریکا ودول عربی ازرزیمهای دیکتاتوری منطقه چون عربستان وبحرین عملا نظریه قبلی خودمبنی برسیاست حمایت غرب ازجنبش ها رادرقرن 21 نفی می کند ونتیجه می گیرد که آمریکا وغرب بدنبال متشکل کردن اپوزیسیون دولتهای فوق واستفاده ابزاری ازآنها درراستای اهداف خوداست ودراین خصوص نظرات جالب وشنیدنی دارد توگویی مخالفت با هرآنچه غرب می گوید اصل است ودیگرموارد ازجمله بقاء رژیم ورهبرخونخواری چون خامنه ای فرع واین دقیقا ترجمان سیاست جمهوری اسلامی است که درعلم روانشناسی بعنوان یک بیماری شناخته شده است . ملت ایران فراموش نمی کند که هم خمینی وهم خامنه ای می گفتند هروقت غرب ودشمن ازشماتعریف کرد بدانید که کارتان وراهتان اشکال دارد وبااین حربه مخالفان خودراازبین می بردند ولی وقتی همان مراجع ونهادها ازخودآنان تعریف می کردند آن رابه حساب مشروعیت خودمی گذاشتند!!

.گنجی ازیکطرف خودراحامی اتحاد کثرت گرایانه همه مخالفین نشان می دهد که ازمسیرنفی دشنام، تهمت ودروغ گویی می گذرد ولی بلافاصله اپوزیسیون وایرانیان را بدون ذکرمصداق متهم به پیاده نظام آمریکا ودول غربی می کند ومدعی می شود که خواهان نشکیل " جبهه مستقل دموکراسی خواهان ایران" بامحوریت "حقوق بشر" می باشد توگویی اینهمه سالها که تمام فعالین سیاسی برای دفاع ازحقوق بشربه سروروی خودکوفته اند همه درراستای ایفای نقش پیاده نظامی برای غرب وآمریکا بوده است ونه مردم تحت ستم ایران که خودآقای گنجی یکی ازنمونه های آنست.

گنجی نظیردیگرروشنفکران که نسبت شان بااتحاد مثل جن وبسم الله است بجای دفاع ازاتحاد همه گروهها بردوپایه اساسی ایجابی " منشورحقوق بشر" و سلبی" سرنگونی رژیم" فورا وبازهم دریک قیاس مع الفارق به اختلافات واقع شده درسی سال قبل درشورای ملی مقاومت (وابسته به مجاهدین خلق ومتحدان آن) وانشعاب دریکی ازگروههای کوچک سیاسی خارج کشوری اشاره کرده وآنرابعنوان دلیل برعدم وفاق درگروههای سیاسی خارج می شمرد

وی دریک اظهارنظرسفسطه آمیزمی گوید " من به صراحت همیشه گفته ام که مخالف اپوزیسییون سازی توسط دولت آمریکا ودول غربی هستم " وادامه می دهد " صد در صد مخالف تبدیل ایرانیان مخالف به "پیاده نظام" پروژه های آمریکایی و دول غربی هستم" توگویی طی سه دهه اصلا مخالف واپوزیسیونی نبوده است وهمه گروههای سیاسی مخالف عاشق چشم وآبروی رژیم وخامنه ای بوده اند وحالا آمریکا ودول غربی آمده اند که با " پول پاشی" که تنهاروش خامنه ای واحمدی نژاد است موافقین رژیم راتبدیل به مخالف وپیاده نظام بکنند!! گنجی وامثالهم متوجه نیستند که مشکل عمده ایرانی ها اینست که همه ژنرال هستند واصلا کسی درجه کمترازسرتیپی را قبول نمی کند قبول بقول آمریکاییها Too many Chief, Not enough Indian همین تفکرات خود خواهانه دربسیاری ازماایرانی ها مدعی روشنفکری است که طی سه دهه نگذاشته است اپوزیسیون شکل بگیرد ورژیم باچهارتا دایناسورامصال جنتی، مهدوی کنی، یزدی و خزعلی 75 میلیون مردم متمدن پارسی راتحت انقیادخوددرآورده است.

ازوجه دیگر آیا متهم کردن تلویحی مبارزین راه آزادی وفعالین حقوق بشربه پیاده نظام دولتهای آمریکایی واروپایی که سی سال است بار مبارزه با رژیم ایران را به دوش می کشند ودرتبعید نیزدرلیست سیاه اروپا وآمریکا بوده اند وحتی یک دلار نیزازدول غربی نگرفته اند (برخلاف برخی ازنورسیده ها که با48 ساعت بازداشت فعال سیاسی شده اند وبه استخدام نهادهای دلتی وغیردولتی آمریکا واروپادرآمده اند) وسهم آنها ازمبارزه نیزتنها زندان وشکنجه ، توقیف اموال وممنوع الحروجی وتبدیل به گوشت دم توپ رزیم مالکی بوده است دشنام وتهمت ودروغگویی نیست؟

درهمین راستا گنجی می گیوید " گمان می کنید که اگردولت آمریکا یا دول غربی به ایران حمله ی نظامی کنندوگروهی از ایرانیان به عنوان پیاده نظام آنان(همچون لیبی) وارد عمل شوند موسوی وکروبی ورهنورد وتاج زاده وامین زاده وزیدآبادی وسحرخیزومومنی و نسرین ستوده وباستانی وامویی وشعله سعدی و بقیه ی زندانیان سیاسی چه موضعی خواهندگرفت؟ وبازبا قیاسی مع الفارق باحمله به مجاهدین خلق که ازرسوبات باقی مانده درافکاروی ازدوران عضویت درسپاه پاسداران است ادامه می دهد:

" تجربه ی همکاری سازمان مجاهدین خلق با رژیم صدام حسین درمقابل ماست.ولع قدرت که نبایدچشم آدمی را کورو گوشش را ناشنوا کند."

اولا: همانطوریکه گفته شد ایرانی جماعت اگرپستان مادرش رانظیرعوامل رژیم گازنگرفته باشد " پیاده نظام" نمی شود ثانیا: چرا تاسخن ازحمایت غرب ازمخالفان رژیم می شود فورا یاد لیبی می افتید چرایاد تونس ومصرنمی افتید یاسوریه وثالثا باآزادی ایران مگرقراراست دوبارهمقامات رژیم که از22 خرداد 88 درجنگ قدرت بازنده شده اند کشوررااداره کنند که رضایت یاعدم رضایت آنهاشرط باشد اگر چنین فرضی درست بود که هرکس چهارروززندان رفت پس بیگناه است که پس ازانقلاب باید امیرعباس هویدا نخست وزیروتیمسار نصیری وزیراطلاعات می شدند چون شاه آنهارازندان کرده بود

آقای گنجی علیرغم احترامی که بعنوان هم بند وهمفکردربرخی موارد برایش قاول هستم راه را اشتباه می رود ودچارتوهم است درفردای ایران آزاد تک تک کسانی که دررژیم مسئولیت داشته (ازجمله نگارنده) باید پاسخگوی اعمال خودباشند اگرکارنامه آنها انشاالله مملو از خدمت باشد که ایران آزاد ازخدمات وتخصص آنها بهره مند خواهد شد واگرخطاکاربوده ودرمسئولیت خود با ظلم وستم موجبات تحکیم رژیم رافراهم آورده باشد که باید مچازات آنرا تحمل کند داستان " ببخش وفراموش کن" هم مال کشورهای توسعه یافته نظیرآفریقای چنوبی است ونه کشورهای خاورمیانه ای که تبهکارانی چون معمرقذافی، بشاراسد وعلی خامنه ای برآنان حکم می رانند البته درایران آزاد چنانچه افرادی سابقه تحکیم نظام جبارراداشته ولی بعدا به صفوف مردم پیوسته باشند ازتخفیف درمجازات وعفوهای موردی بسته به میزان اعمال خوب وبد آنان بهره مندخواهندشد وبنظرمی رسد بخش عمده ای ازمقامات سیاسی زندانی درزمره این گروه باشند


آقای گنجی نباید بابزرگنمایی تعدادی اززندانیان جنبش سبز یاکسانیکه بدون ارتباط باآن بناحق دستگیرشده اند درصدد آلترناتیوسازی برای رژیم بربیاید وبالاخص اینکه سایرگروههای ومخالفان سیاسی درخارج ازکشور را " مخالفان متعارضی" قلمداد کند که قراراست " توسط آمریکا وهمراه با وعده ووعید وپول" گردهم بیایند

معارضان ومبارزان حقیقی به شهادت تمام مخالفین ودولتها واسناد نه تنها ازهیچ دولت خارجی کمک مالی نگرفته اند بلکه تمام سرمایه خودراجهت حفظ خودازشردول غربی باخته اند واتفاقا کسانی ازاین پولهای غربی وبالاخص آمریکا بهره مندشده اند که طرفدارسیاست مماشات با رژیم بوده اند مخافان معارض که ازنظررژیم طرفداران مجاهدین خلق، انجمن پادشاهی ایران واحزاب کردی شناخته شده می باشند کسانی هستند که بعضا علیرغم برخورداری ازتضاد آنتاگونیستی باهم سابقه چند دهه مبارزه ودربدری وتبعید رابادورژیم خونخوار شاه وخمینی تحمل کرده وشهدای اعدامی پس ازانتخابات رابرخلاف اصلاح طلبان وطرفداران جنبش سبزتشکیل می دهند.

آقای گنجی درپایان مقاله خود نظیربنی صدرواردشیرامیرارجمند ودیگرانی که متوهمانه خودرانماینده ایرانیان می دانند خطاب به همان " پیاده نظام آمریکا" و "مخالفان معارض که ازآمریکا پول می گیرند تاجمع بشوند" می گوید: " می دانم که شما به مبارزات مستقل ایرانیان می اندیشید. می دانم که شما با پول گرفتن ازدول خارجی مخالف هستید. می دانم که شما مخالف حمله ی نظامی به ایران هستید. می دانم که شما مخالف تحریم های اقتصادی فلج کننده هستید.می دانم که من وشما ودیگران برسراین مسأله توافق کامل داریم که اول باید ایرانی وجود داشته باشد تا آن کشورصاحب نظامی دموکراتیک وملتزم به حقوق بشرشود. پس حقوق بشرودموکراسی را پاس بداریم و در دفاع ازاین آرمان ها دومعیاری نباشیم."

وما می گوییم آقای گنجی خیلی ممنون که مارا ازپیاده نظامی ومزدوری برای آمریکا به مبارزان مستقل ارتقاء دادید ولی ملت ایران صلاح خودرادرمواجه باررژیم بهترمی دانند. طبیعی است که اگررفتاررژیم بامردم نظیربن علی ومبارک باشد مردم هم همان رفتاررا با رهبران خواهندداشت واگرمثل قذافی واسد باشد که مخالفان راموش ومیکروب می خواندند سرنوشتی نظیرقذافی واسدراخواهند داشت والبته آنچه که درحافظه ملت ثبت است رهبرایران مخالفین رامیکروبهای سیاسی واجتماعی نامید وسایرمقامات نیزآنهاراخس وخاشاک وگوساله وبزغاله نامیدند وتوخود "حدیت مفصل بخوان ازاین مجمل"

برادرگنجی! خیلی چیزهای بداست که خوبست نوع بشربه آن تن درندهد ولی بدترین کاراین است که ما "بدتروبدترین" رارها کرده "بد" رابچسبیم مهندس موسوی دراین رابطه حرف زیبایی دارد وانتخاب خود درمقابل احمدی نژاد توسط مردم را " انتخاب بدی درمقابل بدتر" می نامید ایکاش رهبران رژیم سرعقل می آمدند واستغاثه های خانم کلینتون را برای سازش می پذیرفتند وملت ماهم قادربه انتخاب بین " خوب وبد" بود ولی اکنون که ظاهرا ملت مخیربه انتخاب بین " بد وبدتریا بین بدتروبدترین" است امیدوارم ماهم دراین برهه قادرباشیم بد را ازبدتروبدترین تشخیص بدهیم وکشورخودرا دراثریک اشتباه روشنفکرانه به باد فناندهیم

Comments