روشنفکران وابسته ونقش آنها درتحکیم رژیم ملاها برایران-بخش اول


چندی قبل بدنبال اوج گیری احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران وپیدایش دوگروه عمده درروشنفکران خارج نشین که گروه اول حمله خارجی را مضربه حال ایران وایرانیان می داند ودیگری خطرحاکمیت ملایان رابرهرخطری اولی ترمی داند آقای حمید دهباشی که بدلیل برخی ازموضعگیریهای ضدونقیضش معرف جامعه روشنفکری ایران است اخیرامطلبی تحت عنوان " ستون پنجم پسامدرن" وبه سفارش کانال تلویزیونی الجزیره نوشته است که بدلیل مغلطه ولفاظی های مرسوم درنوشته های وی لازم است موردبازشکافی قرارگیرد اما قبل ازپرداختن به آن مایلم یک مقدمه رابه عرض مخاطبین خودبرسانم


پنج سال قبل روزی محسن سازگارا ازمن درموردعلی اکبرجوانفکرمشاوروقت احمدی نژاد درامورایرانیان خارج ازکشور وسابقه وی دربخش اطلاعاتی کشورپرسید ووقتی علت آنراازوی پرسیدم میگفت این فرد با برخی ازروشنفکران چپ ایرانی دراروپا (ازجمله مهدی خانباباتهرانی) تماس گرفته وازآنهاخواسته است که اکنون که دولت جدید ایران درمبارزه با امپریالیزم درمسیرجدی تری قرارگرفته وهمچنین پروژه ملی دستیابی به انرژی اتمی را بابرداشتن پلمپهای بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی شدت بخشیده است دست خودرابرای اتحادبانیروهای چپ وملی درازمی کندو......


بوی گفتم این ادعا ودرخواست ازجنس همان دروغهای خمینی درقبل وبعد ازانقلاب درپاریس وتهران است زیرا:

اولا که تیم احمدی نژآد (خامنه ای) هیچگاه معتقد به مبارزه باامپریالیزم نبوده است ودرزمانی که داشنجویان مسلمان پیروخط امام سفارت آمریکا راآشغال می کردند آنهابدنبال تصرف سفارت شوروی رفتند وانقلاب فرهنگی

ثانیا ازکی تابحال رهبران ایران وجلادانی که تمام گروههای سیاسی راباانگ کفروالحاد ونفاق وملی مذهبی ووابسته به شرق وغرب قلع وقمع کرده اند بفکرمفیدبودن این عناصردرمبارزه با امپریالیزم ودفاع ازملی گرایی افتاده اند؟ آنهاحتی تحمل نام دکترمصدق بریک خیابان تهران وبرگزاری سالمرگ وی راباوجود گذشت چهل سال ازآن هم نداشته اند و...


البته ظاهرااین نیروهاروی خوشی به طرح فریبکارانه دولت احمدی نژادنشان نداده ولی ظاهرا سازمانی تحت عنوان "ایرانیان خارج ازکشور" دردفترریاست جمهوری ایجادشده وباکارگردانی اسفندیاررحیم مشایی وحمیدبقایی این طرح راتاآنجاپیش بردند که باگروههای نظیرنایاک ودلالانی چون هوشنگ امیراحمدی پیوند خوردند وپای چاسوسانی چون ریچاردفرای ازسیا تحت عنوان دفاع از"مکتب ایرانی" به کشوربازشد وبا نمایشی ازآوردن "منشورکوروش" ارانگلیس وانداختن چفیه آقا برگردن "کوروش دروغین" درصدد جذب باصطلاح قشرخاکستری جامعه برآمدند دارودسته احمدی نژاددراین راه صدههامیلیون دلاربرای عوامل خود درخارج ازمحل بودجه 5/1 میلیاردلاری امورفرهنگی هزینه کرده بطوریکه یکی ازاتهامات "گروه انحرافی" صرف همین هزینه ها برای دفاع ازمکتب ایرانی بجای مکتب اسلام وبدون تضمین بازگشت سرمایه می باشد. کیس خانم پریوش سطوتی همسرشادروان دکترحسین قاطمی وساکن انگلیس نیزنمونه ای ازاین فعالیتهای اطلاعاتی رژیم ودارودسته احمدی نژادبود


گروههای تطمیع شده فوق همگی تحت تشکل های گوناگون "صلح طلبی وضدجنگ"، "طرفداری ازمذاکره وتعامل بین دولتهای ایران وآمریکا"، "مخالفت باتحریم ایران"، "مخالفت باخارج کردن مجاهدین ازلیست سیاه وزارت خارجه آمریکا" و...عملا سیاستهای راهبردی ایران رادنبال می کردند ودراین راه نیزدربزنگاههای چندی ارتباط آنهابادولت ایران لومی رفت که نمونه های آن ماجرای دعوای حسن داعی الاسلام وتریتاپارسی ولورفتن بسیاری ازلابی های رژیم درپی دستیابی به اسناد سازمان نایاک ومتحدان آن بود والیته برخی موارددیگرنیزدرلورفتن فعالیت "گروه انحرافی" درایران وانتشارجسته وگریخته اسناد ارتباط برخی ازفعالین باصطلاح سیاسی خارج با عوامل رژیم درداخل کشورنیزقابل توجه بود.


لذا باتوجه به تحرکات فوق جامعه نحبه ایران حق دارد به هرگونه موضعگیری درراستای اهداف راهبری رژیم بادیده شک وتردید نگریسته ودرپی کشف حقایق نهفته درپشت صحنه این موضعگیریهای مشکوک باشد بالاخص افرادی معلوم وملون الحال نظیرحمیددباشی که همواره نوشته هایش ازجمله همین مطلب "ستون پنجم پسامدرن" وی سرشارازتناقض بوده است


حمیددباشی مقاله خودراباتعریفی تاریخی ومبتنی برخیانت ازستون پنجم آغازمی کند وسپس "مداخله بشردوستانه" راکه یک ترم حقوقی درادبیات سیاسی وروابط بین الملل است بعنوان وجهی جدید ازآن ومربوط به دوران پسامدرن می نامد وی سپس دریک قیاس مع الفارق حمله ناتوبه لیبی راکه بادرخواست کمک انقلابیون آن کشورازسازمان ملل صورت گرفت با امکان حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی که باتوجه به تهدید اسرائیل توسط ایران می تواند مبتنی برترم حقوقی " دفاع مشروع" باشد دریک سطح قرارداده ودرکمال بیسوادی آنهارا "مداخله بشردوستانه" خوانده است وخود حدیث مفصل بخوانید ازاین مجمل!!


وی سپس درحالیکه خوددربخش های پایانی مطلب خودمدعی شده است که طرفداردستیابی ایران به بمب اتمی نیست ولی دیگرانی راکه اقدام به نوشتن بیانیه مشابهی درمحکومیت تلاش دولت ایران دراین خصوص که زمینه حمله به ایران را فراهم می آورد بعنوان ستون پنجم وجنگ طلبان محکوم کرده است وی می گوید:


" سه حادثه‌ی متوالی وپرغوغا، يعنی حمله‌ی نظامی ناتو به ليبی که منجر به سقوط قذافی شد، جنگ‌طلبی وستيزه‌جويی تازه‌ی اسراييل دربرابرجمهوری اسلامی ایران، وچرخشی که آمريکا واسراييل به گزارش آژانس بين‌المللی انرژی اتمی درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ايران دادند، کنارهم واقع شده‌اند تا اسباب برآمدن اين وضعيت تازه‌ی «ستون پنجم پسامدرن» شوند که اکنون مدام چشمک می‌زند ودلبری می‌کند تا آمريکا واسراييل را تحريک وتشویق به حمله به ايران کند.


بعبارتی دیگر، دراین تحلیل اثری ازماجراجویی های ششگانه ایران درزمینه اتمی نمی بینید توگویی جمهوری اسلامی یک توریست بیگناه درسواحل هاوایی یا جزایربالی اندونزی است که درکمال بی خبری درحال گذراندن اوقات فراعت خوداست وآمریکا واسرائیل بعنوان شرورهایی تبهکارقصدحمله به این موجودنازنین رادارند


دباشی سپس درادامه مقاله بزعم خود این ستون پنجم های پسامدرن راکسانی تعریف می کندباخلط مفاهیم درحال "شل کردن پیچهای استوارومحکم برخی مفاهیم کلیدی می باشند وبعنوان نمونه به "حمله نظامی" اشاره می کند که تحت عنوان "مداخله بشردوستانه" رنگ ولعاب داده شده وبرهمین اساس "بیانیه ضدجنگ" 136 تن ازروشنفکران رانیز"هموارکننده جنگ" تلقی کرده درمورد آنان می گوید:


" لفاظی وسخن‌پردازی آن‌ها، گفتاردوگانه‌شان، ومعیارهای دوگانه داشتن‌شان، البته ازنگاه خوانندگان دقیق وحساسی که موبه مومواضع‌شان را می‌شکافند وریاکاری‌شان را افشا می‌کنند، دورنمی‌ماند


وی یکی دیگرازوجوه کلیدی خلط مفاهیم ازسوی روشنفکران یاهمان ستون پنجم پسامدرن موردنظرخود را گفتمانی ازسوی آنان می داند که علیرغم اینکه برخی ازآنان ازاستالینیست های ستیزه جو بوده اما اکنون "امپریالیزم" رانفی کرده وآنرایک "گفتمان کهنه"(احتمالا مربوط به دوران جنگ سردوقبل ازفروپاشی شوروی) می دانند که توسط "چپ گرایان عقب مانده وبی هیچ فایده وخاصیتی همچنان به بازتولید آن می پردازند"


ادامه دارد

Comments