دلقکی بنام سید محمدخاتمی – بخش دوم


درمقدمه بخش قبلی یادم رفت که توضیح بدهم که هدفم ازتهیه گزارش "هرنه روزیک بحران" برای خاتمی این بود که وی را متوجه این امربکنم که مخالفان اصلاحات هرروزبرای جنبش مردم وایشان یک بحران دست می کنند تاوی واصلاحات به واکنش افتاده ونتوانند از موضع کنش به برنامه ریزی تهاجمی جهت پیشبرد اهداف خود برسد ولی وی بجای دیدن نیمه پرلیوان، نیمه خالی لیوان راگرفته وبرای توجیه بیعرضگی خود واینکه " نمی گذارند کارکنم " استفاده کرد.درواقع گزارش فوق عملا بجای اینکه به ابزاری جهت بازدارندگی خامنه ای ازبحران سازی درمقابل جنبش اصلاحات گردد بابرخوردهای ذلیلانه ومظلوم نمایانه خاتمی تبدیل به گزارش موفقیت خامنه ای دربی اثرکردن جنبش اصلاحات گردید واینکه دنباله مطلب


خاتمی درخصوص اتهام نقض حقوق بشرکه دیگربرای جهانیان اظهرمن الشمس است آنرازیرسبیلی درمی کند ومی گوید:


"مساله دیگرهم اینکه همیشه ایران متهم بوده به نقض حقوق بشرومتاسفانه درداخل ‏هم کارهایی می کنیم که لااقل این امرتوجیه پذیرمی شود. ولی امروزنماینده ‏سازمان ملل آمده وگزارش داده به آنجا این خطری است که دارد مملکت را تهدید ‏می کند. "


وی سپس دقیقا با همان ادبیات خامنه ای وکودتاچیان ازیکطرف مزورانه تحرکات سیاسی ونظامی رهبران اسرائیل رابرعلیه ایران بلوف و جنگ روانی می خواند وازسوی دیگراذعان می دارد که دشمنان دارند افکارعمومی رابرای حمله به ایران آماده می کنند یعنی دقیقا همان روشی که درسال 59 منجربه جنگ شد وبعد هم ادعاکردند که توسط صدام غافلگیرشده اند به گفته وی درزیرتوجه کنید:


"حرف هایی که فرماندهان ومسئولان اسرائیل می زنند وبعضی غربی ها ‏هم حرف های تند می زنند. البته به نظرم خیلی ازآنهاجنگ روانی وبلوف هست ‏ولی درعین حال دارند افکارعمومی را آماده می کنند که اگریک روزی خدایی نکرده ‏بخواهند یک کاری بکنند این افکارعمومی آماده باشند.‏"


این موضع گیری خاتمی رامقایسه کنید با سخنان دوسال قبل مهندس موسوی که هنوزظاهراهیچگونه اثری ازجنگ به چشم نمی خورده است تاتفاوت یک مدیراجرایی با یک دلقک را ببینید موسوی می گفت:


" آنها(حاکمیت) همچنان به دنبال پوشاندن وپنهان کردن بحران‌های موجود با بحران‌های بزرگتروتوسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناک‌ترند، تاجاییکه پس ازایجاد این همه پیچیدگی درفضای کشوراینک بی‌توجه به عواقب سنگین رفتارهای خود با بهانه جویی‌های واهی زمزمه‌هایی خطرناک سرمی‌دهند"


خاتمی دربخشی دیگرازسخنان خود سپس دست به عملیات انتحاری زده مدعی می شود که درصورت دخالت جامعه بین المللی درایران اصلاح طلبان حکومتی درکنارکودتاچیان با آنهامقابله خواهند کرد وکسی نیست به وی بگوید اتفاقا به قول حسین شریعتمداری خداسایه اسرائیل وآمریکا وجامعه بین الملل را ازسرملت ایران کم نکند تا شاید درسایه تهاجم آنهابتوانیم ثابت کنیم که هیچ تفاوتی بین کودتاچیان واصلاح طلبان حکومتی نیست وتنهااختلاف آنها فقط برسرقدرت وشراکت با باند مافیایی حاکم ونه منافع وحق حاکمیت مردم است.

تصوراینکه جوانانی که درخیابانهای تهران موردهجوم وحشیانه امثال سردارنقدی والله کرم ها قرارگرفته، درکهریزک به آنها براساس دستورقاضی مرتضوی ها تجاوزشده وتا سرحد مرگ شکنجه شده، درخیابانها نیزتوسط سرداررادان ها به خاک وخون کشیده شده اند اینک درکنارهمان جانیان به دفاع ازکشوربرخیزند خیال خام وعبثی است که ازیک ذهن علیل برمی آید واین رویا نه تنهاهیچگاه تحقق نخواهدیافت بلکه به اعتقاد خیلی ها باشروع حمله نیروهای بین المللی به مراکزامنیتی واطلاعاتی شاهد پیوستن صدهها سردارجنگ دیده سپاه وفرزندان آنهابه مردم خواهیم بود تاحق جنایتکاران حاکم راکف دستشان بگذارند یعنی همان فرماندهانی ازجنس باکریها، همت ها، بروجردی ها وکریمی ها که اکنون فساد رهبران وخیانتهای همکاران خودرامی بینند وخون دل می خورند وخون می گریند(فایل صوتی محمد نوری زاد راخطاب به سرداران گوش دهید که تازه آن گفته های همدست تواب شریعتمداری کیهان است وخودحدیث مفصل بخوان ازاین مجمل)


خاتمی درجایی دیگربااتحاذ سیاست "یکی به میخ، یکی به نعل" ابتدا اوباما رییس جمهورآمریکا رامورد نصیحت قرارمی دهد که درخصوص ایده حمله به ایران بدام جنگ طلبان نیافتد وبعد بجای نام بردن ازخامنه ای وحاکمیت فعلی بعنوان طرف مقابل بقول خودش عقلای قم !! (همان دایناسورهای حوزه علمیه) راخطاب قرارمی دهد ازآنها می خواهد جلوی جنگ طلبان داخلی رابگیرند ونهایتا دنبال گرفتن ماهی ازآب گل آلود وبحران پیش آمده برای شرکت اصلاح طلبان حکومتی ردصلاحیت شده درانتخابات افتاده وتضمین امنیت کشورورفع خطرات را بعنوان دستاوردآن ذکرمی کند وی می گوید:


"متأسفانه هم درآمریکاوهم درایران کسانی هستند که بدشان نمی آید قضیه ‏به خشونت گرائیده بشود ومساله حادتربشود امیدوارم آقای اوباما تحت تاثیرآنها ‏قرارنگیردوازراه وروش آقای بوش درس بگیرد ودرایران هم کسانیکه نانشان دربحران وخشونت وتنش است وممکن است ازحاد شدن قضیه بدشان نیاید،عقلای ‏قم باید جلوی این رابگیرند، ولی آنچه مسلم است فرصت انتخابات فرصت ‏مناسبی است تاجلوی بسیاری ازاین توطئه ها گرفته شود وفضای آزاد و مناسب ‏با حضورهمه جریان ها می تواند بسیاری ازخطرات را رفع کند.‏"


وی درهمان چارچوب توهم آمیزخود وعلیرغم اینکه به سازماندهی چندماهه کودتاچیان برای برگزاری انتخاباتی یکطرفه دراسفندماه آگاهی دارد خودرانماینده خودخوانده مردم ایران وخانواده شهدای جنبش دانسته مدعی می شود که درصورت تغییرچند پارامترنظیرآزادی زندانیان وبازکردن فضا مردم خوب ایران ازرنجهایی که برآنهاگذشته است می گذرند (جنایتکاران عفومی شوند) ولی درصورت عدم تحقق این امرمردم درانتخابات شرکت نخواهند کرد حتی اگربزرگان وافراد موثرهم بگویند بعبارت ساده ترایشان می گوید تمام مشکلات مملکت که آنرابه مرزنابودی کشانده است باآزادی چهارتازندانی وتایید صلاحیت چندنماینده اصلاح طلب یکشبه حل شده وجلوی حمله نیروهای بین المللی به کشورگرفته می شود واین برداشت چیزی نیست جزاینکه بگوییم "خود گویی وخودخندی، به به چه هنرمندی!!"


وی دراین خصوص بازهم بطورمسخره آمیزی ادای گاندی وماندلا رادرآورده می گوید:


" بیایید به آینده نگاه کنیم هرکس درگذشته احساس می کند به اوستمی شده بگوید ‏گذشتم. البته به شرط این که آینده روشن وآزادی برای همه تضمین شود"


وادامه می دهد:


" زندانیان آزاد شوند فضا بازشود البته که همه با رغبت درانتخابات شرکت می کنند ‏انتخابات با شکوه این چنینی بزرگ ترین تضمین کننده امنیت کشوراست زیرا امروزخطرات بزرگی ماراتهدید می کند.‏"


وی دربخشی دیگرازسخنان خود درمورد جنبش های آزادیخواهانه درمنطقه ونیزسابقه بیش ازیکصدساله ایرانیان برای کسب آزادی وحقوق حقه خود آشکارا جنبش های اصلاح طلبانه وبالاخص سرنوشت انقلاب ایران راموردتحریف قرارداده چنین می گوید:


"خواستی که مردم وبخصوص جوانان ما ازیکصد وپنجاه سال گذشته داشتند و‏امروزداریم می بینیم که چگونه فوران می کند درمنطقه ما درتونس؛ درمصر، یمن‏ ،سوریه، ولیبی وبحرین و … البته این ملت ها باید توجه داشته باشند که ‏حرکتشان انحراف پیدانکند یعنی خواستشان مورد توجه باشد.‏"


ومی افزاید:


مردم ما درمشروطیت همین را می خواستند، ولی کودتای رضاخانی آن را به تعویق ‏انداخت یا بعد ازشهریور۲۰ بازهمین مسیرادامه یافت که با کودتای ۲۸مردادسرکوب شد. درانقلاب اسلامی هم مردم همین را می خواستند.چرا امام فقط جمهوری اسلامی را مطرح کردند نه خلافت وامارت اسلامی!؟ این خواست مردم واقتضای زمان بود که مورد توجه قرارگرفت ونیزنشان دهنده ظرفیت اسلام برای ‏تأمین خواست های واقعی مردم درعصرهای مختلف است.‏


آقای خاتمی ظاهرافراموش کرده است که اولا ازمشروطیت یکصدسال می گذرد ونه یکصدوپنجاه سال!! ثانیا این برای هررهبرسیاسی ایرانی باید شرم آورباشد که شعارهای مردم ما پس ازیک قرن هنوزدقیقاهمان شعارهای انقلاب مشروطیت است یعنی حاکمیت قانون، لزوم تفکیک قوا واستقلال نهادهای قضایی وقانوگذاری ازبخش اجرایی، آزادی بیان، احزاب ونشریات ونیزآزادی زندانیان سیاسی ثالثا: خیزش مردم منطقه با خیزش یکصدسال پیش مردم ایران باید سنجیده شود نه اینکه جنبشهای مردم ایران رادرحد کشورهای که هرگزروی انقلاب وآزادی راندیده اند ودیکتاتوریهای 50-40 ساله برآنها حاکم بوده است مقایسه کنیم بالاخره خیرسرمان ما اززمان مشروطیت که کشورمان ششمین قانون اساسی دنیا راداشت وقانون مدنی وآیین دادرسی مان براساس نظام قانون گذاری بلژیک وفرانسه نوشته می شد یک قدم ازکشورهای عرب منطقه باید جلوباشیم حداقل اینکه تاکنون هرده بیست سال یک انقلاب، جنبش، قیام، خیزش وشورشی داشته ایم که البته آنهم هربارمثل هم اکنون باتبانی بین شاه ها وشیخ ها سرکوب شده است.رابعا: چرا ازشکست مشروطیت ودولت ملی مصدق براحتی سخن می گویید ولی وقتی به نقطه شکست انقلاب اسلامی می رسید نظیرگزارش احمد شهید ونقض حقوق بشرازروی آن گذرکرده فیلتان یاد دوران طلایی امام راحل می کند وباگذشت 34 سال ازناکامی انقلاب مدعی می شوید که " ظرفیت اسلام برای تامین خواستهای واقعی مردم دراعصارمحتلف است" .آیا دروغی به این بزرگی راحتی خودتان قبول دارید که آنرابرزبان جاری می کنید؟!

ادامه دارد


Comments