اکبرگنجی ونظریه پردازی هایش – بخش دوم

مهمترین ودرواقع متن مقاله گنجی همانطورکه ازعنوان آن پیداست به چالش کشیدن موضوع "دخالت بشردوستانه" بطورعام وسپس تعمیم مدل لیبی به ایران است وی دراین بحث مداخله بشردوستانه رامصادف باحمله گسترده وویرانگربه کلیه زیرساختها وهمراه با کشته شدن صدهاهزارتن دانسته که نبازبه گروههای سیاسی ودخالت آگاهانه آنان بعنوان ستون پنجم وجاسوسان نیروی مهاجم دارد ودراین رابطه سازمان مجاهدین خلق رابعنوان مهمترین مصداق تعریف خودمعرفی می کند وی سپس نیازبه اپوزیسیون سازی درخارج، خیانت به وطن رانیزازویژگیهای چنین امری دانسته وسپس نتیجه می گیرد که باید همگان درمقابل دخالت بشردوستانه درایران قدعلم کنند. باهم به دلایل مضحک ارائه شده ازسوی وی که مصداق مثل معروف "خود گویی وخود خندی، به به چه هنرمندی" است می پردازیم

وی می گوید:

" برخی مدافع این نظریه اند که اگرروزی درایران جنبش اجتماعی وسیعی وجود داشت ورژیم بی رحمانه مردم را سرکوب کرد، دخالت بشردوستانه مجازاست. اینان (البته) مدعی نیستند که اینک ایران درچنین وضعیتی قراردارد، بلکه می گویند اگرروزی چنان وضعیتی پیش آمد، دخالت بشردوستانه مجازاست. توجه به این نکته ضروری است که دراینجا مراد از دخالت بشردوستانه اعمالی چون اعمال مادر ترزا یا خانه سازی جیمی کارتردرآفریقا برای محرومان نیست، بلکه مراد تهاجم نظامی به ایران مشابه لیبی است.پس دخالت بشردوستانه نیزمعنایی جزتهاجم نظامی و بمباران ایران ندارد. فرشتگان ومادرترزاها مأموردخالت بشر دوستانه دراین معنا نیستند، بلکه ارتش آمریکا ودولت های متحدش کشوری را تحت عنوان دخالت بشردوستانه بمباران خواهند کرد. اگر دخالت بشر دوستانه معنای دیگری جز دخالت نظامی دارد یا مدنظراست، تبیین آن با مدافعانش می باشد. اتهام زنی روشنگرمعنای مدعا نیست.

بعبارتی بحثی تحت عنوان "دخالت بشردوستانه درایران" که هنوزشرایط وویژگیهای آن ازسوی همان اپوزیسیون و گروههای سیاسی بظاهرطرفدار(ببخشید ستون پنجم آمریکا واسرائیل) مصداق پیدانکرده ودرهیچ بخش ازبیانیه 157 روشنفکربه آن اشاره نشده است بدروغ مورداستناد گنجی وهمفکرانش قرارگرفته وتلاشهای ضدجنگ این فعالین سیاسی (که اشغال سفارت انگلیس توسط عوامل همراه خامنه ای وتهدید به حمله به ترکیه و پایکوبی برای شروع حمله برای محواسرائیل توسط فرماندهان ارشد سپاه تنها گوشه هایی ازآن درهفته اخیربوده است ) به زمینه سازی جهت حمله نظامی به ایران تعبیرواین وطن پرستان واقعی را بجای رژیم جنگ طلب موردهدف قرارمی دهد.

نگارنده بعید می داند که گنجی ومخاطبین موافق ومخالفش که همگی ازنخبگان جامعه ایرانی می باشند معنی " دخالت بشردوستانه" رابالاخص باتوجه به تعاریف حقوقی آن وکاربرد هایش دریوگسلاوی، سودان، لیبی واحتمالا بزودی درسوریه ندانند و نیازبه آن باشد که آنرابافعالیتهای مادرترزا مقایسه کنند امروزحتی یک کودک 5 ساله هم می داند وقتی که هزاران انسان بی پناه دراندک مدتی توسط دولت یا گروهی درمعرض پاکسازی نژادی قرارمی گیرند دخالت بشردوستانه معنی پیدامی کند وآنراباکمکهای بشردوستانه اشتباه نمی گیرد نگاهی به جنایات صربها دربالکان، سران وطرفداران قبیله ای معمرقذافی درلیبی، وابستگان علوی رژیم اسدها درسوریه ونسل کشی قبایلی چون هوتودرکشورآفریقایی روندا که بافیلم معروف "هتل رواند" جهانیان راباناکارآیی برخی ازنیروهای پاسدارصلح سازمان ملل وعمق جنایات جنون آمیزآنهاآشنا کرده است ضرورت استفاده ازنیروهای قوی تری رابرای توقف نسل کشی وجنایات سازمان یافته اجتناب ناپدیرکرده است

اکبرگنجی دربخش دیگری ازمقاله خود با عنوان "لیبیاییزه کردن آگاهانه ایران" اعتقادبه جنگ مسلحانه ( بخوانید دفاع ) درمقابل رژیم، کشتن (عوامل رژیم) وکشته شدن (بخوانید شهادت) درراه خود وجاسوسی ازطریق دادن اسرارنظامی کشور( بخوانید اهداف استراتژیک رژیم جهت سرکوب مردم ونابودی مخالفان سیاسی واپوزیسیون صلح طلب وقانونی) وحاضربودن برای پرداختن هزینه جهت سرنگونی رژیم را ازویژگیهای گروههای سیاسی (ونه فعال سیاسی انفرادی) معطوف به "دخالت بشردوستانه برشمرده اند ومجاهدین خلق رابعنوان مهمترین مصداق گروه سیاسی موردنظرخودیااپوزیسیون قلمداد می کند وسپس این سوال رامطرح می کند که :

" چند سازمان دیگراپوزیسیون دراین موقعیت قراردارند؟ به تعبیردیگر، گروه های سیاسی اپوزیسیون حتی اگرموافق لیبیائیزه کردن ایران باشند،آیا حاضرند اسلحه دست گرفته ودرجنگ شرکت نمایند؟ فرض کنیم برخی گروه هاحاضر باشند، پرسش این است: آیا نیرویی دارند که بجنگد؟ "

درپاسخ به گنجی باید گفت اولا اینکه مابیاییم یک سازمانی راکه بیشترین تنش رابادولت آمریکاطی 15 سال گذشته داشته است بعنوان مهمترین مصداق خود معرفی کنیم اوج بی سلیقه گی است نقل است که شاگردی ازمعلمش پرسید آقا این روسها چراهمه درآخراسم فامیلشان "اف" دارد ووقتی معلم ازوی خواست چنداسم روسی رابعنوان نمونه موردنظرخود نام ببرد گفت "لنین، استالین، تروتسکی" وحالاداستان مثل های گنجی است

ثانیا: اینکه سروته یک پدیده تاریخی نظیر" عملکرد مجاهدین خلق رادرمقابل رژیم تابن دندان مسلح وبغایت جنایتکاروجنگ طلب درچندجمله مبهم وکلی آنهم باسابقه 34 ساله مغزشویی درخصوص مهمترین گروه مخالف آن هم بیاوریم صرفا ازیک مغزعلیل یا کودن برمی آید گنجی وهمگان می دانند که مجاهدین خلق گروهی بودند که تمام سران فعلی رژیم به سمپاتی وپادویی برای آنان افتخارمی کردند ودربرخی موارد حتی به دروغ برای کسب وجه خودراطرفدارآنهاجلوه می دادند جملات معروف آیت الله طالقاتی ابوذرزمان وآیت الله منتظری دومین وسومین شخصیت انقلاب پس ازآیت الله خمینی درخصوص این سازمان ورهبران سابق وفعلی آن وعملکردجنایتکارانه مقامات سیاسی وامنیتی نظام درمقابل دههاهزارکشته این سازمان چیزی نیست که ازخاطره هامحوشود ونهایتا نیزقبل ویاپس از فروپاشی رژیم دردادگاههای کیفری به آن پرداخته شده وتمامی آمران وعاملان به سزای اعمال خودخواهنددرسید

ثالثا: اما اینکه گفته اید آیا این گروهها حاضرنداسلحه بدست گرفته ودرجنگ بارژیم شرکت کنند؟ آنهانیزهمین سوال راازشما دارند که چنانچه نیروی هوایی اسرائیل باپشتیبانی یابدون پشتیبانی نیروهای ناتو یاسازمان ملل به مراکزساخت سلاح اتمی حمله کردند آیا شما وهمفکرانتان به ایران بازگشته وباشرکت درزنجیره انسانی عوامل رژیم ازاین تاسیسات تحت عنوان دفاع درمقابل یورش امپریالیزم محافظت خواهید کرد؟ آیا اگررژیم دست به کشتاری دیگرنظیرخرداد 60، تابستان 67 یاتابستان 88 زده وسازمان ملل به استناد بند 7 منشورآن سازمان ومبتنی برپنج قطعنامه قبلی ونیزلزوم اعمال "دخالت بشردوستانه "رابه تصویب رساند ایا شما وهمفکرانتان به ایران رفته وبعنوان سربازپیاده نظام بسیج سردارمحمدرضا نقدی درکنارعباس کارگرجاوید قاتل ندا وسعید عسگرقاتل بالقوه سعیدحجاریان به دفاع ازرژیم مشغول خواهیدشد یادرنظردارید ازایفای نقش وطن پرستانه دردفاع ازکشورومبارزه با استعمارنو وامپریالیزم شانه خالی کنید؟!

تاآنجاکه یادم می آید دراولین ماههای ورود به امریکا دائمادرمصاحبه هایتان عنوان می کردید که هیچ برنامه ای برای ماندن درخارج نداشته وبزودی به ایران برای تداوم مبارزه با رژیم برمی گردید ازآنجاییکه آقای خاتمی اعلام کرده است که درصورت تهاجم (بدون قید تهاجم خاص به تاسیسات اتمی یامحدود وهوشمند به مراکزامنیتی یاگسترده به کلیه مراکزسیاسی ونظامی وانتظامی و..) به کشوراصلاح طلبان درکناراقتدارگرایان (کودتاچیان) بامتجاوزین خواهندجنگید آیا شما بعنوان یک اصلاح طلب ودیگرهمفکرانتان فورابه ایران مراجعت وجهت مقابله با مهاجمین با هرهدف، نیت، ملیت وگستره عملیاتی سلاح بدست خواهیدگرفت؟

اکبرگنجی درفرازی دیگرازمقاله خودمی گوید:

" لیبیائیزه کردن ایران، نیازبه اپوزیسیون سازی خارجی دارد. برای اینکه برخی گروهها بسیاربدنام اند، برخی گروه ها هیچ نیرویی ندارند ومسائلی از این قبیل. باید گروه های مختلفی ازمخالفان راگرد آورد وبه عنوان "اپوزیسیون ایران" به رسمیت شناخت وبه عنوان آلترناتیو رژیم معرفی کرد. بسیاری ازگروه های مخالف وفعالان سیاسی به هیچ وجه حاضر به شرکت درچنین پروژه هایی نیستند، اما برخی گروه ها سالیان درازی است که درپروژه های مشابه شرکت کرده اند. تفاوت این باربا دفعات پیشین دراین است که "بوی کباب" به مشام می رسد."

ومامی گوییم اولا اپوزیسیون درداخل وخارج ایران بامعنای دقیق واژه آن که موردقبول شماهم می باشد طی سه دهه وجوداشته است که به قول شما یک نمونه آن سازمان مجاهدین خلق ایران وشورای ملی مقاومت است ثانیا بازهم باتعریف شما ازروشنفکرحوزه عمومی، فعال حقوق بشری، فعال سیاسی، ژورنالیست و...... قرارنیست که هرکس، که باهرانگیزه با رژیم یابرخی ازسیاستهای آن مخالف بوده یا بعبارت ساده تردربسیاری ازاوقات رژیم باوی بظاهردرگیربوده است جزء اپوزیسیون محسوب گردیده ومنتظرسهم خود ازحکومت آینده باشد

بعنوان مثال افرادی نظیرداریوش آشوری، رامین جهانبگلو، عبدالکریم لاهیجی یا برواند ابراهامیان وامثال جنابعالی ودباشی اصولا بنابه تعریف واعتراف خودتان جزوفعالین سیاسی یااپوزیسیون محسوب نمی گردند تابرای آنان جایگاهی دراعلام مواضع درخصوص حمله یاعدم حمله نظامی به ایران یا شراکت درقدرت آینده قائل شد آنها می توانند همانطوریکه درعکس بالا نمونه آن به چشم می خورد لباس فراگ پوشیده، پاپیون بزنند، جوایزبین المللی وپول ازمهاجمین به کشوردریافت کنند وبه همان فعالیت روشنفکری وحقوق بشری ومبارزه خودبا امپریالیزم برسند زیرا همانطوریکه توضیح داده اید این افراد هیچگونه علاقه وتوجهی به قدرت ومصلحت نداشته وفقط عارفانه بدنبال کشف وشهود درحقیقت وآگاه کردن مردم به حقوق دموکراتیک خودهستند!!

ادامه دارد