فرید زکریا ونظریه پردازی های وی

پس ازروشنفکران ونظریه پردازهای وطنی که جدیداچشمان آنها به جهان خارج بازشده است ومتوجه شده اند بغیرازافشای اخباردستگیری وشکنجه واعدام وسنگساردردنیای سیاست چیزهای دیگری هم وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود اخیرا جمال ملت ایران به روشنفکران خارجی هم روشن گردیده است که گرچه شاگردان ساموئل هانتیگتون وجنگ تمدن هایش بوده اند ولی توگویی بیشتربا خاتمی وگفتگوهای تمدن وی آنهم با بحث کاربردی آن بارژیم بیشتردمخوربوده اند تااساتید خود

فرید زکریا مفسرسیاسی سی ان ان فارغ التحصیل هاروارد یکی ازاین روشنفکران است که اخیرابه خیل همپالگی های خود نظیرتوماس فریدمن، گری سیک، سیمورهرش و....پیوسته است وی که خط سازش با رژیم حاکم برکشورراپیش می برد برای اینکارمجبوربه مانورهای فرصت طلبانه ای می شود که درواقع وی راازدیگرهمفکران اصول گرایش مستثنی می سازد

هیچگاه فراموش نمی کنم روزی که مطلب خود درخصوص مصاحبه ساراپیلین بافاکس نیوزوایده دانیل پایپس (ازطرفداران نئوکانها) را در "اینجا" مبنی برحمله به ایران بعنوان تنها راه ابقاء باراک اوباما برصندلی ریاست جمهوری آمریکا وقطعی شدن استراتژی محافطه کاران مبنی برتغییررژیم ایران را در "اینجا" می نوشتم این فرید زکریا بود که در22 فوریه 2010 مقاله ای با عنوان تاکیدی "چرامی توان خطر دیکتاتورهای ایرانی راخنثی کرد" نوشته ودرآن ادعا کرده بود که حمله آمریکا به ایران بعنوان یک کشورمسلمان پس ازسوریه وافغانستان ضمن اینکه مردم ایران رادرپشت سررژیم مستبد حاکم برخود جمع خواهد کرد موجب اتحادکشورهای عربی باایران می گردد!! او درهمان مقاله باقاطعیت اعلام کرده بود که تحریم های آقتصادی موجبات روی گردانی مردم ایران ازغرب را فراهم آورده ودرعین حال بجزبرخی عوارض حاشیه ای برجریان اصلی اقتصاد ایران تاثیری ندارند.

اما امروزفریدزکریا درمقاله خود تحت عنوان "ایران درسراشیبی نومیدی" حرف دیگری می زند واینبارنه ساراپیلین بلکه مخاطب وی دوکاندیدای محافظه کاردیگریعنی میت رامنی ونیوت گینگریچ می باشند که هریک تلاش می کنند ازدیگری گوی سبقت را برای ازبین بردن توان اتمی ایران بعنوان شعاراصلی خود ببرند

اینبارحرف زکریا اینست که برخلاف شعارهای دهان پرکن ومانورهای موشکی خیره کننده رژیم ایران بشدت ازناحیه اقتصادی وسیاسی ضربه خورده است ودرسراشیبی سقوط وفروپاشی قراردارد.وی بااشاره به وضعیت روبه مرگ مهمترین حامی ایران درجهان عرب یعنی رژیم سوریه ، صف بندی اعراب درمقابل ایران ودرکنارجبهه آمریکا واروپا راموردلحاظ قرارداده به قرارداد 30 میلیارد دلاری خرید تسلیحاتی اخیرعربستان بعنوان یکی ازنشانه های این امراشاره می کند.

فریدزکریا که درسال قبل خبرنگاران راازنزدیک شدن به احمدی نژاد ودرجریان سفروی به نیویورک باهدف چلوگیری ازمطرح شده این دیکتاتورکوتوله برحذرمی داشت خود بلافاصله عازم تهران شد تا تنهاکسی باشد که بطورانحصاری با وی درتهران گفتگوکرده وبرای صاحب منصبان آمریکایی اطلاعاتی دست اول وازدرون تهیه کند اخباری که نهایت آن به توصیه هایی به باراک اوباما برای بازگشت به مقطع سال 2008 (یعنی لزوم مذاکره بدون قید وشرط وعدم توجه به آنچه درخیابانهای تهران بعنوان جنبش مردم ایران اتفاق افتاده بود)، عدم تفاوت دراهداف نهایی اصلاح طلبان وکودتاچیان حاکم دربرنامه اتمی ومصلحت گراخواندن احمدی نژاد منجر شد !!

اما اینکه چرا اکنون فریدزکریا ایران راضعیف شده دانسته وتهدیدهای فرمانده نیروی دریایی ارتش، معاون اول ریاست جمهوری ومعاون سیاسی سپاه پاسداران مبنی برصدوردستوربستن تنگه هرمزازسوی رهبران نظام رااظهارات ازسوی کارگزارانی بی اختیار خوانده که نباید ارزش چندانی برای آن قائل شد دلایلی دیگردارد

زکریا بعنوان نماد یک تفکردرهیات حاکمه آمریکاست که مدعی است تحت هرشرایطی دولت این کشورباید به مذاکره با ایران پرداخته وحتی با قبول اتمی شدن ایران به تشنج زدایی با رژیم جان سخت حاکم برایران به پردازد آنها اگرتادیروزبا حربه قوی بودن ایران پس ازسرکوب جنبش مردم ایران مذاکره وکنارآمدن با دولت ایران راتوصیه می کردند (نظیرنسخه انجام شده با چینی ها پس ازسرکوب مردم ودانشجویان آن کشوردرمیدان تیان آنمن چین درسال 1989) امروزبا اشاره به سقوط ارزش پول ملی، گرانی چهل درصدی برخی ازکالاها وتورم و استناد به گفته احمدی نژاد درمجلس که تحریمهای جدید رایورش بی سابقه درتاریخ ایران به اقتصاد کشورخوانده است همان استراتژی رادنبال می کند.

وی حتی برای اثبات گفته هایش نظیریک فرد درحال غرق شدن به هرحشیش وبه هرتخته پاره ای متشبث می شود ازاختلاف خامنه ای واحمدی نژاد درابتدای امسال گرفته تا سخن امروزاحمدوحیدی وزیردفاع که گفته است ایران هیچ برنامه ای برای بستن تنگه هرمزندارد توگویی مردم جهان نیزنظیرمردم ایران هستند که به قول علی اکبرناطق نوری حافظه نزدیک خودراازدست داده اند!!

آقای فرید زکریا یادشان رفته است که وقتی دراکتبرسال قبل ازتهران برگشتند ازحاکمیت خطرناک مافیای نظامیان –روحانیون برکشورسخن رانده ودرعین حال سیاستهای اوباما راادامه سیاستهای بوش خواندند درحالیکه خوددرنوشته ای دیگرازدست ردخامنه ای بردرخواست اوباما برای مذاکره سخن رانده بود

سیاست یک بام ودوهوای طرفداران کنارآمدن با رژیم ایران یا طرفداری ازفشارها تاجایی که رژیم به پای میزمذاکره درخصوص برنامه اتمی خود (ونه الزاما رفع نگرانی های جامعه جهانی درخصوص نقض آشکارحقوق بشر، حمایت ازتروریزم تحت عنوان حمایت ازمقاومت واخلال درروند صلح اعراب واسرائیل) بیاید خط مشی ثابت فرید زکریا وهمفکرانش می باشد. این افراد تنها منافع مقطعی هیات حاکمه آمریکا رادیده ومنافع ملی درکشورومردم برای آنهاهیچ اهمیتی ندارد وتنها هنرشان نوشتنمقالات چندپهلو ومتناسب با میزان فشاری است که ازسوی هریک ازطرفین مناقشه به آنهامی آید امری که آنهاراقادرمیسازد تادربزنگاه تاریخی به پاراگرافی ازیکی ازنوشته های خوداستناد کرده مدعی بشوند که ما آنرا قبلا تذکرداده بودیم واصلا هدف ما این نبوده است!!

بهرحال آنچه که مهم است دراین وانفسای بی اطلاعی بایدفعالین سیاسی دلسوزباروشنگری رهبران جامعه جهانی ومقامات موثردراین کشورها رابه حقایق آنچه درکشورمی گذرد آگاه ساخته وبتوانند صدای مستقل مردمی باشند که یک چشم آنها به جوانان دلیرخود درداخل وچشم دیگرانان به روشنفکران وطن پرست خارج ازکشوردوخته شده است.