جنگ ایران واسرائیل


اخیرا یک خبرنگارروزنامه نیویورک تایمزدرمصاحبه ای با پاتریک کلاوسون مدیربرنامه ایران درانستیتومطالعات سیاسی خاورنزدیک واشنگتن ازوی پرسیده بود که اسرائیل کی به ایران حمله می کند واوپاسخ داده بود دوسال پیش؟!

اکنون مایل هستم خود نیزبه این سوال پاسخ داده بگویم حمله اسرائیل به ایران نه دوسال قبل بلکه شش ونیم سال قبل آغازگردید. نگاهی به عملیات گروههای تجزیه طلب درشرق وغرب وجنوب کشورکه اهداف خود رادرپشت خواسته های قومی پنهان کرده اندبه آسانی دلایل این پاسخ مرا به مخاطب ارائه می دهد نگارنده برخلاف پاتریک کلاوسون که تروراولین دانشمند اتمی ایران رانقطه شروع جنگ ایران واسرائیل می داند معتقدم این جنگ ازهمان زمانی آغازشد که احمدی نژاد دربیانات خود از"پاک کردن اسرائیل ازنقشه جهان" سخن گفت.

دراکتبر2005 کنفرانسی تحت عنوان " ایران ناشناخته" یا “The Unknown Iran” درموسسه آمریکایی اینترپرایزبرگزارشد که ظاهرا به مساله قومیتها وفدرالیزم می پرداخت اما دربطن خود پروژه استفاده ازگرایشات تجزیه طلبانه درایران رادرخود می پروراند نگارنده علیرغم تنفرذاتی ام ازرژیم ایران واعتقادم به فدرالیزم ولزوم خودمختاری قومیت های ایرانی مجبوربه نوشتن مقاله ای دراین خصوص شدم که خطاب به مایکل لدین ارائه کننده ایده فوق وگرداننده جلسه بود ودرآن ازعدم اولویت مسائل قومی ومذهبی درآن زمان سخن گفتم.

دراین نوشته که متن کامل آن درزیرمی آید توضیح داده بودم که برای سرنگونی رژیم نیازبه تجزیه ایران ازطریق فیزیکی یا ملیتی وهویتی نیست بلکه برعکس ملت ایران بیش ازهرزمانی نیازبه اتحاد ویگانگی دارد. تجزیه و" تفرقه یبانداز وحکومت کن" درملت استراتژی نظام است ومانباید وارد چنین بازی بشویم که نتیجه آن تثبیت ودوام بیشتررژیم است. درآن نوشتارتوضیح دادم که مشکل اصلی ایران نقض حقوق بشراست واگرما بعنوان روشنفکران جامعه وجامعه جهانی بعنوان خانواده خواستاربازگشت ایران به دامان بین الملل هستیم باید حول این محورخواسته هایمان را ازرژیم ایران بگیریم ونه بالعکس آن رادراهدافش یاری بدهیم.

به این آقایان گفتم اگرمی خواهید ازاختلافات دینی، قومی مرکزبا مناطق وحتی تبعیض جنسیتی زنان ومردان برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنید سخت دراشتباه می باشید زیرا بیشترین مبارزین ومعدومین این رژیم اتفاقا دارای نژاد فارس واتفاقا دارای مذهب شیعه اثنی عشری واتفاقا بخش مهمی ازآنان رازنان تشکیل می دهند پس بیایید بجای گره زدن برباد اراده هایمان راباهم هماهنگ کرده و بطورریشه ای برنقض حقوق بشرمتمرکزشویم که درسایه آن همه آحاد ملت واقشارواصناف مختلف به حقوق حقه خود خواهند رسید. اما ظاهرااقدامات سرکوبگرانه رژیم آنچنان چشم ودل این افراد راکورکرده بود که همه چیزراازلوله تفنگ می دیدند.

آری فرزند نامشروع آن کنفرانس چهارجریان انحرافی بنام عبدالمالک ریگی درسیستان وبلوچستان، الاهوازی درخوزستان وحاجی احمدی پژاک درکردستان وشهبازی درآذربایجان بود که متاسفانه بدلیل جنایات رژیم برعلیه مردم این مناطق تاحد زیادی موفق به جذب بخشی ازافکارعمومی به خود شدند واکنون بدلیل همین اختلاط دردیدگاههای معتقد به مقاومت مسلحانه ومبارزات مدنی عملا مردم وفعالین این مناطق هستند که دارند بهای آنرا پرداخت می کنند نامه فغان آمیزمولوی عبدالحمید درسیستان وبلوچستان وعلمای اهل سنت پس ازترور امام جمعه راسک ومخالفت بیمارگونه خامنه ای ومدیران امنیتی همراه وی با ایجاد مسجد اهل سنت درتهران که موجب نگارش نامه ای ازسوی دهها نماینده اهل سنت درمجلس شورای اسلامی به رهبری گردید تنهانمونه ای ازاین هزینه هاست.

فدرالیزم وایران سرزمین ناشناخته


خانمهاوآقايان

بگذاريدبعنوان يكي ازفرزندان ايران نوشته خودرابااين مقدمه آغازكنم كه هفته قبل درحال سيروسياحت درسايتهای اينترنتي بودم كه به مقاله اخيرآقاي مايكل لدين درسايت موسسه مطالعاتی بندرBender تحت عنوان "ایران" برخوردم وباخواندن آن براي اولين باراحساس كردم به يك مواضع سياسي مشترک درخصوص ايران واززبان يك استراتژيست برخورده ام كه بيش از50% مطالب آن مقرون به واقعيت بود ولي وقتي درسايت موسسه آمریکن اینترپرایزعنوان ومختصرداستان فدراتيوه كردن ايران راخواندم احساس وظيفه كردم که اين نوشتارراتقديم دست اندركاران آن نمايم

خانمهاوآقايان،بنظرمن هيچ عنوانی بامسمی ترازاين كنفرانس بنام "ایران ناشناخته" وجودندارد. واقعا اگرطی اين ربع قرن هيچ كاروتحقيق جدی نشده باشدهمينكه به اينجارسيده ايم كه ايران ناشناخته وسرزمين اسرارورازهای نهان وآشكاراست كار بزرگي كرده ايم. ناشناختگي كه درجای جای آن به چشم ميخوردازكشورتامردم آن وازتمدن تا تاریخ آن ازجغرافيای آن ، ازفرهنگ آن تا اقتصاد وسياست آن وازحكومت آن تااپوزيسيون آن همه چيزناشناخته است براستي چه رابطه ای بين پديده ناشناختگي وثبات وجوددارد وچرايك رژيم ناتوان طی سه دهه برنده اصلی اين ناشناختگی بوده است؟!

نگوييدچون ايالات متحده آمريكا درايران وپس ازماجرای گروگانگيری فاقد سفارت است اين امرباعث نابينايي چشمان عقاب تيزپروازبرپهنه كشورماايران گرديده است كه آن هنگام نيزكه ايران مركز سياستهاي خاورميانه اي آمريكامحسوب مي شدو امثال سوليوانهادرتهران مستقر بودند نيزاوضاع بهمين منوال بودوازخاطرنبريم كه آقاي ديك چيني معاون فعلي دولت آمريكا تاهنگام انتخاب آقای جورج بوش بعنوان رییس جمهورآمريكا درمركزشهرتهران يعنی جنب پارك ملت رحل اقامت داشتند و ازنزديك درتماس باجامعه ايرانی بوده اند توفيقی كه شايدهيچگاه نه درتاريخ ديپلماسي ايران وآمريكابلكه درتاریخ روابط هيچ دوكشورديگري شاهدآن نخواهيدبود.


پس بياييدواقع بينانه برخوردكنيم وببینیم اشکال کاردرکجاست؟ شايد با اين ديدگاه به راه حل سريعتری درخصوص مشكل ايران برسيم بجاي اينكه باندانم كاري خودبر پيچيدگي كلاف سردرگمي بيافزاييم كه تنهامنافع وتداوم حكومت ملاهارا بر كشوربزرگ ایران تامين وتضمين مي كند.


واقعيت کشورعزيزماچيست؟ آيا واقعا ايران نظيرسمبلش يك شيراست كه حتي اگرطرفدارنظام پادشاهی نيزباشيد نيزبايدآنرادركنارخورشيد و شمشيرش معني كنيد يا گربه ملوسی است كه تبلورآن درشكل نقشه ايران هويداگرديده ووردزبان ما درفضای مجازی است؟

بگذاريدهمان فصل مشترك همگان رابگيريم كه شيراست حال اين شيرماچه شيري است؟ شيري است كه همانند اكنون بايد در قفس باشد و صرفاجهت نمايش قدرت توسط ملاتاريای حاكم برايران بكارگيري شود ياشيري با يال وكوپال كه توسط بخشي ازعناصراپوزيسيون تحت عنوان فدراتيو بايد شکاروتجزيه شودوبا پركردن جلدآن باكاه بعنوان تزيين وكالای آنتيك درموزه تاريخ سياسي ايران وجهان به معرض نمایش گذاشته شود تاعبرت دیگرتمدنها وکشورها واقع شود؟


آقايان وخانمها

چرا ما سوراخ دعاراگم كرده ونسخه اشتباه براي اين بيمارمي پيچیم؟ ايران ما يكپارچه تحت ستم ملي است وهيچ نيازي به حكومت فدراتيو آنهم ياكپی برداري ازروی نسخه پراشتباه عراقي خود ندارد. به خلقهای رنجديده كردوعرب وبلوچ وترك وتركمن هيچ ستمي بالاترازستمي كه به خلق مصيبت ديده فارس می رود نرفته است،وهيچ ظلمي بالاترازازظلمي كه به شيعيان درايران مي رودبه مردم سني مذهب ومسيحي وبهودي وبهايي نرفته است وهيچ ظلمي بالاترازظلمي كه به مردان دليرايران مي رودبه زنان وكودكان آن سرزمين نمي رودچرامردم ایران راتكه پاره ميكنيد؟


يكباربه خانم شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل پيغام دادم كه خانم بجای دفاع ازحقوق زنان وكودكان به دفاع ازحقوق انسانها بپردازيد كه ازنان شب برای مردم واجب تراست وحيات وممات جامعه ايرانی درگروآنست.
واكنون نيزمي گويم وقتی بیش از90% زندانیان سیاسی ،90% اعدامهای سیاسی و90% پناهجويان وتبعیدیان شيعه فارس زبان هستندو حاكميتی بي وطن بركشورمسلط است چه جای تكه پاره كردن مردم ايران تحت عنوان فدرالیزه کردن ودفاع از خلقهای واقلیتهای ملی و مذهبی ايران است جزاينكه بهانه به دست رژيمی هرزه برای سركوب هر فرياد آزاديخواهی تحت عنوان مبارزه باتجزيه طلبي بدهيد؟!

چراهمان استراتژی ملاهای حاكم بركشورراكه براساس اصل ” اختلاف بياندازوحكومت كناستواراست انشاء مي كنيدآنهاحداقل اين تيزهوشي راداشتندكه تازمان تحويل حكومت ازرژيم سابق شعاراتحادويكپارچگي دادندوپس ازپيروزي راه تفرقه ونفاق وشقه شقه كردن مردم راپيش گرفتندماكه بااين شعارفدراتيوكردن ايران ازآنهانيزعقب افتاده ترخواهيم بود!!


مگريادتان رفته است كه آقاي خميني بارهاوبارهااستراتژي تفرقه طلبي خودراكه عاريتي از شعارمعروف انگليسيهادرايران بودتحت داستان باغ سيب وباغبان وسيدوملا ومكلاء راباچه آب وتابي براي مردم ازصداوسيماي جمهوري اسلامي براي مردم تعريف ميكردو درعمل نيزهمان رابه اجرادرآورد!!


مگريادتان رفته است كه حكام فعلي ازهمان فرداي انقلابي كه باشعارگل درمقابل گلوله پيروزشده بود وبه فرماندهان ارشدش توصيه مي كردندباتسليم ارتش به مردم ملي شوندونوكر آمريكا نباشنداعدامهاي باصطلاح انقلابي همان فرماندهان ملي راآغازكردندوبعدنوبت صدها انساني رسيد كه باعنوان سلطنت طلبي وهمكاري باساواك وشكنجه گراني كه هيچ گاه تعدادآنهاازانگشتان يك دست فراترنرفت به چوبه هاي داروجوخه هاي اعدام وترورفرستاده شدندوسپس عناصري ازجوانان بي تجربه بعنوان مجاهدين طرفدارمشي مسلحانه وبعدپيكاري وچريك وتوده اي تا عناصري چون هاشم آغاجري ازدفترتحكيم وحدت كه دفترتحكيم وحشت رژيمش مي خوانديم واكبرگنجي پاسدارعقیدتی وسیاسی وحشمت الله طبرزدي كسي كه اولين بارخامنه اي را" امام خامنه اي" ناميدو فرشاد اميرابراهيمي كه عضوكميته مركزي لباس شخصی هاو گروه ضربت انصارحزب الله بود وكاربه جايي رسيدكه درحكومتي كه باعنوان دفاع ازمنافع ملي ومذهبي روي كارآمده بودملي ومذهبي بودن اتهام اصلي محسوب ومبارزينی بانيم قرن سابقه مبارزه ملی به همين اتهام به محبس فرستاده شدند

حال آقايان روشنفكركه سنگ خلقهاي ايران رابه سينه ميزنيدبفرماييدفرق اين استراتژي بااستراتژي ملاهاي حاكم برايران درشقه شقه كردن آحادملت ايران چيست؟شماكه هنوزدستتان به هيچي بندنيست شعارتكه وپارگي كشورراتحت عنوان مترقيانه فدراتيومي دهيدگويي كه الان درسويس نشسته ايم !!آخركشوري كه حكامش مشغول ثبت نام نيروهاي ديوانه انتحاري درسرتاسرآن هستند چه ربطي به فدراتيوشدن دارد؟! چراماايرانيان بايدازيك سوراخ ده بارگزيده بشويم؟ چرابايدروشنفكران مابجاي اينكه پيشتازباشند هميشه درپشت سر ملت خودحركت مي كنند؟چرابايدموسسه اي نظيرآمریکن اینترپرایزوچهره هايي نظيرآقاي مايكل لدين كه درجايگاه متفكران واستراتژیستهاهستندبايدبه چنين ديدگاههاي برسندكه نظيركشتي شكستگان به هرتخته پاره در درياي طوفاني بياويزند؟آياواقعاسياست بين المللي دولت قدرتمند آمريكابه اين درجه ازنااميدي رسيده است كه به سراب تجزيه ايران تحت عنوان فدراتيوكردن چشم بدوزد؟


آقايان وخانمها
كدام منطق سياسي حكم مي كندكه درخاورميانه اي كه كشورهايش هنوزابتدايي ترين اصول دموكراسي رانه درحاكميتها ونه در اپوزيسيون آن پذيرفته اندبه يكباره به درجه اي ازادعا برسندكه دم ازحكومت فدراتيوبزنند!!كشوري كه دچارهمه نوع بلاهاي ملي طبيعي ومصنوعي ازهمه نوع آن ازسياست وجنگ گرفته تا اقتصادوفرهنگ وجامعه واززلزله وسيل وسانحه گرفته تااعتيادوبيكاري وهزار محنت ديگرچگونه ميخواهديكشبه ره صدساله بپيمايد؟!چرامابجاي اتكاء بشعارهايي كه اتحادنداشته مان رانيزبربادمي دهدبه شعار جمهوريخواهي كه همان شعار حاكميت مردم برمردم است گردن ننهيم كه هم حقوق خلقهاراتامين مي كندوهم حقوق مذاهب واقليتها وزنان وكودكان ومردان را؟! مگرمردم واقلیتهای دینی ونژادی درعراق مصيبت زده ونابودشده به چه دستاوردي رسيدند كه اكنون آنرابراي كشورمان تجويزمی كنيم؟!مگراندك پيشرفتهاي سياسي درعراق ازجمهورخواهي آن سرچشمه نگرفته است ومگرسرمنشاء تمام تخريبهامساله تفرقه قومي ومذهبي وسياسي نيست؟!


من بعنوان يك ايراني وطن پرست ازخطه عرب نشين خوزستان بعنوان يك زنداني شناخته شده كه خواهان رفع ستم ازتمام آحاد مردم ايران ونهادينه كردن آزادي ودموكراسي درسرتاسر كشورعزيزخودهستم اعلام مي كنم كه بحث حكومت فدراتيو نه بعنوان خودمختاری بلکه بعنوان تجزیه طلبی هيچ جايگاهي دركشورما(كه بديهي ترين اصول حقوق بشري درآن توسط ملاتاريای حاكم برآن نقض مي شود) نداشته ازعموم روشنفكران جامعه ايراني وبين المللي ميخواهم بجاي تكيه زدن براين بحث انحرافي كه ثمري جزتقويت موضع رژيم ايران وتداوم همان حاكميت و همان ارزشهای منحط واینبارباپوششي ديگرنداشته خاتمه داده و بجاي آن به مباحث اصلي موردنيازجامعه انقلابي ايران پرداخته وابزار تغييرات اساسي رادركشور فراهم آورند

باامتنان ازصبروحوصله مخاطبين گرامي

Comments