اعترافات عجیب حمیدزیارتی (روحانی) -بخش اول


آخوند حمیدزیارتی یاروحانی راباید اولین تحریف گرتاریخ انقلاب اسلامی ایران نامید وی که فردی ناشناس وازخادمین دفترآیت الله خمینی درنجف بود پس ازپیروزی انقلاب وظیفه تدوین تاریخ معاصررابعهده گرفته با سرهم بندی وقایعی که ازابتدای دهه 40 آغازگردید کتاب معروف نهضت امام خمنینی رابه چاپ رساند.

وی درابتدا نظیربسیاری ازهمپالگی های خود ازمنتقدین جناح تندرو وروحانیت حاکم ودرراس آن علی خامنه ای بود ولی پس از مشاهده آثارشکست درجبهه اصلاح طلبان حکومتی ازعضویت روحانیون مبارزاستعفاء وبه سلک میراث خواران انقلاب درآمد. وی طی چندسال اخیرحملات شدیدی به مخالفین جناح راست داشته وعملا به ابزاری جهت تخریب شخصیت برخی ازچهره های مخالف خامنه ای وتحریف وتفسیروقایع انقلاب درآمده است.

سیدحمیدروحانی اخیرا درنشست اراذل واوباش حکومتی موسوم به عماریون اقاریری رابرلب آورده است که تاکنون موردادعای نه تنها مخالفین ومنتقدین انقلاب اسلامی بلکه قشرهای عظیمی ازمردم وازجمله نگارنده بوده است وباکمی دقت می توان حقانیت مخالفین رادرسخنان این فردجستجوکرد.

وی درسخنرانی خود صراحیتا به انزواومنفوریت شیخ فضل الله نوری وآیت الله کاشانی درمیان مردم اشاره کرده وحتی می گوید خودناظربوده است که مردم عادی وجتی راننده تاکسی ازآیت الله کاشانی بعنوان عامل انگلیس پس ازکودتای 28 مردادنام می بردند.
" شیخ فضل اله نوری را مردم ایستادند و نگاه کردند و او را به دار کشیدند که سیزده رجب سالروز شهادت اوست، آسان اعدام شد. اول او را ساقط کردند. طرفدار استبداد، مخالف آزادی، وابسته به دربار محمدعلی شاه، مرتبط با روسیه است و این تهمت ها را جا انداختند و مردم را نسبت به او بدبین ساختند بعد توانستند او رااعدام کنند."

ودرخصوص آیت الله کاشانی می گوید:

" مگربه آیت اله کاشانی چه گفتند؟ یکصدم تهمت هایی که به امام (خمینی) گفتند نبود. ایشان آنقدر بین مردم ساقط شد که من که در سال چهل که ایشان فوت کرد، البته قبل ازفوتشان به تهران آمدم با یکی ازروحانیونی که آشنا بود با تاکسی رفتیم منزل آیت الله کاشانی. آنجا راننده تاکسی به من گفت که می خواهید خانه این انگلیسی بروید؟!"

وی دربخشی ازسخنان خود به نکته ای اشاره می کند که مهمترین دغدغه بنده وهمفکرانم درتحریف تاریخ ودادن شخصیت کاذب ضداستعماری به آیت الله خمینی بوده  است وآن اینکه آغازانقلاب خمینی نه ماجرای 15 خرداد42 درفیضیه قم وناشی ازمخالفت با لایجه کاپیتولاسیون (مصوبه 21 مهرماه 1343 مجلس شورای ملی) بلکه مخالفت بالایحه انجمن های ایالتی وولایتی ودادن حق رای به زنان واقلیتهای دینی بود که تاهم اکنون نیزهمان قانون برقرارورژیم ازآن برای دادن مشروعیت به خود درعرصه های داخلی وبین المللی بهره می برد.

جوهرمطلب مااین است که آیت الله خمینی به هیچوجه باشاه ودولت آمریکا تا اواسط سال 1343 نه تنهامخالفتی نداشته بلکه با لحن کاملا احترام آمیزبا دولت برخوردمی کرده است وتنهادلیل مخالفت آیت الله خمینی با اسرائیل نیزبراساس این ذهنیت انجمن حجتیه ای وی بوده است که وی درپشت لایحه حمایت ازحقوق زنان واقلیتها نقش بهائیان رابدلیل وجود قبروپرستشگاه عبدالبهاء درشهرعکاء موردحمایت اسرائیل می دید وبرهمین اساس نیزباآن لوایح مترقی مخالفت می کرد والبته دلیل دوم انتقادات وی به دولت وقت (ونه کل رژیم وتنها شاه شیعه جهان!!) درسال 42 نیزاصلاحات ارضی والغای رژیم ارباب ورعیتی بود که بدلیل قرارداشتن حدود یک سوم اراضی شهری درزیرمجموعه موقوفات ووابستگی سنتی روحانیت به فئودال ها وزمین خوران بزرگ امری اجتناب ناپذیرمی نمود. 

حمیدروحانی دراین خصوص می گوید:

" وقتی کاپیتولاسیون درسال 1343 در ایران احیا شد هیچ کدام از این گروه هایی که درصحنه سیاسی حضور داشتند مانند جبهه ملی مانند ونهضت آزادی وآنهایی که دم ازپان ایرانیسم می زدند، آنهای که دم ازناسیونالیسم می زند، آنها که نشریه خاک وخون داشتند، آنهایی که شعارمی دادند چو ایران نباشد تن من مباد، هیچکدام نفس نکشیدند، تنها کسی که درآن مقطع فریاد زد وروشنگری کرد امام امت بود. اماچرا سکوت کردند؟ حرفشان این بود که هرگونه موضع گیری علیه کاپیتولاسیون، علیه امریکاست وما اگرخواسته باشیم با یک ابرقدرتی ارتباط نداشته باشیم، سیاست آن ابرقدرت را لحاظ نکنیم، نابودمان می کند. این وضعی بود که درکشورحاکم بود.


این تحریف گربزرگ تاریخ دراینجاصراحتا دروغ می گوید زیرا:                                                                                            
اولا:همگان می دانند که در16 آذر32 حداقل 3 دانشجوی دانشکده فنی تهران(شریعت رضوی، قندچی وبزرگ نیا) به بهانه ورود ریچاردنیکسون ولی دراعتراض به کودتای شاه وآیت الله کاشانی برعلیه محمدمصدق به شهادت رسیدند                                      

ثانیا: بنابه اسناد تاریخی وگفته های رهبران انقلاب وازحمله هاشمی رفسنجانی جامعه روحانیت  به قدری ازصحنه سیاست ایران دوربوده است که حتی گوش دادن به رادیو وخواندن روزنامه امری قبیح وحرام محسوب می شده است وتنها درسال 43  هاشمی رفسنجانی موفق به اخذ مجوزازسوی آیت الله خمینی برای خرید یک دستگاه رادیویا خواندن روزنامه برای اطلاع ازمباحث مربوط به تصویب لایحه ضمیمه مصونیت کارگزاران آمریکایی بوده است.  (جالب است بدانید که لایحه فوق پس ازسفرتیرماه شاه به آمریکا ودرخواست وام 200 میلیون دلاری برای بازسازی ارتش کشوربصورت کاملا عادی درجلسه 3 مردادماه 1343 درمجلس سنا وسه ماه پس ازآن در31 مهرماه 1343 با 74 رای موافق و61 رای مخالف وغیبت 26 نماینده به تصویب می رسد ویکی ازغائبین نیزریاست مجلس شورای ملی بوده است!!)  

ثالثا: ایشان علیرغم ادعای احاطه به تاریخ معاصرودرحالیکه هنوزنیم قرن ازآن نگذشته است ظاهرا فراموش کرده اند که درایام قبل ازباصطلاح قیام آیت الله خمینی درسالهای 43-42 یعنی درطی یک دهه پس ازکودتای مرداد 32 تمامی مبارزین ملی ومذهبی دردادگاههای نظامی محاکمه ودرزندانهای شاه درحال گذراندن دوره حبس خودبوده اند وروزی نبوده است که تعدادی ازمبارزین دستگیروموردضرب وشتم وشکنجه قرارنگرفته باشند درحالیکه درهمان حال روحانیون مدعی پیشتازی درمبارزه با شاه وآمریکا دربیوت وحوزه های علمیه مشغول تدریس علوم دینی بودند!!

حمید روحانی سپس بدون اینکه کوچکترین اشاره به محتواوشعارهای آیت الله خمینی ووقایع قبل ازلایحه کاپیتولاسیون درسالهای 42-41 بکند عوامفریبی های روحانیت را بعنوان ویژگی ذکرومی گوید علت موفقیت رهبری شش چیزبوده است 

1-      روحیه دادن به مردم وایجاد اعتمادبه نفس درآنان (بخوانید دروغگویی وفریب مردم باشعارهای توخالی)
2-      عدم اتکاء به قدرتهای خارجی جهت مبارزه با استبداد
3-      آگاهی دادن به توده ها بعنوان رهبر
4-      دعوت به وحدت ویکدلی آحادملت اعم ازشیعه وسنی، فارس وکردو....
5-      بازگشت به اسلام بجای مکاتب سیاسی برای مبارزه وبحرکت درآوردن توده ها
6-      اصل ولایت فقیه
نگاهی به تک تک ویژگیهای فوق وآنچه که درعمل وبالاخص پس ازبقدرت رسیدن آیت الله خمینی وروحانیت همراه وی درکشوربه مصنه ظهوررسیده است نشان می دهد که تمامی آنچه که گفته شده است نظیراعلام حادثه 15 خرداد 42 بعنوان مبداء مبارزه بااستبداد واستعمارولایحه کاپیتولاسیون دروغ هایی بیش نبوده است واتفاقا اکنون باگذشت بیش ازسه دهه ازپیروزی انچه انقلاب اسلامی نام گرفته است وبه یمن پیشرفت علم ارتباطات وتکنولوژی اطلاعات حقایق پنهان شده درپشت پرده بتدریج نمایان می شود ومااگرهیچ دلیل برحقانیت ادعای خودنداشته باشیم همین سخنان حمیدزیارتی که تمامی همراهان آیت الله خمینی راخائن ومستوجب عقوبت خوانده است برای ماکافی است.

آری وقتی درادبیات این قوم چنگیزی  "جنگ، نعمت" ، "اقتصاد برای خر" و" پذیرش صلح جام زهر" ومردم ایران " میکروب های سیاسی واجتماعی" و"خس وخاشاک" قلمدادمی شوند باید هم عوامفریبی مردم راروحیه دادن!!، استفاده ازامکانات دولتهای متخاصم وابرقدرتها را "ازرادیو بغداد وبلندگوی بی بی سی انگلیس گرفته تا نوقل لوشاتو وهواپیمای ایرفرانس وتوافق ابرقدرتها درکنفرانس گوادلوپ " برای به قدرت رسیدن عدم اتکاء به خارجی!! وسرکوب تک تک گروههای سیاسی، مذهبی، قومی رااتحاد ووحدت کلمه!!، پناه بردن به خرافه گرایی، مداحی ورمالی رامکتب سیاسی اسلام !! ودیکتاتوری صدباربدترازرژیم سابق را اصل مترقی ولایت فقیه!! نامید که برای نجات مردم ایران آمده است .

ادامه دارد

Comments