تقوای فردی وکشتارجمعی-بخش اول



سال گذشته علی خامنه ای دربخشی ازسخنان خود دردیدارخردادماه خودبانمایندگان مجلس هشتم سخن ازتقوای فردی وجمعی به میان آورده بود.پدیده وتعریفی ازتقوا که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی جلوه های آن را درنابودکردن صدهاهزارجوان درجریان جنگ 8 ساله باعراق، سرکوب وکشتاروشکنجه وقتل عام زندانیان سیاسی دردهه 60 ونابودی منابع مادی ومعنوی ایران طی سه دهه می توان نامید.

وی که پس ازصدوردستوردستگیری صدهانفرازکادرهای سیاسی مخالف خود وعلیرغم تدقیق درزندگی تک تک این افراد وبه یمن بازرسی ها وبازجویی های طاقت فرسا ازاین افراد وخانواده هایشان نتوانسته بود هیچگونه انحراف اخلاقی یافساد مالی (برخلاف کادرهای همراه خود) دراین افرادپیداکند شدیدا ازسوی عناصرصادق وفریب خورده درون جبهه خود تحت فشارقرارگرفت. وی درسخنان فوق ضمن تاکید برخوب بودن افراد درجبهه مقابل ادعاکرده بودکه فقدان تقوای جمعی در جریان چپ باعث شده است تااین جریان به تکیه گاه افراد ضددین وامام حسین  تبدیل شود!!

سخنان فوق صریح ترین موضع خامنه ای طی سه دهه درمقابل جناح سیاسی مقابل خود درحاکمیت بوده وعمق کینه ورزی وی رانسبت به همکاران سابق خودنشان می دهد ضمن اینکه باتعریف فوق ازتقوای فردی وجمعی، کلیه همدستان جنایتکار، دروغگو و مبتلا به دهها مورد وپرونده فساد اخلاقی ومالی رهبری که به اعتراف رییس بازرسی کل کشوربه صدهاتن بالغ وبا دستورخامنه ای بخاطرمصلحت نظام به آرشیوسپرده شده اند همگی دارای تقوای جمعی ویاران دین وامام حسین هستند وبالعکس مخالفین پاکدست ومومن وصادق پایگاه کفروالحاد.

درعرصه خارجی وبین المللی سیاست نیزهمین فرمول مصداق دارد یعنی اگربشاراسد با توپ وتانک وخمپاره  برای ایجاد اختناق درکشورش هزاران مسلمان راچون گوشت قربانی مثله کند این ازتقوای جمعی وی است ولی اگرنیروهای سازمان ملل برای آزادی ودفاع ازهمان مردم واردعمل شود می گویند می خواهند به زورتفنگ برای کشوردموکراسی بیاورند؟! یااگراسرائیل برای پراکنده کردن چهارتا فلسطینی معترض ازگازاشک آوروگلوله پلاستیکی هم استفاده بکند روزی نیست که درصداوسیمای خامنه ای مورد سرزنش ونفرین برای نقض حقوق بشرقرارنگیرد.


علاوه برموارد فوق دودلیل دیگرکه مرا واداربه نوشتن این وجیزه کرد اولا: گسترش اپیدمی فسادوجنایت درنظام می باشد که خودرادرپشت نقاب دین پنهان کرده است ودیگروجودعناصری فریب خورده درنظام بوده که ازصبح علی طلوع  تا آخرشب به تیزکردن شمشیرجنایت رژیم مشغول وآنرا عبادت درراه خدا وآماده کردن زمینه برای ظهورآقا امام زمان می دانند!!

یکی ازاین افراد که وی راخوب می شناختم همین سردارحسن طهرانی مقدم بود که ازاولین روزهاجنگ درجبهه بود وچه فداکاری ها که درراه آزادی سرزمین های اشغال شده ایران نکرد ولی بدلیل همین تفکرتبدیل به عنصری شد که اگردرحادثه انفجارمرکزموشکی سپاه کشته نمی شد خدامی داند زمینه یک جنگ تمام عیاراتمی ونابودی ایران رافراهم می آورد نقل است که مجیدشهریاری دربخش اتمی نیزهمان موقعیت حسن طهرانی مقدم راداشت با این تفاوت که وی تجربه حضوردرجبهه های جنگ رابدلیل اقتضای سنی اش نداشت.

مایل نیستم احمدی نژاد راازسنخ این گروه بنامیم زیرا آن دو جویای نام نبودند وترجیح می دادند درگمنامی درخدمت سازمان سلاحهای کشتارجمعی رژیم باشند ولی احمدنژاد فردفرصت طلبی بود که برای بلندآوازه کردن خود تن به هرکاری می داد.

طی این ایام وپس ازگذشت یکی دوسال اکنون به تدریج زوایایی اززندگی این افراد آشکارمی گردد که میزان خطرناک بودن این افراد برای جامعه ایرانی رابه معرض نمایش می گذرد.

زینب دختربزرگ سردارطهرانی مقدم درخصوص پدرخود می گوید:

" برايمان عزت بود داشتن چنين پدري. اما پدرمي گفت، من دارم يك كارخيلي مهم براي امام زمان انجام مي دهم تا زماني كه ايشان آمد، با سلاح هاي ما كار كند."


وادامه می دهد:

" اين قدرقشنگ مي گفت؛ با شورونشاط وانرژي. مي گفت ما يك روزاسرائيل را نابود مي كنيم. با همين سلاح هايي كه خودمان مي سازيم، اسرائيل را به خواري مي كشيم. الان اين طوري فكرنكنيد كه من نيستم وشما تنها هستيد، همه اين كارها براي امام زمان است. شما هم در اجر اين كارها سهيم هستيد."

دخترسردارمقدم درعین حال نقبی به مخالفین کارهای پدرش می زند ومی گوید:

پدرپتانسيل الگوشدن را دارد. ازطرفي هم اگرما چيزي نگوييم، خيلي ها حرف هايي درباره ايشان مي زنند كه خيلي موثق نيست، همان طوركه بعضي ازافراد كه سد راه كارهاي پدر بودند، الان صحبت هايي مي كنند كه خيلي شبيه حرف هايشان درزمان حيات پدرنيست!


همسرمجیدشهریاری ازکارشناسان اتمی  که پس ازمحسن فخری زاده شاخص ترین نیروی درگیردرپروژه ساخت بمب اتمی ایران بوده است درخصوص سجایای اخلاقی شوهرخودمی گوید:

اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب که ازخواب بیدارمی شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم دراتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود، بسیاربه ندرت اتفاق می افتاد نمازشب مجید قضا شود، بویژه درماههای اخیر به شدت در نمازشب گریه می كرد وصدای الهی العفوشبانه اوهمچنان درگوش من زنگ می زند. همسردكترشهریاری تواضع وحجب وحیای او را مثال زدنی می خواند ومی گوید به جرأت می گویم درتمام زندگی مشتركمان كلمه ای ازمجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است كه می گویم اگرمجید شهید نمی شد عجیب بود.


ادامه دارد

Comments