خامنه ای ونقشه راه وی برای احمدی نژاد-بخش اول


درحالیکه دادگاههای رسیدگی به مفاسد مالی درماههای پایانی دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد شتابی تازه گرفته است بنظرمی رسد کلیه متهمان اصلی به نوعی به حلقه اصلی وی وصل  گردیده وافرادی نیزکه دراین حلقه به بیت رهبری راه دارند (نظیرعلاالدین بروجردی، علی نقی جهرمی و.....)  به نوبت ازپرونده های فوق بیرون کشیده می شوند.
قبل ازپرداختن به جزئیات امرمایلم ابتدائا طرح استراتژیک خامنه ای برای احمدی نژاد رابه این صورت برای مخاطبین خود تبیین نمایم که هدف خامنه ای ازانتصاب احمدی نژاد تحقق رویای خود یعنی حرکت دادن نظام ازجمهوری اسلامی به حکومت اسلامی بود که درآن خلیفه برهمه چیزازنفوس مسلمین گرفته تااموال وسرمایه های ملی وقوانین اساسی وجاری کشورنه تنها سلطنت بلکه حکومت می کند ودرواقع دراین مدل دولت نه بعنوان نهادی مدنی وبرخاسته ازنظروآرای مردم بلکه بعنوان مجری فرامین رهبری دربخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی وامنیتی است. دیدگاهی که شاید دیگرکارگزاران درجه یک تاسه نظام نیزحاضربه تمکین به آن نبوده یابعبارتی خامنه ای درخود توان مدیریت این افراد رابرای تحقق اهداف ورویاهای خودنمی دید.
ازآنجاییکه احمدی نژاد فردی گمنام وفاقد ویژگی یک رجل سیاسی بود طبیعی بود که با قرارگرفتن درجایگاه مهم ریاست جمهوری بعنوان مقام دوم رسمی کشورحاضربه ارائه هرگونه خدمتی به ولی نعمت خود گردد ویکی ازمهمترین خدمات وی هزینه وانتقال کلیه درآمدهای نفتی درردیف ها ومواردی بود که مدنظرخامنه ای بود بهمین دلیل نیز وی باگستاخی دستورداد برنامه پنجم توسعه رادوباره ازنهادها ووزارتخانه ها جمع آوری کرده وتبدیل به خمیرکاغذ نمایند وی همچنین سندچشم اندازبیست ساله مصوبه مجمع تشخیص راکه به تصویب خامنه ای هم رسیده بود به تمسخرگرفته وآنراازاعتبارساقط نمود.
انتقال دههامیلیادردلاربه خارج ازکشور، اجرای طرحهایی که فاقد هرگونه کارشناسی بود (مسافرتهای استانی همراه با پول پاشی، راه اندازی بنگاههای زودبازده برای توزیع بخشی ازثروت بین مومنان وایجاد قدرت مالی برای وابستگان به خود، تبدیل نهادهای محدود مالی سپاه وبسیج نظیرانصاربه بانکها وموسساتی باگستره کشوری ، واگذاری سرمایه های ملی و شرکتهای حاکمیتی به نهادهای تحت نظارت خودبه ثمن بخس وبه بهانه اجرای اصل 44 قانون اساسی (صنایع وتجارتهای مخابرات، فولاد، آلومینیوم، نیروگاهها، پتروشیمی، سیمان، شیشه و.....)،  اختصاص ارزبه بخش واردات وتجارحامی رهبری به قیمت نابودی صنعت وکشاورزی وتحت بهانه مشروعیت سرمایه، آزادی تجارت دربخش خصوصی وحتی مقابله با تحریم های آینده، اجرای طرح هدفمندی جهت انتقال درآمد نفتی به خزانه رهبری وتحمیل هزینه اداره دولت ناتوان وپرهزینه به دوش ملت  و.....) همگی بادستورات شخص خامنه ای به احمدی نژاد صورت گرفته است. احمدی نژاد تمام طرحهای دیکته شده ازسوی ولی نعمت خودرا تحت عنوان سرسپردگی مطلق به رهبری بدون دریافت دستخط یا دستورکتبی ازخامنه ای انجام بااین امید که بتواند جایگاه هاشمی رفسنجانی راپس ازتخریب وی دراداره کشوراشغال نماید. خامنه ای نیزبا آگاهی ازپیامدهای بسیاروحشتناک این دزدیها وچپاول سازمان یافته که براساس خوشبیانه ترین برآوردها به بیش ازهزارمیلیارددلارمی رسد ازقبل خودراآماده کرده که بافریب مردم نادان تمام کاسه وکوزه ها رابرسردولت شکسته وخودراازاین طرحهای شیطانی مبری نشان بدهد ونهایتا باقربانی کردن احمدی نژاد فازبعدی اهداف وطرحهای خودرا باانتصاب عامل سرسپرده دیگری دنبال نماید.
اما دوعامل اساسی نظم موجود دربرنامه های خامنه ای رادچاراخلال کرد یکی مقاومت نسبی موسوی وکروبی درمقابل نمایش انتخابات 88 که باهدف مشروعیت بخشیدن به سلطه مطلقه رهبری طراحی شده بود وبه هیچوجه انتظارآن نمی رفت ودیگری عصیان احمدی نژاد درمقابل خامنه ای که ازدوردوم ریاست جمهوری احمدی نژاد سرعتی فزاینده به خودگرفت که تاهم اکنون ادامه دارد.
 ازنظرنگارنده جدا ازتهدید به استعفاء واعتکاف یازده روزه احمدی نژاد درمنزل که  ظاهرا ازماجرای معاون اولی اسفندیاررحیم مشایی وعزل تعدادی ازوزرای مرتبط با بیت رهبری (محسنی اژه ای، صفارهرندی، مصطفی پورمحمدی، حیدرمصلحی و....) ناشی می شد دسترسی احمدی نژاد به 143 هزارسند فساد مالی واخلاقی 314 مقام رسمی وعمدتا مرتبط با باند خامنه ای دردوره انتقالی وزارت اطلاعات مهمترین وجه این اختلاف بین رهبری وریاست جمهوری راتشکیل می داد امری که عملا خواب راحت را ازچشمان خامنه ای ربوده بود وطبیعی است که اکنون رهبری تنها دوراه رافراروی خودمی بیند یکی ازبین بردن احمدی نژآد دریک سانحه وتشییع وی بعنوان یک شهید ودیگری متهم کردن وی به همان اتهاماتی  که خود درمعرض آن است یعنی فساد، رشوه، قتل وارتدادسیاسی
بامقدمه طولانی فوق اکنون به مرحله اجرای شق دوم رسیده ایم که البته می تواندبعنوان یک مرحله ازراه حل اول نیزآنرا تلقی کرد بااین تفاوت که دراین سناریودیگرازاحمدی نژاد پس ازمرگ نه بعنوان یک شهید بلکه مفسدی که خداوند با مرگ نابهنگام عاقبت به خیری رانصیب وی کرده است یادخواهدشد
درحال حاضرسه  پرونده 1- اختلاس سه میلیارددلاری بامنشاء بانک صادرت با هدف کشاندن پای اسفندیاررحیم مشایی رییس دفتراحمدی نژآد به آن 2- اختلاس مشابه دربیمه بامحوریت محمدرضارحیمی معاون اول وی 3- داستان کهریزک با محوریت قاضی سعیدمرتضوی رییس سازمان تامین اجتماعی درجریان است سه پرونده ای که بدون چراغ سبزخامنه ای به قوه قضاییه ، وزارت اطلاعات وسپاه برعلیه منسوبین احمدی نژاد امکان تشکیل آن نمی رفت درست شبیه همان رویه های معمولی که درخصوص تمام رهبران ومقامات انقلاب ونظام پس ازپایان تاریخ مصرف آنها اعمال گردیده است.
دراینگونه موارد رویه متعارف رژیم بدین صورت است که ابتدا یک یا دوتن ازمنسوبین شخصیت مذکورمتهم به فسادمالی، اخلاقی، انحراف سیاسی ، قتل و...شده، سپس با منکوب کردن متهم یامتهمین واستفاده ازاعترافات یاعلمکرد آنها بصورت گزینشی برای غلبه برسوژه اصلی یا همان شخصیت موردنظراستفاده می شود نگاهی به سرنوشت مهندس بازرگان ( داستان امیرانتظام)، آیت الله شریعتمداری( داستان خلق مسلمان تبریز)، بنی صدر(پیوند بامجاهدین)، رجایی( داستان بهزادنبوی)، آیت الله منتظری( سیدمهدی هاشمی)، رفسنجانی( داستان مهدی وفائزه وشایعه ثروت اندوزی)، خاتمی (براندازی با پوشش اصلاح طلبی)،  احمدی نژاد( جریان انحرافی) نشان می دهد که حاکمیت رژیم همواره ازیک فرمول ثابت دربرابرمخالفین جدید یا همدستان سابق خوداستفاده کرده است

لذا اینکه این روزها می بینیم احمدی نژاد عمده تکیه کلام خود رامبارزه درراه عدالت قرارداده ودائماازپاکدستی وسلامت مالی خود واطرافیانش وآلودگی برخی دیگردم می زند دقیقا بخاطرهمین علائمی است که ازسوی خامنه ای وبرعلیه خود دریافت کرده است وی می داند که برنامه خامنه ای درحال حاضرتحمل وی تاپایان دوره ریاست جمهوری اش  می باشد (البته به شرطی که اقدامی غیرمنتظره وساختاری ازوی برعلیه رهبری سرنزند) ودلیل عمده آنهم دوبارتقلب درسالهای 1384 و1388 به نفع احمدی نژاد واسنادومدارکی ورازهایی است که دردست این نوکرخود قرارداده است. اما خامنه ای همراه با اتخاذ این سیاست ازتلاش برای بی اعتبارکردن تدریجی  احمدی نژاد درافکارعمومی واقشارحامی وی با اتهام فسادمالی اطرافیان که چماق واتهامی متوجه خود وی نیزمی باشد دست برنداشته لذامی بینیم که احمدی نژاد نیزبادرک این موضوع هرازچندگاهی اشاره ای به فساد باند همراه خامنه ای دارد اخیرا نیزخطاب به مخالفان متصل به بیت رهبری خود کنایتا گفته است  " فحش دادن به دولت هنر نیست، اگر جرات دارند بروند سراغ همان هایی که اصل کاری هستند"
درپرونده بیمه که ظاهرا بیت رهبری هدف اصلی رامحمدرضا رحیمی معاون اول گرفته بود اکنون سررشته کارازدست آنها دررفته وصحبت ازسینه چاکان رهبری یعنی مرتضی تمدن، کامران دانشجو، محمدرضاباهنر و حمید رسایی می رود که درطی چندسال گذشته خدمات شایانی به حاکمیت ازطریق تقلب ودست بردن درآراء مردم، انتصاب نمایندگان مجلس دوره های هفتم تانهم واخراج اساتید ودانشجویان غیروابسته به رژیم  ازدانشگاه ودهها فساد دیگرکرده اند
درپرونده اختلاس 3 میلیارددلاری نیزقاضی ازدادن حق دفاع به متهم اصلی یعنی منصورآریا خودداری کرده ونظیرپرونده شهرام جزایری سعی برحذف متهمان مرتبط با بیت رهبری وجلوانداختن متهمان مربوط به جریان احمدی نژاد بعنوان حاشیه امنیتی متهمان باندخامنه ای دارد

Comments