بايد بذرهائي راكه اينها درمراكزمختلف پاشيده اند شناسايي كنيد
و مرتبطين آنها را كشف كنيد
از بيانات رهبري در جلسه سران قوا در1/4/78بمناسبت قتلهاي
زنجيره اي
احد محمدي
رئيس هيئت مديره و مدير عامل كشتيراني جمهوري اسلامي
بيوگرافي و سوابق
وي دانشجوي ورودي به دانشگاه كار و پيشه سابق در سال 56 بوده كه با پيروز انقلاب اسلامي بهمراه چندين دانشگاه و مؤسسه عالي نظير علوم و فنون ، تكنيكوم نفسي، مدرسه عالي ساختمان و نقشه برداري و…..دانشگاه فني و مهندسي را شكل و سپس اين دانشگاه به دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي تغيير نام يافت.
درسال 57 با اوج گيري مبارزات عضو انجمن اسلامي وزيرنظر آقاي بيژن زنگنه كه بعنوان استاد مقاومت مصالح دردانشكده مكانيك تدريس مي نمودند فعاليت اسلامي خود را آغازمي نمايد پس از تصرف سفارت آمریکا بعنوان يك نيروي درجه 2 وزيرنظرآقاي حبيب بيطرف وزير فعلي نيروومسئول سابق حفاظت گروگانهاي آمريكائي وظيفه تداركات رابعهده داشته وجزو نيروهاي كمي ياعملياتي (ونه نيروهاي كيفي وفكري)لانه جاسوسي مي باشد.
پس از استقرار شهيد رجائي در نخست وزيري وهمكاري دانشجويان خط امام وي بعنوان يكي از چهار نيروي معرفي شده پس از حبيب بيطرف، حسين شيخ الاسلام ومحمد هاشمي جهت بکارگیری دراطلاعات وتحقیقات بوده وبدليل دريافت گزارشهاي نگران كننده در مورد عملكرد سفيرایران درآلمانغربي ونیازبه کادراطلاعاتی به آن حوزه مأمور مي شود بديهي است كه بدليل قرار داشتن فعاليتهاي اطلاعاتي خارجي رابطه ايشان با دفتر اطلاعات و تحقيقات نخست وزيري تعريف و درواقع ورود ايشان به حوزه اطلاعاتي كشور از اين مبداء بوده است و ظاهرا” بيشترين تمركز فعاليت وي در آلمان بروي فعاليتهاي دانشجوئي بوده است مهمترين بحث منفي عملكرد ايشان ارتباط با يك جاسوسه زيباي اسرائيلي و عضو موساد بوده است كه برخي از افراد اين ارتباط را پيشرفته و كامل ميدانند و برخي در حد ارتباط جنسي و برخي از حاميان وي معتقدند قضيه در مراحل مقدماتي تحت كنترل قرار گرفته است.
وي پس از بازگشت از آلمان و با تشكيل وزارت اطلاعات بنحو غيرمنتظره اي و در حاليكه كوچكترين سنخيتي با مأموريتهاي قبلي وي مشهود نمي باشد بعنوان مدير كل عربي معاونت جاسوسي منصوب مي گردد محمل اين امر از سوي خودايشان بحث عراق و جنگ در صدر كشورهاي عربي بوده ولي مقدمه قبلي و ارتباط با جاسوسه اسرائيلي و فقدان ارتباط كاري آلمان با بحث اعراب تفسير ديگري را به نمايش مي گذارد
در سال 68 با استقرار علي فلاحيان وي نيز بعنوان بخشي از نيروهاي ريزشي وزارت و بدليل ارتباط قبلي با بيژن زنگنه به وزارت نيرو منتقل و بعنوان معاون پشتيباني وزيرو در واقع معاونت متفرقه يا چرخ پنجم وزارت نيرو منصوب مي گردد
اطلاعات مشخصي كه در اين دوره وجود دارد و قابل بررسي است (از سال 68 الي 86)
1- نارضايتي وزير نيرو از ايشان كه تجلي آنرا در عدم همراهي وي در انتقال به وزارت نفت مي توان مشاهده كرد.
2- كيس شركت مشانيران كه در نشريه صبح مورخه مهر 76 منعكس و از آقاي محمدي بعنوان مهمترين عامل نام برده شده است.
3- قضيه خط لوله آب ايران به قطر كه پس از چهارسال گفتگو متوقف گرديد و يك بهانه ابتدائي براي آن مطرح شد اما دو مطلب حول اين پروژه وجود دارد.
1/3- بحث مخالفت اسرائيل باخريد آب توسط كشورهاي عربي از ايران و تلاش جهت وابسته كردن آنها به تركيه بعنوان متحد لايئك خود و با استفاد از رودهاي دجله و فرات در عراق
2/3 – بحث اخذ رشوه چند صد ميليوني توسط آقاي احد محمدي و انتقال اين بحث به بيت رهبري بطوريكه قضيه باوساطت آقاي حجازي حل وفصل ميشود
4 – ارتباط كامل ايشان با آقاي فلاحيان در طي مدت استقرار دروزارت نيرو
عليرغم اينكه عمده نيروهاي لانه جاسوسي پس از انتقال و خروج از وزارت اطلاعات با وزير داراي مشكل بوده اند آقاي احد محمدي مورد عنايت ويژه آقاي فلاحيان بوده وظاهرا” سرويس هاي دوجانبه اي رابه همديگر مي داد ةاند آقاي محمدي كه در حوزه وزارت نيرو مسئوليت حراست را نيز بعهده داشته اند در خصوص هماهنگي فعاليتها اقداماتي را بنفع وزارت نيرو و آقاي فلاحيان مبذول و از طرفي براي پيشبرد سيستم پليسي مديريت خود و منكوب كردن مديران متخصص از قابليتهاي وزارت اطلاعات سرويس ميگرفته است و در اين ارتباط نيروهاي بسيارزبدهاي از وزارت نيرو منفك و به كشورهاي غربي پناهندةشدند(همين فرمول نيز در كشتيراني اجرا و ضربات سنگيني به نيروهاي متخصص ارزش واطلاعاتي نظام در اين شركت حاكيتي در طي سه ساله وارد شد)
5-آقاي احمد محمدي تنها نيروي وابسته به لانه جاسوسي بوده كه از سوي جمعيت دفاع از ارزشها پذيرفته وداراي ارتباطات گسترده اي با روح الله حسينيان قائم مقام سابق اين جمعيت منحل شده ميباشد.
پس از استقرار اقاي شريعتمداري در وزارت بازرگاني (شهريور76)به دليل عدم نياز آقاي حبيب بيطرف به خدمات آقاي احمد محمدي وعليرغم اينكه بيشترين ارتباط در لانه جاسوسي و وزارت نيرو يعني هم از نظر فكري و هم اجرائي بين اين دو برقرار بوده است . اقاي محمدي خدمت در معاونت خدمات بازرگاني را كه خود چرخ پنجم وزارت خانه بوده ترجيح ميدهد و مقرر مي شود ايشان در ان قسمت مشغول به كار شوند
از سوي ديگر آقاي مهندس سعيد نژاد از وزارت راه وترابري منفك و قرار ميشود با هماهنگي آقايان شريعتمداري و نمازي به عنوان مدير گمرك ايران مشغول گردند كه به دليل عدم موافقت وزير اقتصاد ايشان بعنوان مشاور وزير و پس به عنوان مهمترين كانديداي پست مديريت كشتيراني با توجه به آشنايي ايشان به حوزه حمل و نقل در نظر گرفته مي شود اما به دليل اطلاعاتي بودن هر دوي آنها هيئت مديره كشتيراني و معاونين (دزفولي و گلپرور و كمال) با بررسي اجمالي فعاليتهاي اين دو مدير در بخشهاي داخلي و خارجي وزارت اطلاعات و بدون شناخت كامل از روحيات و سوابق اجرائي و نحوه مديريت و بالابي هاي گسترده بعمل آمده توسط خود آقاي محمدي تصميم به حمايت از وي در مقابل آقاي سعيد نژاد مي گيرند و ايشان در حاليكه با سياست دفع الوقت در مقابل وزير جهت خدمت در پست معاون خدمات زمان را بنفع خود بر مي تابد اقدام به زمينه سازي استقرار در پست رياست هيئت مديره و مديرعامل كشتيراني مي نمايدبطوريكه حتي در مورخه 15/07/76 آقاي شريعتمداري اقدام به صدور حكم آقاي سعيد نژاد جهت مديريت كشتراني مي نمايد كه با اقدام بموقع اقاي احد محمدي و ظاهرا” براساس اطلاعاتي كه از حوزه وزير بدست مي آورد موفق به جلوگيري از ابلاغ آن مي شود.
در مورخه21/7/76 مجددا” ايشان با آگاهي از امكان استقرار فردي ديگر (احتمالا” دكتر همتي مديرعامل بيمه) با هيئت مديره كشتيراني تماس برقرار و از آنها ميخواهد كه با وزير صحبت كنند تا حكم وي را بعنوان مديريت كشتيراني بزنند كه اينكار انجام و با وساطت آقاي ياسيني حكم بنام ايشان صادر ودرمورخه 23/07/76 ايشان به مقام موردنظر خود دست پيدا ميكند.
نكته ديگر اينكه كشتيراني از نظر تقسيم بندي داخلي وزارت زيرمجموعه معاونت خدمات بازرگاني بوده و آقاي محمدي كه در مرحله مقدماتي كانديداتوري معاونت مذكور خود را براي جداسازي پست رياست هيئت مديره كشتيراني از پست مديرعامل آن شركت ونيز تفكيك اعضاي هيئت مديره از معاونين و بصورت غيرموظف آماده مي كرد (باهدف حفظ مقام رياست هيئت مديره براي خود در مقام معاونت خدمات و انتصاب اعضاي هيئت مديره!!) به ناگاه يكصدو هشتاد درجه تغيير جهت داده و تمام معادلات را بنفع مديريت مافيائي خود تغيير مي دهد بنظر مديران دلسوز ايشان بدليل حب شديد جاه و مقام تمامي اين تحركات و بررسيها را در زمان كانديداتوري خود براي معاونت خدمات انجام و به اين نتيجه رسيده است كه پست مديرعامل كشتيراني بدليل سيستم خود گردان از نظر درآمد- هزينه و تصميم گيري حتي با قرارداشتن در زيرمجموعه معاونت خدمات از آن بالاتر است البته ايشان پس از استقرار پا را فراتر گذاشته و ضمن مجاب كردن وزير بازرگاني به لزوم حفظ ارتباط مستقيم از هرگونه ارتباط اعضاي هيئت مديره با معاونت خدمات جلوگيري و حتي در يك مورد كه نياز به حمايت معاون خدمات از كشتيراني در حوزه حمل و نقل كشور بود و همكاران بازرگاني اقدام به تماس كرده بودند با عكس العمل صريح آقاي محمدي در ممنوعيت هر گونه تماس و ارتباط با آقاي سعيدنژاد در هيئت مديره مواجه شدند.
البته شواهد و قرائني در دست است كه نشان ميدهد ايشان از هنگام استقرار در وزارت نيرو با فعاليتهاي كشتيراني آشنا و نگاهي خريدارانه بهآن داشته است (شاهد مربوطه در دسترس مي باشد).
ب : مديريت عمومي
مبحث دوم مربوط به نظام مديريتي حاكم بر خلقيات ايشان بوده كه كوچكترين سنخيتي با نظام مديريت دولت منتخب دوم خرداد نداشته و در واقع ناقض شعارهاي اصلي دولت مبني بر «شايسته سالاري» «قانون گرايي» و «مديريت مشاركتي ومردم سالار» مي باشد و شامل موارد ذيل مي باشد.
2/1- عدم اعتقاد به مجمع عمومي و هيئت مديره بعنوان بالاترين مرجع سياست گذاري وتصميم گيري شركت و حتي مديران ارشد خود در وزارت بازرگاني كه در قول و عمل بارها در حضورجمع و از جمله اعضاي هيئت مديره و معاونين اظهار نموده و در عمل نيز بامخفي نمودن پروژه هاي اصلي از ديد آنها عدم التزام خود را ثابت كرده است ( اعضاي هيئت مديره و معاونين شركت آقايان گلپرور – مشايخي – دزفولي و كمال قابل رجوع مي باشند).
2/2- عدم نظارت پذيري و كنترل پذيري بعنوان ابتدائي ترين اصل نظام هاي مديريتي كيفي ( كه تجلي آنرا در نظام كيفي ISO 9000 و ISM كه كشتيراني بدليل دريافت گواهينامه هاي بين المللي و اجباري در سه سال قبل نسبت به ساير شركتهاي داخل التزام بيشتري به آن داردمي توان مشاهده كرد)
3/2- تمركزطلبي بي حد و حصر و وابسته نمودن تصميمات اصلي شركت به شخص مديرعامل كه حتي در حوزه مديريت متمركز آقاي محمد سوري و محمدحسين داجمر نيز مشابه آن يافت نمي شود (بطوريكه براي اولين بار در شركت اعضاي هيئت مديره و معاونين احساس پوچ بودن مي نمايند) اين روش باعث اضمحلال روحيه افراد و كادرها، خلاقيت ها، سوق دادن شركت به روزمرگي و بي برنامگي و رشد گروههاي غيررسمي به وتحليل رفتن منابع با ارزش انساني گرديده است.
4/2- اتكا روي سيستم غيررسمي متكي به روشهاي پليسي و پنهانكاري از طريق اعمال مديريت دايره اي CIRCLE MANAGEMENT و دور زدن مديران و معاونين و ارتباط ويژه با افراد و نهايتا” تبديل آنها به منابع اطلاعاتي شخصي مديرعامل و الهام پذيري تصميمات ضد ونقيض ناشي از اين ارتباط ناموزون بحث بعدي مي باشد اين روش موجب تضعيف سازمان رسمي شركت حاكميتي و بين المللي و چندمنظوره كشتيراني (كه بدليل سياليت فعاليتها و نياز به تصميم گيري فوري و صحيح بعنوان وظيفه روزمره مديران در كنار پرداختن به طرح و برنامه هاي كلان و درازمدت داشته) گرديده كه با اعمال چنين روشهاي ناصواب عملا مديريت امكان پذير نيست
5/2- تبعيض و بي عدالتي در عزل و نصب ها، ارتقا ء ها ، تناسب اختيارات و مسئوليتها (كه اين مقوله در مديريت نوين يك اصل زيربنايي ودرمغايرت كامل با روش مديريت سنتي تمركز گرا مي باشد).
همچنين در خصوص استفاده از تسهيلات شركت اعم از ماموريتهاي خارج از كشور كه متاسفانه در زمان مديريت آقاي محمدي در حد و وهن نظام مورد سوءاستفاده قرار گرفته است (نظير اعزام طولاني آقاي صادق زاده همكلاسي ايشان كه به عنوان مدير موسسه آموزشي كشتيراني به لندن جهت جبران هزينه هاي تبليغاتي مربوط به شركت در انتخابات مجلس ششم از شهرستان رشت ) و يا ماموريتهاي بي وقفه خود و همدستان كه به مراجع مختلف از جمله بازرسي رياست جمهوري گزارش گرديده است.
در رابطه با مسائل رفاهي نظير استفاده از ماشينهاي صفر كيلومتر يا اختصاص راننده و ماشين به خانواده ياتسهيلات ورزشي و استراحتگاهي كه بطور اختصاصي در اختيار ايشان و معرفين قرار ميگيرد و باعث استعفا !!(بركناري) آقاي عظيميان مدير انتصابي باشگاه توسط ايشان !!و به دستور همسرش گرديد خود داستان مفصلي دارد كه مثنوي هزارمن و يك فصل كامل را در بررسي عملكرد سوء آقاي محمدي تشكيل ميدهد و خود به تنهايي براي محاكمه ايشان كافي است.
6/2- استخدام هاي بي رويه، بكارگيري دوستان، همكلاسيها وهمفكران و اشتغال و انتصاب آنها در پستهاي كليدي يا پروژه هاي مرتبط با منافع ويژه نيز خود بحث مفصلي دارد كه مي بايستي در كنار مقاومت ايشان در مقابل نيروهاي تزريقي از سوي مقامات ارشد خود يا سركوب نيروهاي ارزشي، متخصص و يا با قابليت ارتباط با مراجع ذيصلاح بصورت پكيج بايد موردنظر قرار گيرد جالب اينكه حتي نيروهاي همراه وي نيز در صورت داشتن كوچكترين انگيزه معنوي دچار مسأله شده و از سوي وي طرد مي شوند.
همچنين نيروهاي مسأله دار يا باندهاي مافيائي صنفي داخلي براحتي جذب وي گرديده و بصورت پروژه اي در خدمت اهداف شخصي و برنامه هاي خاص وي مورد بهره برداري قرار مي گيرند بطوريكه در يك نگاه مختصر حتي تضاد منافع اين گروهها با منافع ملي و دولت اظهر من الشمس و عليرغم خطرناك بودن اين امر براحتي منافع ملي فداي منافع شخصي ايشان مي شود.
براي اثبات مطلب حول محورهاي يادشده ذكر مصاديق ذيل الزامي است.
بكارگيري آقاي حسيني وآقاي مهرانپور از دوستان لانه جاسوسي در هيئت مديره و سپردن دو پست معاونين طرح وبرنامه و فني وسپس بازرگاني در حاليكه فاقد كوچكترين دلسوزي و تخصص مي باشند
بكارگيري آقاي بشر حق و صادق زاده از دوستان وهمكلاسيهاي دانشگاه در سمت معاونت اداري و مديرعامل موسسه آموزشي كشتيراني
بكارگيري دوستاني ديگر در رده هاي مدير امور نظير امورحقوقي (شهاب مختاري)، روابط عمومي (رفيعي) حراست(رستگار)، پرسنلي (ارجمندفر)، ميرزازاده (مديرعامل خدمات ماشيني)، خردمند (طرح وبرنامه) شريعت (طرح وبرنامه) ، طلاكوبي (دفترتوسعه) مقدسيان (تكنولوژي اطلاعات )و………..
لذا عملا” استراكچر شركت از نظر مديران ارشد توسط ايشان و با روش مديريت اتوبوسي بصورت عاريتي چيده شده است و عمده اين افراد از سازمانهاي ديگر بوده كه اولا” به زير سئوال رفتن اين سازمان حاكميتي از نظر تأمين كادر اصلي خود مي باشد ثانيا” نيروهاي عاريتي مذكور با مشاهده وضعيت ثبات يا بي ثباتي عملا” بسوي انحراف سوق پيدا كرده و به سوء استفاده از امكانات بيت المال و جمع آوري غنائم كشانده شده اند و تنها ملاك بقا آنان تملق و چاپلوسي آقاي محمدي و ارائـه سرويـس به وي مـي باشد و بس.
لذا تنهــا نكتــه در اين لشكر كشي ها ؛ بي خاصيتي اين نيروها از نظر تخصصي و مديريتي مي باشد و هيچ ويژگي خاصي از نظر دوست و دشمن براي اين كادرها ذكر نشده است و حتي پروژه هاي قبلي و متكي به برنامه هاي ميان مدت و دراز مدت قبلي نيز بدليل بي عرضگي اين مديران به محاق فرو رفته است.
از سوي ديگر تلاش در جهت رشد باندهاي صنفي و مغاير با منافع نظام نيز از روشهاي بكار رفته توسط ايشان مي باشد حمايت از تشكيل انجمن دريانوردان خبره با انتخاب هيئت مديره داراي افكار مشخص و عمدتا” سياسي وغيرمرتبط با خواسته هاي صنفي كه عملا” با عدم اقبال دريانوردان روبرو شده است . ارتقاء اخير آقاي مقدمي فر بعنوان معاون فني كه براي اولين بار در شركت و در واقع تكميل كننده طرح نيمه تمام مديريت اسبق شركت يعني آقاي ترجمان در ارتقاء كاپيتان موسوي با عضويت در هيئت مديره كه باعث شكستن حريم هيئت مديره و اطلاع كامل زيرمجموعه از جزئي ترين مباحث مطروحه در هيئت مديره و رؤياي تسلط براي اين شركت حاكميتي توسط عناصر غيرمعتقد خواهد شد.
در كنار اين تحركات ايجاد يك سيستم كاملا” بسته در مقابل ورود نيروهاي ارزشي، متخصص يا وابسته به نظام جالب توجه است مقاومت آقاي محمدي بمدت چهار ماه جهت انتصاب آقاي رستگار مدير حلقه بگوش خود در پست حراست كشتيراني و در مقابل حراست وزارتخانه و رد كردن آقاي سعيد اقدم كه توسط آقاي وزير و بطور كتبي جهت بكارگيري در شركت والفجر 8 به ايشان معرفي گرديده بود در واقع بيانگر برنامه ريزي قبلي و هدفدار ايشان جهت تبديل كشتيراني به” حياط خلوت” خود مي باشد
حتي نيروهاي موجود در بالاترين سطوح تخصصي و ارزشي قرار داشتند به لطايف الحيل از سيستم كشتيراني حذف شدند تا ايشان به اهداف مافيائي خود برسد.
برخورد انزواگرايانه با آقاي مشايخي كه زماني بعنوان معاونت نخست وزير مهندس موسوي و از مديران خوش سابقه مي باشند و صرفا” بدليل معرفي از سوي آقاي وزير بعنوان عضو هيئت مديره ، پاپوش سازي براي معاون فني و روانه زندان كردن وي و مديران متخصص و صاحب راي و نظر آن معاونت كه جبران آن سالها بطور مي انجامد.
حذف آقاي كيومرث بيگدلي خمسه كه از مورداعتمادترين نيروهاي نظام و با طبقه بندي بكلي سري بوده و در صلاحيت ايشان همين بس كه بلافاصله پس از حذف و وادار كردن به بازخريدي از سوي دانشگاه توكيو ژاپن كه معتبرترين دانشگاه در شرق آسيا مي باشد بورس دكترا شده و بزودي عازم ميگردد.
اين شخص پس از 15 سال خدمت دولتي و بعنوان تنها عضو سازمان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع داري همسر خارجي و سه فرزند بوده كه بدليل سلامت بي نهايت مالي و اخلاقي و تسلط تخصصي وي در زمينه هاي واگذارشده مورد احترام و برخلاف قوانين صريح جمهوري اسلامي همواره با نظر مساعد مسئولين نظام روبرو بوده است اين فرد در سالهاي اخير به كشتيراني منتقل ولي آقاي محمدي با مشاهده اعتبار وي با وضعيت بسيار زننده اي و صرفا” با اطمينان ا زحجب و حياي وي مظلومانه وي را ضايع گردانيد.
آقاي محمدحميدكمال از نيروي ارزشي وخانواده شهيد و وابسته به اقاي شريعتمداري كه در پست معاونت اداري شركت مشغول بود نيز بدليل موضع گيريهاي برحق در هيئت مديره از تير كين آقاي محمدي در امان نماند، ابتدا با تطميع سراغ وي رفته وبا پيشنهاد پست مديريت عاملي شركت مشترك اوسيس-فريت در دوبي كه يكي از بهترين مناصب دركشتيراني است سعي در دور كردن وي از سيكل مديريت اجرائي مي نمايد و چون اين فرد خود اطلاعاتي از كم و كيف مسائل در امارات متحده عربي و سرويس هاي ويژه مديرعامل باخبراست و با هدف نجات خود از آلودگي برنامه ريزي شده از قبول پست فوق استنكاف مي نمايد و بلافاصله آقاي محمدي با بكارگيري ذهن آقاي شريعتمداري و ظاهرا” در چهارچوب اختيارات و بحث موهومي نياز به گرايش آموزشي معاون اداري موفق به انتقال يكي از دوستان ارادتمندخود و انتصاب وي در اين سمت مي نمايد در حاليكه همگان به ريشه اين جابجايي واقف مي باشند.
پس از آن نيز با مشاور كردن آقاي كمال و سپس طرح اين مطلب كه سازمان بنادر (آقاي مختار كلانتري) شديدا” به خدمات ايشان نياز و مديريت عامل شركت در اين خصوص تحت فشار است نقشه تبعيد آقاي كمال را به خارج سازمان مي ريزد تا افراد وابسته به آقاي شريعتمداري كه امكان رله اطلاعات يا نظارت بر عملكرد ايشان را دارند در صحنه كشتيراني حضور نداشته باشند. حتي در زماني كه آقاي كمال پس از مشورت با اقاي ياسيني وحسب نظر ايشان از قبول مسئوليت در سازمان بنادر خودداري مي كند از وي ميخواهد در ساختمان جديد كشتيراني در فرمانيه كه فعلا” غيرمسكوني و در حال تكميل است مستقر شود و جاي خود را در طبقه دهم (طبقه ويژه مديريت و حوزه مشاورين) خالي نمايد.
اين نمونه ها مخصوصا” ذكر گرديد تا مشخص شود ايشان از هيچ امري و در هيچ سطحي حتي در ارتباط با نيروهاي نزديك به وزير بازرگاني نيز از تسويه حسابهاي خانمان برانداز كوچكترين ابائي نداشته و با دريدگي كامل عمل مي نمايد ومتأسفانه انفعال كامل حوزه وزارتي و مشخصا” آقاي شريعتمداري و آقاي ياسيني كه از نزديك در جريان اين سوء عملكردها بوده اند مشوق اصلي ايشان در اين كثافت كاريها و قراردادن اين فرد جهت حاكميت مافيا براين سازمان حاكميتي نظام بوده است (چنانچه تمايلي به بازكردن كامل اين بحث باشد اعضاي محترم هيئت مديره و معاونين و عناصر وفادار به نظام و شخص آقاي وزير حرفهاي زيادي براي گفتن دارند كه در صورت رخصت اظهار خواهند فرمود).
7/2- بحث ديگر هماهنگي آقاي محمدي بطور عام با شعارهاي دوم خرداد، برنامه اعلام شده آقاي وزير در زمان تصدي ونيز حداقل شعارهاي خود ايشان مي باشد كه با رجوع به جلسه معارفه (بشرح ضميمه) قابل رجوع است آيا عملكردآقاي محمدي درطي سه سال اخير مطابق با شعارهاي رياست جمهوري بوده است؟!
آيا برخوردهاي ايشان با مديران متخصص ومتعهد كشتيراني كه آقاي وزير انها را فخر نظام مديريت اسلامي پس از انقلاب اسلامي در تبديل كشتيراني به يك يك سازمان موفق مي دانستند در اين چهارچوب بوده است؟!
آيا جايگاه كشتيراني در مقوله اقتصاد بدون نفت و ارتقاء آن مدنظر و از نظر مراجع داخلي و خارجي قابل توجيه است؟! آيا به زمزمه هاي اين مراجع كه با مشاهده مديريت آقاي محمدي تا وهن نظام را آنهم در زمان مديريت اصلاح طلبان و شايسته سالاران مطرح مي نمايند كسي توجه مي كند؟!
آيا از صنايع داخلي حمايت شده يا حتي سرمايه گذاريهاي قبلي در زمينه هاي ساخت كشتي، كانتينر، تداركات تعميرات نيز كه با خون دل خوردنها شكل گرفته بود به باد فنا نرفته است؟! و جايگاه خود را به دلالي و رشد مافياهاي كوچك وبزرگ نداده است؟!
“تنها در اين مقوله يعني انهدام سازمان يافته سرمايه گذاريهاي تحقق يافته در بحث حمايت از صنايع داخلي خسارتهايي رفته است كه تا دهها سال امكان بازيافت آن وجود ندارد وناچارا” بايد به ان پرداخت”
1/7/2 - در زمينه حمايت از كشتي سازي داخلي
همانگونه كه اطلاع داريد بيش از پنج مجموعه كشتي سازي در داخل و با ماموريتها و سايزهاي مختلف وجود داشته كه كشتيــراني و شركتهاي تابعــه در خليج فارس و دريــاي خزر قادر به حمايت مطلق از آنها مي باشند ولي فعلا” به يك كيس نمونه يعني كشتي سازي خليج فارس در بندرعباس اشاره مي كنيم مجتمعي كه نزديك به ششصد ميليون دلار هزينه ارزي وبيست ميليارد تومان هزينه ريالي دربرداشته و با گذشت 25 سال از احداث هنوز از تأمين حداقل هزينه هاي خود عاجز است چه رسد به بحث درآمد، سود و حتي هزينه هاي استهلاك دفتري خود!! در سال 75 پس از برنده شدن شركت كشتي سازي هيونداي (بعنوان بزرگترين كارخانه كشتي سازي جهان و يكي از پيمانكاران سابق طرح كشتي سازي ايران) در پروژه هاي ساخت كشتي كشتيراني و پس از فعال كردن اولين قرارداد يعني ساخت شش فروند كشتي چندمنظوره، واگذاري دومين پروژه يعني ساخت چهار فروند فله بر پاناماكس منوط به انعقاد قرارداد انتقال تكنولوژي و دانش فني و مديريت ساخت كشتي به كشتي سازي داخلي گرديد امري كه در هيچيك از قراردادهاي منعقده پس ازپيروزي انقلاب اسلامي وعليرغم خريد حدود چهل فروند كشتي نو توسط شركتهاي كشتيراني دولتي ايران محقق نشده بود و وزاري اسبق و سابق صنايع سنگين نيز عليرغم مذاكرات در ايران و كره جنوبي در آن ناكام مانده بودندنهايتا” با استدلالهاي منطقي و اعتماد مديريت ارشد هيونداي به مديريت مذاكره كننده طرف ايراني كه پس از سالها همكاري متقابل واعتبار بين المللي ايشان حاصل گرديده بود اين شرايط به طرف كره اي تحميل گرديد.
اما تغيير در مديريت بالاي وزارتخانه هاي بازرگاني وصنايع ونيز شركتهاي حاكميتي سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و كشتيراني جمهوري اسلامي و تمايل به خودنمائي هاي مديريتي و خارج از چهارچوبهاي تكنيكي و اجرائي وبالاخص ناآگاهي آنان از تلاشهاي بعمل آمده وسير تكاملي آن و نيز ماهيت كار زمينه لازم را براي طرف مقابل فراهم نموده كه نه تنها از اين فرصت طلايي جهت انجام تعهد خود شانه خالي كند بلكه بدليل بروز بحران اقتصادي در شرق اسيا و تضعيف و ورشكستگي گروه رقيب يعني ديوو و سامسونگ حتي پروژه هاي جديدي را نيز از شركتهاي داخلي ايراني جلب نمايد بطوريكه پس از لغو قرارداد همكاري با كشتي سازي اولا” دوفروندديگر كشتي پاناماكس به سفارش قبلي اضافه و قرارداد مربوطه فعال شد ثانيا” خريدچهار فروند كشتي از كروواسي كه داراي مصوبه شوراي اقتصاد نيز بود يكشبه و بدون اطلاع هيئت مديره گروه هيونداي منتقل يافت و ثالثاكشتيراني جمهورياسلامي و نفتكش نيزهركدام پنج فروند تانكر را سفارش دادند بعبارت ساده تر تاريخي ترين فرصت كشتي سازي ايران و با توجه به استقرار مديران حرفه اي درشركتهاي ملي نفتكش و كشتيراني جمهوري اسلامي بهمين سادگي وبا توطئه چيني مافيا از دست رفت و اكنون نيز يك هيئت موقت و سر كاري كه هر چند روز رئيس آنها عوض مي شود بدور دنيا راه افتاده و تحت عنوان مذاكره با كشتي سازي هاي خارجي در آلمان وچين و…..به ماموريت سازي جهت فوق العاده ارزي پرداخته و با علم به اينكه اين بحث يك موضوع كلان ملي و صرفا با تجميع امورو برنامه چند وجهي امكان تحقق ان وجود دارد به نمايش حمايت از صنايع داخلي جهت توجيه افكار عمومي و اغفال مسئولين مملكت پرداخته اند در حاليكه مديران واقعي و دلسوز و حرفه اي كاملا به اين مانورها واقف هستند
2/7/2 ـ در زمينه هاي تعميراتي و تداركاتي نيز چنين برنامه هائي يافت مي شود به عنوان مثال يكي از افتخارات مديريت فني كشتيراني راه اندازي توليد روغن هاي دريايي و رنگهاي دريايي با شركت هاي صاحب نام و درجه اول جهان يعني SHELL انگليس وHEMPEL دانمارك مي باشد و بر اين اساس در خريدها و سفارشها به دليل همكاري اينگونه شركتها سعي مي شد اولويت اول معطوف به آنها باشد كه هم از نظر كيفي و هم از نظر كمي و هم مصالح ملي بيشترين دستاورد را براي كشور بهمراه داشته باشد
براي درك اهميت اين موضوع به يك نمونه اشاره مي شود كه معاون كشتي سازي هيونداي براي استفاده از رنگ كره اي K.C.C بارها تلاش نمود تا مـعاونت فني كشتيراني را جهت حتي يك كشتي مجاب نمايد و بسياري امتيازات را نيز پيشنهاد مي كند اما معاون فني را كه داراي مراودات عمده نيز با ان شركت مي باشد از قبول درخواست فوق خودداري مي نمايد و با استناد به رده بندي شركتهاي توليد كننده رنگ در جهان و نيز شبكه هاي سرويس دهي صرفا امكان مانور كشتيراني را براي ايجاد مراوده در زمينه رنگ قرار گرفتن رنگ كره اي در رده يك مي داند ضمن اينكه بحث حمايت از صنايع داخلي و تحت ليسانس شركت هاي درجه يك HEMPEL دانمارك يا JOTUN نروژ يا IP انگليس كه درصد گسترش و ايجاد حوزه هاي جديد در صنايع دريايي با همكاري طرف ايراني هستند مطرح بوده است نهايتا” طرف كره اي با استفاده از غيبت طولاني معاون فني شركت و اگاهي كامل به ضعفهاي مديريت عامل از فرصت استفاده كرده. و در يك ميهماني شام رسمي امتياز رنگ كره اي K.C.C را براي ده فروند كشتي بدست مي آورد و بزرگترين سفارش كشتيراني يعني كشتي هاي پاناماكس و كانتينربر با طول 225 متر همگي تحت سفارش رنگ سازي كره اي K.C.C قرار مي گيرند
3/7/2- در بحث تداركات عمومي كشتيها كه مقوله از نظر تخصصي نسبتا” ساده تر وكشتيراني ده سال قبل شركت تابعه تداركات ناوگان را براي آن تأسيس نموده است وضعيت مشابهي برقرار و مديرعامل كه با شعار خودكفائي در همه چيز به ميدان آمده نه تنها كشتي سازي و ….. را به باد فنا ميدهد بلكه در اين مقوله نيز با كارگرداني فرد ي بنام زينال محبي در يك سناريو يك شركت مشترك در دوبي بنام آليانس شيپ چاندلرز را به ثبت رسانده وبا انتقال فردي بنام ملكوتي پور از سازمان بنادر به شركت تابعه تداركات ناوگان وسپس استقرار وي در دوبي بعنوان مديرعامل شركت جديدالتاسيس حمايت خود از صنايع داخلي !!! را با افزايش خريد از دوبي و از كانال جديد به منصه ظهور مي رسانند…….
مسائل ذكر شده صرفا” نمونه هائي از دهها موضوع در شركت بود كه ضمن داشتن مغايرتهاي جدي با منافع و مصالح نظام ضايعات جبران ناپذيري را بدنبال داشته و از آن مهمتر اينكه با نمايش طراحي شده و مأموريتهاي صوري راه اصلاح آن با طرفهاي داخلي و خارجي تا آينده هاي دور نيز بدليل بجاي گذاشتن پيامدهاي منفي مسدود خواهد شد وتنها يك مديريت حرفه اي وموجه امكان جبران خسارتها رابا حداقل هزينه خواهد داشت.
نگاهي به ديگر شعارهاي مطروحه در جلسه معارفه نيز خالي از لطف نمي باشد نظيرارتقاء سطح فهم شركت در تجارت حمل و نقل، جايگاه كشتيراني در امنيت ملي، ارزش گذاري به نيروهاي انسان بعنوان سرمايه شركت ونقش آن در دوام وبقاي مجموعه ، خدمت به نظام اسلامي بعنوان اداي دين ونيازمند به همكاري، همدلي و…..
آيا اين شعارها در عمل به ضد خودتبديل نشده اند؟! و مديريت شركت براي پوشش ضعفهاي جدي خود تمام اصول شناخته شده را زير پا نگذاشته است؟!
ج: مديريت تخصصي:
قطعا” استحضار داريد كه حرفه حمل و نقل و بخصوص صنعت كشتيراني و كشتي داري يك حرفه كاملا” تخصصي و الزامات خاص خود را طلب مي نمايد از طرف ديگر حاكميتي بودن اين سازمان انتصاب مديران سياسي يا گزينشي را برآن الزامي و لذا جمهوري اسلامي گزينه هاي زيادي را در پيش رو ندارد.
گزينه اول: انتصاب مديران سياسي بامشي واگذاري امور تخصصي به زيرمجموعه و عدم دخالت در سياستهاي اجرائي.
گزينه دوم: انتصاب مديران حرفه اي بااطمينان حداقل از تعهد والتزام انها به نظام جمهوري اسلامي
البته شايد اين گزينه ها مربوط به دهه اول انقلاب بوده واكنون براساس گفته هاي وزيربازرگاني يكي از افتخارات نظام اسلامي تربيت مديران ارزشي ومتخصص براي صنعت كشتيراني بوده است (گزينه سوم) ولي انتصاب اقاي محمدي كه در ابتدا براساس گزينه اول مشهود مي نمود نمي تواند با مواقع بالا همخواني داشته باشد (يعني تناقض در مواضع وزير محترم در جلسه معارفه!!) ثانيا” اين مدير سياسي اقدام به دخالت در تمام امور شركت و هزينه كردن و تضييع مديران تربيت يافته و باقي مانده در سازمان نموده است كه پرورش مجدد مشابه آنان يا بازسازي صدمات وارده سالها زمان مي طلبد و حذف مديران نالايق فعلي كه صرفا” براساس «ارادت سالاري» و «اعتقاد به تلقي خود از كشتيراني بعنوان حياط خلوت مديريت» منصوب شده اند خود يك پروژه خواهد بود
بعنوان مثال مديريت عامل سال گذشته اقدام به انتقال دوست خود اقاي حسيني از سازمان بنادر به كشتيراني نموده و با مجاب كردن وزير بازرگاني ايشان عضو هيئت مديره و معاون فني شركت مشغول مي شوند اين فرد كمترين اطلاع را از مباحث فني كشتي ها داشته و صرفا” در زمينه عمليات بندر يعني OPERATION يعني تخليه وبارگيري و صفافي كالا در محوطه بندر سابقه دارد كه هيچ ربطي به عمليات ناوگان وتعمير ونگهداري و نقشه هاي كشتي ندارد در طي 8 ماه حدود سه هزار ساعت اوقات مديران امور فني بصورت جمعي و انفرادي صرف آموزش شخصي ايشان گرديده وناگهان مديريت ايشان را از واحد فني به بازرگاني منتقل كرده است وتنها خستگي ناشي از اين امر بر دوش مديران فني باقي مانده است جالب اينكه ايشان بدليل اينكه خود بدون هيچگونه ضابطه اي به اين تغيير رسته تخصصي دست يافته است وخدمات بدون ريا و صادقانه مديران فني را براي آموزش خود با الفباي مديريت فني مشاهده ميكند تجري يافته و يك كاپيتان رابعنوان مدير امور فني ؟! منصوب مي نمايد(البته با همكاري مديرعامل !!! ) در حاليكه در تاريخ 35 ساله كشتيراني اين امر بي سابقه و بيانگر بي اطلاعي مطلق مديــريت ارشد شـركت از ماهيت فعاليتهاي واحدها آنها با گذشت سه سال از استقرار در شركت مي باشد.
در زمينه هاي تخصصي ديگر نظير بازرگاني ، مالي و اداري نيز وضع به همين صورت است كه بعنوان نمونه به موارد ذيل مي توان اشاره كرد.
بحث تبديل معاونت بازرگاني شركت بدو معاونت !! كه در تاريخ مديريت شركتهاي كشتيراني دنيا بي نظير است اما دليل اين امر صرفا” سياسي و بدليل استقرار آقاي گلپرور از اعضاي هيئت مديره و باسابق 15 ساله در معاونت بازرگاني ميباشدكه بهيچوجه از نظر تخصصي وعمومي مديريت آقاي محمدي را قبول ندارد از طرفي بدليل تاثيرگذاري و آگاهي وزير بازرگاني امكان حذف ايشان از صحنه وجود ندارد ولذا تحت عنوان تراكم و تنوع كالا در بخشهاي فله و جنرال كارگو اين سناريو انجام و آقاي گلپرور كه خود از دست ايشان خسته و بدنبال كاهش مسئوليت خود در شركت مي باشد با اين طرح موافقت مي نمايند همكاران بازرگاني اين طرح عجيب را خلق الساعه و آقاي گلپرور را بدليل عدم مقاومت در مقابل تجزيه معاونت بازرگاني نكوهش مي كنند.
بحث ديگر ادغام دفتر بيمه و دعاوي بادفترحقوقي شركت و آنهم زيرنظر يك نيروي صفركيلومتر و همكار اطلاعاتي سابق اقاي محمدي بنام شهاب مختاري كه به جوك روز تبديل شده است.
همانگونه كه مطلع هستيد بحث بيمه INSURANCE يك بحث كاملا” تخصصي و با كلوپهاي بيمه خارجي طرف و باتوجه به هزينه هاي بيمه اي كالا و كشتي بحثهاي كارشناسي مربوطه جهت بازيافت اين هزينه ها بسيار جدي مي باشد.
آقاي محمدي بدون توجه به ابعادتخصصي بيمه با استناد به واژه دعاوي در ادامه عبارت بيمه ودعاوي ميفرمايند چون در دفتر حقوقي نيز بحثهاي قضايي و رسيدگي به دعوا هست پس بهتر است اين دو دفتر ادغام شوند در حاليكه مباحث قضايي و حقوقي يك مقوله كاملا” جدا از مباحث بيمه اي وهركدام رشته هاي كارشناسي خود را داشته و مخاطبين آنها نيز داراي تفاوتهاي جدي با هم مي باشند يعني كلوپهاي بيمه با دادگاههاي داخلي و خارجي و جالب اينكه پس از مدتي نيز بدون توجه به نقش هيئت مديره در تصويب مصالحه ها يا دعواها و دستورالعملهاي موجود شركت خود از طريق معاون برنامه ريزي يعني اقاي مهرانپور كه دفتر حقوقي را زير نظر خود دارد و در يك سيكل بسته درخصوص تمام امور تصميم گيري و حتي اختيارات در رده هيئت مديره را به يك رئيس دفتر تفويض مي نمايد وعملا” هيئت مديره و معاون بازرگاني از هيچ تصميمي مطلع نمي شوند جالب اينكه انتخاب كلوپهاي بيمه اي P&I و H&M واگذاري كشتيهاي ناوگان به آنها نيز بدون هيچگونه ضابطه اي انجام تنها پس از گذشت يكسال و دو سال و آشكار شدن عوارض سوء اين تصميم گيريهاي نابخردانه كه در واقع نوعي بازي مديريت يا آموزش ضمن خدمت مديريت و البته با حداكثر هزينه مادي و معنوي (اعتباري) و بدون كمترين نظارت است اقدامات اصلاحي با دلسوزي مديران محجوب صورت ميگيرد.
در جائي ديگر در زمينه هاي تكنولوژي اطلاعات (I.T) شاهد انتقال آقاي ميرزازاده بعنوان مدير عامل شركتهاي خدمات ماشيني هستيم اين فرد كه فارغ التحصيل مدرسه عالي كامپيوتر ومتعلق به نسل ديناسورهاست از سوي يكي از دوستان ايشان با كيفيت مشابه معرفي و سريعا” بعنوان يك نيروي قوي !! و كيفي!! مشغول مي شود معاون فني شركت يك هفته پس از انتصاب وي به اين نكته پي مي برد كه اين فرد نه تنها بسيار نيروي ضعيفي در بحث مديريتي است بلكه در زمينةهاي تخصصي نيز از ساده ترين نيروهاي موجود در بخش I.T كه در حد يك اداره در شركت مركزي مي باشد ضعيفتر است موضوع به آقاي محمدي منتقل ولي وي اين تذكر برادرانه و مسئولانه عضو هيئت مديره و معاون فني خود را نوعي دخالت در اختيارات خود تصويبي!! قلمداد مي كند نهايتا” يكسال پس از اين امر در حاليكه معاون فني تحت دسيسه چيني در زندان بسر مي برد آقاي محمدي يك كادر جديد رابعنوان مشاور مديرعامل و مسئول I.T شركت معرفي مي كند اما مجددا” با گذشت چندماه معلوم مي شود ين شخص نيز در مقابل كارهاي تحقق يافته ضعيف و پس از مدتي جاي خود را به نفر بعدي بنام مقدسيان كه از كادرهاي وزارت اطلاعات است ميدهد ودوباره روز از نو و روزي از نو در حاليكه پروژه I.T شركت براساس زمانبندي و سه سال قبل بهمراه ساير پروژه هاي كليدي نظير ساخت كشتي ، گواهينامه هاي ISO 9000 و ISM و سيستم تعميرونگهداري برنامه اي آغاز و به مراحل نهائي خود رسيده باشد مزيد اگاهي در سالهاي 73-74 كشتيراني از اولين شركتهايي بود كه داراي WEB اختصاصي در شبكه هاي معروف دنيا نظير اينترنت بوده است وهم اكنون نيز آثار آن باقي است در هريك از معاونتها نيز يك مشاور بعنوان IT مستقر ولي عملا” بيانگر اين مطلب است كه آفتابه ولگن هفت دست ، شام ناهار هيچي و اكنون سازماندهي IT مشابه سه سال قبل از الحاق اقاي محمدي يك آرزو براي صغير وكبير است.
در مباحث مالي و اداري نيز مسائلي جدي وجود دارد كه ساعتها وقت را جهت بازگويي و رسيدگي طلب مينمايد و در سايه نظام پليسي وامنيتي شركت فعلا” در سينه ها دفن و روزي با فراهم شدن زمينة قابليت طرح پيدا مي كند نظير بحث مديريت كلان مالي : ذخائرآن و استخدامهاي بي حد و حصر سفارشي مديريت عامل يا جايگزيني نيروي انساني خارجي با ايراني ها و….. كه همگي در حد شعار و صرفا” با ديد كارشناسي و مديريت تخصصي مي توان اثبات كرد چه فجايعي براين شركت رفته و چه فرصتهاي طلايي را از دست داده ايم.
نكته شايان توجه در اين مبحث به تحليل بردن پتانسيل هاي تخصصي شركت ميباشد همانطوريكه مطلع هستيد كشتيراني در دو وجه حرف اول را در خاورميانه مي زند اول در زمينة ظرفيت وتعداد كشتيهاي تجاري و دوم نيروهاي تخصصي.
متأسفانه آقاي محمدي بدليل ضعف تخصصي با پناه بردن به مديريت عمومي واستفاده از روشهاي منسوخ سنتي بيشترين هم خود را صرف تشديد تضادهاي داخلي شركت قرار داده تا خود بعنوان مديريت ارشد و فصل الخطاب اين دعواهاي ساختگي به اعمال مديريت !! بپردازند.
اين نقش ها موجب تضعيف جدي واحدهاي نخبه شركت از يكسو و فرار نيروها از سوي ديگر گرديده و جالب اينكه بسياري از نيروهاي فراري با هدايت مستقيم و غيرمستقيم وي در مجاري خاص بكارگيري گرديده اند و اكنون در دوبي مستقر مي باشند.
افرادي نظير كاپيتان صميمي، كاپيتان كشاورز، مهندس نوروزيان ، مهندس نائيني، وحتي متهم پروژه بزرگ پور سانت مهندس غفاري همگي در يك محدوده خاص مشغول بكار هستند.
نارضايتي پرسنل متخصص و مستقل كه علاقه اي به شركت در باندهاي مافيائي قدرت نداشته و عامه را تشكيل ميدهند نيز بحثي كاملا” جدي است.
د: مباحث امنيتي و سركوبگرانه
آقاي محمدي باتجربه بيش از يكدهه كار اطلاعاتي و بهره مندي از دوستان وهمكاراني چون فلاحيان و حسينيان از ابتداي ورود به كشتيراني تلاش ويژه اي را جهت ايجاديك سيستم باويژگيهاي كامل يك مافيا معمول داشتند كه در برخي از بخشهاي پيشين و به مناسبتهايي مورد اشاره قرار گرفته از جمله انتصاب اقاي رضا رستگار از همكاران اطلاعاتي خود در وزارتخانه هاي اطلاعات ونيرو.
همانگونه كه مطلع هستيد براي ارتباط طولي حراست كشتيراني بدليل ابعاد گسترده فعاليتهاي آن دو مدعي وجود دارد وزارت اطلاعات و حراست مركزي وزارت بازرگاني.
آقاي محمدي بامانورهاي خود كه متكي بر سابقه وابستگي آقاي رستگار به وزارت اطلاعات و تشكيلات حراست مي باشد اين مانع را با كمترين هزينه و بالاخص باجلو انداختن حراست مركزي وزارتخانه طي نموده سپس با اطمينان خاطر به مقابله بامانع دوم يعني حراست وزارتخانه رفته و نهايتا” آقاي قوام را از طرق فشاربه آقاي شريعتمداري و ياسيني منكوب وتوانست خود يك حراست سومي را كه نه به وزارت اطلاعات و نه به وزارت بازرگاني پاسخگو باشد و صرفا” خط مشي آنرامطابق بااهداف مافيائي خود تنظيم واجرا مي نمود پايه گذاري نمايد.
براين اساس بود كه اولين سنگ بناي ايجاد مافيا در كشتيراني شكل گرفت زيرا وظايف حراست يك وظايف قابل تعريف و باز مي باشد و وقتي از مراجع اصلي خود فاصله بگيرد تعريف دامنه آن در اختيار مديرعامل ميباشد كليه عزل ونصب ها با اهرم حراست قابل برنامه ريزي است، وادار ساختن مديران وكارشناسان خبره به تمكين و با استفاده از روشهاي تهديد و تطميع و…. تا پرونده سازيها اين امكان را فراهم مي آورد كه ضعيف ترين افراد از نظر مديريتي يا تخصصي براحتي دوره مديريت سه ساله خود را بپايان برسانند.
از طرف ديگر برقراري ارتباط با عناصري از وزارت اطلاعات و مرتبط با منافع شخصي مديرعامل و تحت پوشش همكاري با اطلاعات محمل خوبي براي ايجاد حاشيه امنيتي موردنظر مدير مربوطه ميباشد و تنها با عميق شدن در موضوع ارتباط افراد مي توانند دريابند كه آن مدير واقعا” در راستاي منافع نظام با وزارت اطلاعات و بعنوان مدير امين همكاري مي نمايد يا با عناصر مسأله دار و بعنوان پوششي براي تأمين منافع كوتاه مدت و درازمدت خود.
شواهد و قرائن زيادي وجود دارد كه ايشان جزو گروه دوم بوده و به مدد ويژگيهاي شخصي كاملا” مساعد بكارگيري پتانسيل هاي موجود در اركان امنيتي و قضايي در راستاي منافع خود مي باشد.
ارتباط با مافياي سعيد اسلامي كه طيفي وسيع از عمليات قتل هاي زنجيره اي تا ترانزيت مواد مخدر فعاليتهاي مالي با توالي فاسد تا جايگزيني عناصر مرتبط بخود در پستهاي حساس كشور را پوشش ميدادند از اين قبيل فعاليتهاي ايشان بوده است.
متهم اكبر خوشكوش مسئول سازماندهي بخش اقتصادي مافياي سعيد اسلامي ترددات مفصلي به كشتيراني داشته و با ايشان در ارتباط بوده است استفاده از منابع اطلاعاتي نظير زينال محبي كه در تأسيس شركت مشترك آليانس بوي برمي خوريم تا احمد رمضاني كه بعنوان متهم وزارت اطلاعات و سوژه با پرونده باز مطرح و آقاي محمدي بعنوان نماينده صاحبان سهام مصادره شده دولتي محمل همكاري با ايشان را داشته است و….. همگي بخشي از اين فعاليتهاست.
استقرار ايشان در هتل هاي جداگانه از هيئت كه در اكثر مأموريتها مشاهده گرديده است (به استثناي مأموريتهاي كم جمعيت و باهمراهي افراد محرم و مورد قبول) عدم حضور در هتل و تا پاسي از شب/ بروز دادن اطلاعاتي كه صرفا” در اختيار نهادهاي اطلاعاتي يا عناصر آنها مي باشد، نگهداري و حمل اسلحه كمري و شكاري در محل كار و تلاش جهت تفهيم اين مطلب به برخي از مراجعين كه وي از نوعي حفاظت كامل برخوردار است،ديدارهاي مشكوك و به تنهايي از شخصيتهاي تجاري تا اطلاعاتي و بطور كلي قرار دادن مبناي فعاليتهاي خود بر پنهانكاري بنحوي كه حتي اعضاي هيئت مديره از سفرهاي آتي ايشان كوچكترين اطلاعي ندارد و…. تلاشهاي وي براي بزرگنمايي ارتباطات خود با مسئولين و مقامات دولتي بطوريكه ممكنست در اولين تماس خود براي جمع حاضر در دفتر چنين وانمود كند كــه سالهاست طرف مقابل رامي شنـاسد يا بر وي تسلط دارد يا در زمينه خط و ربط هاي سياسي از باب فرصت طلبي هم خود را به عناصر چپ و هم به عناصر راست نزديك مي كند و با بكارگيري شرايط بنفع خود اين مانورها را در جهت حفظ و پايداري در پست ومقام و ارتقاء آن بكار ميگيرد بطوريكه در يك زمان شاهديم هم با اقاي بهزاد نبوي در ارتباط است و هم با علي فلاحيان جالب اينكه در برخي موارد با رجوع به شخصيتها مشخص مي شود هيچگونه رابطه مشخصي در بين نبوده و ايشان صرفا” با يك بهانه اداري اقدام به برقراري ارتباط مي كرده اند و اين ارتباط را بابزرگنمائي در سيستم بنفع خود منعكس مي كرده اند.
بعنوان مثال پس از آزادي معاون فني شركت از بازداشت ايشان با آگاهي از رابطه آقاي دزفولي باسردار رحيم صفوي فرمانده كل سپاه و امكان انتقال برخي اطلاعات و در حاليكه حدود 5/2 سال از استقرار ايشان در پست مديرعاملي شركت مي گذرد به يكباره اقدام به تماس با سردار صفوي نموده و با طرح موضوعي تحت عنوان آمادگي جهت اهداء تعدادي بـيسيم بــه سپاه پاسداران سعـي در جلب نظــر ايشان جهت بهره برداري هاي بعدي مي نمايد و خوشبختانه بدليل اشراف سردار صفوي به موضوع و با هوشياري قضيه خنثي مي شود و يا در موردي ديگر ايشان خود را بسيار نزديك به آقاي بهزاد نبوي معرفي مي نمايد و وقتي توسط يك از برادران از آقاي نبوي در خصوص ميزان ارتباط با وي سئوال مي شد آقاي نبوي اظهار ميدارند كه بنده ايشان را يك يادوبار آنهم در وزارت نيرو بدليل اشتغال در آن وزارتخانه و شركتهاي تابعه ديده ام و….
هـ : مباحث مالي
در اين بخش باتوجه به حساسيتها و مشكلات جدي در ارائه سند و ترتيباتي كه معمولا” بعنوان حاشيه امنيتي مدنظر قرار مي گيرد اثبات قضيه بسيارمشكل ولي شواهد و قرائن فراواني وجود دارد.
1- سوء استفاده هاي شخصي
معمولا” رفتارهاي يك مدير در برخورد با بيت المال از علائم اوليه سلامت مالي طرف مقابل و همواره در ارزيابي مديران بعنوان يك فاكتور تعيين كننده محسوب ميگردد .
آقاي محمدي از ابتداي ورود به كشتيراني علاقه عجيب خود را به ماشين هاي صفر كيلومتر نشان ميدهد بطوريكه به شركت خدمات ماشيني كه جديدا” سه دستگاه پژو را تحويل گرفته است دستور ميدهد دو دستگاه آنرا در اختيار مديرعامل كشتيراني قراردهد و سپس با شركت ايران وهند تماس و يك دستگاه پيكان نيز بهمين نحو براي سرويس خانوادگي با انتقال رانندهه از وزارت نيرو درخواست مي نمايد. جالب اينكه يكسال ونيم بعد مجددا” چندين دستگاه پژو توسط خود كشتيراني خريداري و ايشان مجددا” به همين نحو اقدام به تبديل احسن نمودن 3-2 دستگاه پژو در اختيار مديريت مي نمايد و تلاش زيادي را جهت وادار ساختن برخي از معاونين به تعويض پروژه هاي خود مي نمايد كه موفق نمي شود (آقايان كمال گلپرور و مشايخي از اينكار استنكاف مي نمايند ولي مديران همراه ايشان كه كمتر از 2 سال است در شركت مي باشند با وي همراهي مي نمايند تاحفاظي پوششي براي ايشان باشند در خصوص منشي هاي دفتري نيز ايشان با انتقال دو نفر بنام هاي سمناني و سعيدي نيا از وزارت نيرو سعي در ايجاد يك محرم خانه در دفتر خود دارد و صرفا” از يك نيرو بدليل آشنايي با شركتهاي خارجي طرف مراوده و مسلط به زبان انگليسي استفاده مي نمايد.
در اين رابطه عليرغم ظاهر بي اهميت موضوع مايليم مطلبي را عنوان نمائيم كه بيانگر عمق فساد اداري در نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با رژيم سابق است.
تيمسار حسين فردوست در كتاب خـاطرات خـود يـك سند را از ساواك و در اواخـر دوره شـاه بـه نمايش مي گذارد كه دران ساواك به شاه يا (نخست وزير) از برخي از وزراء شكايت مي كند كه چرا بايد با انتقال فلان وزير مسئول دفتر يا منشي وي نيز با وي انتقال يابد و عملكرد برخي وزراء را باعث بدعت گذاري واحتمالا” ناشي از برنامه ريزي وزرا براي سوء استفاده ذكر مي كند اما اين آقاي فردوست نمي داند كه در جمهوري اسلامي در حد مديران كل نيز چنين رويه هايي باب شده است و يا در خصوص استفاده از راننده اختصاصي توسط آقاي محمدي و خانواده اش كه زبانزد عام و خاص است يك نكته بسيار جالب از زبان اقاي شريعتمداري وزير قابل نقل است.
ايشان چندروز قبل از حضور در مجلس براي اخذ راي اعتماد (احتمالا” در 24/05/76) يك جلسه اي با يكي از مديران كشتيراني داشته و در آن ازباب تذكررعايت بيت المال به مطلبي اشاره اي كند كه باتوجه به تعدد مسئوليتهاي خود از مقام معظم رهبري حضورا” استفتاء كردم كه آيا اگر با هدف دفاع از بيت المال در جلسه اي باشم وهمزمان براي خانواده بيمار خود از دكتر يا بيمارستاني وقت گرفته باشم مجاز هستم كه از راننده دولتي بعنوان جايگزين خود براي انتقال همسرم به پزشك استفاده نمايم؟ و مقام معظم رهبري پاسخ ميدهند اين مسأله را از من نپرسيد و تلويحا” چنين مي نمايند كه “خيرمجاز نمي باشيد”.
حال آقاي وزير با اين حساسيت نسبت به بيت المال و روحيه احتياطي چگونه رفتار آقاي محمدي و خانواده وي را در استفاده سوپر اختصاصي از ماشين و راننده بيت المال توجيه مي نمايند آيا مديران عامل قبلي شركت و اعضاي هيئت مديره باسابقه 15 ساله بلد نيستند 2 الي 3 ماشين صفر كيلومتر را با 2 الي 3 راننده كه 24 ساعته و حتي در ايام تعطيل و براي جزئي ترين امور داخلي كه شامل خريدهاي داخلي منزل نيز مي شود را بكار گيرند؟
آيا استفاده اختصاصي از باشگاه كشتيراني و حتي دست اندركاران آن كه به اعتراض آقاي عظيميان مديرعامل انتصابي ايشان انجاميده و موجب بركناري وي در كمتر از 24 ساعت پس از تهديد به عزل توسط همسر آقاي محمدي انجاميد قابل كتمان است؟
آيا وادار كردن پرسنل مهمانخانه مشهد مقدس به در اختيار بودن اختصاصي براي آقاي محمدي و همسرش كه به ناراحتي ساير اعضاي هيئت مديره در ايام نوروز 79 و بازگشت يكي از آنان به تهران انجاميد قابل كتمان است؟هزينه هاك چند صد هزار توماني از جيب ايشان پرداخت شد يا بيت المال؟!
مزيد اطلاع كليه موارد فوق به آقاي ياسيني مشاوراجرائي و رئيس ستاد اقاي وزير منتقل وحجت توسط مديران ارشد شركت و عليرغم مواجهه بودن با فشارهاي مافيائي به مسئولين تمام شده است.
بحث مأموريتهاي خارج از كشور ايشان و همدستان وي نيز فصل كاملا” مجزايي از ريخت و پاش مهار گسيخته را بنمايش مي گذارد و تنها با درخواست آمار و مقايسه مأموريتهاي ايشان از نظر كمي و كيفي با مديران عامل قبل عمق فاجعه مشخص ميگردد.
در حاليكه مديران قبلي شركت با شرايط بغايت بغرنج تري در اداره شركت (چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح و الغاي طرح فوب و پروژه ها) مواجه بودند اما بهيچوجه مأموريت خارج از كشور را توجيه اعمال خود براي كسب درآمد ارزي، ديد وبازديدهاي غيرضروري از كشورهاي و با اهداف مشكوك و ارضاي تمايلات شخصي قرار ندادند نگاهي مقايسه اي به كشورهاي محل مأموريت كه بعضا” حتي يك دلار خاصيت مالي براي شركت تجاري نداشته و در تاريخ 30 ساله مديريت كشتيراني جمهوري اسلامي و شركت ملي نفتكش نيز ديده نمي شود مطلب را از هر توضيحي بي نياز مي نمايدو تنها بخش ضد جاسوسي وزارت اطلاعات ميتواند با بررسي ركوردها اظهار نظر تخصصي نمايد
جالب اينكه ايشان براي ايجاد حاشيه امنيتي مجبور به همراه كردن مديران ديگري و ايضا” مسئول حوزه مديريت بعنوان مترجم نيز در اين سفر ها مي شود كه خود باراضافي ديگري را علاوه براصل ماجرا تحميل ميكند و در نهايت اخذ يك آمار و گراف از مأموريتهاي خارج ايشان و هزينه هاي متعلقه همه چيز را روشن خواهد كرد.
2 – سوء استفاده هاي كلان
دراين بخش همانگونه كه قبلا” توضيح داده شده بدليل حساسيت موضوع قطعا” طرف مقابل تمام تلاش را در جهت حفظ حاشيه امنيتي معمول و بالاخص ايجاد فضاي بسته و پليسي و نيز تمركز تصميم گيري و امور اساسي از سازوكارهاي اوليه يك مديريت براي سازماندهي سوء استفاده در يك شركت مي باشد و اصول مميزي و حسابداري و بالاخص مديريت نوين براين اساس مواردي نظير شفاف سازي را در مقابل پنهانكاري ياتناسب اختيارات و مسئوليتها يالزوم مشاهده پذير نمودن و كنترل پذيري و….. را مدنظر قرار مي دهد و بالاخص مديريت مسأله دار حداكثر توان را بر نقاط مقابل اين امور تمركز ميدهد و اما شواهد و قرائن و كيس هاي موجود.
1/2ـ ايجاد امور قراردادها در حوزه مديريت و نظر شخص ايشان كه در ابتدا تحت عنوان استفاده از خدمات فردي بنام بزاز و با قرارداد ساعتي كار در منزل !! و آنهم براي قرارداهاي ساخت كشتي و بدون كمترين تجربه قراردادهاي دريائي شروع و نهايتا” نيز با انتصاب فردي مسأله دار بنام منصور موسوي ( موسوم به حجه الاسلام موسوي) كه بدليل دسته گل وي در خلع لباس كردن خود در لندن و در هنگام تحصيل در دوره فوق ليسانس مورد تنفر عمومي و حتي با ايجاد ارتباطي با شركتهاي بيمه كشتي فوق به اخذ نمايندگي از شركتهاي طرف مراوده كشتيراني!! شده و با نصب يكدستگاه فاكس در منزل سازماني به رفق وفتق امور پرداخته و حق العمل دريافت مي نمود كه با آگاهي پرسنل واحد بيمه ودعاوي و برخورد معاون بازرگاني و آگاهي حراست از سمت خود خلع و به شركت اكو ECO تبعيد شد وي آقاي محمدي ابتدا ايشان را با عنوان روحاني بودن بعنوان عضو تخلفات اداري!! منصوب و با فريب آقاي شريعتمداري وزير بازرگاني براي وي حكم ازايشان نظير ساير اعضاي هيئت گرفتند و پس از آشكار شدن موضوع و اعتراض عمومي پرسنل شركت به انتصاب يك خلافكار در هيئت تخلفات اداري حكم ايشان لغو و آقاي محمدي براي نمايش قدرت ايشان را در پست كاملا” حساس ايجاد شده نظير «امور قراردادها» بكارگيري تا بدينوسيله ضمن ارسال پيام قدرت خود زمينه را براي بهره برداري از اين فرد در تنظيم قراردادها فراهم آورند.
نكته بسيار جالب اينكه با گذشت هشت ماه از انحلال كميته خريدوفروش كشتي وتشكيل دفتر امور قراردادها مجددا و به پيشنهاد همين واحد جديد كميته مذكور (البته با عناصرتحت امر مديريت )تشكيل شد
2/2- در اختيار خود گرفتن امور مالي و اصولا” هرگونه فعاليتي كه بنحوي در ايجاد هزينه مؤثر است و ايجاد سيستمي كه از جزئي ترين مسائل تا كلي ترين آن در شركت مادر و شركتهاي تابعه مي بايستي براساس نظر ايشان انجام شود بعنوان مثال اگر هم اكنون شركت درياي خزر تصميم به تعمير يك كشتي از پنج فروند كشتي خود داشته باشد استعلام هاي اوليه اخذ و پس از اخذ نظر آقاي محمدي توسط آقاي اختري مديرعامل درياي خزر برنده تعيين مي شود لذا از نظر شكلي امور مطابق آيين نامه هاي مالي انجام ولي از ماهوي تعميرات كشتيهاي درياي خزر كه يك شركت مستقل با شخصيت حقوقي خود مي باشد توسط اقاي محمدي تصميم گيري مي شود (نگاهي به ساير موضوعات مشابه و در شركتهاي ديگر و شركت مادر مطلب را از توضيح بي نياز مي نمايد).
3/2 – بحث ديگر توجه ويژه ايشان بـه فعاليتهاي شركت مصادره اي اينرگرواستروي و آقاي احمد رمضاني مي باشد كه از روزهاي اوليه استقرار ايشان در كشتيراني مدنظر مديران ارشد شركت قرار گرفت.
قطعا” استحضار داريد عضويت ايشان بعنوان نماينده صاحبان سهام مصادره اي در يك شركت محدود صرفا” يك مسئوليت جانبي و نظارتي و در مقايسه با گردش عظيم فعاليت كشتيراني و منصب رياست هيئت مديره و مديرعاملي يك جزء بسيار كوچك مي باشد ولي با رجوع به ميزان دخالت ايشان و پيگيري فعاليتهاي آن شركت درنقش دايه عزيزتر از مادر!!! كه از طريق مسئولين دفتروي مديران سازمانهاي ذيربط و مسئولين آنشركت و نمايندگان احمد رمضاني نظير مهندس ايراني يا احمدالمطهري و…. قابل تحقيق است يك واقعيت را اشكار مي نمايد كه ايشان بطور كاملا” غيرمتعارفي درگير ان شركت و آقاي احمد رمضاني مي باشند.
در كليه سفرهاي انجام يافته به امارات متحده عربي و با بهانه هاي مختلف نامبرده اولا” با استقرار در هتل هاي جداگانه و ثانيا” ترك جلسات يا مراسم هاي شام عملا” اوقات خود رابه اين شخص مي گذراند طرحهائي نظير دخالت اينرگواستروي يا شخص احمد رمضاني و ساير شركتها بصورت رسمي يا غيررسمي با واسطه يا بدون واسطه، روي صحنه بفراوان يافت مي شود و البته بخش اعظمي از آن نيز پنهان كه مي بايستي با استفاده از ابزارهاي اطلاعاتي كشف گردد.
دخالت در امور تعميرات كشتي هاي در درياي خزر، خريد دو فروند كشتي پاناماكس از اوكراين، تدارك كشتيها طرح SWAP سوخت تحت عنوان گران شدن قيمت سوخت كشتي در داخل و لزوم مبارزه با آن تلاش در جهت تغيير منابع مالي پروژه هاي ساخت به بانك اسلامي دوبي DIB به مديريت سعيد آل يوتاء و با كارگرداني پشت صحنه احمد رمضاني بعنوان دلال كه در مرحله تعهد نامه LETTER OF INTENT كشف و خنثي گرديد و باعث افزايش جدي هزينه تمام شده كشتيهاي سفارشي تا پايان استمهــال وام ها مي گرديد. و….
نكته بسيار جالب اينكه آقاي احمد رمضاني در يك جلسه اظهار ميدارند پتانسيل هايي در كشتيراني جمهوري اسلامي وجود دارد كه در صورت بالفعل شدن نياز به هرگونه فعاليت در درياي خزر و كشورهاي شوروي سابق را منتفي مي كند و بگونه اي موضعگيري مي نمايد كه گويا با روز كار آمدن دولت خاتمي و وجود عناصري در پست هاي كليدي سازمانهاي حاكميتي و وزارتخانه “ماه عسل” ايشان پس از يك دوره فترت آغاز گرديده است و البته با نگاهي به تركيب جايگزيني “بچه هاي لانه جاسوسي” درسازمانهاي حاكميتي مطلبي بگزاف نگفته است دهها كادر برجسته از بهزاد مظاهري سفير سابق ايران در اوكراين و مديرعامل هواپيمائي كشوري ، رحمان دادمان مديرعامل راه آهن، احد محمدي مديرعامل كشتيراني ، افراد مشابه در وزارت نيرو و دفاع و نفت و….. برقرار ارتباط با برخي عناصر قضايي و اطلاعاتي در طي دادرسي پرونده خود در شعبه 12 دادگاه انقلاب ، عناصر مستقر در هيئت هاي مديره شركتهاي مصادره اي و …. همگي شرايط كاملا” مطلوبي را براي اين دلال حرفه اي و كلاهبرداري (كه تنها به اتكاي تباني و با استفاده از ضعف مديران دولتي انتصابي و فاقد قدرت مانور و گرفتار در بوروكراسي اداري زمينة را براي بقاي ايشان و امثالهم و آنهم بعنوان تجارمحترم بخش خصوصي و صاحب ضريب هوشي بالا فواهم مي آورد) همگي بايد مدنظر قرار گيرد.
بي جهت نيست كه پس از منكوب كردن مديران ارزشي و متخصص در كشتيراني اقاي محمدي بقدري احساس قدرت و امنيت مي كند كه اقدام به انتصاب برادر همسر آقاي رمضاني يعني احمد المطهري بعنوان مشاور مديرعامل و استقرار وي در طبقه دهم مي نمايد جالب اينكه هيچكس حتي اعضاي هيئت مديره كشتيراني نيز كه بعضا” در اتاق بغل اين شخص مستقر هستند نيز از حضور و غياب ايشان در محل دفتر و نيز موضوعات كاري واگذارشده اطلاعي ندارند و ظاهرا” انتصاب ايشان با هدف استقرار يك هماهنگ كننده با احمد رمضاني براي تسهيل در انتقال اطلاعات و شناسايي زمينةهاي هدايت وي در فعاليتهاي كشتيراني و …. مي باشد.
4/2- رسيدگي به اموال شخصي
بحث ديگر لزوم رسيدگي به اموال شخصي اقاي احد محمدي ميباشد كه بنظر خيلي ها غير عادي مي آيدوي طي يك سخنراني اموال خو ددر سال 64 را يك دستگاه موتور هوندا 125 ذكر مي كند و درزمان استقراردر وزارت نيرو نيز حسب اطلاع واصله اقاي زنگنه امكانات غير متعارفي را در اختيار ايشان قرار نداده است ميزان ماموريتهاي خارج وي نيز بسيار محدود و يك دهم ماموريتهاي فعلي ايشان بوده است لذا برخورداري از يك منزل ويلائي 500 متري در خيابان دولت كوچه شهيد اخلاقي پلاك 64 و با نظر مقايسه اي با اعضاي شركت حاكميتي كشتيراني بسيار عجيب مي نمايد و ساير موارديكه بايد در بررسيها مشخص شود.
5/2- علاقه عجيب ايشان به دريافت هداياي گران قيمت و بالاخص جواهر آلات كه متأسفانه باعث وهن منصب مذكور و تا مرحله اي پيش رفته است كه در برخي از مأموريتهاي مشاور مديرعامل يا يكي از همراهان فقط وظيفه جابجايي هدايا را بعهده داشته و اين امر موجب اشتهار ايشان در خارج از كشور گرديده است قضيه پيشنهاد اخذ آدرس منزل در تهران جهت ارسال يك دستگاه خودرو گرانقيمت DYNASTY از معاونت شركت هيونداي و بصورت عريان كه در تاريخ كشتيراني بي سابقه است و البته ظاهرا” بدليل ممنوعيت ورود خوروهاي سواري با پاسخ منفي آقاي محمدي مواجه ولي تلاشي نيز جهت اخذ آن براي دولت نيز بعمل نمي ايد نيز خالي از مطلب نمي باشد و بيانگر مشاهده زمينه ارائه چنين پيشنهاداتي در وي ميباشد درحاليكه بسياري از برادران باسابقه و در معاملات كلان نيز سابقه چنين پيشنهادهاي وقيحانه اي ندارند براي نمونه چگونگي چنين زمينه هاي در ذهن مديران شركتهاي خارجي به مثال ذيل مراجعه مي كنيم ايشان در هنگام مذاكره با طرف هيونداي براي نهايي كردن قرارداد كشتي هاي پاناماكس از مديريت هيونداي ميخواهد براي سفارش چند صد دستگاه ماشين هيونداي براي يك شركت در دوبي يا جزيره كيش بوي قيمت بدهند و مديريت شركت مذكور كه براي فعال كردن قرارداد كشتي مي بايستي نظر ايشان را تأمين نمايد با فشار به زيرمجموعه خود در بخش ماشين سازي HYUNDAI MOTOR COاز آنها مي خواهد پايين ترين قيمت را ارائه تا رضايت ايشان براي قرارداد كشتي جلب شود!!
اينكه اين معامله انجام شده يا خير و طرف اين معامله چه كساني بوده اند اطلاعي در دست نيست ولي اين امر نمونه اي از خروارها برخوردهاي تاجرگونه آقاي محمدي در جوف قراردادهاي دولتي است.
6/2- مورد ديگر بكارگيري عناصر زير سئوال در واحد مالي مي باشد كه بعنوان مثال به اقاي هلاكوئي معاون سابق مالي شركت مي توان اشاره كرد آقاي محمدي در توطئه چيني بر عليه واحدها و كادرهاي نخبه شركت كه تجلي ان را در معاونت فني مي بينيم اقدامات خود را “مبارزه با فساد اداري” مي نامد ولي وقتي يك كيس بنام شركت آتور ATOR كه مربوط به فعاليتهاي يك باند فساد مالي و دخيل در پرداخت صورتحسابهاي ساپلايرها و طرفهاي معاملاتي كشتيراني بوده و براي تسريع در پرداختها و يا استفاده از حسابهاي لندن براي پرداختها كه سريعتر عمل مي نمايد درخواست حق العمل 5% - 2% مي نموده اند از ثبت اسناد مربوطه درحراست و دفتر مديريت جلوگيري و آنرا شفاها” به آقاي هلاكوئي تذكر مي دهد و هيچگونه پيگيري بعدي نيز بعمل نمي آورد اين مطلب در اختيار حراست وزارت بازرگاني و آقاي قوام و ياسيني از آن مطلع هستند.
دهها نمونه در واحدهاي ديگر و ذيربط با معاونت مالي وجود دارد كه در صورت تأمين مديران امكان دسترسي به انها وجود دارد و در صورت رسيدگي توسط يك مرحع مسئول عمق فاجعه آشكار خواهد شد نهايتا” نيز آقاي هلاكوئي به پاس خوش خدمتي به رياست دفتر لندن منصوب تا سرپل برخي فعاليتها ي مورد نظر ايشان در قلب اروپا گردد تردد بيش از حد به كشوري كه آقاي محمدي تا قبل از الحاق به كشتيراني آنرا نجس و ورود به انرا مصادف با جاسوسي براي MI6 مي دانستند و اكنون بهر بهانه اي سري به آن كشور مي زنند نيز جالب توجه است.
7/2- معوق نمودن قراردادهاي ساخت كشتي در داخل، تسريع در فعال كردن قراردادها، انتخاب تجهيزات تحت ليسانس بجاي كارخانه اصل نظير ژنراتورها، واگذاري رنگ ده فروند كشتي به يك كمپاني كره اي …… كه موجب نارضايتي مديران مسئول كشور گرديده و بالخص مقاماتي نظير آقايان شريعتمداري، شافعي، نعمت زاده و تركان كه در روزهاي اول انتصاب ايشان شعار “خودكفايي و حمايت از صنايع داخلي” را در ايشان متجلي ولي اكنون در هر كوي و برزن از نثار لعن و نفرين به وي ابائي نداشته و در داخل شركت نيز بدليل تنزل استانداردهاي فني (والبته با حفظ قيمت سابق) به نهادينه كردن بدعتها مشغول هستند از ديگر موارد قابل رسيدگي است.
در خاتمه با جمع بندي اينكه موارد ياد شده تنها به اندازه توان محدود نگارنده بوده وبراي بررسي ابعاد تخريبي اين عنصر نامطلوب بايد دهها تن از اعضاي هيئت مديره ، معاونين و مديران امور و نيز صاحبان مشاغل دولتي و خصوصي در داخل و خارج مورد مصاحبه قرار گيرند و اتفاقا” همگي نيز براي همكاري با وزير بازرگاني يا نمايندگان تام الاختيار آمادگي داشته و صرفا” امنيت شغلي انها بايد تضمين شود.
اميدواريم قبل از آنكه پرده ها دريده و مراجع نظارتي نظام نظير كميسيون اصل نود و بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات يا راديوهاي خارجي و رسانه هاي داخلي ابتكار عمل را در دست گيرند خود وزارت بازرگاني اقدامات لازم را مبذول و اين شركت حاكميتي رااز دست اين جرثومه فساد نجات بخشد.
والســـلام
Comments
Post a Comment