دروغهاي آشكارمحسن رضايي فرمانده سابق كل سپاه پاسداران

اخيراپس ازمدتهاسكوت كه بدنبال مصاحبه ونامه پراكني هاي هاشمي رفسنجاني ومحسن رضايي درخصوص جنگ وقبل ازانتخابات مجلس خبرگان صورت گرفت زمينه سازيهاي جديدي ازسوي سايت بازتاب وبه نقل ازمحسن رضايي تحت عنوان"رمزگشايي ازجعبه سياه جنگ" مطرح گردیده ومتعاقب آن نيزمسعودده نمكي يكي ديگرازمسئولين رده هشتم درسپاه پاسداران نيزبرآن صحه گذاشته بود.

با گذشت يكهفته ازآن مصاحبه باردیگرشاهدمصاحبه بازتاب بامحسن رضايي در7 خردادماه به بهانه آزادسازي خرمشهردر3 خرداد بوديم واینبارمطمئن شدم که موج دیگری ازدروغ پردازی درخصوص جنگ وهمراه باتحریف وقایع درراه است

دراين مصاحبه دروغهاي آشكاري ازسوي فرمانده كل سپاه پاسداران مطرح گرديده است كه اتمام حجتي برضرورت افشاي آن ازسوي نگارنده گرديد

وي دراين مصاحبه درپاسخ به سوال خبرنگارخودمبني برعدم اتحادواختلاف بين ارتش وسپاه پس از پيروزي خرمشهر(خرداد61)تا فتح فاو(بهمن64)راابتدادرحد اختلاف نظركارشناسی تقليل داده ولي درادامه همان سوال اين اختلافات راتحت عنوان ناهماهنگي در خصوص جنگ واستراتژي آن مي داندكه قطعاموضوعي دررده فرماندهي عالي جنگ است ونه كارشناسان وافسران رده پایین.

محسن رضایی دروغ ديگري رادرادامه همان بحث مطرح كرده واينكه ايشان بالاتفاق صياد شيرازي(بااتحاد)جنگ را اداره مي كردند درحاليكه همگان دررده عالي فرماندهان مي دانندكه اصولادامنه اختلاف بين ايشان وفرماندهان ارتش ازجمله صيادشيرازي بحدي بالا بود كه روزي نبودكه ازسوي وي وهمپالگيهايش برعليه آن صیادشیرازی وديگرفرماندهان به اصطلاح مومن ارتش بدگويي صورت نگيرد.

دربخش ديگري وي عدم موفقيت درجنگ راپس ازآزادي خرمشهرناشي راازكمك فكري ومشاوره نظامي ژنرالهاي كشورهايي چون مصر،آمريكا،فرانسه وروسيه به فرماندهي ارتش عراق وموثر درپي بردن آنها به تاكتيكهاي بكارگيري شده توسط مقامات نظامی ايران دانسته كه به اتخاذسياست ” ترميم خطوط” و”مقابله بانيروي پياده” توسط عراقيهامنجرشدكه دراین خصوص باید گفت :

اولا:دخالت كشورهايي چون آمريكاوفرانسه درجنگ ایران وعراق پس ازعمليات والفجر8 که منجربه تصرف شبه جزیره فاوگردید یعنی درسال 1365 آغازگردید كه ازاستراتژي وتز” عدم غالب ومغلوب” اعلام شده ازسوی آمریکا وهم پیمانان غربی آن نشات مي گرفت وبهمين دليل نيز همزمان باحضوردونالدرامسفلدمعاون وقت پنتاگون درعراق درخرداد یاتیر65 شاهدحضورمك فارلين مشاور عالي امنيت ملي آمريكا درآبان ماه همان سال باسلاحهاي آمریکایی- اسراييلي درتهران بوديم لذابهيچوجه دخالت كشورهاي فوق درجنگ پس ازآزادي خرمشهرتافتح فاوصحت نداشته وندارد.

ثانيا:تزهاي من درآوردي ترميم خطوط يامفابله بانيروي پياده چيزي نبوده است كه نيازبه مشاوره خارجي داشته باشدوهرفرمانده نظامي حتي دررده گروهبان نيزپس ازعملياتهاي فتح المبين وبيت المقدس مي داندكه عراقيهابدليل غرورناشي ازپيروي اوليه درجنگ آنچنان كه بايدوشايدبه وضعيت خطوط خودازديدپدافندي اهميت نمي دادندوطبيعي است كه پس ازآنهمه خسارت به آن بپردازند.

فرمانده كل سابق سپاه پاسداران دربخش ديگري عمليات شكست خورده وجنون آميزخيبر(تصرف جزایرمجنون) وبدرراكه ازپرتلفات ترین عملیات وازنظرسرزميني ونظامي نيزفاقد هرگونه ارزشي بودند تاكتيك جديدايران باهدف غافلگيري خوانده است درحاليكه همگان مي دانند اصولا باتلاقهاي هورالعظيم خودموانع طبيعي برسرراه نيروي مهاجم بوده وحتي درصورت عبورنيروي نظامي بدليل فقدان سرپل مناسب وعمق ميدان كه استقرارتوپخانه يامانورگروههاي زرهي را ناممكن مي سازدازديدگاه نظامي نوعي خودكشي وتصميمي احمقانه ازسوي فرماندهي آن محسوب مي گرددوبهمین دلیل نیزنیروی چندانی جهت دفاع ازآن بخش ازجبهه قرارنداده بود نهايتانيزعقب نشيني خفت بارازهورالعظيم وسپس شكست فاحش درعمليات بدركه صدام آنراام المعارك(مادر نبردها)مي ناميدازعواقب دهشتناک آن تاكتيكهاي باصطلاح بومي ونوآورانه بود.

محسن رضايي شكست درعمليات فوق راكه بدليل عدم طراحي صحيح عمليات بوده نه تنهابيان نمي كندبلكه بافرارازآن تحت عنوان افتخاردراستفاده ازنيروهاي پياده به جاي نيروي ويژه يا آبخاكي ازطريق طي كردن راه ده ساله دريكسال درتبديل نيروهاي مذكورياد كرده وحتي مدعي مي گردددرعمليات فاوآنراتبديل به ابتكارجديدي تحت عنوان عبورازرودخانه وسپس جنگيدن در زمينهاي نمكزارو سست يا ناهمواركرده اندكه قابليت مانورتانكهاي دشمن رامحدودوبراي اثبات خودزمينگيري دوگردان ازتانكهاي دشمن رادرآن به شهادت مي گيرد.

درخصوص ادعاهای فوق:

اولا ايرانی كه ارتش آن ازبزرگترين نيروي زرهي منطقه وبزرگترين نيروي ضدزرهي جهان پس ازآمریکا وشوروی يعني هوانيروز با800 فروندهلي كوپترآمريكايي همراه با قطعات يدكي دپوشده درانبارهاي لجستيكي بوده چرا بايدجنگيدن درميدان شوره زاررا مناسب خود بداندجزاينكه سپاه باجاه طلبی فرماندهان ارشد آن واحساس عدم نيازبه ارتش بدنبال زمينهايي بودكه بانيروي پياده وبسيج خود فتوحات رابنام خودثبت کند نیروهایی كه ازآنهابعنوان گوشت دم توپ نام برده مي شد وشامل نوجوانان خردسال می شد.

ثانيالشكرهاي زرهي عراق(حداقل به استعداددوسپاه كامل يا 6 لشكر)چه نيازي به عبورازشوره زارها داشته وقتيكه چهارجاده اصلي وبموازات هم تاعمق100كيلومتري رادرعقبه خودداشته اند هرفردنظامي باحداقل دانش سربازي بانگاهي به نقشه هاي تاكتيكي بامقياس 50000/1متوجه اين امرمي گرددوحتي اگر سخنان خودمحسن رضايي راملاك قراردهيم آيازمينگيرشدن دوگردان تانك ازسپاههاي پنجم عراق تحت فرماندهي ژنرالهايي چون ماهرعبدالرشيددريك عمليات دستاوردهاي مهمي است؟

فرمانده سابق سپاه درپاسخ خبرنگارخودمبني براستفاده ازآن تجربه درجنگ مجددامدعي مي گردد ديگرنه تنهاازآن استفاده نشده!! بلكه درعمليات كربلاي4(عمليات ساليانه 1365)كه ظاهرابا تلفات 20هزارنفري همراه بوده است موفق به عقب نشيني گرديده وپس از 10روزمجدداازهمان نقطه عمليات كربلاي 5 راسازماندهي كه موجب پيشروي نيروهاي تانزديك بصره درشلمچه شد.

اولا كه عمليات كربلاي 5 ازناحيه جنوبي وبه سمت كارخانه نمك ودرياچه ماهي صورت گرفت كه بعدابه دليل حجم تلفات نيروهاي ايراني درعمق كم منطقه به سه راه مرگ موسوم گرديدوربطي به منطقه عملياتي كربلاي4 واقع درجنوب غربي آن نداردجزهدف نهايي عمليات كه درخطر قراردادن شهربصره بودهمانطوريكه هدف عمليات خيبروبدرنيزتهديدبصره ازناحيه شمال آن بود.

ثانيااقدام به عمليات كربلاي 5 بدليل شكست درعمليات كربلاي 4 درهمان ساعات اولیه شروع آن بودكه باتوجه به اختصاص ظرفيت يك عمليات در يكسال سپاه موجبات بدبيني شديدرهبري رابه فرماندهي سپاه فراهم آورده بودزيراكليه امكانات كشوردرطي يكسال در اختيارفرماندهي سپاه قرار مي گرفت تادرفصل زمستان كه عملاهم به بهمن ماه خلاصه مي گرديدعملياتي جدی صورت گيرد وفرماندهي سپاه دركاري شتابزده براي حفظ آبروي خوددر شكست كربلاي4 خساراتي چندين برابررادركربلاي 5 به كشورتحميل نمودكه دستاوردي ناچیزرابهمراه داشت ولي ازنظررواني به خانواده شهداكه تمام خيابانهاي شهرهارابنام خودكرده بودند چنين وانمودمي كردند كه عمليات فوق ازاهميت خاص برخورداربوده تابدينترتيب آرامش روحي رابراي آنهابه ارمغان بياورند.

ثالثا:چنانچه درعمليات كربلاي5 نظيرعمليات فتح المبين ياعمليات بيت المقدس موفق به محاصره دشمن شده ايم چرااثري ازسربازان اسيرشده ياتجهيزات به غنيميت گرفته شده ديده نمي شود؟محل وعمق سرزمين فتح شده راباميزان تلفات انساني وتجهيزات عليرغم حمايت كامل نيروهاي هوايي وهوانيروز وتوپخانه ارتش مقايسه كنيدتاعمق فاجعه برايتان مشخص گردد.

محسن رضايي درتوجيه علل ناكارآيي ابتكارات خودساخته دليل آنراهوشياركردن عراقيهادراواخر جنگ توسط پنتاگون مي كندوضمن توجيه شكستهاي خوددرجنوب كه ناچارسپاه ايران رابه جبهه ضعیف عراق درشمال كشانده بودحمله عراق وازدست رفتن كليه متصرفات درجنوب ازجمله شبه جزيره فاوراناشي ازآن ذكرمي كندكه دروغ بزرگي است زيرادرواقع پس ازناكاميهاي پي درپي در جنوب ايشان وهمفكرانشان با اطمینان ازعدم آمکان موفقیت درجبهه جنوبی اقدام به انتقال عمليات ساليانه کشورودرپايان سال1366به جبهه شمالي نمودندوعراق بلافاصله با استفاده از ضعف نيروهاي پدافندي درفاووسايرجبهه هاي جنوبي با اتکاء به جاده هاي فراوان درمنطقه اقدام به انتقال نيروهاي خودجهت عمليات آفندي نمودوبراحتي درعرض چندروز نه تنهاتمام خاك سرزميني خودرابازپس گرفته بلكه اهوازوخرمشهررانيزدرخطرجدي قرارداد.

فرمانده كل سپاه دردروغ آشكارديگري درخصوص علت طولاني شدن جنگ به 8 سال (يعني دوبرابرزمان جنگ دوم جهاني) وادعاي مخالفت خودباطولاني شدن آن بدون پاسخ به بخش دوم سوال مدعي گرديده است كه جنگ فوق يگ جنگ 20 ساله بوده كه حتي كوتاه شده است وبجاي اعتراف به غرورو سرمستي ايران ازآزادي خرمشهركه نقطه عطف تاريخ جنگ جهت خاتمه آن بوددليل آنراعدم قبول شرايط ايران از سوي دنياپس ازخرمشهرمي داندومدعي می شود که جامعه بین الملل بجاي پيشنهاد صلح دائم ازجمهوري اسلامي درخواست آتش بس نموده بودكه بمنظور خريدن زمان ازسوي دشمن تلقي می گرديدولي توضيح نمي دهدچرا پس از ناكاميهاي پي درپي حدود4 ساله پس ازآزادي خرمشهرتافتح فاوجمهوري اسلامي همان آتش بس راكه معمولااولين گام درجهت صلح است قبول نمي كندو بازهمان اشتباه راپس ازفتح فاو درپايان سال64 تا مرداد67(5/2سال)مجدداتكرارمي كند.وچنانچه هدف نهايي شناسايي متجاوزو مقصرجهت اخذ غرامت جنگ بوده چرا پس ازآن درطي 20 سال اخيرازصدام حسين درخواست غرامت نگرديده است درحاليكه كشور كوچك وثروتمندكويت تمام خسارات خودومرتبط با حمله عراق به خاك آن کشوردرسال1990رادريافت نمود!

محسن رضايي درخصوص نگاه مسئولين سياسي كشوربه جنگ آنهارامخالف جنگ استراتژيك ياجنگ تمام عيارقلمدادومدعي ميگردد چون امكان استفاده آمريكاازبمب اتم برعليه ايران در آن شرایط ميرفته واقتصاد كشورهم ظرفيت پشتيباني لازم رانداشته است ازاينكار خودداري نموده اند درحاليكه خود بهترمی داند که مهمترين بخش عدم استقبال مردم ازجنگ بدليل طولاني شدن وسوء تدبيرهابوده كه خود آقاي محسن رضايي درنامه معروف خودبه آيت الله خامنه اي به آن اشاره كرده است زيراعملا پس ازخرمشهرجنگ ازحالت تدافعي و سرزميني خارج وسمت وسوي سياسي بخود گرفته بودمديريت كشوروجنگ بافرماندهي آخوندها ازرده رهبري گرفته تاجانشین فرماندهي كل قواو رياست ستادقرارگاه مركزي خاتم الانبياء وسپس تشكيل ستادپشتیبانی جنگ درسال 65 وپس ازآن ستادكل قوا درسال 67 تنها بفاصله چندهفته قبل ازپذيرش قطعنامه 598 خودبيانگرميزان دانش رهبري، سازماندهی وفرماندهي درنزدمسئولين سياسي و نظامي كشورطي يك جنگ كبيرميهني بوده است وخودحديث مفصل بخوان ازاين مجمل

درخاتمه لازم به ذكراست كه هدف ازاين مكتوب صرفاپاسخ به دروغهاي شاخداري بودكه توسط فرمانده كل سابق سپاه پاسداران اظهارگرديده بودوتحليل كامل جنگ ونقش مخرب فرماندهان سياسي ونظامي با شرح دقيق وقايع درفرصتي ديگر به سمع ونظرملت ايران خواهدرسيد.

Comments