جاسوسی درایران


اخيرابسيج دانشجويي دانشكده خبرصداوسيمااقدام به برگزاري نشستي تحت عنوان ” جاسوس شناسي درتاريخ معاصرايران” كرده و فردي بنام عليرضاذاكراصفهاني رييس مركزتحقيقات درواقع رييس اتاق فكررياست جمهوري درآن سخناني ايرادكردكه جاي تامل دارد
اهميت نشست فوق نه به مرجع برگزاركننده است ونه به سخنران آن بلكه ازآنجايي است كه كه خط دهي اينگونه نشستهاازسوي مقامات بالاي نظام براي ايجادفضاي رواني لازم درجامعه ودرارتباط باطرحهاي آينده بوده وازنیات پشت صحنه آنهاسرچشمه مي گيرد
اتهام جاسوسي به مخالفان سياسي حكام درايران ريشه حداقل يكصدساله داردوايكاش برگزاركنندگان آن نشست متناسب باعنوان آن حداقل مروري برتاريخ يك صدساله جاسوسي درايران مي انداختندتامتوجه بشوندكه آنچه دردهه هاي اخيرتحت عنوان مبارزه باجاسوسي صورت گرفته عملاسركوب مخالفين رادنبال ودرواقع بيشترين چترحمايتي رابراي جاسوسان واقعي فراهم كرده است كه باذكر مصاديق كامل آن دراين مقاله ياشماره بعدي به آن خواهيم پرداخت.
ازنظرقانوني جاسوسي درچهارچوب دسترسي فيزيكي ياغيرفيزيكي به اطلاعاتي محرمانه شامل نقشه ها، اسناد، تصميمات راجع به سياست داخلي وخارجي یاامورنظامی تلقي مي شود كه جاسوس بابه چنگ آوردن آنهاوتسليم به افراديانهادهاي فاقدصلاحيت داخلي وخارجي موجبات صدمه به امنيت ملي كشورافراهم می آوردوحسب اهميت وتاثيرآن اطلاعات مجازات مربوطه نيزمعين مي گردد بطوريكه اگرفعل جاسوسی درحدافسادواخلال دركلیت نظام باشدمي توان طبق قانون آنرادرحدمحاربه به حساب آوردولي باتوجه به مجازات معمول تعيين شده درقانون مجازات نيروهاي مسلح وقانون مجازات اسلامي كه حبسي بين يك تاپنچ سال ودرمواردي نادرتاده سال وحكم محاربه رابراي آن مقررداشته نشان مي دهدهرعملي رانمي توان جاسوسي تلقي وبراي آن احكام شدادوغلاظ صادركرد
تعريف جاسوسی دربخش نظامی تاحدزیادی مضيق گرديده است ولي دربخش غيرنظامي متاسفانه مواد501 و502 قانون مجازات اسلامي آنرادرحدعنوان نفع دولت متخاصم تعريف وهيچگونه تعريف مضيقي ازآن به چشم نمي خوردبهمين دليل نيزازابتداي انقلاب تاسال 1384 كه مجددااين بحث دردستوركارقوه قضاييه قرارگرفت هيچ تلاشي جهت تعريف جامعي ازجاسوسي صورت نگرفته وعمده متهمين اين اتهام نيزپس ازمدتي تبرئه يادرصورت محكوميت درافكارعمومي بيگناهاني معرفي شده اند كه حكومت باانگ زني به آنها درصددتوجيه برخوردخودباآنان بوده است.
بررسي چندمورداساسي طي سه دهه اخيرجهت آشنايي مخاطبين جديداين بحث ضروري به نظرمي رسدواينكه چراافكارعمومي ايران بحث جاسوسي رانوعي اتهام سياسي قلمدادکرده كه بعنوان حربه اي برعليه مخالفين حاكميت ازسوي ارگانهاي وابسته به آن بكارگرفته شده است
اولين موردجاسوسي داستان محمدرضاسعادتي ازرهبران مجاهدين خلق بودكه به اتهام جاسوسي براي شوروي دستگيرودرحاليكه انتظاررفع اتهام ازوي مي گرديدتوسط دادگاههاي انقلابي وبالاخص سماجت رهبران موتلفه اي ازجمله اسدالله لاجوردي اعدام گرديد دراين خصوص مرحوم آيت الله طالقاني زحمات وفشارهاي طاقت فرسایی رامتحمل بطوريكه صراحتااتهام جاسوسي سعادتي رانفي وباعنوان اينكه “ نمي دانم چرادراين كشورفقط جاسوسي شوروي مي گيرند” عملادستهاي وابسته به غرب رابعنوان عوامل اصلي ماجراي سعادتي معرفي كردوالبته سه سال بعدباتكرارهمان روندبصورت سازمان يافته برعليه حزب توده كه درخاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني سرنخ آن به ديدارهاي بين سران موتلفه (عسكراولادي وبادامچيان) درپاكستان باافرادي كه ظاهرامرتبط باسفارت انگليس درپاكستان بوده اندوسپس تشكيل ستادفرماندهي برعليه حزب توده ورهبران آن زيرنظروي ومحسن رضايي بسياري ازمسائل پشت صحنه اتهام جاسوسي براي شوروي راباتعريف آيت الله طالقاني ازآن روشن نمود
امادرجنبه مقابل آن يعني جاسوسي به نفع آمريكاوعليرغم شعارهاي تندوتيزسه دهه سوژه ها يامتهمين بسيارابتدايي انتخاب گردیده و نهايتانيزدربسترزماني وشايدعليرغم تمايل خودبه نيمه قهرماناني سياسي تبديل گرديدندومهمترين آن ماجرای عباس اميرانتظام سخنگوي دولت موقت مهندس بازرگان بودكه تاحداعدام نيزپيش رفت وسایرمواردنیزبطریق اولی بهمان راه کشیده شدندکه ازهمه جالبترداستان عباس عبدی ازدانشجویان پیروخط امام ومتصرفین لانه جاسوسی آمریکا!! بوده که اتفاقاازافشاکنندگان امیرانتظام هم بوده است وخودداستان مفصل بخوانیدازاین مجمل

بهرحال بانگاهی گذرابه عنوان جاسوسی برای شرق وغرب وآنچه درطی سه دهه شاهدآن بوده ایم این سناریوبرای حذف مخالفان سیاسی ازمرزنخ نمایی نیزدیگرگذرکرده است ومعلوم نیست برخی ازدست اندرکاران باچه وقاحتی درصددچسباندن این وصله ناچسب به فرزندان غیورایران زمین می باشند؟

واشنگتن
12 آپريل 2008

Comments