پذيرش يك واقعيت مستلزم شناخت وايفاي مسئوليت درمقابل آنست وتروريكي ازآن مقوله هاست گرچه خوديكي ازقربانیان تروربوده و تاآستانه مرگ آنراتجربه کرده ام ولي تاچندسال قبل برآن باوربودم كه تروريك اقدام انفرادي ياسازمان يافته بوده كه باهدف ازبين بردن فردياافرادصورت مي گيردوهيچگاه نمي توانددرحديك مساله وسياست ملي يابين المللي وحتی تهديدجهاني مطرح گردد
مطلب زيربراساس انگيزه اي بود كه پس ازانفجارهاي امان پایتخت اردن درمن شكل گرفت وباعث گرديدبخشي از يافته هاي خودرادر خصوص اين پديده شوم به رشته تحريردرآورم
درابتداي سخن مايلم به اهميت ترورهاي جمعي كه بااستفاده ازروش خودكشي يا عملیات انتحاری صورت مي گيرد اشاره مختصري بنمايم كه درتاريخ معاصرتنهاشواهدموجودمي تواندبه خلبانان ازجان گذشته ژاپني ياکامیکازه هااشاره اي داشته باشدياچريكهاوشبه نظامیانی كه براي اهداف سياسي خودحاضربه فداكردن جان خوددريك محدودعملياتی خاص بودندولي وضعيت درخاورميانه همواره به گونه اي ديگر پيش رفته است
وضعيت فعلي كه درعراق بصورت گسترده ودرفلسطين بصورت محدودشاهدآن هستيم اززماني شكل گرفت كه جمهوري اسلامي ايران درلبنان اقدام به آموزش روش حملات انتحاري وآزمايش آن بروي نيروهاي آمريكايي وفرانسوي درسالهاي 1983-1982نمودگرچه تاسالهابعدرژيم ايران همواره نقش خودرادراين حوادث انكارمي نمودوحتي ازاشاره ونام بردن عاملين حملات انتحاري بعنوان شهيددر مجامع عمومي احترازمي گرديد ولي فيلمهاي گرفته شده ازآن بفاصله كمترازچند روزدرستادهاي فرماندهي سپاه پاسداران درتهران براي مسئولين اين نهادنظامي،وزارت اطلاعات ونيزبرخي ازمقامات بلندپايه به صورت محدودبه نمايش گذاشته مي شدكه خودبهترين ذليل برنقش جمهوري اسلامي دراين اینگونه عملیات بودوحتي دريك موردواحدحفاظت اطلاعات ازديدگاه حفاظتي ومسئوليتي كه ازنظرحقوقي متوجه رژيم مي شدبه اين امراعتراض ولي رهبري رژيم پخش آن فبلمهارادرحد محدودمفيدوموجب تقويت انگيزه دربخشی ازنیروهای موردنظرخودمي دانستندپس ازچندي نيزبانقش بستن تصاويرعاملين انتحاري درلبنان وفلسطین برديوارخیابانهاي تهران نيزعملا اين محدوديتهابرداشته شد.
مزیدآگاهی ازآنجاییکه اینگونه عملیات نیازبه توجیه شرعی یافتواداردرهبران سیاسی وعقیدتی گروههای مربوطه اقدام به اخذفتوااز مراجع دینی دراین خصوص می نمایندکه ازآنجمله به موافقت آقای خمینی باعملیات انتحاری درپاسخ به درخواست فتحی شقاقی یکی ازرهبران شهیدجهاداسلامی فلسطین می توان اشاره کرد
درعراق نيزقبل ازآزادي آن كشوربدليل احتمالاتي كه ميرفت هسته هاي توسط عوامل رژيم سابق بعثي ايجادولي پيوستن افرادديگري از گروه تروریستی القاعده بصورت سازمان يافته عمدتاپس ازآن صورت گرفت كه بعدا به گروه ابومصعب زرقاوي معروف گرديداين گروه سني مذهب حملات خودراتحت عنوان بظاهرملي مقابله بانيروهاي اشغالگرعنوان وازسبعانه ترين شكل كه شامل حملات انفجاري به نيروهاي آمريكايي بودكارخودراآغازسپس به سربريدن افرادوگروگانهای بامليتهاي مختلف تحت عنوان نيروهاي امدادي اشغالگران جهت پيروزي ازطريق ايجادوحشت ياتئوري ” النصربالرعب ” پرداخته سپس آنرابه نيروهاي محلي عراقي ونهايتابه اكرادوشيعيان نیزگسترش دادند.
هدف عمده اين ترورهاايجادبي ثباتي،جلوگيري ازپيوستن بيشترمردم به سيستم سياسي جديدوخلع شعارنيروهاي آزادكننده عراق در برقراري امنيت وسلب زندگي عادي ازمردم درعراق بود.
اماحملات انتحاري اردن كه دوهفته قبل صورت گرفت ازچندجنبه حائزاهميت بوداولا ترورهارادرعرصه جغرافیایی به خارج ازمرز عراق كشاندثانيابه يك كشورسني مذهب سرايت داد ثالثاكشوري راهدف قراردادكه خودتمايلات ضدشيعي داشته وعملا يكي ازمعابراین افرادبه عراق بوده ورابعا تلويحاازبقاياي رژيم بعثي وتروريستهاتحت عنوان مشروعيت بخشي ازمقاومت ولزوم دادن سهم بيشتربه اهل سنت درمعادلات عراق حمايت مي كرددرحاليكه دراين عمليات عمده افراد قرباني رااهل سنت واتباع اردن تشكيل مي دادند.
نقش ايران دراين حوادث اززماني شكل روشنتري بخودگرفت كه مقامات اين كشوردرپي آن برآمدند كه بموازات حمايت ازگروه القاعده وابومصعب زرقاوي دركنارآن شاخه اي شبه نظامي بنام ارتش مهدي(امام غايب شيعيان)تحت رهبري جواني جاه طلب بنام مقتدي صدر درعراق ايجادكرده تاباعبورازرهبري ميانه روي آيت الله سيستاني وشيعيان عراق فضاراراديكاليزه نموده وبتواندصحنه سياسي عراق رابنفع رژيم تهران تغييردهند.
حمايت ازگروه زرقاوي ازطريق ايجادكريدورهاي عبورازافغانستان وسپس سايركشورها،اسكان برخی فرماندهان وکادرهای آنان در ایران،دراختيارگذاشتن امكانات آموزشي وسايرمواردپشتیبانی عملياتي موردنيازآنهابود
تمام اين موارد ازطريق نيروي قدس سپاه پاسداران وتحت فرماندهي سردارقاسم سليماني صورت مي گيردسفيرايران درعراق نيز معاون اطلاعاتي اين نيرووفردي بنام کاظمی قمي بوده كه نقش اصلي رادرحوادث عراق بازي مي كرد وبانظرمستقيم آقای خامنه اي دردوران خاتمي منصوب گرديد
انتصاب معاون اطلاعاتي نيروي قدس سپاه پاسداران بعنوان سفيرايران درعراق موجب تنشهايي دروزارت خارجه ايران گرديدولي رهبري بااشاره به وجودمسئولين وفرماندهان تام الاختيارفرماندهان آمريكايي اين امررالازم ومقامات وزارت خارجه راازدخالت درآن برحذرداشتندآقاي کاظمی قمي ازكليه اقدامات سپاه پاسداران درعراق وفعاليتهاي گروه ابومصعب زرقاوي آگاه ودرآن شركت داشته است
درسوی ديگرمتحدتروريزم دولتي يعني سوريه نيزهمين وضعيت برقراراست دولت آن كشوركه تابحال درحمايت ازگروههاي تندرو فلسطيني ولبناني نظيرحزب الله وحماس وحملات انتحاري درمناطق اشغالي واسرائيل سعي درپوشاندن لباس مقدسي به آن مي نموداقدام به استفاده رذيلانه از ترورو حملات انفجاري براي ازبين بردن رفيق حريري نخست وزيرسابق لبنان نمودودرواقع اين حادثه را مي توان نقطه شروع بكارگيري رسمي تروريزم وبعنوان يكي ازاركان سياست خارجي سوريه ناميد
مجموعه اين حوادث درمنطقه خاورميانه رادركنارحملات انتحاري وانفجاري درآمريكا،اندونزي ، اسپانيا،لندن و… كه بررسي نماييم به اين نتيجه مي رسيم كه تروريزم بعنوان يك پديده سياسي وامنيتي ازقالبهاي بظاهرتوجيه كننده توسط همان رژيمهاي عامل وحامي آن نيزخارج وبه شكلي جديد،موثروعملياتي درروابط بين المللي براي پيشبرداهداف برخی دولتهادرآمده است
اماداستان دراینجاخاتمه نمي يابدبرخوردبااين پديده شوم كه جهان توسعه يافته راهدف قرارداده وصدمات ويرانگري رابه آنهاوملتهای خاورميانه واردنموده است شق ديگرتروريزم است ومتاسفانه دولتهاي قرباني تنهابه وجه امنيتي آن توجه وسايروجوه و تاثيرات آن برتوسعه سياسي، اقتصادي واجتماعي راعمداياسهوابه بادفراموشي سپرده اند
بعنوان مثال تاثيرتروريزم رابرطرح خاورميانه بزرگ بنگريدطرحي كه باهمكاري هشت كشورهاي توسعه يافته ازجمله آمريكاو روشنفكران خاورميانه تهيه وباتكيه برواقعيتهاي غيرقابل انكاراقتصادي، اجتماعي تاثيرعقب ماندگي موجودرابرامنيت بين المللي روشن وراه حل سياسي رفرم را بعنوان سريعترين روش دستيابي به اهداف وباكمترين هزينه مدنظرقرارميدهدطبيعي است كه دول توتاليتر منطقه درغياب تروريزم به نوعي ديگردرمقابل اين طرح موضع بگيرندتااينكه تروريزم رادرخانه خودتجربه كنندگرچه بنظرميرسد حركت جديدگروههاي تروريستي وابسته به ايران وسوريه دركشاندن ميدان مبارزه خودبه كشورهاي اسلامي سني مذهب وتهديدرهبران دولتهاي مربوطه معادلات رابه نفع آمريكا ومتحدين وي درطرح خاورميانه بزرگ رقم خواهدزدوباعث يكپارچگي اعراب درمقابل تروريزم خواهدشدهمانطوريكه درصحنه بين المللي پس ازانفجارهاي لندن شاهدآن وحدت دراروپاوآمريكاهستيم.
بعبارت ساده تردرحاليكه تروريزم به عريان ترين شكل خوددرجبهه اي وسيع برعليه مردم، رژيمهاي حتي ارتجاعي وكشورهاي توسعه يافته وتنهاباپشتیبانی دوكشورايران وسوريه وعوامل آنها صورت مي گيردهيچ توجيهي براي تاخيردرريشه كني اين پديده ازطريق اقدام مشترك جامعه بين الملل باقي نخواهدماند.
درچنين شرايطي هرگونه مذاكره بادولتهاي عامل وحامي تروريزم جزاعلام رسمي پيروزي آنهارا بدنبال نخواهدداشت وعملاموجب ياس مردم منطقه وگرايش بدان بدليل مشروعيت ناشي ازمذاكره باتروريستهاخواهدبود
درحاليكه رسمادرتهران سخن ازثبت نام گسترده داوطلبان جهت آموزش وسازماندهي عملیات انتحاری ازطريق نشريات كثيرالانتشار مي شود(گرچه نگارنده درواقعيت آن درحدتبليغات موجود ترديدجدي دارد)وحتي نمايندگاني ازحماس درهفته گذشته درشاهرود(شهري كوچك درنزديكي و شرق تهران)درحضوردوشيزگاني كه دختران زيتون خوانده مي شوندحضوربهم رسانده اندچرااينهمه درخصوص نقش ايران درتروزيزم بين المللي تسامح مي شود؟
آياتصوراينكه تروريزم بصورت سلاحي كارآ درخدمت سياست خارجي كشوري تحت رهبري افرادي نظيرخامنه اي وروساي جمهوري نظيراحمدي نژادوبشاراسددرآيددورازذهن است؟
آياتصويرتلفيق سلاح اتمي باتروريزم بين الملل دورازذهن است؟ آيادولتهايي كه آشكارادشمني خودراباغرب اعلام وفرهنگ واقتصادوسیاست غرب را عامل شکست وناکامی خودذکرياپيروزي خودرادرگروپيروزي بردشمن غربي مي داننددرپي دستيابي به سلاح اتمي جهت تضمين امنيت خودنيستند؟
نگاهي به چهره زني بنام ساجده ریشاوی كه درعمليات انتحاري هفته گذشته درامان دستگيرشد بياندازيد اثري اززندگي ومظاهرآن درچهره وي مي بينيد؟ آيااومظهرومحصول همان كارخانه اي نيست كه فقط درايران مشابه آن وجوددارد؟آياشماحتي درسوريه كه مهمترين متحدتهران درتروريزم بين المللي است چنين كارخانه اي رامي بينيد؟چرادولتمردان آمريكاواروپاچشمان خودرابسته اند آيانديدن حقايق تروريزم باعث برچيدن آن مي شوديابه آن جان مي دهد؟
نگاهي به سه نفري بياندازيدكه درمتروي لندن باعمليات انتحاري خوددريك لحظه جان دههاانسان بيگناه راگرفتندآنهادرانگليس متولدو رشديافته بودندولي محصول همان تفكروكارخانه اي بودندكه سعادت خود رادردنيايي ديگرجسته وزندگی بیگناهان رابراي اهداف خود ناچيزمي پنداشتنداكنون عوامل كم سن وسال تروريزم خودبه قربانياني تبديل شده اندكه آلت دست رهبران پيري مي باشند كه تنهاراه تداوم حيات وحفظ خوددرمسندقدرت رادرگسترش ترويزم بعنوان حاشيه امن حاکمیت خودجستجومي كنندوتازمانيكه پناهگاه آنهاآماج حملات قرارنگيردبعنوان ستادفرماندهي تروريزم فرمان صادرمي كنند
براي مقابله باتروريزم چه بايدكرد؟
1-شناسايي تروريزم بعنوان دشمن جديدنوع بشروحفظ دائمي تمركزبرآن
2- قابليت رهگيري كردن آن درتمام وجوه از" الف" تا "ی"
3-بكارگيري موثرزبده ترين افراداطلاعاتی درخاورميانه جهت مقابله باآن
4-پيش بيني فرماندهي مشترک اطلاعاتي وعملياتي درسطح بين الملل بدليل گستره جهانی آن
5-اعلام رسمي نقش ايران وسوريه ومسئولیت سایردولتهای خاورمیانه درايجادوصدورتروريزم بين المللي وقراردادن درمحاصره امنيتي،اطلاعاتي وسياسي درمرحله نخست وسپس گسترش آن به عرصه های اقتصادي ودادگاههاي كيفري بين المللي تااقدام نظامي ويژه،،محدودوگسترده به مراکزمربوطه درصورت نياز.
درخاتمه مقاله فوق رادرآمدي بربحثهاي اساسي وبرنامه اجرايي مبارزه باتروريزم بين الملل دانسته وازهيچ تلاشي جهت شناساندن آثاربغايت شوم اين پديده برآينده بشريت خودداري نخواهم كرد
Comments
Post a Comment