حاشیه ای برمصاحبه مهندس موسوی بمناسبت 22 بهمن

اصل متن مصاحبه توسط سایت کلمه باتایپ به رنگ مشکی ونظرات نگارنده با رنگ قرمزمشخص گردیده است

س : در آستانه سی و یکمین سال انقلاب اسلامی هستیم. آیا می توانیم از یادآوری و بزرگداشت روزهای پیروزی انقلاب استفاده ای برای امروز خودمان ببریم؟

ج : درمقدمه لازم میدانم سی و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت و به همه خانواده های شهیدان و جانبازان و رزمندگان و ایثارگران تبریک بگویم. تحلیل انقلاب اسلامی هنوز پایان نیافته. هزاران کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم نوشته می شود.آنچه امروز جالب است که انتخابات اخیروحوادث بعد ازآن دوباره انقلاب اسلامی را درمعرض نقد های جدیدی قرارداده است

بعضی از این نقد ها بیشتر به مشابه سازی گرایش دارند، بعضی از آن ها روی تفاوت ها و مشابهت ها تاکید می کنند و بعضی دنباله ریشه های نهضت سبز در انقلاب اسلامی هستند.به هر حال این نقد ها فوق العاده مفید اند به ویِژه برای نسل جوان که شوراصلی حرکت سبزازآنهاست. عوامل گوناگونی دست به دست هم داد تا با شرکت یکپارچه ملت ما به ویِژه تهیدستان جامعه و رهبری درخشان حضرت امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. مطالب بسیاری در این زمینه می توان گفت ولی آنچه بسیار مفید است همان اول این گفتگو به آن اشاره کنم آن است که در سال ۵۷ همه مردم یکپارچه در صحنه انقلاب بودند.این وحدت در صفوف آنقدر عمیق بود که حتی پادگان های نظامی را در بر گرفت. عکس ادای احترام همافران و افسران نیروی هوایی در۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به حضرت امام به عنوان یک سند تاریخی از این نظر اهمیت فوق العاده ای دارد. درروزهای منتهی به پیروزی انقلاب ما دو گروه اقلیت واکثریت درخیابان ها نداشتیم، بلکه به دلیل آنکه حکومت مستبدومنفورشاهنشاهی ریشه های مشروعیت بخش خودرابه طورکامل درآن سال ها ازدست داده بود حتی در پادگان ها هم زیرپایش خالی شده بود، درآن برهه حتی گروه های شناسنامه دارسیاسی تمایزات خودرا ازدست داده بودند و ازروی رضایت یا عدم رضایت با حرکت توده های میلیونی و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی همراه شدند

س : می توان گفت فروپاشی رژیم شاهنشاهی اجتناب ناپذیر بود؟

ج : رژیم مشروعیت خود را به طورکامل ازدست داده بود.البته کشتارهای خیابانی درتسریع این روند نقش عظیم داشت؛ مخصوصاکشتارهفده شهریورتعیین کننده بود.(در17 شهریور81 نفرکشته شدندودرتظاهرات پس ازانتخابات 100 نفر) اگر کمی دورتر برویم می توان به قطع و یقین گفت که اگر پهلوی ها به میراث مشروطیت خیانت نمی کردند(لابدمثل همین الان که معتقدید خامنه ای به میراث خمینی خیانت می کند) رژیم شاهنشاهی با اصالت رای مردم ونقشی که قانون اساسی مشروطه برعهده شاه گذارده بود، می توانست مثل بعضی ازکشورها ادامه پید اکند ( اتقاقا برخی معتقدندکه رژیم شاهی نابودشدزیراخودوارتش راتسلیم مردمی کردکه اکنون خودرا فریب خورده شعارهای آقای خمینی رادرپاریس می خوانند چه دلیلی بالاترازاینکه رهبران فعلی علنامی گویندمااشتباه شاه راتکرارنمی کنیم وازآمادگی خودجهت کشتاردهها هزارنفری ومیلیونی سخن می گویندودیگراینکه مخالفت خمینی باحق رای زنان واقلیتهای مذهبی واصلاحات ارضی ودادن تضمین به سرمایه گذراران آمریکایی یاکاپیتولاسیون نقض اصالت رای مردم وخروج شاه ازمحدوده اختیارات قانونی خود بود؟!)

دراین زمینه ازهمان اول به حکومت پهلوی ها تذکرات جدی داده شد وحتی کسانی مثل شهید مدرس تا پای جان دراین زمینه مقاومت کردند( کاشکی تمایل رضاخان ومخالف مدرس با تغییرنوع حکومت ازپادشاهی به جمهوری راهم ذکرمی کردید). ولی همه این مقاومت هاوتذکرات بی فایده بودوبه فاصله کمی ازانقلاب مشروطیت نظام استبدادی این باردرشکل شبه تجددگرایانه بازتولید شد (خوشحالم که حداقل گفتیددرشکل تجددگرایانه ونگفتید تحجرگرایانه ضمن اینکه جوری صحبت می کنیدکه انگارشمادرصفوف مشروطه خواهان بوده ایدیابرای نهضتهای ملی ایران نظیرنهضت نفت و مصدق ارزشی قائل هستیدبه خیابانهایی که درزمان نخست وزیری شمانامگذاری شدنگاهی بیافکنید اتوبانهای اصلی پایتخت بنام شیخ فضل الله نوری وآیت الله کاشانی دشمنان شماره یک نهضتهای ملی وهمدستان دیکتاتورهاهستند ) .استمرارنسبتا طولانی پهلوی ها درحکومت نشان می دهد که درانقلاب مشروطیت ریشه های استبدادخودکامگی بطورکامل ازبین نرفت واین ریشه ها درقالب های فرهنگی،‌اجتماعی وساختهای اجتماعی به حیات خود ادامه دادند (مردم یاپهلویها باعنوان پادشاهی دوجوان رادرشرایطی برسرکارآوردندکه

اولا درسال 1299 خیلی ازکشورهای جهان بامفهوم جمهوری وآزادی آشنانبودند وحکومت پادشاهی حکومت عرفی درعمده کشورهای جهان بود ودنیادرگیروداردوجنگ اول ودوم جهانی

ثانیا: پهلوی اول 20 سال وپهلوی دوم 37 سال حکومت کردوهردودارای تحصیلات آکادمیک دربهترین نوع خودزمان خودبودندازرضاخان گرفته که دربهترین هنگ قزاق یانیرومخصوص آنزمان آموزش دیده ورشدکرده بودومحمدرضاکه درسویس درس خوانده بود وهردوهم باتوطئه وتوسط استکبارجهانی برهبری استعمارپیرانگلیس وآمریکابه تبعیدفرستاده شدند آنهم درشرایطی که امام شما بنا به تصمصم همان قدرتهادرگوادلوپ باهواپیمایی ایرفرانس به تهران جهت استقراردر حاکمیت اعزام شدند

ثالثا: الان حکومت شما باعنوان جمهوری 32 سال است که مشتی پیرمردراکه حداکثرتحصیلات آنهادرحدحوزه های علمیه قم ومشهد است واولی بخاطرجلوگیری ازاعدام یکشبه توسط آیت الله هایی نظیرشریعتمداری وقمی وشیرازی که بعدابدست همینهانابودشدند مرجع تقلیدشدند ودومی نیزکه یکشبه آیت الله شدوبرایش رساله نوشنتندوفقیه اش نامیدندتابتواندبرتحت رهبری تکیه بزندآنهابرسرزمینی که 70% جمعیت آن جوانان هستندحکومت می رانندوهردوتوسط حکام زمان خودونه تصمیم استکبار جهانی تبعید یادرمحدودیت قرارداشته اند واین تازه بخش کوچکی ازحقایق تاریخ معاصراست .

رابعا: پهلویهاهیچگاه ادعانکردندکه ازطرف خدامنصوب شده اندومردم نقشی درانتخاب آنهانداشته ووظیفه مجلس خبرگان هم کشف آنهابوده است!!)

خامسا: کل ثروت خاندان پهلویها طی 57 سال حکومت به استنادارقام اعلام شده ازسوی منابع مالی واقتصادی دولت شمابه اندازه ثروت سردارصادق محصولی که آنهم به ادعای خودش درهمین ده سال اخیرحاصل شده است نمی رسد

بنده یادم هست که رژیم شاه در آن سالها از یک عکس برای تبلیغات بسیار استفاده می کرد وآن عکس یک رعیتی بود که به زمین افتاده بود و کفشهای شاه را می بوسید این عکس از نظرآنها نشان پیوند شاه و ملت بود و عاقلان البته در این عکس چیزهای دیگری می دیدند

اولا مقایسه کنیدحجم وهزینه تبلیغات رژیم پهلوی راباتبلیغات رژیم فعلی وهمینطورهزینه سفرهای استانی رهبری واحمدی نژادراباهزینه زمان شاه

ثانیا الان که بجای رعیتی که باتقسیم زمین یک فئودال صاحب زمین خودشده بود دانشجویان !! با وبدون جیرومواجب بسیجی جای پای خامنه ای راباسینه خیزمی بوسند وآنراتبرک می دانند)

س : عواملی که باعث بازتولید رژیم های استبدادی در ایران می شد آیا با انقلاب اسلامی از بین رفته است؟

ج : درسالهای اول انقلاب اسلامی اکثریت مردم قانع شده بودند که انقلاب همه ساختارهایی را که می توانست منجربه استبداد ودیکتاتوری شودازبین برده است ومن هم یک نفرازاین جمع بودم. ولی الان چنین اعتقادی ندارم. امروز هم عوامل و ریشه هایی را که منجر به دیکتاتوری می شود می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را که باید گفت مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد.

همان طور که بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیابانها که به صورت مسالمت آمیزاحقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضورریشه های استبداد ودیکتاتوری باقیمانده ازنظام شاهنشاهی است

مردم دنبال آزادی و عدالت هستند و متوجه اند که دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد.

آنها از رژیم شاهنشاهی نفرت دارند و در عین حال متوجه اند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند. تا امام جمعه بیرحمی که همواره ازتبعیض وخشونت وتقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد بگوید. برای او مهم نیست که شایعات گسترده ای برای اعتراف گیریهای غیرقانونی وجود دارد و برای او مهم نیست که این افراد ربطی به جریانات انتخابات ندارند. مهم برای او اعدام برای زهر چشم گرفتن است. اوازقدرت تکوینی اثربخشی خون بیگناهان غافل است و نمی داند سیل خون شهیدان، رژیم شاه را ازبین برد.مردم اعتقاد به استقلال و آزادی وجمهور اسلامی را ازانقلاب دارند

درهمان زمان پهلویهاکه بقول شمادیکتاتوربودندبرای حفظ خودبرقدرت باحکومت پادشاهی ونیزحفظ حاکمیت ارضی کشوردرطی 57 سال کمتراز3000 نفرکشته شدندولی در جمهوری شمابا31 سال بیش ازنیم میلیون نفرکشته شده اندودوبرابرآن نیزمعلول ومجروح بجای مانده است

اگرشما تلفات سه هزارنفردر57 سال راسیل خون می نامیدکه باعث تنفرمردم ازرژیم شاهنشایی گردیده پس بایدتلفات درجمهوری اسلامی رااقیانوس خون بنامیدوتنفرمردم رانیزبه خواست چندبرابری نابودی آن محاسبه کنیدوبااین منطق معلوم نیست شماچگونه هنوزمعتقدیدکه مردم به جمهوری اسلامی وآزادی واستقلال درآن اعتقاددارند

همان طوریکه مقاومت دلیرانه ملت ورزمندگان درهشت سال دفاع مقدس ناشی ازهمین تغییرات بنیادینی بود که انقلاب اسلامی درروحیه مردم پدید آورده بود. بیاد داشته باشیم که ازجنگهای روس با ایران تا آخردوران شاه درمراحل مختلف بخشهایی ازخاک کشورمان درجنگها وبحران ها وبازیهای سیاسی توسط همین شاهان از دست رفته بودودفاع جانانه هشت ساله دفاع مقدس این مدارخطرناک وخوارکننده رادرهم شکست. اکنون هم در صفوف سبزمردم ومرعوب نشدن آنها وپایداریشان برسرحقوق خودشان ادامه همان مقاومت دفاع مقدس وهمان روحیه آزاد منشانه قوام آمده درسال ۵۷ رامی بینیم.

آیادرزمان شاه وباقرارداد1975 نیزشاه ازخاک کشوررابه دشمن وعراقیها داده بود؟ اگرآری پس چراصدام به ایران حمله کردوچراجمهوری اسلامی نهایت هدف خودرااحصاء قراردادالجزایرقرارداده است

آیاتصرف سه جزیره تنب کوچک وبزرگ وابوموسی نیزازدست رفتن خاک ایران تلقی می شود؟ اگرجمهوری اسلامی عرضه داردهمین سه جزیره رادرمقابل ادعاهای اعراب نگه داردوایضا نام خلیج فارس را

آیاسهم 50 درصدی ایران دردریای خزردرزمان شاه جای خودرابه سهم 13-11 درصدی درجمهوری اسلامی نداده است؟

اگرشماخودراضددیکتاتوری وطرفداردموکراسی می دانیدبه چه دلیل ازجنگی 8 ساله دفاع می کنیدکه حتی رهبران وفرماندهان دیکتاتورکشورنظیرآقایان هاشمی رفسنجانی ومحسن رضایی نیز برتداوم آن پس ازفتح خرمشهرشبهه جدی دارند وهرکدام دیگری رامتهم به تداوم بی حاصل آن می نماید؟

ازسوی دیگرامروزوقتی دیده می شود که دروغ ازسوی دولت وصداوسیما وروزنامه های وابسته، سکه رایج است؛ وقتی ملت ما می بیند که عملا این نیروهای امنیتی ونظامی هستند که برپرونده های قوه قضاییه حکم می رانند ودرحقیقت این قوه قضاییه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسیم که ما دراول انقلاب زیاد خوش بین شده بودیم

بنده امروزبه شهادت رسیدن مردانی چون بهشتی و مطهری ودیگرشهدای انقلاب اسلامی راناشی ازادامه ریشه های استبداد شاهی می دانم که هنوزبطورکامل ازکشورماریشه کن نشده بود. به همین دلیل بنده اعتقاد ندارم که انقلاب به اهداف خود رسیده است. بزرگداشت دهه فجرکه هرساله برگزارمی شود درحقیقت برای هشیاری وبرای تمدید قواجهت برخورد با باقیمانده ریشه های استبداد است. امروزمردم برای نیل به عدالت وآزادی وحاکمیت مردم برسرنوشت خود در صحنه حضوردارند وبایدبدانیم که ملت ما دراین راه صدهاهزارشهید داده است

یعنی میفرماییدطی 32 سال گذشته وهمراه باجشنهای 22 بهمن ملت مشغول تمدیدقواجهت مبارزه بادیکتاتوری ورزیم شاهنشاهی هستندکه بقول شما درانقلاب 57 آنراباسابقه 2500 ساله اش به زباله دان تاریخ فرستادند؟

تبدیل شدن قوه قضاییه به آلت دست امنیتی هاو ایجادمجالس دست نشانده ازمجلس شورای اسلامی گرفته تاخبرگان رهبری (موسسان سابق) وتشخیص مصلحت نظام وشوراهای عالی نظیرانقلاب فرهنگی که عملا اصل تفکیک قوارادرجمهوری اسلامی منتفی وجمهوریت آنراسالهاست که به زباله دادن تاریخ فرستاده است ازبقای نظام شاهنشاهی است؟

آیارسانه های ملی نظیرصداوسیمایامطبوعات رسمی نظیرکیهان واطلاعات باوضعیت همین رسانه هادرزمان شاه قابل مقایسه هستند؟ آیادرزمان شاه نمی گفتندکه عملارادیوتلویزیون دراختیارگروههای سیاسی مخالف نظام است ونشریات اصلی بقول شمامبارزات مردم راپوشش نمی دادند؟

انقلاب اسلامی حاصل تلاش وازخودگذشتگی عظیم ملت ماست وکمی غفلت وعقبگرد مارابه استبدادی تاریکترازقبل ازانقلاب می بردچراکه استبداد به نام دین، بدترین نوع استبداد است وبه عکس آگاهی و ایستادگی بر سر میراث اصلی و آرمانهای انقلاب اسلامی مطالبه جدی آزادی و عدالت ما را از گذشته ای سیاه به آینده ای روشن عبور می دهد و باقیمانده تفاله های خود کامگی را از بین می برد و زمینه را برای زیستن در فضای آزاد توأم با احترام به تنوع و تکثر و آزادی اندیشه ها و کرامت ذاتی انسان فراهم می سازد. بنده اعتقاد دارم، آن قرائت ازاسلام که مردم راخس وخاشاک وبزغاله و گوساله می نامد ومردم راقسمت قسمت می کند تاعده ای بجان عده ای دیگربیفتند، متاثرازفرهنگ شاهنشاهی است.

اولا ماایجادتفرقه درملت راکه ازابتدای پیروزی مسالمت آمیزانقلاب بااعدام سران ارتش تسلیم شده به رای ملت آغاز شدو سپس به سایرافرادبیگناه بنام طرفداران سلطنت وبعدمجاهدوفدایی وپیکاری وتوده ای وحتی اعوان وانصارآقای خمینی و کسانی که باوی ازفرانسه آمده بودندواکنون نیزملی ومذهبی هاواصلاح طلب وجنبش سبزی متاثرازفرهنگ شاهنشاهی نمی دانیم بلکه آنراتحقق شعارانگلیسی "تفرقه بیاندازوحکومت کن" می دانیم که درجان روحانیت وابسته به اجنبی ریشه دوانده است ومتاسفیم که شماآقای موسوی نیزدرهمین دام گرفتاروبرخلاف حقیقت فرهنگ شاهنشاهی رابعنوان عامل آن قلمدادمی کنید

ثانیا فرهنگ شاهنشاهی فرهنگی است که می گویداگرمردم مرانخواستنددلیلی برادامه حکومت برآنهانمی بینم وترک کشورورنج هجرت رابرسرکوب مردم ترجیح می دهم چیزیکه شمااثری ازآنرادرحکام فعلی نمی بینید (البته به استثنای سخنان اخیرهاشمی رفسنجانی درمشهد) ومعلوم نیست به چه دلیل سعی براستفاده ازاین قیاس مع الفارقی کرده سعی می کنیدهرچیزنامطلوب رابه فرهنگ شاهنشاهی نسبت بدهیدگرچه مامنکرضعفهادرحکومت شاه فقیدنیزنیستیم)

سزاوار بود که قوه قضاییه بجای اعدام چند جوان و نوجوان، که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کردگرچه همانطوریکه اشاره کردم ما کاملا ازقوه قضاییه قطع امید کرده ایم وقوه قضاییه ای که فرزند فرهیخته،‌ آزادیخواه و مومن شهیدبهشتی وآزادیخواهان دیگرامثال اورازیرعکس پدرش درراهروهای دادسراها می نشاند،‌ خیلی ازاهداف تعریف شده انقلاب دورشده است

امروززندانهاراپاکترین فرزندان ملت پرکرده اند؛ ازدانشجویان واساتید دانشگاه ودیگراقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند با پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. درحالیکه منحرفان واقعی وغارتگران بیت المال دربیرون اززندانهامشغول جولان هستند. آنها به جای آنکه دنبال جاسوسان واقعی باشند انسان های شریف و مؤمن را به جاسوسی متهم می کنند. جادارد دراینجابنده ازهمه مشاوران پاک وفداکاروفرهیخته خودکه همگی دستگیر شده اندودرمحبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم وشرمندگی خودراازاینکه کنارآنها نیستم ابرازکنم. این روزهاشبی نیست که بنده به امام وشهیدبهشتی ودیگرشهیدان عزیزفکرنکنم وبا آنها نجوانکنم که شما چه می خواستید و امروزما به کجا رسیده ایم.ازمشاوران خود نام نبردم تا احترام خودرا به همه زندانیان سیاسی ابرازکرده باشم.ایران نام و فداکاری همه این عزیزان راحفظ خواهد کرد

س : آیا ازظهوروبروزروحیه استبدادی دررفتارمسؤلان می توانید مثال بیاورید؟

ج : نفوذ این روحیه و باقی مانده آثاررژیم مستبد تاریخی را در همه جا در کنار روحیه برآمده از آگاهی وآزادگی می توان دید. ولی شاید برترین نمونه را دربه هم خوردن روابط منطقی و قانونی ارکان نظام مشاهده می کنیم. الان به طورواضحی دیده می شود که زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد. این فقط گفته مخالفان دولت نیست. اصول گرایان منصف و آگاه از این مسئله می نالند. عدم پاسخ گویی در موارد اعلام شده دیوان محاسبات عمومی، روشن نبودن نحوه فروش نفت وشیوه های هزینه کردن آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرارازحساب وکتاب والخ مواردبسیارروشنی ازبرگشت ماحتی به ماقبل پهلوی ها است. جای دوری نرویم. چند روز پیش بعضی ازرسانه ها نقل کردند که وزیری در اعتراض به سوال خبرنگاران درمورد حقوق معلمان گفته است به کسی ربط ندارد که معلمان چقدرحقوق می گیرند وچرا کم می گیرند. شما شبیه این گفته هارا ازمسئولان دیگروهمچنین از نیروهای امنیتی می توانید بشنویدهمچنین درحالیکه درمجلس به دلیل جنایات بی سابقه درکهریزک گزارش داده شده است. یکی ازمسئولین می گویدمسئله کهریزک بیخودی بزرگ شده است

نمونه بارزدیگراین روزها نحوه ارتباط قوه قضاییه با باصطلاح ضابطین خودش است. باید دید قاضی ها فرمان می دهند وتصمیم می گیرند یا نیروهای انتظامی وامنیتی؟ قوه قضاییه ای که در قانون اساسی به صورتی قوی براستقلال آن تأکید شده است امروزباید دید که اختیاراتش تا چه حد است؟ تا چه مقدارشأن ومنزلت آن مراعات می شود؟ به نظرمن یکی ازمظاهر بارزادامه روحیه استبدادی را درمظلوم واقع شدن قوه قضاییه و مجلس می توان مشاهده کرد. آیا امروزقوه قضاییه وقوه مقننه می توانند ازهمه اختیاراتی که قانون اساسی برای آنهاتعیین کرده است، استفاده کنند.مشابهتی که انتخابات هاهم با انتخابات آن دوره پیدامی کند یکی دیگرازاین نشانه ها است. شما شیوه رای گیری مجالس اول انقلاب را با الان مقایسه کنید تا ببینید ما به جلو حرکت کرده ایم یا به گذشته؟

اولا خوشبختیم که اینبارآقای موسوی دربخش مصادیق استبدادازبازگشت به دوران ماقبل پهلویها سخن می گویدکه نوعی اعتراف به پیشرفته بودن سازوکارهادرنظام شاهنشاهی می باشد آنهم به استنادگفته های هردوجناح اصولگراواصلاح طلب ثانیا درکجای حکومت پهلوی عدلیه ودادگستری که امثال داورهابنیان گذاشتندوآیین های دادرسی آنراامثال امام جمعه هانوشتنداثری ازظلم وستم می بینید؟(به استثنای احکام نظامی وامنیتی که درجای خودبایدموردبررسی قرارگیرد) وقوه قضاییه ای که حتی روسای آن آنرامخروبه می خوانند

ثالثادرکدام حکومت پهلویهامشاهده شدکه 200 نماینده مجلس ازقبل تعیین شده باشندوافرادی درآ« بعنوان نماینده راه یافته باشندکه به قاتل بودن خودافتخارنمایند

رابعادرکدام مجالس خبرگان ودادستانی وبازرسی کل کشوردرزمان پهلوی شماشاهد قرارگرفتن متهمین اصلی قتلهای زنجیره ای درراس اموربوده اید؟

س : از مطالبات همیشگی جامعه که در شعارهای تشکل های سیاسی بازتاب داشته است عدالت اجتماعی، بویژه عدالت اقتصادی بوده است. گاهی دیده شده است که آزادی و عدالت در مقابل هم قرار داده شده اند. میتوان گرایش خاصی را در جنبش سبز تشخیص داد….

ج : مردم درمشروطیت عدالت می خواستند وازدل عدالت، خواست آزادی هم متولد شد تا آنجا که تاریخ اندیشه بشری نشان می دهد خواست عدالت همیشه مطرح بوده است حتی بعضی ازحکما واندیشمندان عدالت راجمع همه فضیلت ها و یا مادرهمه فضیلت های دیگردانسته اند. من گمان نمی کنم که ما مجبورباشیم میان عدالت وآزادی یکی ازآنهاراانتخاب کنیم. بطورعینی وملموس شماتوجه کنید که خط فقرهشتصد و پنجاه هزار تومانی و وجود توأمان تورم و بیکاری، دارند درخواست آزادی را محدود می کنند

درست درهمین نقطه است که طمع سیطره ومهارخواستهای آزادی خواهانه مردم بروزوظهورپیدا می کند. درکوچکتر شدن سفره مردم است که توزیع سیب زمینی واقتصاد صدقه ای برای جلب آرا و خواسته های مردم مورد توجه قرار می گیرد

بررسی وضعیت موجود کشور نشان می دهد که امروز گره خوردن خواست برای عدالت بویژه عدالت اقتصادی با خواست برای آزادی سیاسی یک ضرورت است

درسالهای قبل ازانقلاب، دفاع نیروهای انقلابی وجامعه دانشگاهی ازاقشارضعیف یک اصل بود ومتصف بودن به همنشینی باکارگران وحقوق بگیران واقشارمستضعف یک افتخاربه حساب می آمد. به نظر بنده از نکاتی که همه ما باید به ان توجه کنیم حمایت از منافع اقشار زحمت کش است، البته نه برای آنکه از این اقشار به صورت ابزاری استفاده شود بلکه با این قصد که سرنوشت جنبش با سرنوشت همه آحاد ملت بویژه دو قشری که تولید اقتصادی و تولید علمی دارند یعنی کارگران و معلمان ودانشگاهیان گره بخورد. بنده به دلیل آنکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه وحقوق آنان کمترمورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم. وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی درجامعه عمیق تر می شود وهم وحدت و رشدوشکوفایی مردم بیشترمی شود

اولا دقیقابهمین دلیل است که نظام جمهوری اسلامی بطورسازمان یافته مردم رادرفقروفلاکت فرومی بردتامردم نظیرزمان شاه دغدغه آزادی سیاسی ودموکراسی رانداشته باشند زیراطبقه متوسط جامعه است که ارتش دموکراسی رامی سازد طبقه فقیرسربازوپاسداروشکنجه گروبازجوتحویل جامعه می دهد

ثانیا امیدوارم داستان مقاله دلفین هاراکه توسط مسیح علی نژادنگارش گردیدفراموش نکرده باشیدواینکه رهبران کشوردرصدد گرسنه نگه داشتن مردم وتنزل سطح مطلبات آنهابه تکه ای نان هستندتادرپس آن اهداف غیرانسانی وشوم خودراتحقق بخشند

ثالثا درحکومت اسلامی که نهایت راه جمهوری اسلامی است تمام ثروتهای عمومی انفال محسوب شده ودراختیارولی فقیه است واوست که مالک جان وعرض وناموس واموال مردم است باتوجه به تعریفی که حاکمیت فعلی ازمردم بعنوان مومنان بخوددارددولت برخواسته ازکودتاوگوش بفرمان درصددانتقال کلیه دارایییهای کشوربه رهبری ونهادهای تحت نظارت ایشان می باشدوفقط واحدهای مسئول اخذمالیات ازمردم دراختیاردولت باقی می ماندتابرای خرج ومخارج وهزینه جاری دولت مردم راسرکیسه نمایدومن تعجب می کنم جنابعالی چگونه باسابقه 8 سال نخست وزیری متوجه این امربدیهی نگردیده اید

دقیقابهمین دلیل سازمان برنامه وبودجه منحل می شودوهیچ مرجعی پاسخگوی ثروت 400 میلیاردلاری نفت طی 5 سال اخیرنمی باشد

رابعا: واضح است که رهبران نظام بدنبال سامان بخشی به معیشت مردم نیستندزیراپس ازآن بایدپاسخگوی مطالبات سیاسی مردم باشندولی چنانچه به ردیفهای بودجه نظری بیافکنیدمتوجه تورم هزینه ها دردوبخش خواهیدشدکه اتفاقاهردوبخش غیرمولدومصرفی هستند یکی نهادهای باصطلاح تبلیغی وفرهنگی وحوزه های علمیه ودیگری واحدهای امینتی ونظامی که د رشرایط غیرجنگی حدود 50% بودجه کل کشوررابه خوداختصاص داده اندیعنی دقیقا18 تریلیون تومان از7/36 تریلیون تومان را

واضح است که بودجه فوق اهداف نهایی سیستم رادرسال جاری مشخص وبالاخص حذف یارانه ها ودراختیاردولت گذاشتن بودجه ای معادل 40-20 میلیارددلارآنهم دولتی که اعتقادی به برنامه وحساب وکتاب نداردچه سرنوشتی رابرملت ایران درآتیه نزدیک رقم خواهدزد

امروزکسانی که مسئول شوربختی مردم وعقب ماندگی ملی ماهستند وکسانی که مسئول تورم وبیکاری وویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ وعقب ماندگی ما ازرقیبان درمنطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کننداز این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید باسهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است

مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده است. به هر حال باید گفت که اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. کسانی که خواستار اجماع ملی برای تغییراند باید بیشتر با اقشار تهی دست گره بخورند و از منافع آنها دفاع بکنند گذشته از آن، امروز به دلیل سرنوشت ساز بودن تصمیمات و سیاست های اقتصادی همه باید به اخبار و تحلیل های اقتصادی حساسیت نشان بدهند. این روزهاحجم اخباراقتصادی واجتماعی درمقایسه با اخبارسیاسی بسیاراندک است ودراین زمینه اطلاع رسانی کمی صورت می گیرد.

درابتدای این بحث نمی توانم خوشحالی خودراازجدیت شمابروی این بحث پنهان نمایم زیرامتاسفانه مباحث اقتصادی حلقه مفقوده عرصه سیاست ایران که اولاناشی ازعدم تجربه اقتصادی سیاست ورزان ماپس ازانقلاب است وثانیاکم دانشی درعرصه اقتصادی ومالی کشورونیزمقوله مدیریت استراتژیک

درهمین رابطه می بینیم که درسه دهه پس ازپیروزی انقلاب کشورهمواره دربحرانهای سیاسی نگه داشته شده است ودلیل عمده آنهم حاکمیت روحانیون برمصادراموربوده است زیراعلم وهنرکشورداری درتنهاقشری که یافت نمی شود درنزداین قشرازمردم می باشدوالبته تاحدزیادی روشنفکران سیاسی ما بهمین دلیل نیزآقایان بجای جستن علل ناکامی خوددراداره صحیح کشورصرفابدنبال قطعه قطعه کردن آحادملت وسرگرم کردن آنهاباامورسیاسی آنهم درمهجورترین شکلش بوده است

امادلیل عمده دیگرپنهان کردن غارت سازمان یافته ثروت کشورنزدهزارفامیل بوده است که طی یکدهه اخیربه نزدیکترین حلقه خودیعنی اطرافیان رهبری رسیده است بطوریکه هرگونه افشاگری وسخن ازبحث ثروتهای ملی ودستهای ناپاک سیب ممنوعه محسوب می گردیدبعنوان مثال داستان مبارزه بامفاسداقتصادی وفرمان 8 ماده ای صادره ازسوی رهبری دراردیبهشت 1380 به چه سرنوشتی دچارشدآیاکارددسته خودرامی برد؟ فرمان قبلی 8 ماده ای صادره ازسوی آیت الله خمینی به چه سرنوشتی دچارشدآیاازدل آن ستاداجرایی بیرون نیامدکه خوداکنون یکی ازبزرگترین تراستهای اقتصادی کشورپس ازبنیادمستضعفان زیرنظررهبری است؟

آیاقرارگرفتن کشوردرزمره فاسدترین کشورهاازنظرسازمان شفافیت بین المللی یکشبه وبخاطربرخی غارتهااتفاق افتاده است یااینکه سیستم غیرشفاف وفاسداقتصادی جزولاینفک سیستم غیرشفاف وفاسدسیاسی می باشدوایضاهردوبخشی دیگری ازسیستمهای فاسداجتماعی وفرهنگی

بنظرشماسرنوشت آقای عباس پالیزداروشهرام جزایری به کجاانجامید؟ آیاآنهانمونه های کوچکی نبودندکه درمقابل نمونه های اصلی چون کاه درمقابل کوه می باشندگفته می شودبانکها50 میلیارددلارازکسانی طلبکارندکه حتی 10% هم احتمال بازیافت وامهای مربوطه ازآنهانمی رودوبرخی آقازاده هاکه دیگرخودشان یک پااقای اقتصادی شده اندبنده خوددههانمونه ازآنهاراسراغ دارم که بعضانظیرسردارصادق محصولی ازوابستگان ومقامات دولت عدالت خواه ومستضعف پناه احمدی نژادوتحت ولایت رهبری می باشند

س : عده ای عبورازقانون اساسی راحلال مشکلات کشورمی بینند. آیا به نظرشما این راه حل واقعی مسائل ماست؟

ج : انشاالله همه ما برای اصلاح به میدان آمده ایم، نه برای انتقام گیری و یا کسب قدرت و یا ویرانگری. راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است. اولین آنها عدم توانایی صاحبان چنین خواسته ای برای جلب نظر اکثریت ملت ماست. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنا دار باشیم. برای همین بعضی از شعارهای معطوف به عبور از قانون اساسی موردسوء ظن مردم متدین ونهادهای سنتی است و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر ازافراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند. اینکه شما مخالف خرافه گرایی وتحجرهستید یک خواست خوب واساسی است

ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین وایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است. دلیل بعدی برای ابتربودن عبورازقانون اساسی آن است که با این راه حل، ما به پرتاب درتاریکی دعوت می شویم

اگر ما این ریسمان اتصال را که حاصل زحمات و تلاش های نسلهای گذشته ماست از دست بدهیم به قطعات ریز ریز بی خاصیت تبدیل خواهیم شد. طبیعی است که دنبال آن رویگردانی عامه مردم از این آشفتگی و حرکت در تاریکی را شاهد باشیم. کسانی که اهداف مبتنی برعبورازقانون اساسی را دنبال می کنند ممکن است امروز بلندگوهای بزرگی را دراختیار داشته باشندولی دربطن جامعه اهداف آنها با سوء‌ظن جدی روبرو است. مخصوصا که در کنار منادیان عبورازقانون اساسی خواسته ونخواسته آنها بعضی ازچهره های منفورشاهی حضوردارند که به صورت فرصت طلبانه ای کینه خودرا به مردم وانقلاب به نمایش می گذارند کسانی که تئوریسین های شاهی رادربرنامه های خودعلم می کنند ظاهرایادشان رفته است که مردم حافظه بسیارخوبی دارند. بهرحال هرکس به اندازه وزن اجتماعی خودمیتواند انتظارمقبولیت را داشته باشد ونه بیشتر

دراین خصوص دونظریه مطرح می باشداول اینکه مهندس موسوی ازروی مصلحت وبرای اینکه بهانه به دست سازمان سرکوب ندهدباصطلاح تقیه کرده ودرصددطرح مطالبات درچهارچوب قانون اساسی برآمده است نظیرحرکت مصدق وبازرگان ولی هدف غایی وی تغیییرسیستم می باشد

فرض دوم اینکه ایشان واقعابه این امرباورداشته باشدکه درچهارچوب قانون اساسی فعلی وایضاء حاکمیت ورهبری برآمده ازآن امکان تحقق اهداف ومطالبات مردم وجودداردکه درآنصورت بایدبه بقیه مواضع وی نیزبایدبادیده شک وتردیدنگریسته شود

بعنوان مثال ایشان قانون اساسی راریسمان اتصالی می نامدکه حاصل زحمات وتلاشهای نسلهای گذشته است ومخالفین انراافرادی بابلندگوههای بزرگی می داندکه بادیده سوء بایدبه آنهانگریسته شودباچنین اوصافی بایدازایشان پرسیدپس شماچرادرمقابل احکام برآمده ازهمین قانون ونهادهای آن به مقابله برمی خیزیدمگررهبری بعنوان فصل الخطاب ونهادهایی چون شورای نگهبان ووزارت کشوروسایرواحدهای نظارتی که صحت انتخابات راتاییدکرده اندازدل همین قانون بیرون نیامده اند

مگرقوه قضاییه ومجلس وصداوسیماووزارت ارشادوهیات نظارت برمطبوعات به استنادهمین قانون خودرادرصدورهرگونه حکم دارای مرجعیت قانونی نمی دانند

آنهاحتی دقیقابهمین دلیل جنابعالی وهواداران جنبش سبزومردم رانیزبعنوان شورشگربه دیکتاتوری ومقابله باقانون اساسی متهم می کنند

امروزکیست که نداندآتش تمام فتنه های کشورزیرسرقانون اساسی است که درآن تفکیک قوا پیش بینی نشده است وتمام اختیارات وقوادراختیاررهبری است که نه مردم حق دارندوی راانتخاب کنندونه خبرگان منصوب ازسوی رهبری زیراوی ازسوی خداوندمتعال درجایگاه رهبری قرارداده شده است وحداکثرتوسط خبرگان کشف می شود

همین رهبری نبض تمام انتصابات رابنام انتخابات ازطریق شورای نگهبان انتصابی خوددردست داردودریک دوروتسلسل یاسیکل معیوب قدرت صرفااقدام به بازی بامهره های خودنموده وازمومنین به خودهم برای آنهابیعت می گیردوی بعنوان فقیه برملتی سفیه حکم می راند

جان ومال وناموس وعرض مردم تنهابه اذن اومشروعیت وقوام یافته وباسرانگشت واشاره وی تمام مقامات نظام موظف به اجرای اوامروی دراین خصوص می باشند

حال باچنین اوصافی که دربخشهای مختلف مصاحبه رفته است وخودمهندس موسوی نیزتمام بخشهای نظام رافاسدذکرکرده است چگونه ممکن است ازقانون اساسی که ریشه تمام مفاسدازآن سرچشمه گرفته است به بادفراموشی سپرده شده است وثانیاچرامخالفان چنین قانون اساسی قرون وسطایی رافقط کسانی ذکرکرده است که به زعم خودآنهاراچهره های منفورو تئوریسین های شاهی خوانده است؟

شعارهایی امروزمفید است که یا بصورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند ویاهمدلی عامه مردم را درکنار نخبگان وطبقات میانه جلب کند.همه بایدبدانندکه ۲۲بهمن وانقلاب اسلامی را اکثریت قاطع مردم ما متعلق به صدها هزارشهیدمی دانندوتاریخ ومنش ملت ما با زنجیره ای ازاین شهداء درشهروروستا به دیروزانقلاب متصل اند

هفت ماه برنامه کانال های کشورهای دیگرکه متأسفانه به دلیل بستن فضای رسانه ای کشوروانحراف صدا وسیما اهمیت پیدا کرده اند، اثراتی داشته اند

ولی این اثرات ضعیف ترازآن هستند که مردم ازمنافع ملی خودوخواسته های دینی وتاریخی شان دست بردارندهمچنانکه نبایدهمچون حربه ای برای اتهام و سرکوب واقعیت های جامعه موردبهره برداری قرار گیرند. به نظرمن تلاش برای سوق دادن مردم بسوی شعارهای محدودوازپیش تعیین شده، اهانت به مردم است وباید شعارها ازبطن حرکت های مردمی وبصورت خود جوش وغیرآمرانه بجوشد همانطوریکه درسال ۵۷ شعاراستقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به صورت طبیعی ازدل مردم جوشید

اولا کانالهای تلویزیونی خارج بسیارضعیفترازآن هستندکه بتوانندبرشعارهاومبارزات مردم ایران تاثیری هرچندناچیزداشته باشندیاباصطلاح آنرارادیکالیزه نمایند آنها با دیدخوشبینانه ودرصورت بکارگیری حداکثرظرفیت حرفه ای خودقادربه انعکاس بخشی ازمبارزات مردم ایران خواهندبود

ثانیامنافع ملی وخواسته های تاریخی ودینی مردم ایران کدامست که قراراست بابرنامه این تلویزیونهایاشبکه هابخطر بیافتدکدام است شعارهای رادیکال نظیرمرگ برخامنه ای ومرگ بردیکتاتورومرگ براصل ولایت فقیه درمغایرت بامنافع ملی وخواسته های تاریخی ودینی مردم ایران است؟

شعارنه غزه نه لبنان جانم فدای ایران که دراعتراض به تخصیص میلیاردهادلاربه اراذل واوباش لبنانی وفلسطینی که حتی درکشورخودهم فاقدپایگاه رسمی می باشند درمخالفت بامنافع ملی ایران است؟

شعارمرگ برروسیه که بزودی به شعارمرگ برچین باتوجه به حمایتهای آشکارآن کشوردرفروش ابزارسرکوب به حاکمیت ونیزنابودی اقتصاد ایران تبدیل شده ودرمحافل داخلی بگوش میرسد رادیکالیزه کردن جنبش آنهم ازسوی کانالهایی است که حرفه اصلی آن پخش آگهی های تبلیغاتی وموسیقی نیم بندایرانی است؟

آقای موسوی اگرجنبش بقول شمارادیکالیزه شده است یاشعارها وحرکتهارادرراستای اهداف جنبش نمی بینید به دلیل اینست که طی 7 ماه گذشته تحولات زیادی روی داده است نزدیک 100 نفربه شهادت رسیده اندکسانی که شعاراولیه شان "رای من کو" بوده است به بازداشتگاه کهریزک یاابوغریب ایران برده شده وباتجاوزوقتل روبروگشته اند

درکوی دانشگاه ومجتمع سبحان ودیگرجاها چون سپاهیان مغول برآنهایورش برده شده وجنایاتی اتفاق افتاده است که حتی آمراصلی هم یعنی رهبری بروقوع آن جنایات صحه گذاشته است

دانشجویان واساتید ما 13 آبان و16 آذرهارادرشرایطی گذرانده اندکه حاکمیت باپرده کشی برنرده های حریم دانشگاه به ضرب وشتم آنهاوبااستفاده ازاراذل واوباش حکومتی پرداخته وصدههانفرازآنان راازادامه تحصیل محروم کرده است

درظهرعاشورانیروهای ویژه امنیتی چون سپاهیان یزیدبامرکب خود براجسادبی جان آنان تاخته وآنهاراازپلهابه پایین پرتاب کرده

آیااقدامات فوق که ازسوی حاکمیت صورت گرفته است مغایرمنافع ملی و اندوخواسته های دینی وتاریخی ایرانیان بوده است یامقاومت ودفاع ناچیزوموضعی مردم ازخود

ایکاش حداقل موضع آیت الله بیات راخطاب سخن خودقرارمی دادیدکه گفته اندمحاربان کسانی هستندکه درروز عاشورا مردم رابه گلوله بسته اندنه مردمی که برای دفاع ازآرمانهاوشعارهای خودبه خاک وخون کشیده شده اند

س : آیا صرف تکیه بر قانون اساسی راه را برای آینده نمی بندد؟

ج : بنده جایی گفته ام که قانون اساسی وحی منزل نیست وهمانطورکه سال ۶۸ یکبارتغییرپیدا کردمی توان با توجه به نیازهای فکری مردم و مطالبات مردم و تجربیات ملی گام های مهمی درجهت کارآمدسازی بیشترآن برداشت. منتهی باید بداینم که صرف داشتن یک قانون خوب مسئله راحل نمی کند. ما باید به طرف سازوکارهایی حرکت کنیم که امکان نقض وتخطی ازقانون هزینه های گزافی برای نقض کنندگان آن درهرسطح ومرتبتی داشته باشد به نظر بنده جمهوری اسلامی منهای قانون اساسی بی معنا است، وما علاوه برمراقبت جهت عدم نقض قانون اساسی،‌اجرا نشدن ویا کمترتوجه کردن به بخشهایی از قانون اساسی راهم باید نوعی نقض قانون اساسی بحساب بیاوریم

برای همین، خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک خواست راهبردی است ازطرف دیگرهم به همین دلیل باید به کسانی که علاقه مند به بقای جمهوری اسلامی هستندبگوییم اگربخشهای قابل ملاحظه ای ازقانون اساسی بویژه فصل سوم آن مورد بی اعتنایی قرارگیرد بطور قهری بدیل های دیگری برای نظام ظهورخواهد کرد. همه باید بدانیم، عدم رعایت حقوق اساسی مردم که در قانون اساسی آمده است و هم چنین به رسمیت نشناختن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود به ابطال این میثاق ارزشمند ملی خواهد انجامید. به طورمثال آن کسانی که جاسوسی و تجسس را درجامعه تبدیل به یک رویه عادی کرده اند، خواسته وناخواسته تیشه به ریشه نظام می زنند. آن کسانی که رسانه ها را محدود کرده اند وصدا و سیمارادرانحصارخواسته های خود قرارداده اند، به سستی پایه های جمهوری اسلامی کمک می کنند.

در بیانیه شماره ۱۷ اشاره به نهرهایی داشتم که اگر وارد رودخانه گل آلود و طغیانی بشوند می توانند جریان آنرا بتدریج آرام و روشن گردانند. یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی برگردیم

اولا اینقدرکه شمااصراربرحفظ قانون اساسی که بقول خودتان وحی منزل هم نیست وبسادگی قابل تغییر است داریدرضا پهلوی برحکومت پادشاهی نداردوآنرابه خواست واراده مردم واگذارمی کندشماچرابجای تاکیدبرقانون اساسی اصل نظام راوحی منزل وقابل تغییراعلام نمی کنیدحداقل باندازه آقای هاشمی که درمشهداعلام کرداگرمردم مارانخواهندمی رویم دل وجرئت بیان مسائل اساسی راداشته باشید

ثانیا بنظرمردمی که درخیابان کشته شده اندوهنوزهم درصحنه هستند جمهوری اسلامی باضافه قانون اساسیش هم بی معنی است (چه رسدبه منهایش!!) زیراتمام این دیکتاتوریهاوکشتاروتجاوزوغارت اموال وثروت عمومی باستناداصول قانون اساسی صورت گرفته است ازاصل اختیارات ولی فقیه اش بگیرتااصل 44 تا...

ثالثا حالااگرخوداین قانون مواد مختلفش مثلااختیارات رهبری باحق حاکمیت مردم درتناقض باشدبطوریکه اجرای یک بخش بطورماهوی باعث بی اعتباری بخش دیگربشودچه بایدکرد؟وبنظرشماحاکمیت درچنین شرایطی سمت کدام بخش راخواهد گرفت مواردیکه منجربه محدودیت اختیارات خودش می شودیامواردیکه باعث تثبیت وافزایش اختیاراتش بانادیده گرفتن حقوق مردم می شود؟!ودراین صورت که باچشم غیرمسلح هم درحال روئیت آن هستیم بازهم بایداجرای چنین قانونی راسقف یاکف یاوسط مطلبات مردم خودقلمدادکنیم؟!

رابعا چرافکرمی کنیداجرای بدون تنازل اصول قانون اساسی می تواندملت ایران راازچنبره بسته حاکمیت خارج می کند آیااین نسخه شماهمان نسخه بازرگان برای حکومت شاه نیست؟ شماکه معتقدیدالان دربسیاری ازموارداززمان شاه هم عقبتررفته ایم اگرنسخه شمابرای مقابله باشاه انقلاب وسرنگونی بوده است چگونه برای رژیمی بدترقانون اساسی همان رژیم راتجویزنموده آنراخواست استراتژیک می نامید؟!

مگرملت ایران آنچنان کم حافظه شده است که تجربه اصلاح طلبی ودوران طلایی خاتمی رابالاخص دردوسال اول ریاست جمهوری وی ازیادبرده باشد ماچه دستاوردی داشتیم وحاکمیت درمقابل مطالبات مسالمت آمیزورای 22 میلیونی مردم باآنکه دو قوه مجریه ومقننه رادراختیارداشتندچه عکس العملی ازخودنشان دادجزبازهم سرکوب وحبس وزندان وتوقیف نشریات وجنبشهای دانشجویی وکارگری وپرستاران ورانندگان شرکت واحدوسایرین

چرانادیده گرفتن وحذف کامل فصل سوم قانون اساسی مربوط به حقوق ملت رابی اعتنایی نامیده اید بطوریکه گویااکراندک اعتنایی بشودهمه چیزبروفق مرادخواهدشد نه مهندس عزیزخانه ازپای بست ویران است ومادرفکرنقش ایوان هستیم

فرموده ایداگرحاکمیت به حقوق ملت بی اعتنایی بنمایدمردم بدنبال بدیلی دیگربرای قانون اساسی خواهندرفت ازکجامی دانیدکه ملت به دنبال آن نرفته اند آیاهیچ ازخودپرسیده ایدکه 15% که به هیچیک ازکاندیداهای ریاست جمهوری رای ندادندوعمدتاهم شهرنشینان بودندجزوهمین مردم هستند

آیاحدود60% که برای گرم کردن تنورانتخابات آمده به شمارای دادند تبدیل به هیزم تنورمحافظه کاران متقلب نشدند؟

آیاعده ای که با تحریک احساسات مذهبی به آقای احمدی نژادرای دادند بادیدن موج سرکوب وقتلهاوخون ریختنها درظهرعاشورابازهم حامی آن تفکروافرادهستندوهیچگونه ریزشی حتی علیرغم اعتراف رهبران خودنداشته اند؟

آیاتمام این اقشاراکنون بدنبال اجرای قانون اساسی واصولی هستندکه حق حیات راهم ازآنان سلب کرده است؟!

آقای موسوی ببخشیدشماتجزیه تان خوب است اماترکیبتان خیربقول بازجوی من شف شف می کنیدولی شفتالونمی گویید برادرعزیزم تمام عملکردهای ناصواب وجنایتهای بعمل آمده به استنادقانون صورت گرفته است کافیست فقط درسخنرانیهای آمرین وعاملین حوادث ووقایع جستجوکنیدتاببینیدچندبارآنهابه قانون برای اعمال خوداستنادواشاره کرده اندشماازیکطرف میخواهیدچهارچوب نظام راحفظ کنیدوازطرف دیگرمی خواهیدحق حاکمیت ملی رابه صاحبانشان یعنی مردم برگردانیددرحالیکه ایندوباهم جمع شدنی نیستند

مردمی که شمامیخواهید ازحقوق شان دفاع کنیدمی گویند شماهم خدارامیخواهیدهم خرمارا وتصمیم گرفته ایددولادولاشترسواری بکنید دراین خصوص اگربه توصیه های برادرانه ماوقعی نمی نهید حداقل به تذکرهمسرقهرمانتان گوش فرادهیدکه روشنفکران راعقبترازمردم کوچه وبازارمی داند

س : به عنوان سوال آخردرمورد راهپیمایی ها وتجمعات نظرتان رابیان بفرمایید

ج : راهپیمایی وتجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است، زنان ومردان وجوانان ومیانسالان وسالخوردگان به نظرمن مردم دراصل هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی وبسیج ندارند چراکه آنهارا نیزازخود می دانند. درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها درمقابل حرکت آرام مردم قرارمی گیرند ازهزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که درعاشورا ویا روزهای دیگرگرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شودکه درگیریها وفضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است. بهرحال انچه توصیه بنده به نیروهای انتظامی وبسیج مهربانی وملاطفت با مردم است وتوصیه من به طرفداران جنبش سبز آن است که تمایز خودرا با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد، کم کنند. این نهضت ازمیان مردم برآمده ومتعلق به مردم است. همه به شدت باید مراقب اعتقادات، مقدسات وعرف وهنجارهای جامعه باشند. اماهدف نهایی خودمان را درهیچ مرحله ای نبایدازیاد ببریم وآن ساختن ایرانی پیشرفته ومستقل وآزاد ومتحد است. این هدف تنها با همکاری همه زنان و مردان وهمه اقشارملت وهمه اندیشه ها و سلیقه ها امکان پذیر است. جا دارد بگویم، وقتی می گوییم ایران باید همه ایرانیان داخل و خارج علاقمند به اعتلای این سرزمین و فرهنگ دیرینه وباورهای دینی، آسمانی و رحمانی آن را درنظر بیاوریم وانشاالله حرکت سبزدرهیچ مرحله ای دست ازروش های مسالمت آمیز واخلاقی خود درمبارزه برای احقاق حق ملت دست برنخواهد داشت. این حرکت ازانتخاب رنگ سبزرنگ اهل بیت پیامبربه عنوان اسلام رحمانی ودوستی ومحبت ووحدت همیشه استفاده کرده است. جنبش سبزبه کرامت ذاتی انسانی وحق تنوع عقاید واندیشه وآزادی بیان احترام می گذارد وازهمه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت وتضمین حقوق شهروندی و آزادیهای اساسی ملت ما ونیزعدالت اجتماعی است استقبال می کند وآنهاراازخودجدانمی داند

شماطرفداران جنبش سبزراازمردم جدافرض کرده وازآنهاخواسته ایدکه فاصله خودرابامردم کم ومراقب عرف واعتقادات وهنجارهای جامعه باشندگرچه ازبابت وظیفه رهبری این نصیحت بسیارباارزش ومورداحترام می باشدولی نبایدفرض رابراین بگذاریدکه جنبش سبزازمردم جداست حتی اگرمردم بدلیل شدت خشونت اعمال شده ازسوی حاکمیت دست به عکس العملی احساسی بزنداین حق طبیعی مردم است وقتی یک نیروی حرفه ای وآموزش دیده تحت عنوان ماموردولت (که فیلمهای آن موجوداست) بخود اجاره می دهدبه اموال عمومی که اصلادرحوزه درگیریهانبوده اندآسیب بزندتاآنرابه حساب مردم بگذاردوموردحمایت فرماندهی خودهم قرارمی گیردچرامردم نبایدازرهبران خوددرواکنش طبیعی به این وقایع انتظارحمایت داشته باشند؟

دربخشی دیگراذعان داشته اید جنبش سبزبه کرامت ذاتی انسانی وحق تنوع عقاید واندیشه وآزادی بیان احترام می گذارد وازهمه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت وتضمین حقوق شهروندی و آزادیهای اساسی ملت ما ونیزعدالت اجتماعی است استقبال می کند وآنهاراازخودجدانمی داندوملت نیزدرحادثه اعدام دوتن ازجوانان وطن باوابستگی به ادعایی به انجمن طرفدارپادشاهی شاهدمواضع بزگوارانه ومبتنی برمنشورحقوق بشربودندولی ازسوی دیگردرهمین مصاحبه درچندین فرازمهم به طرفداران رژیم شاهنشاهی یانوع حکومت پادشاهی تاخته ایددرحالیکه خودنیزدربخشهای مختلف مصاحبه معترف به عقب ماندگی نظام اسلامی ازنظام پادشاهی دربسیاری اززمینه ها هستیدضمن آنکه بالاخره طرفداران سلطنت نیزبخش عظیمی ازمردم ایران بوده واستفاده ازعبارات نامطلوب یامتناقض جایگاه جنابعالی رابعنوان یکی ازرهبران اصلی جنبش سبز دچارخدشه نموده وخدای ناکرده حمل برعدم صداقت می نماید

س : آیا شما نماینده وسخنگویی درخارج دارید؟

ج : درجنبش سبزهرشهروند یک رسانه است و راه سبزهیچ نماینده وسخن گویی در خارج ندارد.یکی اززیبایی های فضای سبزآن است که همه حرفهای خودرا می زنند واین حرکت دریک فضای تعامل گسترش می یابد.بنده هم به عنوان یک همراه نظرات وپیشنهادات خودم رادراین فضا مطرح می کنم

س : گاهی درسایتها وفیس بوک ونظایرآن ازشما نقل قولهایی می شود. تاچه اندازه این مطالب مورد تأیید شماست؟

ج: مطالب بنده با امضاء و درسایتهای محدودی منعکس می شود ومن وبلاگ شخصی وامثال آن ندارم. نقل قولهایی که اشاره کردیدازجمله عوارض اجتناب ناپذیرفضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد

بنظراینجانب این بهترین فرازازمصاحبه شماوپاسخ به عده ای فرصت طلب درخارج ازکشوراست که رندانه سعی می کنندازآب گل آلودماهی گرفته وگنجشک خودرابرنگ سبزدرآورده به مردم ایران قالب نمایند

این افرادوگروههابااقدامات نسنجیده وانتساب دروغین خودبه جنبش سبزوسران آن نه تنهاکمکی به مبارزات مردم ایران نمی کنندبلکه بدلیل نقاط ضعف عمده ای که ازجنبه های مختلف دارندزمینه رابرای بهره برداری حاکمیت ازاقدامات خودوبرای سرکوب جنبش فراهم می کنندآنهاهیزم تنوری هستندکه دستگاههای امنیتی برای کنشگران جنبش سبزندارک دیده اند

پیروزباشید

به امیدپیروزی جنبش سبزایران

Comments