رویدادهای اخیرومواضع موسوی


متن کامل گفتگوی سایت کلمه با میرحسین موسوی به شرح زیر است

سه هفته ازراهپیمایی۲۲بهمن می گذردوحرف وحدیث زیادی درمورداین راهپیمایی گفته شده است.نظرشمادرباره این راهپیمایی چه هست؟

مراسم ۲۲بهمن اولین بارنیست که درکشورمابرگزارمی شود. این مراسم دنباله راهپیمایی های میلیونی سال ۵۷ به مناسبت های مختلف ازجمله تاسوعا،عاشوراواربعین است. هرساله کسانی که به انقلاب علاقه دارند دراین مراسم شرکت می کنندومعمولادربسیج مردم برای راهپیمایی،نهادهای سنتی مثل مساجد وهیئتهانقش بزرگی دارند.معمولا این مراسم درهرسال متأثرازاتفاقات مهم آن سال وفضای سیاسی کشوراست وامسال این مراسم تحت تأثیرانتخابات دهم واتفاقات بعد ازآن بودودولت باهزینه گزاف وبسیج اتوبوس هاوقطارها ازسراسرکشوروشکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضورجنبش سبزرادرآن خنثی کند

* راهپیمایی امسال باسال های قبل چه تفاوت هایی داشت؟

- تفاوت هامتأثرازمسائل بعد ازانتخابات بود. امسال باتوجه به شکل گیری جنبش اجتماعی-سیاسی عظیم سبز، این راهپیمایی به شدت تحت تأثیرنحوه حضوراین جنبش درراهپیمایی بود.درهیچ سالی این همه نیروی نظامی وانتظامی وامنیتی به خیابان ها آورده نمی شد. برخوردهای خشن ووحشیانه ای که مخصوصا درمیدان صادقیه وبعضی نقاط دیگردیده شد درسال های قبل نبود. در سالهای قبل مردم باهرشکل وقیافه وشعاری که می خواستند درراهپیمایی شرکت می کردند ولی امسال مأموران خشن،حتی طاقت دیدن یک لباس سبزبرتن راهپیمایان جوان ویاحتی یک تسبیح سبزدردست یک روحانی رانداشتند. گمان نمی کنم اثراین برخوردهابه سادگی ازخاطره مردم برود

فکرمی کنیدحجم مردمی که به جنبش سبزعلاقه دارنددراین راهپیمایی چقدربود؟

- آماردقیقی نمی توان ارایه کردولی ازطریق قراینی می شود فهمید.یکی ازاین قراین، وزن جمعیتی راهپیمایی خودجوش۲۵خرداد ومقایسه آن با۲۲بهمن است وقرینه دیگرفضای خالی میدان آزادی به هنگام سخنرانی ومقایسه آن باسالهای پرجمعیت راهپیمایی است. هنوزجوابی برای خالی بودن میدان واین که چرادوربین هافقط نقاط محدودنزدیک به جایگاه رارصدمی کرده داده نشده است. اینکه مردم مراقب چمن ومحیط زیست بوده اند، مخصوصابرای کسانی که سالهای قبل حضورمردم درمیدان رامشاهده کرده اند، مضحک است. اگر برای نطام تخمین وزن جمعیتی جنبش سبزاهمیت داشت،جلوی ابرازهویت جمعیت های سبزرانمی گرفت. ولی وحشت ازآشکارشدن این هویت ودامنه آن، این فرصت تاریخی راگرفت. این امربیش ازجنبش راه سبز، برای حاکمیت مضر بود. روشن است که پنهان نگه داشتن واقعیت، منجربه حذف آن نمی شودودراین موردبنده یقین دارم که با این برخورد گسترده، این هویت عمیق تروگسترده ترخواهد شد. ولی بنده وجناب آقای کروبی درمشورتی که داشتیم فکرکردیم پیشنهادی که قبلاداده ایم راتکرارکنیم وآن اینکه اجازه داده شودجنبش راه سبزباتوجه به اصل ۲۷ قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم رادعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف وحدیث ها پایان دهد. ما اعتقاد داریم که اگردعوت جنبش سبزوتشکل های اصلاح طلب ومراجع عظام ودیگرشخصیتهای نظام نمی بود، امسال مایک راهپیمایی بی رمقی داشتیم که اکثریت آن رانیروهای نظامی وانتظامی که ازسراسرکشورجمع شده بودن تشکیل می داد،یعنی مسیرهای راهپیمایی وضعیتی می داشتند که میدان آزادی به هنگام سخنرانی داشت

گفته می شودتطمیع وتهدید دراین راهپیمایی نقش داشته وعده ای به دلیل مسائل مادی دراین راهپیمایی شرکت کردند

اصطلاح راهپیمایی مهندسی شده رابیشترمی پسندم. بنده باتوهین به کسانی که موافق شعارهای جنبش سبزنیستندمخالفم.قرارنیست و قرارنبودکه همه باماهم رأی باشندواگرکسی باماهم رأی نیست انسان بدی شمرده شود.همه هموطنان ماهستندمنهای یک عده قمه کش وآدمکش، همه خواهران وبرادران ماهستند. حتی نیروهای نظامی وانتظامی برادران ماهستند ومی دانیم که مجبوربه اعمال خشونت می شوند. البته هزینه های گزاف واستفاده ازاهرم های استخدامی وامکانات دولتی برای جمع کردن جمعیت محکوم است. بنده یادم می آید که برای آن که دستگاه دفاعی درزمان جنگ کامیون هایی رابرای جبهه دراختیاربگیردباچه موانع شرعی اجرایی روبروبود وحتی درشرایط بسیاربحرانی جنگ، توسط حضرت امام اجازه داده شد ازکامیون های شخصی به شرطی استفاده شودکه دولت رسما هزینه هاوخسارت های وارده راتقبل کند،که کرد. ولی برای این راهپیمایی، تقریبا بیشترین اتوبوس هاوحتی قطارهابرای جمع آوری جمعیت ونیروهای نظامی وانتظامی دراختیارقرارگرفته شده بود. اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی ورویه های پیش ازانقلاب است. درزمان پهلویهاهم اگرکارمندی درتجمعات موردنظرآنهاشرکت نمی کرد، دچارمشکل می شد. افتخارنظام مادرسال ۵۷ وبعد ازآن این بوده که مردم بطورخودجوش دراین نوع مراسم شرکت می کردند وافتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم درراهپیمایی۲۵خرداد ومراسم های بعد ازآن است ونه راهپیمایی های مهندسی شده ویا احیانا اجباری با این همه هزینه وفضای امنیتی وارعاب

آیا بین شماوآقایان کروبی وخاتمی مشورتی برای موضع گیری ها وتصمیمات صورت می گیرد؟

ارتباط با این بزرگواران همیشه وجود دارد. بادستگیری های وسیعی که صورت گرفته، ضرورت این ارتباط مستقیم امروزبیشتراست وبنده خداراشکرمی کنم که هماهنگی خیلی خوبی دراین زمینه وجود دارد. البته به نفع کشور بود که بجای سیاست های سرکوب و پرکردن زندان ها، سیاست حمایت ازایجاد یک تشکیلات نیرومند ازکسانی که سیاست های ویرانگر موجود راقبول ندارند در چهارچوب نظام وجود داشت وبه نظربنده تنها راه عدم انتقال مدیریت جریان های سیاسی واجتماعی به خارج ازکشورهمین است. ولی با انحراف شدیدصداوسیماویکطرفه شدن آن وبسته شدن روزنامه های کشوروزندانی شدن دههاروزنامه نگار،به نظرمی آید که ایجادتشکیلاتی که بتواند چهره های مؤثررادورهم گردآوردتابه صورت آشکارودر چارچوب قانون اساسی کاررابه پیش ببرند فعلا منتفی است وهنوز به اعتقاد اینجانب راهبرد «هر شهروند، یک رسانه» وهمچنین گسترش فعالیت های شبکه اجتماعی درجهت گسترش آگاهی های سیاسی واجتماعی، یک ضرورت است وجایگزینی برای آن وجودندارد. البته این وضع دشواردرکنارضررهایی که دارد، منافعی هم داشته است وآن اتکاهمه علاقمندان به جنبش سبزبه خود وشبکه های بیشمار اجتماعی در جامعه است. دراین میان، استفاده ازفضای مجازی معجزه کرده است وبه صورت یک ساختارکاملا قابل اتکا، افرادوشبکه هارا در اتصال وتعامل باهم قرارداده است. شییه بازارهای سنتی که که تعداد زیادی مغازه، حجره، تیمچه، مسجد، قهوه خانه وغیره رابه هم متصل می کند وعلیرغم تنوع آدم هاوحجره ها، مفهوم بازاریک ساختاربه هم پیوسته ازواحدهاراتداعی می کند. جالب است دریک راسته بازار، می تواند اختلاف عقیده وسلایق وسرمایه وجود داشته باشد، ولی این تنوع، وحدت مفهومی ووحدت عملی بازاررابهم نمی زند، بلکه جزونقاط قوت آن است

تحرکات خیابانی همواره باخشونت شدید روبروشده است. نمونه آن رادرراهپیمایی۲۲بهمن درمیدان صادقیه دیدیم. آیا راه حل های دیگری برای پیگیری اهداف قانونی جنبش راه سبز وجود دارد؟

این سؤالی است که خیلی مطرح می شود. درجواب باید گفت که جنبش سبزنباید اهداف خود رافراموش کند،همانطورکه نباید دچار روزمرگی وانفعال بشودواستراتژی خودراازیاد ببرد. هدف جنبش سبزازهمان اول، اصلاح درچارچوب اصولی روشن بود. نقطه اتصال راهمگی رنگ سبزگرفتیم. هدف حداقلی ومطمئن که می توانست اجماع گسترده ای ایجاد کند، تحقق اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود. البته افرادی ویاحرکتهایی دراین بین پیداشدندکه خواستند ازاین خط بگذرندویابه اصطلاح خط شکنی کنند، ولی جنبش راه سبزهیچگاه ازاجرای بدون تنازل قانون اساسی منحرف نشده است وانشاء الله تا انتهاهم همین راه راخواهد رفت. بنده بارهادرباره اهمیت پایبندی راه سبزاین نقطه کلیدی صحبت کرده ام وبه عنوان یک فردهمراه، حراست ازآن راموردتأکیدقرارداده ام. صحنه خیابانهاوآنچه درآن گذشته رابایدیکی ازراههایی بشماریم که جنبش سبزتلاش کرده است اهداف ونیات خودرابه گوش همه ملت وجهانیان برساند. ولی استفاده ازخیابان ها، تنهاراه نبوده است. دههامیلیون ایرانی که دراین کشورباسانسور،جلوگیری از آزادیهاواقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی وماجراجویانه، سیاست های ویرانگراقتصادی، رواج فسادودروغ معترض هستند،خواهان تغییراتی هستندکه به آنهامجال می دهدباحاکمیت برسرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی ازسوی کارگزاران بی کفایت راتغییردهند

ملت مامی خواهد که دررقابت نفس گیرجهانی ومنطقه ای، عقب نیفتد. ملت مامی خواهد با جهان خارج به جای دعواودشمنی، تعامل داشته باشدوسیاست خارجی توسعه گرارادنبال کند. ملت مامی خواهدکالاهای تولیدی، اعم ازکشاورزی وصنعتی، زیرسیل خانمان برانداز واردات بی حساب وکتاب، مدفون نشود. ملت ما می خواهدتحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژههاوفعالیت های اقتصادی کشوردربنگاه های شبه دولتی ونیزسپاه جمع نشود. ملت مامی خواهد به شاخص های بیکاری وفقربه عنوان یک وظیفه دینی واسلامی وملی اهمیت داده شود و … با انبوه تبلیغات شاخص خط فقروبیکاری وتورم با دستکاری ودروغ، ازچشم مردم پنهان نشود. ملت مامی خواهد معلمان کشوربابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خودموردتهاجم قرارنگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض موردهجوم تهمت های گوناگون قرارنگیرند. ملت مامی خواهدحکومت اجازه بدهدکه دررسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شودونه افرادخاصی که کاری جزبی انصافی وتهمت زنی ندارند.آحادملت مابایکدیگردوست هستندودوست ندارندبه دودسته حزب الله وحزب الشیطان،مردم وخس وخاشاک وگوساله وبزغاله تقسیم شوند

ملت دوست نداردکه این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش وپیامک هایش درمعرض شنودقرارگیرد. ملت ما آگاه و رشید است ودوست ندارد عده ای معدود به نام ملت، آزادی های ملت رامحدود کنند، حقوق اساسی آنراتعطیل کنند، روزنامه هایش راببندندوهرروزدستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن وشنیدن صادر کنند. بایدبه هرطریق ممکن ازسوی جنبش سبزدرسطح کشورودرمیان همه اقشار،این آگاهی به مردم برسدکه این خواست ملت،خواست جنبش سبزهم هست ونه تنهاخواست آن است بلکه این مطالبات راهمگانی کند. این مطالبات کاملا اسلامی وعین قانون اساسی وکاملامنطبق بامردم ساالاری دینی ماست. این خواسته ها نه جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیروقتل وزندانی شود، نه جنبه ضدملی ونه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستندوبه همین دلیل مردم ازآن حمایت می کنند. آزادی، حقوق بشر، رفع تبعیض ها، تحمل عقاید ونظریات مختلف، مقابله بافسادوتباهی وقانون گریزی، مواردی نیستند که پیگیری آنها چه درسطح خیابان وچه ازطریق رسانه ها جرم باشد. برعکس، جلوگیری از طرح این مطالبات، علامت استبداد و تحریف اهداف انقلاب اسلامی است که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شده است.

در پاسخ به سؤال شما باید بدانیم که که زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است. بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمی آید، گرچه اجتماعات، حق مردم و یکی از امکانات آنها برای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست. مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند. گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است. البته باید متواضع باشیم. هدف آن نیست که تغییرات ناشی از این استراتژی حتما بدست سبزها اتفاق بیفتد. سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر. می خواهم به عنوان یک همراه جنبش سبز، باز هم بر گسترش آگاهی در سطح ملی به عنوان مهم ترین وسیله برای نیل به پیروزی تأکید کنم. مامی خواهیم اهدافمان رادرکنارمردم وبا آنها بدست آوریم.

* نقش حاکمیت و نظام و یا جناح های دیگر را درارتباط با تغییرات چگونه می بینید؟

- جنبش سبزبرسرمطالبات خود، حق خود محکم ایستاده است و هرچه آگاهی ملت به حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت. این آگاهی، جان های مردم کشور را تغییرخواهد داد و این تغییر، سرمایه ملت برای تغییرات سیاسی و اجتماعی است. نکته ای که دوست دارم به عنوان یک همراه کوچک به علاقمندان راه سبز عرض کنم این است که هدف ما، تغییر در چهارچوب نظام است. ولی هدف آن نیست که این تغییرات حتما بدست این یا آن فرد صورت بگیرد. ما باید یک اصل اخلاقی را بیاد داشته باشیم وآن تصدیق درستی، خوبی وزیبایی است، حتی اگراین درستی وخوبی بدست ماصورت نپذیرد. به همین دلیل، ضمن آن که محکم بر روی خواسته های خود ایستاده ایم، ولی کم هزینه ترمی بینیم اگرخودحاکمیت به سمت این راه حل ها که برآمده ازخواست ملت ومیثاق ملی ماست پیش برود. بنده خیلی واضح و آشکارمی گویم هراقدامی که درجهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آنرا نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد ونه آنراخواروکوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمین های لازم را برای انتخابات های آزاد، رقابتی وغیرگزینشی فراهم آورد

ما دوست داریم خود حاکمیت به دنبال آزادی زندانیان، توسعه سیاسی و گسترش فرهنگ آزادی و تنوع رسانه ها و آزادی آنها باشد. بنده صریحا می گویم انتشار «کلمه سبز» و «اعتماد ملی» حتی اگر ضرری هم داشته باشد، ضررآن کمترازرسانه های غیرملی داخلی و رسانه های خارجی است. می دانم قبول نخواهد شد، یا حداقل در شرایط کنونی قبول نخواهد شد. ولی می گویم وجود کانال یا کانال های رادیویی و تلویزیونی برای جنبش سبز، نظام را تقویت می کند و به وحدت ملی کمک می کند. بنده ترس آن را دارم که محدودیت های فکری باعث شود ما از کشورهای دست چندم منطقه هم عقب بیفتیم و نمی دانم چگونه ملت ما می تواند از خود در مقابل امواج برون مرزی که قطعا به فکر مصالح ملی خودشان هستند، محافظت نماید. مضحک است اگرتصورکنیم باپخش پارازیت، هک کردن ها و فیلترکردن ها، این امواج رامی توانیم کنترل کنیم.

بهرحال، حاکمیت وجناح های مختلف سیاسی، اگرواقع بین باشند، بایدبدانندهمانطورکه جنبش سبزدرروز۲۲بهمن حضور داشت، آینده خوب برای کشورهم درگروایجادزمینه برای وحدت بین همه مردم واقشارمردم است و نه توصیف بخش قابل توجهی ازملت به «خس و خاشاک»، «گوساله و بزغاله» و «یک قشر محدود و اندک». سیره پیامبران و امامان ما نشان می دهد که هیچگاه حتی به دشمنان دین دشنام نمی دادند. آنها برای کرامت انسانی ارزش قایل بودند و بجای قضاوت درباره ی انسان ها، با رفتار رحمانی شان سعی می کردند فطرت خداجوی همه آنها را به سوی حق جذب کنن. مردم مانمی توانندتحمل کنند که به نام دین رفتارهای غیر دینی بلکه ضد دینی رواج یابد. وقتی در قرآن صحبت از پیامبر و یارانش می شود، آنان را به مهربانی در میان خود و مقابله محکم با دشمنان بشریت توصیف می کند و قطعا نه در زمان پیامبر و نه بعد از ایشان، همه مسلمانان به یک درجه از ایمان نبودند. مردم ما به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند. این تعریف یک ملت نیست. این حاکمیت یک فرقه است ودزدیدن مفهوم ایرانیت وحس ملی واین خطرناک ترین راهبردی است که ما اکنون درمقابل آن قرار داریم. سلاح ما درمقابل چنین کژراهه ای، رفتن به سمت میثاق ملی ومذهبی مان وتکیه برآرمان هایی است که به ایرانی پیشرفته وصلح جو درسطح جهانی و در سطح ملی منجر می شود. در چنین حالتی است که می توان امید داشت مثل سال های دفاع مقدس، همه ملت درمقابل خطرات، متحدا حضورپیداکند. ملت همه اقشار، همه قومیت ها، همه فرهنگ ه و همه جناح هاست. علاقمندان به جنبش راه سبزبه ایرانی بودن خودوهمه نمادهای آن افتخارمی کنند و طبیعی است که با این روحیه ومنش، به تغییررنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم وآنرامحکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع وارزشهاوفرهنگ ملی می دانیم.

در اطلاعیه شماره ۱۷ راه حل هایی برای برون رفت اعلام شده است. آیا غیر از راه حل های ارایه شده، راه حلهای دیگری هم می تواند مورد توجه قرار گیرد؟

- یک نکته بسیارحساس درمورد اطلاعیه شماره ۱۷ آن است که قبول وجود بحران، به عنوان بخشی ازراه حل شمرده شده است. از سوی دیگربنده اعتقاد ندارم که راهی برای حل دفعی وناگهانی این بحران وجود دارد. به عنوان مثال، نمی توان یک راهپیمایی مهندسی شده ترتیب داد ودل خوش کرد که همه چیزتمام شده است. مهم آن است که اکنون قدم هایی برداشته شود که به فرایند بهبود اوضاع دامن بزند. شمادرنظربیاوریدکه امروزاعلام شود که همه زندانی های سیاسی آزاد شده اند. بنده یقین دارم که این اقدام قبل ازجناح ها وگروه ها، مورد اقبال همه مردم کشورمان قرارخواهدگرفت. ویاشاهد خودداری ازخشونت وشهامت ابرازمحبت به مردم خوبی که صرفا حق خودرامی خواهند ومی خواهند ازفضای اختناق رهایی یابند باشیم.

ما اثرخس وخاشاک نامیدن مردم رادیده ایم. بگذاریم یکبارهم با احترام بامردم صحبت کنیم. دربعضی موارد، اجتناب ازبرخی اقدامات نامناسب می تواند به بهبود فضای ملی کمک کند. مثالش رفتاروحشیانه درمیدان صادقیه در۲۲بهمن وامثال آن وحمله به مردم وخانواده شهداوفرزندان آنهاست. چه کسی می تواند ادعا کند که این اقدامات فضاحت بارمی تواند به نظام ما کمک کند؟ آیا پیوستن آقایان خاتمی وکروبی به صفوف مردم واعلام عملی وحدت ویکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقداروقمه وزنجیربدست برای اجرای استراتژی نصربارعب؟ آیاحکومت می تواند راه حل رادرترساندن ملت بداند؟ اگرچنین پیروری هنربود، ماوهمه جهانیان، حمله صدام به حلبچه رامحکوم نمی کردیم ونمی گفتیم اوبه مردم کشورخود هم رحم ندارد. فیلمی که اخیرادرموردحمله به خوابگاه دانشجویان پخش شدنشان می دهد که تاچه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجادمی کند

به نظرکسانی که مشغول ضرب وشتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت ازحیوانات هم کم ارزش ترمی نماید وفاجعه بارتراینکه درسطوح مختلف، مسئولین می گویند که نمی دانندحمله کنندگان چه کسانی هستند. این توهینی بدتربه شعوردانشجویان و مردم است. آنچه دراین فیلم جالب توجه است این است که درمیان همین افرادنیروی انتظامی، کسانی دیده می شوند که دیگران را از ضرب وشتم نهی می کنند. ای کاش نیروی انتظامی ونیروهای امنیتی کشور، اقتداررا نه درسرکوب وضرب وشتم، بلکه درایجاد فضای امن برای همه ایراانیان، صرف نظرازطرزفکروعقایدشان، می دانستند. چه ضرورتی داشت فضای میدان صادقیه با نارنجک فلفلی وشیمیایی آلوده شود؟ همه این روش ها، مارا ازراه حل های منطقی دورمی کند. تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی وسالم، کلیدی ترین بخش راه حل هاست. اگراین امرحل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت. جنبش راه سبزباید بطورمکررودرهرشرایط ومکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی وغیرگزینشی تأکید کند. همانطورکه آزادی زندانی ها، آزادی رسانه هاوبرچیده شدن فضای امنیتی درجای خودبسیارمهم هستند وباید ضرورت این راه حل هارانه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم

*درباره نسبت گروه های مرجع و جنبش راه سبز حرف وحدیث زیادی وجود دارد. نظرشماچیست؟

- جنبش سبزحرکتی است که ازبطن گره های مرجع مهم جامعه ما متولد شده ودرارتباط با این گروه ها هم رشد کرده است. دراین زمینه بعنوان مثال به نامه ۱۱۶ استاد دانشگاه تربیت مدرس اشاره می کنم. این دانشگاه فرزند انقلاب است و بنده هم به عنوان یک عضو کوچک از خدمتگزاران اول انقلاب، درشکل گیری آن نقش داشته ام. همه می دانند که این دانشگاه دوره کارشناسی ندارد وهرم سنی آن نسبت به سایردانشگاه ها بالا است. درکارکنان ودانشجویان آن، فراوانند کسانی که که درفعالت های اول انقلاب نقش فراوانی داشته اند. ۱۱۶تن ازاساتید این دانشگاه درکناربیانیه های مشابه فراوان سایردانشگاه ها وبیانیه های انجمن های اسلامی ونهادهای دانشگاهی دیگر نشان می دهد تاچه حدحضورجنبش دردانشگاه ها ودرمیان دانشگاهیان جدی وفراگیر است. بنده می خواهم بگویم همین نسبت راشما در میان پزشکان، معلمان، مهندسین، کارگران، جنبش زنان، ورزشکاران وهنرمندان ودیگرگروه های مرجع می توانید بیابید. یک نگاه ساده وبدون تعصب به جشنواره های دهه فجرنشان خواهد داد که هنرمندان به عنوان قشری به شدت تأثیرگذار کجا ایستاده اند. گفته می شود بعد ازانتخابات، نزدیک هزارکلیپ وسرود درمورد جنبش سبزیاحوادث مربوط به آن ساخته شده و تعدادزیادی کاریکاتور، پوسترونقاشی وسایرتولیدات هنری خلق شده است. چنین تحرکی درتاریخ فرهنگ کشورما وشاید فرهنگ های جهانی بی نظیر است. بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبزباگروه های مرجع رابهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش درآینده کشورمان می دانم. چراوقتی میلیون ها دانشجودرسراسرکشوردرپشت جنبش سبزاست، به آینده امیدوارنباشیم؟

درمورد روحانیون چطور؟- دربدنه جنبش، تعداد قابل ملاحظه ای ازروحانیون متعهد وآگاه ومبارزحضوردارند. سبزهابایدبدانند موضعگیری چندنفرروحانی تندروومغرض، نظرهمه روحانیت ومراجع نیست. روحانیت اصیل ماهیچگاه مردم رابا الفاظ رکیک خطاب نمی کنند یا ازقتل وریختن خون ودرمحبس کردن بیگناهان حمایت نمی کنند. روحانیت اصیل مامی داند که تهمت و شکنجه وآبروی دیگران راریختن وتجسس حکمش دراسلام چیست. روحانیون واقعی مامصالح اسلامی وملی را ازمنافع فرقه ای وجناحی تشخیص می دهد و این روحانیون درکناردانشگاه ومتحد بادانشگاهیان هستند واهمیت این وحدت رامی دانند ما روحانیون فعال درجنبش سبزراذخیره جنبش وپشتوانه بسیارمهم آن می دانیم. حضورآنهادرجنبش سبزدرشرایطی که ازانواع روش ها و وسایل برای متهم کردن راه سبزبه بی دینی و وابستگی به بیگانگان استفاده می شود، جنبه حیاتی دارد

به همین دلیل، به همه کسانی که به امید اینده ای بهتربرای ایران عزیزبه جنبش پیوسته اند عرض می کنم که پیوسته مراقب باشیم دردام تبلیغاتی که می خواهد روحانیت کشوررابه جنبش بی اعتماد کند نیفتیم. کارناوال روزعاشورای سال ۷۶ونمایش هاوتمهیدات شبیه آن ازیادمان نرود. مخالفان جنبش اگرنه همه، ولی بخشی ازآن، به هیچ اصول اخلاقی ودینی پایبند نیستند

*پیشنهاد شما در مورد مراسم چهارشنبه سوری چیست؟

مراسم این روز، یادمان جشنواره نورعلیه تاریکی است اماعلاقمندان به جنبش راه سبزضمن آنکه به نمادهاومراسم ملی ومذهبی دلبستگی دارند، حاضرنیستندکه این نوع مراسم هاباعث اذیت وآزارمردم بشود.مخصوصاتوجه کنیم که ممکن است مخالفان جنبش بخواهندبابرنامه ای که قبلاهم مشابه آنرا اجراکرده اند، جنبش سبزرابدنام کنند. بنده مطمئن هستم که سبزهادرهیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت وآزارمردم بشودشرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجاروآتش سوزی بامشی جنبش سبزکه تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیزوعمیق باشدسازگاری ندارد. سبزبودن به لباس ونمادنیست. سبزبودن به رفتارواخلاق است. اگراین اصل مهم مورد توجه قرارگیردواعضای جنبش یکدیگررابه رعایت آن توصیه کنند، قطعا ازآسیب هایی که ممکن است عده ای درلباس جنبش سبزانجام دهندجلوگیری خواهند کرد

*و نکته آخر؟

- بنده آرزو دارم روزی درکشورشرایطی ایجادشودکه مجموعه پوسترها، نقاشی ها، کلیپ ها وسایرآثارهنری خلق شده یک سال گذشته بدون سانسوربه نمایش گذاشته شود ومی دانم که انشاء الله با امیدوحرکت جنبش سبز، روزی شاهدچنین نمایشگاهی که نشان دهنده شور وشوق هاودغدغه های ملی ماست، خواهیم بود

Comments