یک سندتاریخی برای اصلاحات وجنبش سبزایران

بهزادنبوی ازبازجوی خوداعتراف گرفت

زمانی که درمحبس بودم یکی اززندانیان قدیمی بمن می گفت وقتی که دستگیروبرای همکاری تحت فشارقرارمی گیری اگرتسلیم بشوی مثل قاضی وبازجوی خودت تبدیل به یک کثافت می شوی واگرمقاومت کنی آنهاناچارخواهندشد تن به خواسته های توبدهند

مقاومت افرادی نظیربهزادنبوی، مصطفی تاج زاده، فیض الله عرب سرخی مصادیق اینگونه مبارزان هستند مطلب زیرکه بدون تردید یکی ازاسنادتاریخی دوره اصلاحات وجنبش سبزایران خواهدبود براساس مصاحبه بازجووشکنجه گربهزادنبوی باشماره نوروزی هفته نامه پنجره نوشته شده است.نشریه فوق وابسته به یکی ازنمایندگان امنیتی مجلس شورای اسلامی یعنی علیرضازاکانی بوده که خوشبختانه شخصیت درمانده وبی منطق وی درمناظره بادکترطاعت دربرنامه روبه فردای تلویزیون برای ملت ایران روشن است برنامه ای که برای نمایش دموکراسی درزیرچترولایت فقیه تدارک دیده شده بود ولی عملا باآن مناظره خفت باربرای کودتاچیان روح تازه ای به جنبش سبزایران دمیده ومدیریت امنیتی صداوسیماراواداربه توقف کامل آن نمود


(متن کامل این مصاحبه همراه با مشخص کردن نکات اساسی درآن درپایان این جستاربعنوان رفرنس آمده است که علاقمندان می توانند برای صرفه جویی دروقت مستقیمابه آن مراجعه نمایند)


درتوضیح تیترمطب ذکراین مطلب ضروری است که معمولا انتشاراطلاعات مربوط به پرونده های امنیتی هم به جهت کلی (بدلیل امکان لورفتن استراتژی حکومت وآمرین وعوامل اصلی) وهم بدلیل تاکتیکی(امکان لورفتن روشهای اعمال شده در مدیریت پرونده ها و بازجویی ها) تاسالهامحرمانه باقی می ماند اینکه چرایک نشریه دست راستی وابسته به یک نماینده تندروی مجلس این مصاحبه رابعمل آورده وآنرامنتشرکرده است خود یک رازاست ولی ازنظرکارشناسی ماهیچ دلیل دیگری جزهوشمندی واتخاذتاکتیکهای خاص ازسوی برخی ازکادرهای جنبش سبز(مشخصابهزادنبوی) درتخلیه اطلاعاتی بازجویان خود ووادارشدن برخی ازعاملین پروژه دستگیرهای زنجیره ای به اینگونه اقدامات نیافتیم


دراین مکتوب همانطوریکه ملاحظه می گرددمقاومت شخصیتهای فوق موجب اثبات عمده ادعاهای جنبش سبزدرخصوص اهداف پشت صحنه دستگیریها وپرونده سازیهای اخیربشرح زیرشده است


الف- دستگیری کلیه سران اصلاح طلب براساس یک حکم کلی گتره ای وسفیدامضاء (بدون ذکرنام متهم) ازسوی دادستان وقت کل تهران یعنی آقای سعیدمرتضوی بتاریخ 19خرداد88 بعنوان یک اقدام پیشگیرانه وبرای بازداشت موقت این افراد بوده است که باتوجه به ابعادآن مشخص است که به دستوررهبری صورت گرفته است

بازجوی فوق بنحواحمقانه ای درشاه بیت مصاحبه خود می گوید " اینکه بهزاد نبوی مطرح کرد که حکم بازداشت آنها ١٩خرداد صادرشده بود کذب است درواقع حکم روزنوزدهم یک حکم کلی دادستانی به نهادهای امنیتی بوده است"

ب- طراحان عملیات نیروهای جنبش رابه دودسته یعنی لیدرها یاهادیان ونیروهای میدانی تقسیم بندی کرده اندودستوراولیه دستگیری شخصیتها قبل ازهرگونه اقدامی وبدون توجه به اتهام شرکت درتظاهرات یاراهپیمایی هاصرفابدلیل سابقه اصلاح طلبی وذهینیت غلط امکان سازماندهی انقلاب نرم چندروزقبل ازانتخابات صورت گرفته است

"همه کسانی که بازداشت شدند درواقع به خاطر سابقه فعالیتی که داشتند ودربحث ایجاد فضای التهاب دهمین دوره انتخابات بسیار مؤثربودند ودرواقع تمامی آنهاییکه درسری اول بازداشت شدند، به نوعی نقش لیدری وهدایتگری داشتند"


پ- باعنایت به مطلب بالاکلیه دستگیریهای فوق بدون تحقق هرگونه جرمی توسط این متهمان باعنوان پیشگیری ازجرم (سازماندهی اعتراضات) بطورغیرقانونی صورت گرفته است ازآنجاییکه رکن اصلی هراتهامی جنبه مادی تحقق هرجرم است اعتراف بازجوی پرونده به دستگیریهای فوق بمنظوراصل پیشگیری ورعایت بهداشت سیاسی جامعه!!خودبیانگر آمریت رهبری دردستگیریهاوبیگناهی مطلق متهمین می باشد

" درکل می توان گفت درتمام حکومتها بحث پیشگیری یک امرمتعارف ومرسوم است مثلا دروزارت بهداشت پیشگیری داریم، درمسائل امنیتی هم بحث پیشگیری یک بحث جدی است"


ت-صدورحکم کلی بازداشتها، اقدامات باصطلاح پیشگیرانه فوق واعتراف شکنجه گرفوق درخصوص اهمیت اقرارگیری از متهمان درخصوص مساله تقلب درانتخابات نشان می دهدکه طراحان دستگیریهاکاملا ازعواقب اقدام خودیعنی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری آگاه بوده اندوبجای توجه به هشدارهای هاشمی رفسنجانی درخصوص آشوبهای احتمالی ناشی ازتقلب درصدد برخوردبا آن وافرادی برآمده اندکه به گمان خود امکان سازماندهی داشته اند

" تصوربرسازماندهی ورهبری آنهاوجود داشت وتحلیل ما این بودکه اگرمابتوانیم رهبران راموقتابازداشت کنیم، انقلاب رنگی به اهداف خودنمی تواندبرسد ومختل می گردد، البته تاحدودی هم این تصوردرست بود؛ امابه این معنی نبودکه این حرکت انجام شود تاهیچکاری صورت نگیرد، می خواستیم تمرکزوانسجام ازبین برود"


ث-شروع تظاهرات وراهیپیمایی ها، تداوم وتبدیل آن به اغتشاش وطرح شعارهایی نظیر"مرگ براصل ولایت فقیه"و" استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" که بجای "رای من کو" اساس نظام رازیرسوال برده وباصطلاح ساختارشکنی می کند(درحالیکه رهبران اصلاح طلب درسلولهای انفرادی بسرمی بردند)علامت مناسبی برای دستگاههای قضایی وامنیتی تحت امرکودتاچیان بوده است که به اشتباه تحلیل خودپی ببرندولی آنهانه تنهاذهنیت امنیتی خودرااصلاح نکرده بلکه بادستگیری تعدادی دیگرازاطرافیان مهندس موسوی ویاخبرنگاران و وبلاگ نویسان بعنوان موج سوم بازداشتهاپس ازسران ومردم عادی بدنبال کشف حلقه مفقوده درتحلیلهای خودبوده اند


ج- تناقضات آشکاردرخصوص اتهام "انقلاب مخملی" به متهمان دراعترافات این بازجوکاملامشخص است آنهاازیکطرف ناچارشده اند برای پیشبرداهداف وتاییدمواضع خودبه اعترافات دوسه تن ازتسلیم شدگان مبنی برفقدان ویژگیهای انقلاب مخملی درایران استنادنمایندازطرفی بااعتراف فوق امکانی برای متهم کردن افراددستگیرشده وسناریوی انقلاب مخملی باقی نمی ماندلذامی گوید"چراکه حضرت آقا هم در نماز جمعه گفتند یک همچنین اتفاقی می خواست بیفتد. نه اینکه دراینجا قابلیت تحقق راندارد"


چ- استنادبه داستان پرنده گردن چرخان درساختارکشورهای مشمول انقلاب مخملی که نشان ازذهنیت بیمارعاملین کودتامی دهدواعتراف به عدم امکان اثبات رابطه متهمین بادستگاههای اطلاعاتی آمریکا


ح- اعتراف به اینکه اصولا دستگیری این افرادمربوطه به فعالیتهای آنان دردوره اصلاحات یازمانی بوده است که اصلاحات دو قوه مجریه ومقننه رادردست داشته اند بعبارتی آقای خامنه ای همانطوریکه درتحلیلهای مختلف آمده است ضمن تقلب درانتخابات وانتصاب احمدنژاد ازطریق کودتا به بهانه مقابله باانقلاب مخملی اقدام به تسویه حساب خودبااصلاح طلبان کرده است به این جمله بازجودقت کنید " این دردنیانادراست که جریانی همزمان درداخل حاکمیت باشد، دوقوه دراختیارشان باشدواپوزیسیون هم باشند"


خ-اظهارات سیاسی وکم عمق این شکنجه گرکه مدعی است بازجوی عمده سران جنبش سبزواصلاحات بوده است نشان می دهدکه دراطراف خامنه ای وباندتبهکاراطراف وی حتی نیروی کافی برای بازجویی باقی نمانده است ادعای شهادت 100 هزارشهیدبرای پیروزی انقلاب درسال 57، سکولارنامیدن شخصیتها واحزاب اصلاح طلب ومقایسه آنهاباشاهزاده پهلوی و اصراربرعدم استبدادی بودن فضای کشورکه شعارهای کلیشه ای حاکمیت می باشدنشاندهنده دغدغه فکری یک بازجومی باشد


د- اعتراف تلویحی مجددبرمقاومت وتسلیم ناپذیری بهزادنبوی نه تنهادرمقابل بازجویان بلکه درمقابل رهبری که وی رابه هذیان گویی وادارکرده است وی باتقسیم بندی متهمان خودبه دوگروه تغییرپذیروتغییرناپذیرمی گوید "بهزاد نبوی می‌گفتند رفتیم بارهبری صحبت کردیم. من می‌گفتم شماصحبت نکردید، بگومگوکردید"


ذ- وی درحالیکه اظهارات فردی گمنام دراصلاح طلبان بنام سعیدشریعتی رامحوراثبات ادعاهای خوددرخصوص عدم تقلب درانتخابات واطاعت ازرهبری قرارداده است دریک تناقض آشکارمتهمان رابه دودسته دارای جایگاه درافکارعمومی یا منفورتقسیم می کند مدعی است اعتراف افرادی مهم است که دارای جایگاه درافکارعمومی می باشندولی درخصوص مهندس بهزادنبوی که وی رانایب رییس مجلس می خواند می گوید " دیگرانی هم مثل بهزاد نبوی برای نهادامنیتی مهم نیست که قبول دارد یا ندارد"


ر- علاوه برداستان بهزادنبوی همانطوریکه درادامه جمله بالادرمتن ملاحظه می گردد مهمترین محوربازجویی هاکه ازسوی رهبری به آنهاجهت اعتراف گیری ابلاغ شده است بحث "تقلب درانتخابات" بوده است درواقع "عدم تقلب درانتخابات" اسم رمزعملیات دستگیریهاوشکنجه ها جهت اخذاعتراف بوده است وبازجوی فوق بااستیصال کامل می گوید . "مهم این است که این‌ها تقلب درانتخابات را نمی‌تواننداثبات کنند" که دراینصورت بایدبوی گفت زحمت زیادی لازم نیست کافیست یک دادگاه که ده سال است موردادعای مصطفی تاج زاده برعلیه علی جنتی بااتهام تقلب درانتخابات است تشکیل بدهید یابه سند 370 صفحه ای منتشرشده ازسوی گروه مهندس موسوی مراجعه بفرماییدبراحتی متوجه ابطال ادعاهای خودورهبرانتان درخصوص ادعای عدم تقلب درانتخابات می شوید


ز- دربخش دیگری ازمصاحبه فوق بازجوی فوق بطوراحمقانه ای به افشای شگردهای اعمال شده استالینی دربازجویی ها پرداخته وسه عامل " حس گناه" ، "شرایط بحرانی" یاهمان شکنجه سفید و"برخورد مقتدرانه"رافاکتورهای اصلی در پذیرفتن تعدادی ازمتهمین به اشتباه خودمبنی برتقلب درانتخابات ذکرکرده اند

درحالیکه اولین بارادعای تقلب بنابه اعتراف غلامحسین الهام وزیرسابق دادگستری وعضوشورای نگهبان هم درانتخابات نهم درسال 1384 وهم درانتخابات دهم درسال 1388 ازسوی آقای هاشمی رفسنجانی صورت گرفته است وایشان تااین لحظه آنراتکذیب نکرده است ثانیا سایرشخصیتهایی که بحث تقلب یامخدوش بودن آرای کاندیدهارامطرح کرده اندآقایان مهندس موسوی ، مهدی کروبی، محسن رضایی وعلی لاریجانی بوده اندکه ازهرسه جناح چپ وراست ومیانه حاکمیت هستندوهیچکدام هم پایشان به اعترافخانه ولایت فقیه بازنشده بود ضمن آنکه بقول خودبازجوی مربوطه بهزادنبوی وتعدادی دیگرحاضرنشده اندازادعای تقلب درانتخاب دست بردارند پس معلوم نیست ایشان ازچه دستاوردی دراین خصوص سخن می گوید آیااقاریرافرادی چون سعیدشریعتی که یک عنصردست چندم اصلاح طلبان است برهمه مواردفوق ارجحیت دارد؟


ژ- بازجوی فوق دربخش نهایی خودظاهرافراموش کرده است که براساس نظرسنجی های رسمی بعمل آمده توسط حکومت یعنی وزارت اطلاعات تحت ریاست آخوندمحسنی اژه ای ووزارت کشورتحت ریاست صادق محصولی دوعنصرتندرو وذوب شده درولایت رهبری واحمدی نژادآقای میرحسین موسوی برنده انتخابات بوده است وبهمین دلیل هم هردوی آنهاپس ازانتخابات ازسمتهای حساس خودبرکناروبه پستهای پایین تری منتقل گردیدند وی خطاب به متهمین می گوید " بابعضی این گفته شد آیابایدمی‌آمدید درزندان که به اشتباه خودپی ببرید؟ پس خیانت کردید وآبروی نظام رابردید وشما که می‌دانستید احمدی‌نژاد رأی می‌آورد،چراخودتان راگول زدید همین که سکوت کردید خیانت بود، شما می‌دانستید که درنظرسنجی‌ها احمدی‌نژاد پیروزاست وتقلب نشده؛ پس خیانت کردید"

درخاتمه مطلب لازم به توضیح است که هنوزمسائل دیگری پیرامون این مصاحبه باقی است که بدلیل ضیق وقت وجلوگیری ازتصدیع اوقات شریف مخاطبین ازذکرآنهاصرفنظرشده است


اصل گزارش که عینا ازنشریه پنجره بشرح زیربه آگاهی می رسد


گفت‌وگو با بازجوی بهزاد نبوی

هفته نامه پنجره درآخرین شماره سال (اول اسفندشماره 35) خودگفتگویی خاص رامنتشرکرده است.

دراین گفتگودرمعرفی مصاحبه شونده آمده است: چهره
ای که درطول 9 ماهه گذشته ودرحوادث بعد ازانتخابات، درجریان پرونده قضایی، نحوه رسیدگی ومراحل بازجویی بسیاری ازبازداشتشدگان مشهوروغیرمشهوربوده وهست.

دراین گفت
گواطلاعاتی درباره پرونده متهمانی که درهمان روزهای اول پس ازانتخابات، بازداشت شدهاند وجلسات دادگاه برخی ازآنان نیزتاکنون برگزارشده ارائه شده است.

مهمترین بخشهای این گفتگورادرادامه بخوانید:

*اتفاقات وحوادثی که دراین دوره ازانتخابات ریاست جمهوری افتاد دردوره های قبل نیفتاده بود، سوژه های دستگیرشده باچه معیارواساسی انتخاب شده بودند، مثلابعضی افرادمثل رمضان زاده مطرح کرده که ساعت 12 شب جمعه روز انتخابات درخیابان سرباز، بدون هیچ مقدمه ای دستگیر شده، سئوال این است که این افرادبراساس چه فرآیندی بازداشت شدند؟

*همه کسانی که بازداشت شدند درواقع به خاطر سابقه فعالیتی که داشتند ودربحث ایجاد فضای التهاب دهمین دوره انتخابات بسیارمؤثربودند ودرواقع تمامی آنهاییکه درسری اول بازداشت شدند، به نوعی نقش لیدری وهدایتگری داشتند؛ حال با ایرادسخنرانی، مصاحبه، چاپ مطلب وغیره البته باتوجه به اینکه سیستم اطلاعاتی وامنیتی کشور، اطلاعاتی دردست داشت که عده ای به صورت سازمان یافته برآن هستندکه پروسه انتخابات رادستآویزی برای یک سلسله التهابات وآشوب که تحت عنوان انقلاب نرم یارنگی که مشابه آن درچندکشوراتفاق افتاده بود، قراردهند.

* درکل می توان گفت درتمام حکومتها بحث پیشگیری یک امرمتعارف ومرسوم است مثلا دروزارت بهداشت پیشگیری داریم، درمسائل امنیتی هم بحث پیشگیری یک بحث جدی است.

* قطعاافرادی که درهفته های اول بازداشت شدند، باافرادی که بعدابازداشت شدند، اینهاباهم ازنظرنقش تفاوت داشتند، آنهایی که درروزهای اول بازداشت شدند،نقششان نقش هدایت وتحریک بودوآنهایی که بعدادرجریان اغتشاشات ودرگیری خیابانی بازداشت شدند، نیروهای میدانی بودند. البته خوب بعضابین آنهاعناصری مثل خبرنگاروفعالان سیاسی نیزبه چشم می خوردند، اما افرادی که دردوراول بازداشت شدند، هدفشان ایجاداختلال وسازماندهی اغتشاشات بود و تصوربرسازماندهی ورهبری آنهاوجود داشت وتحلیل ما این بودکه اگرمابتوانیم رهبران راموقتابازداشت کنیم، انقلاب رنگی به اهداف خودنمی تواندبرسد ومختل می گردد، البته تاحدودی هم این تصوردرست بود؛ امابه این معنی نبودکه این حرکت انجام شودتاهیچکاری صورت نگیرد، می خواستیم تمرکزوانسجام ازبین برود

* صد درصد اینهاعوامل انقلاب مخملی هستند؟ شما امروزرانگاه نکنیدکه دیدگاههای مختلفی مطرح می کنند، بعضی جامعه شناسان ومسئولین ونخبگان اصلا اعتقادی به بحث انقلاب مخملی ندارند وبا این توجیه که درکشورما انقلاب مخملی ممکن نیست، اما این توجیه قابل قبول نیست،چراکه حضرت آقاهم درنمازجمعه گفتند یک همچنین اتفاقی می خواست بیفتد.نه اینکه دراینجاقابلیت تحقق راندارد. درهرصورت مادارای دشمنانی هستیم که 30 سال است دارندتلاش می کنندکه نظام مقدس جمهوری اسلامی راسرنگون کنند.

* یکی ازویژگیهای انقلاب رنگی این است که عوامل انقلاب ازدرون حاکمیت است. یعنی همان پرندگان گردن چرخان که درتئوری آنها است، آن کسانی هستند که ازدرون حاکمیت عمل می کنندواین اصطلاح درآلمان شرقی به کاربرده شد.

* آدمهایی که در داخل کشور الزاما ممکن است جاسوس نباشند و ناخواسته در این چرخه مفهومی قرارگرفته اند؛ اما تصور عمومی این است که آقای بهزاد نبوی جاسوس رسمی سیا نیست و در دادگاه نظام آمده و دارد اعتراف می کند و... آیا با یافته های اطلاعاتی این نکته را نمی توان به اثبات رساند؟

* بنده به یکی ازمتهمان،جزوه قطوری ازمواضعش رادرمطبوعات نشان دادم وگفتم اگراسم وعکس راحذف کنیم، این رابه یک جوان نشان بدهید وبگوییدازکیست، اگر احتمال ندهدرضاپهلوی، حتمامی‌گویدبنی‌صدر.این برای کسی که نایب‌رییس مجلس بوده واقعاحیرت‌آور است.

* این دردنیانادراست که جریانی همزمان درداخل حاکمیت باشد، دوقوه دراختیارشان باشدواپوزیسیون هم باشند.

آن پرندگان گردن چرخان همین ها هستند که قبلا درحاکمیت بوده‌اند وبعد ازخروج، اپوزیسیون شده اند. اینها یک هدف دیگرنیزداشتند که بگویند استبدادودیکتاتوری وجود دارد. درتأملات راهبردی حزب مشارکت، سال 1387 می‌گویند باید بخش‌های حکومت رامردم سالارکرد، اگرشما ازآنها سئوال بپرسید کدام بخش ازحاکمیت بایدمردم سالارشود؟ اینها اسمش نقد است، اصلاح نیست؛ بلکه شارلاتانیزم مطبوعاتی است که بادروغ مطرح می‌شود.

* ازیک مقطع دستگاه امنیتی خوب برخورد کرد، نمونه آن سال 1379 بود. مهم این است که ما بتوانیم اثبات کنیم جریان اصلاحات به‌دنبال سکولاریزه کردن است، بیانیه پنجم حزب مشارکت به شکل روشن می‌گوید، این‌ها دنبال حذف حکومت دینی بودند وسکولاریزه کردن یعنی براندازی حکومت ولایی ودینی بابراندازی نرم. مابیش از١٠٠هزارشهید داده‌ایم و ملت به آنها اجازه نمی دهد.

* به قول آقای تاج‌بخش، آقای تاج‌زاده سال 1387 با شهروند امروز مصاحبه کرد وخبرنگارگفت اگرکاندیدای شما رأی نیاورد وپیروزنشدیدچه می‌کنید؟ دوراه بیشتر نداریم یا تمکین قانونی یا اینکه جمعیت رابیاوریم جلوی وزارت کشوریاخیابان آزادی. تسخیرسنگربه سنگرکه آقای حجاریان مطرح کرد،همان براندازی قانونی است، تاج‌زاده یک بحث دیگرهم دارد، او کیان تاج‌بخش رامی‌برد دروزارت کشورواولین کارگاه رابرای این منظوردروزارت کشوربرگزارمی‌کندوسیستم امنیتی آن رامی‌بیند.

* انسان‌هاباهم فرق دارند. یک‌سری تغییرپذیرند، یک‌سری شرایطی ندارندکه تغییرکنند. به قول آقای عطریانفرکه می‌گوید، آقای شریعتی گفت گاهی انسان دردوران زندگیش شرایطی پیش می‌آید که خودش رادرپیشگاه خداوندعریان می‌بیند وزندان یکی ازهمین شرایط است. من درزندان خودم رادرپیشگاه خداوندعریان دیدم ومادرگذشته دچارنفاق بودیم، بیاییدباورکنیم دچارنفاق بودیم. آن‌چه که دردل ودرجلسات محفلی‌مان باورداشتیم. آشکارابه زبان نمی‌آوردیم واین یعنی نفاق.

* برخی از آنها شاید اعتقاد ندارند و می‌گویند نفاق نبوده، حالا آقای عطریانفر تحلیلش عوض شده، خب البته عطریانفر در مصاحبه‌ها می‌گوید حرف جدیدی نزدیم، قبلا هم همین حرف‌ها را می‌زدیم. منتهی قبلا فضا غبارآلود بود و حرف‌های دیگر برجسته بود و کسی این حرف‌ها را نمی‌شنید و اما حالا که گوش‌ها تیز شده، بیاید رابطه خود را با رهبری تعریف کنیم. دیگرانی هم مثل بهزاد نبوی برای نهاد امنیتی مهم نیست که قبول دارد یا ندارد. مهم این است که این‌ها تقلب درانتخابات را نمی‌تواننداثبات کنند. تمام مشکلات ما ازبحث تقلب بوده، حالاکه نمی‌توانند هم وجدان خودشان ناراحت است، هم افکار عمومی می‌داند که به دورغ تقلب را شایع کردند ولی نتوانستند هیچ دلیلی برای آن بیاورند.

* اعترافات متهمان تحت فشار نبوده که استدلال‌هایی به این قشنگی می آورد، این‌که اعتراف می کنند تقلب نشده به نفع نظام و مردم است.

* به هرحال این فردیادرافکارعمومی جایگاه دارد یامنفوراست، اگرمنفوریامطرود است، چه اعتراف بکند یانکند، تفاوت نداردودراین صورت به نفع نظام است که این فرد دستگیرشده. اما اگرجایگاه دارد، خب وقتی می‌آید ومی‌گوید تقلب اصلا رمزعملیات بود، این به نفع نظام است، چراکه این مباحث برای قشرخاکستری بسیاراهمیت دارد،چون پربیننده‌ترین وبلاگ فردی درایران،وبلاگ ایشان است.

* شریعتی و بهزاد نبوی می‌گفتند رفتیم بارهبری صحبت کردیم. من می‌گفتم شماصحبت نکردید، بگومگوکردید. شما به یکی از سازمان مجاهدین بگویید یک نقد به خودتان وارد کنید، محال است یک ایراد به خود بگیرند. خب این یعنی دیکتاتوری، یعنی این‌که حق مطلق منم. شخص اول مملکت،جلسه گذاشته وصحبت کرده بودودرسطوح پایین‌ترهم با این‌هاصحبت کرده بود

* باملی مذهبی‌ها رفتیم صحبت کردیم، در مجمع تشخیص مصلحت چپ و راست نشسته و صحبت می‌کنند، ولی در بحران، آنها یک حس گناه داشتندوبعضی‌ها تمایل داشتند وآمدندیک گناهی رابرعهده گرفتند

بعضی‌ها هم تحلیل‌شان این بود که همه آنهامی‌گویند ما ازاول می‌گفتیم تقلب نشده. ولی می‌بینیم که بعضی دربیرون اززندان سخنرانی کردندوبیانیه داده‌اندوبه اشتباه خود اعتراف کردند، دلیلش هم این بود که اولاحس گناه داشتند، ثانیا درشرایط بحرانی قرارگرفتند وثالثا برخوردباآنهاهم مقتدرانه ودرکمال تدبیربود. البته نه ازموضع خشونت مادرزندان کوچکترین وکمترین خشونتی نداشتیم، ولی اقتدارداشتیم، آن‌ها اول منکرمی‌شدند،ولی مابه آن‌ها ثابت کردیم گناه کردید، حتی امثال بهزاد نبوی هم که اعتراف نداشتند، وقتیکه پذیرفت تقلب نشده، گفت باید به رأی شورای نگهبان تن داد، گفت من به موسوی خیانت نمی‌کنم، بعدگفتم که توحاضری به مردم خیانت کنی ولی به موسوی خیانت نکنی؟ اما دیگرپاسخی نداشت. پس درشرایطی بودند که برای شنیدن آماده بودندبابعضی این گفته شد آیابایدمی‌آمدید درزندان که به اشتباه خودپی ببرید؟ پس خیانت کردید وآبروی نظام رابردید وشما که می‌دانستیداحمدی‌نژادرأی می‌آورد،چراخودتان راگول زدید همین که سکوت کردید خیانت بود، شما می‌دانستید که در نظرسنجی‌ها احمدی‌نژاد پیروزاست وتقلب نشده؛ پس خیانت کردید

* اینکه بهزادنبوی مطرح کرده که حکم بازداشت آنها19 خردادصادرشده است کذب محض است درواقع حکم روز19 نوزدهم یک حکم کلی دادستانی به نهادهای امنیتی بوده است

* من دستگیری اکثرکسانی راکه دستگیرشدندرابه حق می‌دانم، چراکه آن‌ها درپروسه انقلاب نرم نقش داشتند

* سخنرانی‌ها، تهمت نظام استبدادی به حکومت و... قوه قضاییه اینجاضعف داشت که هرکس که مطرح می کندبایدمحاکمه شود، اگراثبات نکردبایدبرابرقانون با آنهاعمل کرد. بایدتعدادی دیگری دستگیرمی‌شدند که نشدندوبنابراین شایدبعضی اولویت داشتند، چون درپروسه انقلاب نرم بودند، مثل اعضای حزب مشارکت و... که درروندسکولاریزه کردن نظام دخیل بودند
*روند آزادی این افرادبعداز٢٢بهمن قطعاتدبیراست وتدبیردرستی است، بعد از٢٢ بهمن به برکت حضورمردم همه عالم فهمیدندکه نظام درموضع اقتداراست، بهرحال دراین شرایط بعضی مریض احوال هستند ومارفعت (رافت) اسلامی داریم ومرخصی قانونی دارند،بعضی ازاین‌هاممکن است عفوبگیرند وبعضی هم باید دوران محکومیت رابگذرانند

Comments