مذهب وفساددرورزش

بایاد وخاطره جهان پهلوانانی چون تختی ، موحدودیگران طی یکدهه اخیرشاهدحرکتهای فرصت طلبانه ای درورزش وباسوء استفاده ازعلائم ونشانهای مذهبی هستیم که تاکنون سابقه نداشته است
شایدبتوان ادعاکردکه اولین باراین حسین رضازاده بودکه با استفاده ازشعارهای ظاهری نظیر"یاابوالفضل" درمسابقات بین المللی استفاده ازشعارهای مذهبی رادرورزش مشروعیت بخشید واینکارراتاآنحاادامه دادکه درمسابقات سری آخرازسوی فدراسیون جهانی واردبه حذف شعاریا ابوالفضل ازروی لباس خودشد ولی عمل بدتروی که باهیچ نشان پهلوانی سنخیت نداشت نزدیکی وی به حاکمیت وفراهم آوردن امکان سوء استفاده ازموقعیت جهانی خودتوسط رهبری وحاکمیت ضدمردمی بودکه اوج آن حمایت آشکارازاحمدی نژاددرجریان کودتای انتخاباتی خرداد88 بود
وی درحالیکه دادملی گرایی واسلامخواهی می داد وردظاهرای یک پیشنهادازسوی ترکها راافتخارخودمی نامید به یکباره 180 درجه تغییرجهت داده ودریک حرکت زشت اقدام به شرکت درتبلیغات یک شرکت اماراتی بنام مسکن رابینسون کردکه ایرانیان راتشویق به سرمایه گذاری درآن کشورمی نمودشراکتی که بعدها نتیجه ای جزبه خاک سیاه نشاندن تعدادی ازایرانیان رابهمراه نداشت
پس ازآن انصراف ناگهانی ازشرکت درالمپیک پکن وعدم شرکت درآزمایشات پزشکی واعلام بازنشستگی غیرمترقبه توجهات رابسوی وی جلب وباافشاء جریان دوپینگ وی اینبارخفت بارترازهمیشه به دامان رژیم پناه برده وتحت حمایت قرارگرفت
پس ازمدتی نیزحاکمیت برای حفظ وی ازآسیبهای احتمالی ناشی ازتقلب ایشان رابه سمت رییس فدراسیون وزنه برداری گمارده که باتوجه به سابقه دوپینگ این امرمورداعتراض کمیته فنی فدراسیون جهانی وزنه برداری قرارگرفت
امادرجریان فعالیتهای مربوطه به انتخابات ریاست جمهوری وحوادث پس ازآن برخی ازکارگزاران تیم های ورزشی نیزبافرصت طلبی وبرای کسب حمایت های کودتاچیان حاکم جهت ادامه مفاسدخود درامورورزش دست به اقدامات سیاسی مشابهی زدندکه بعنوان مثال به شعار حک شده بروی لباس بازیکنان تیم پاس می توان اشاره کرد که بادرج جمله "خامنه ای کوثراست دشمن اوابتراست" این امرراتحقق می بخشیدندیعنی همان شعاری که مشتی فریب خورده درمحضرآیت الله نوری همدانی به تقلیدازوی داده بودند.

اماازهمه مهمترکه روی سخن این جستارباوی است داستان دیگرقهرمان ملی کشورمان یعنی علی دایی است وی پس ازمدتی که مربیان داخلی وخارجی نتوانستندفوتبال ایران وتیم پرسپولیس راسروسامان دهندبفکراستفاده ازحربه مذهب ونزدیکی به حاکمیت برای پیشبرد اهداف وانتفاع مالی خودافتادوبه رسم دیگرجیره خواران ابتداسرازقم درآورده وباتظاهربه اسلامخواهی (دیدارباعلماء قم همراه باتسبیح گردانی در محضرآنان) وشعارهایی دراعلام آمادگی خودجهت خدمت به رشدفوتبال بعنوان ورزش ملی ایرانیان ظاهرشد تادرنزدمقامات ورزش ازپشتوانه سیاسی لازم برخوردارگردد
وی سپس دربرخی ازمسابقات بااستفاده ازادبیات مذهبی نظیرآینکه "زدن این گل کارحضرت زهرابود!!" که تقلیدازشعارخمینی در آزادسازی خرمشهربود ومواردمشابه فریبکارانه اقدام به چاپلوسی نزدکارگزاران فاسدرژیم ومسلط یرامورورزش کشورمی نماید تا بتواند باریاکاری تمام ضعفهای مدیریتی خودرادرپشت این ظاهرسازیهاپوشش دهد وی درپس این فرصت طلبی اقدام به انعقادقراردادی بافدراسیون فوتبال می نماید که گرانترین قرارداد یک مربی ایرانی باسازمان ورزش است اماپس ازمدتی که بعلت بی کفایتی ونزول بیش ازحدسطح فوتبال مجبوربه فسخ قراردادمی شودبه یکباره نقاب ملی گرایی ومذهب گرایی راازصورت خودبه کناری نهاده وبه ادعای خسارت 1/5 میلیاردی بابت قراردادفسخ شده خودازفدراسیون فوتبال می پردازدکه می بایستی ازجیب مردم فقرزده ایران پرداخت شود

علی ایحال باتوجه به روزهای مشقت باری که مردم ایران درطی این سالها بخودهموارکرده اندبایدعملکرداین فرصت طلبان باصطلاح قهرمان ملی درلوح وحافظه تاریخی ملت ثبت تادرزمان مناسب حساب کشی لازم ازآنهابعمل آید