مهندس موسوی وتاکیدبرخواسته های جنبش سبز



به گزارش خبرنگار “کلمه” موسوی با اشاره به نقش زنان درجنبش سبزمی گوید:” زنان درپیروزی انقلاب نقش بزرگی داشتند وبدون حضور آنها امکان پیروزی انقلاب ناممکن بود. در جنبش سبز نیز زنان، سهمی حتی بالاتر از مردان دارند و آنها درجنبش سبز نقشی بسیار پررنگ داشته و دارند. در جنبش سبز با جامعه ی یکپارچه ای مواجه بودیم که با تبعیض جنسیتی وعده هایش محقق نمی شود.”

پاکی، مقاومت ومعصومیت فاطمه (ع) اسوه ای هم برای زنان وهم برای مردان

میرحسین موسوی با اشاره به ایام فاطمیه و وفات حضرت فاطمه می گوید:” .پاکی ،مقاومت و معصومیت حضرت فاطمه، اسوه ای هم برای زنان و هم برای مردان است . دوستداری او ، دوستداری پیغمبر و دوستداری پیغمبر دوستداری خداوند است.”

آری خدایی هست

نخست وزیردوران دفاع مقدس سخنانش رابا خاطره ای آغاز می کند:”.اول انقلاب به مدت شش ماه ،وزیر امورخارجه بودم درآن ایام خبرهای زیادی می رسید که به شهید رجایی انتقال می دادم. یک روزچهارخبربد خارجی وداخلی رخ داد.آن روزها، روزهای تروروکشتاربود. آخرین خبربد، سرقت ناوچه ی ایرانی توسط یک فرمانده شکست خورده وانتقال آن به فرانسه بود. این اتفاق ازنظربین المللی برای ما بسیارسخت وتلخ بود وزمانی که این خبربد رابه شهید رجایی گفتم اوبعد از شنیدن این خبرلحظه ای مکثی کرد وگفت :”باوجودهمه این اتفاقات تلخ هنوزخدایی هست .”

مهندس موسوی می گوید: من هم اکنون دراین شرایط سخت می گویم خدایی هست.”

بزرگترین تسلی برای داغداران و آسیب دیدگان

حس مشترک جامعه ای یکپارچه و خدایی که دراین نزدیکی است

موسوی به حس همدردی مشترکی که درایران وجنبش سبزدرقبال آسیب دیدگان ایجاد شده،اشاره می کند ومی گوید:” در شرایطی که برانسان هاسختی وارد می شود وبامشکلات زیادی روبرومی شوند ؛ اگرجامعه نسبت به انها دلسوزی کند و پشتوانه جمعی وجود داشته باشد؛ خداهم کمک می کند که این مشکلات کمترحس شود. اکنون نیزدرجامعه نوعی همدردی نسبت به شما (خانواده های آسیب دیده) وجود دارد ماهمدرد مادران وخواهرانی هستیم که یا عزیزان شان را ازدست داده اند ویا درزندان هستند .همچنین خدایی هست واین بالاترین دلگرمی برای آنهاست. اگرخدا نباشد تحمل این سختی هابسیار دشواراست. وبزرگ ترین تسلیت به آنها این است که بگوییم دراین خلقت نگاهی وجود دارد که این مشکلات رامی بیند. بدی وخوبی ها رامی بیند وتحمل دردها دراین حالت جمعی نتیجه می دهد .”

آینده روشن و پیشرفت در سایه گسترش آگاهی

ضرورت تقویت حوزه عمومی با پشتیبانی ازآسیب دیدگان

میرحسین موسوی دربخشی ازسخنانش مردم رامورد خطاب قرارمی دهد ، مردمی که با بالا رفتن آگاهی وپشتیبانی از خانواده های آسیب دیده ، می توانند حوزه عمومی راتقویت کنند. اودراین باره می گوید:” باید برای افزایش حساسیت ملی نسبت به مسائل کلی جامعه وبه ویژه حساسیت نسبت به کسانی که مصائب آنها را نشانه گرفته است، تلاش کرد. مردم باید پشتبان آنها باشند .باید حوزه عمومی را ما تجهیز کرد ومردم را برای حمایت ازمردمی که درسخت ترین شرایط هستند آگاه کرد. درعین حال باید بدانیم که تجهیزاین روحیه وتقویت حوزه عمومی به پیشرفت نهضتی به نام جنبش سبزمنجرمی شود. فقط درسایه آگاهی می توانیم به پیشرفت نائل شویم وآینده راروشن ببینیم.”

جنبش سبز روی روش ” عدم خشونتمی ایستد

هر قدم در راه آگاهی بخشی، یک قدم به سوی پیروزی است

موسوی درادامه می گوید:” اززمان شروع اعتراض ها ، حرکتها، مسالمت آمیزبوده ودنبال خشونت نیست. یک سال ازاین حادثه گذشته وبهترمی توان قضاوت کرد که تا چه اندازه این مسئله مهم است که جنبش روی روش ” عدم خشونت ” بایستد. به ویژه این جنبش ازهمان اول با خشونت، تروروتندروی مخالف بود. چرا که جنبش سبز، جنبشی عمیق،اجتماعی وگسترده است وهرقدم درراه آگاهی بخشی، ما را یک قدم به پیروزی نزدیک می کند اما دریک حالت خشن ، طبیعی است که جامعه به سوی چند دستگی برود وکسانی ازاین شرایط به نفع سرکوب استفاده کنند.بنابراین جنبش سبزباید ریشه های خود راعمیق تر کند.”

بدون نگاه به ایدئولوژی افراد باید از حق دفاع کنیم

موسوی درادامه باورخود را درباره جنبش سبزاینگونه تشریح می کند:” دریک تعامل جمعی ، ازطریق رسانه های مجازی وراهپیمایی هایاد گرفته ایم که مسائل گوناگون را ازاین زاویه ی دید که مسائل را ازهم تفکیک کنیم؛ ببینیم. ازخوبی ها دفاع کنیم ودرمقابل بدی ها بایستیم. اگربه کسی ظلم می شود بدون توجه به ایدئولوژی اش، ازحق اودفاع کنیم. نه به این عنوان که تفکراوراقبول داریم بلکه دفاع ازحق، مسئله ای است که اگردرجامعه ی ماجا بیفتد؛ قدم بزرگی به پیش گذاشته ایم. “

بدون توجه به اتهام افراد همه وجود و حیثیت فرد را نشانه می گیرند

موسوی همچنین به برخوردهایی اشاره می کند که درحال حاضربا متمهمان وخانواده های آنها انجام می شود. اوضمن محکوم کردن این نوع برخوردها می گوید:” ساختارحکومتی وحتی اعتقادات اسلامی ما برمبنای طرفداری ازحق است. برخوردها نباید بی انتها وبه گونه ای باشد که تمام وجود فرد متهم رانشانه بگیرد . تمام اورا ازحیثیت ساقط کند چرا که ما برای انسان ها کرامت ذاتی قائل هستیم ودرحدجرمی که مرتکب شده وقانون برایش تعیین کرده با اورفتار می کنیم. نه اینکه خانواده وزندگی وخودش وتمام وجود اورا درمعرض تندی وحمله قراربدهیم. این اتفاقی است که درکشورمازیاد می افتد . شماخودتان می بینید که فرزندان وبرادران وخواهران ویاهمسران شمابی گناه هستند . مگرچه کارکرده اند؟ آیا ادعای غیر معمولی داشته اند؟ خواسته طبیعی ترین حقوق ملت بود. اما دستگیرمی شوند وماجرا به این خاتمه پیدا نمی کند ورفتاربا آنها حتی درقالب همان اتهامی که به اومی زنندنمی گنجد .رفتاربا اودرچهارچوب همان اتهام نیست. شکنجه واعتراف گیری و اهانت هاهست واوفردی است که تنها مانده ودربیرون ما می بینیم که خانواده ها مورد حمله وبی احترامی وتعرض قرارمی گیرند.

ایا همان تصمیمی که برای مادران آمریکایی گرفته اند؛ برای مادران ایرانی نیز می گیرند؟

به عقیده موسوی، این حق مادران، خواهران وخانواده هاست که ازعزیزانشان باهراتهامی ودربدترین حالت. درزندان خبر داشته باشند :”ما تبعیض هاوناروایی های فراوانی را می بینیم. سه آمریکایی را دستگیر کرده اند وبه مادران شان اجازه داده اند تا فرزندان شان راملاقات کنند واین کارخوبی است وما نیزتاییدش می کنیم.مادرحق دیدارفرزندش رادارد. اما سوال من این است که آیاهمان تصمیمی که برای آن مادران گرفته اند؛ برای مادران ایرانی نیزمی گیرند؟ آیاهمان تسهیلاتی که برای آنها قائل خواهند شد ،برای مادران ما نیزقائل خواهندشد آنها را احترام خواهند آورد وبرد که ما با این روش کاملا موافقیم اما آیا با زنان ایرانی هم که عزیزان شان دربندند ،چنین رفتارمی کنند ؟ شکافتن همین مورد اززوایای گوناگون به تنهایی نشان می دهد که مشکلات نظام درکجاها نهفته وپنهان است.”

با شکافتن فقط یک موضوع، می توان فهمید که نظام با چه مشکلات عظیمی روبروست

وی درهمین باره می افزاید:” همیشه برای شناخت مشکلاتی که نظام پیدا کرده لازم نیست مجموعه مسائلی که کشوربا آن روبروست درکنارهم بگذاریم و به صورت کلان درباره اش قضاوت کنیم. بلکه گاهی شکافتن بعضی ازموضوعات به صورت موردی می تواند به ما نشان دهد که نظام باچه مشکلات عظیمی مواجه است. مثلا مسئله خانواده های اسیب دیده یکی ازهمین موارد است . اگرریشه یابی شودحتی به اینجاهم می رسیم که دلایل عدم موفقیت ما درزمینه اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی چیست. اینهاحوزه هایی جدا ازهم نیستند اینها مجموعه ای ازمسائلی است که به هم پیوند دارند واگریکی ازاین مسائل شکافته شود یقنیا بقیه مسائل هم روشن می شود.مثلا شکافتن موضوع ایستادگی زنان ومادران دریک سال گذشته دراصلی ترین مسائل کشورنیزیکی ازهمین موضوعات است.”

با جمله رای من کجاست به میدان آمده ایم

مطالبات به صورت تصادفی و یا باعصانیت دراین جنبش گسترده نیافته

موسوی درباره اینکه آیا اهداف ۲۲خردادتغییرپیدا کرده است ؛می گوید:” مردم رای داده بودند وباشعار” رای من کجاست” خواستار احقاق حقوق خود شدند. اما وقتی برخورد با این مردم را به صورت یک مسئله می شکافیم متوجه خواهیم شد که این مسئله با عوامل دیگری ارتباط دارد . به همین دلیل مطالبات به صورت تصادفی ویاباعصانیت دراین جنبش گسترده نشده است بلکه به دلیل تجزیه و تحلیل، بررسی ها وگفتگوهایی که مردم داشتند متوجه شدند که برخورد با مردمی که به خاطراعتراض به رای شان به خیابان ها آمدند با قرارگرفتن درکنارسایرعوامل ، دامنه اهداف راگسترده کرد همانطوریکه دیدیم این اهداف ومطالبات وسیع شد وبرای جمع وجورکردن این مطالبات و برای رسیدن به یک اجماع نسبی درباره این مطالبات ،بحث اجرای بدون تنازل قانون اساسی مطرح شد و نیز این مسئله که قانون اساسی وحی منزل نیست و در آینده مردم به تناسب وضعیت خود وتغییراتی که درجهان رخ می دهد، حق تغییرش رادارند، طرح شد. “

قانون اساسی یعنی حقوق مردم، قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان و رسانه ها و انتخابات رقابتی همه با هم

اودرادامه می گوید:” البته قانون اساسی مثل قانون معمولی نیست که زود به زود عوض شود اما اینطورهم نیست که بر اساس تغییرات وشرایط داخلی وجهانی تغییرنکند. ما درشرایط موجود وقتی به سمت شعارپایبندی به قانون اساسی می رویم این مزیت را برای ما ایجاد می کند که بسیاری ازمطالباتی را که درداخل این حرکت وجنبش ایجادشده، منظم ترویکدست تر وبابرخورداری ازپشتوانه مردم عنوان کنیم. این قانون،حقوق اساسی مردم یا حقوق قومیت ها،معلمان، آزادی بیان، رسانه ها وانتخابات رقابتی درست راشامل می شود. من همیشه گفته ام که حتی در مقدمه قانون اساسی نوشته شد که روح این قانون به تبع منافع گوناگون دچار تغییرات اساسی نشود وهمه متوجه باشند که با مجموعه ی به هم پیوسته ای روبروهستند.”

مردم به همه قانون اساسی رای داده اند و نه به بخشی از آن

جوان های ۵۷ به خاطرآزادی وارزش های بنیادین شهید شدند

نمی توان گفت که ما قانون اساسی داشته باشیم اما آزادی وجود نداشته باشد

موسوی با اشاره به این که قانون اساسی میثاق امضا شده ای است که مردم به آن رای داده اند؛ می گوید:” درهمین شکل کنونی قانون اساسی ظرفیت های عظیمی دارد. خود این قانون اساسی به محض اینکه یک فصلش راکناربگذارید مثل اصل ۲۷ قانون اساسی که اصل حق ازادی اجتماعات ومطبوعات وعدم تجسس درامورافراد است؛ هیچ دلیلی ندارد که این میثاق لکه دارنشود وحیثیت خود راحفظ کند . مردم به مجموعه قانون اساسی رای داده اند .مثلا اگر فصل سوم قانون اساسی نبود آیا مردم به آن رای می دادند؟ قطعا مردم به آن رای نمی دادند. من یادم هست که دربهارسال ۵۸ درراهپیمایی ها شعارمی دادند”دربهارآزادی ،جای شهداخالی” این نشان می دهد که مردم به خاطرآزادی واین ارزش بنیادین شهید شدند. نمی شود گفت که ما قانون اساسی داشته باشیم اما آزادی وجود نداشته باشد وبه عنوان مثال روزنامه ها بسته شوند ؟

قانون اساسی هم درچنین فضایی تدوین شد . همیشه می گویم که انتصاب قانون اساسی به شخصیت های شناخته شده اول انقلاب اشتباه است چرا که قانون اساسی حاصل اندیشه ملت وتجربه تاریخی آنها بود وحال عمده کردن بخشی ازاین قانون و نادیده گرفتن بخش دیگر، به معنای پشت کردن به میثاقی است که با مردم بسته ایم ومساوی بی حیثیت کردن کل قانون اساسی است ونیمه عمل کردن اصولی است که روی آن ایستاده ایم. به همین دلیل اهمیت دارد که به این اصل برگردیم. یکی ازاصول قانون اساسی روش تغییرخود قانون اساسی است.”

صدا و سیمای ملی… !

وی درادامه برای بیان معنای آزادی مورد نظردراوایل انقلاب ومقایسه اش با شرایط کنونی مثالی ازصدا وسیمامی آورد و می گوید:” آیا صدا وسیمای کنونی ملی است؟ آیا ملت می توانند دران حرف بزنند؟ درصدا وسیمایی که این همه تهمت و حرف های یک طرفه وجناح خاصی که می خواهند مسئله خاصی را به صورت تک صدایی درجامعه جا بیندازند. آیا می توان گفت این کانال ملی است؟ دراول انقلاب مناظره هایی درصدا وسیما برگزارشد که نشان دهنده گفتمان حاکم برجامعه بود . دراین مناظره ها یک طرف آقای بهشتی می نشست و درطرف دیگردبیرکل حزب توده . گرایش های مختلف درباره مسائل عمده کشورمناظره می کردند ونظام این را برمی تابید ومردم هم قبول می کردند. بهشتی به عنوان یک روحانی ومقام ارشد کسرشان خود نمی دانست که مناظره نکند. ایشان می گفتند به خاطراین انقلاب کردیم که افراد مقابل هم بنشینند و صحبت کنند اگرما برهان قوی داریم باید بتوانیم ازخود دفاع کنیم. اگرضعیف هم باشیم که آنها پیروزمی شوند. ین نمونه ای ازرویکردی بود که نظام به مسئله آزادی داشت.”

سرمایه ما ایستادگی به صورت مسالمت آمیز است

ما با کلام و منطق به میدان آمده ایم؛ خشونت در هر شکلی محکوم است

موسوی بخشی ازسخنانش را به این موضوع اختصاص داد که درآینده جنبش سبزمی خواهد چه کار کند. اومی گوید:” ما نه اسلحه داریم ونه می خواهیم اسلحه داشته باشیم . ما نه شمشیرداریم ونه می خواهیم شمشیرداشته باشیم. کارتروریستی رانیز محکوم می کنیم. ما با کلام به میدان آمده ایم . با این جمله ی “رای من کجاست” . با منطق وسط صحنه آمده ایم. اصل سرمایه ای که ما برای تغییرودگرگونی داریم ؛ ایستادگی وگرفتن مطالبات به صورت مسالمت آمیز است .”

تا زمانی که گفتمان سبزعمومی نشود تعییری ایجاد نمی شود

اگر قانون اساسی اجرا شود نمی توان پرونده فساد را نادیده گرفت

دولت به سادگی مدیران را برمی دارد و دوستان وآشنایان خود را روی کارمی گذارد

موسوی درادامه با تاکید براینکه تا زمانی که آگاهی ها گسترش نیابد وگفتمان سبزعمومی نشود،تغییری ایجاد نخواهد شد مثال هایی برای افزایش آگاهی هامی آورد:” مثلا لایحه هدفمند سازی یارانه ها که در این چند سال چه بازی های با آن شده است درحالیکه یکی ازمهم ترین موضوعاتی است که باید به دورازنگرش های احساسی وکاملا عقلانی تصمیم گیری شود. لایحه به این مهمی چقدر به خاطرمسائل داخلی بالا وپایین رفته است وهنوزاجرایی نشده واثراتش را روی تورم وزندگی مردم می گذارد. هرمسئله ای که درکشوروجود دارد ناشی ازعدم اجرای قانون اساسی است. یک دولت به سادگی تمام مدیران رابرمی دارد ودوستان وآشنایان خود راروی کارمی گذارد .اگر قانون اساسی اجرا شود نمی توان پرونده فساد را نادیده گرفت پرونده ای که حتی مجلس هم درباره اش حرف زده است اما بعد ازمدتی به طورغیرعادی این پرونده بسته می شود.

عدالت قوه قضاییه زیر سوال رفته است

اودرباره جایگاه کنونی قوه قضاییه دربررسی اینگونه مسائل می گوید:” آیا قوه قضاییه ما درحال حاضردراین جهت زندگی می کند؟ آیا قوه قضاییه مسلط برنیروهای امنیتی است یانیروهای امنیتی مسلط برآن هستد؟آیا احکام صادره ازسوی قضات بر اساس روح مقدمه قانون اساسی است یا نه؟چطورمی شود که یک شخص به خاطرحضوردرراهپیمایی به تحمل چندین سال حبس محکوم شود درحالی که میلیون ها نفردرهمین تجمع ۲۵خردادشرکت کرده بودند وباید آنها نیزبرهمین اساس با همین مجازات های سنگین درزندان می بودند. واین عدالت قوه قضاییه رازیرسوال برده است. آنچه تجربه ماست تببین این قضیه است که اگرمردم خودشان درصحنه حاضرنباشند وروی مطالباتشان اجماعی نداشته باشند واین نیازبه تغییررادر سطح عموم گسترده نکنیم؛تغییری صورت نخواهد گرفت. به طوراستعاری می توانم بگویم رنگ سبزبرای ما سمبل همان آگاهی است که بایدمیان مردم پخش شود. مردم دربندرگواتر،بندرعباس،تبریز،شیراز واهوازوسایرنقاط ایران زمانی که همه متوجه کوچک شدن سفره شان وافزایش مشکلات شان بشوند وبفهمند که به آنها توهین می شود آن زمان زمان تغییر است . راه حلش این است که درنظام چهارچوب هایی رعایت شود وهمه بازگردند به سمت قانون.دراین صورت زمینه تغییرایجاد خواهدشد واین مسئله نیازبه صبرواستقامت دارد وچیزی نیست که آنی به دست بیاید.”

میرحسین موسوی با اشاره ای به دیدگاه مبارزان دوران پیش ازانقلاب که “معتقد بودند باید ماشین حکومتی راگرفت تاهمه چیزتغییرکند وآرمان هاجامه عمل بپوشاند می گوید: “اما امروزقضیه فرق کرده است؛ چرا که مامی گوییم باید ومی توان جامعه راتغییرداد، تاخودِجامعه سیستم راتحت تاثیرقراردهد.”

وی تاکیدمی کند:”ما به دنبال این نیستیم که به هرنحوی حتی خشن ومسلحانه سیستم راتسخیرکنیم، چراکه نتیجه اش فاشیسم واستبداد است. “

بزرگترین هدف جنبش سبز

چرا بیشترین ترس را از یک وبلاگ یا روزنامه دارند

موسوی برعجین شدن مبارزه با زندگی روزمره مردم تاکید می کند :” برای گسترش فضای سبزدرسطح ملی لازم است آن رابا زندگی روزمره افرادعجین کنیم که هم زندگی بکنیم وهم دنبال تحقق خواسته های جنبش سبز باشیم. این بزرگ ترین هدف می تواند باشد که البته خود این هم بهایی دارد. دستگیری ها ،بستن روزنامه ها وراههاهمه پاشنه آشیل آنها رانشان می دهد. آنهابیشترین حساسیت رابه یک وبلاگ وروزنامه دارندچون متوجه اند که گسترش بذرآگاهی امکان دوام تک صدایی را درکشورازبین خواهد برد وامکان نقش داشتن همه ملت درسرنوشت این کشورراایجادمی کند . “

درمورد مشکلات جامعه کارگری کشورآگاهی بخشی شود

موسوی با بیان اینکه اکنون مشکلات عدیده ای چون بیکاری، عدم پرداخت دستمزد، تعطیلی واحدها،عدم مجوزبرای فعالیت اتحادیه های کارگری ومشکلات معیشتی برای جامعه کارگری کشوروجود دارد، یکی از راه حل های آن را دراین می داند که ” درسطح وسیعی اطلاع رسانی وآگاهی بخشی شود تاهمه متوجه شوند ریشه اصلی درعدم انتخاب اصلح می باشد.”

هیچ رسانه ای برای هشداروجود ندارد

مردم برای آگاهی بخشی به ابزاردانش مجهز شوند

موسوی بخشی ازآگاهی رسانی جنبش سبزرا به این معطوف می کند که افراد درجهت اگاهی رسانی به ابزارهای مختلفی از دانش مجهز شوند. اودراین باره می گوید:” چند نفرمی دانند که درصد سرمایه گذاری درکشورچقدراست؟ کمترازپنج درصد مردم دراین باره اگاهی دارند ؟ ما باید این مفهوم را به خانواده ها انتقال بدهیم که کمبود سرمایه گذاری به معنای افزایش بیکاری است . رسانه ای نداریم که نسبت به کاهش میزان سرمایه گذاری ها ویا انباشتگی ثروت دردست یک نهاد نظامی هشداربدهد که این به نفع اقتصاد کشورنیست . هیچ رسانه ای برای هشداروجود ندارد وماوقتی می گوییم آزادی فقط به معنای فریاد کشیدن نیست بلکه هر نوع اصلاحی درگروداشتن آزادی است. حتی اصلاح یک کارخانه ویا اصلاح یک نهاد مدیریتی وحتی اصلاح اخلاقیات جامعه . وقتی که درجامعه انقدرجرم بالامی رود که ایران برترین کشوردرسطح اعدام ها می شود وعده زیادی درصف اعدام درانتظارند. این چه معنایی دارد؟ کشوری که اسلامی است وداعیه انقلاب فرهنگی دارد ونمازهای جمعه ومساجدش دایراست اما بالاترین رقم اعدام رانیز دارد. مشکل ازکجاست؟ اگرنظام می خواهد بماند وخوب اداره شود ، بایدجرم خیزی وامارطلاق پایین بیاید ، وفاق ملی باید به بیشترین میزان برسد وزندان هایش خالی باشد واینقدر بدهی به بانک ها وبخش خصوصی وجود نداشته باشد.

بالاترین آمار اعدام در یک کشور اسلامی؛ مشکل از کجاست؟

موسوی درباره اعدام های اخیرمی گوید:” آیا این وهن ملت ما نیست؟ آیا این وهن برای اسلام نیست؟ آیا اسلامی که می خواستیم این بود که طوری کشور را اداره کنیم که مجبور شویم درسال چند صد نفررا اعدام کنیم؟ حتمامشکلی بزرگ وجود دارد.ارتباط نهانی این مسائل ومشکلات موجود درکشوررا اگرباهم کشف بکنیم واگررابطه یک انتخابات آزاد رابا آزادبودن مردم وحضورمردم درصحنه اجتماعی ؛ باعدم سرکوب به مردم انتقال دهیم یقین دارم اتفاق بزرگی درکشورمی افتد.”

نظام هیچ گاه نگفت که اشتباه کرده است

وقتی اصلاح صورت نگیرد حتما با تندترشدن شعار ها مواجه می شویم

وی در ادامه می گوید:” من این ادعا را ندارم که شخص خودم باید این خواسته ها را انجام دهد. وضعیت اجتماعی ما مثل آب گل آلودی است که وظیفه ما ایجاد نهرهایی است که آب زلال رابه این آب گل آلود وارد کند وفرقی نمی کند چه کسی این آب زلال راوارد کند. اگرحتی اکنون بپذیرند که انتخابات آزاد داشته باشیم وزندانیان را آزادکنند بازهم استقبال می کنیم اما متاسفانه نظام ازهیچ فرصتی برای آزادی زندانیان دراعیاد ودیگرمناسبت ها استفاده نکرد ونگفت که اشتباه کرده اند. ایا عذرخواهی حاکمان،وضعیت جامعه راروشن ترنمی کند؟به عنوان یک همراه حرکت عظیم مردم میگویم که این درخواست راهرکس انجام دهدما استقبال می کنیم. البته وقتی این اصلاح صورت نگیرد حتما با تندترشدن شعارها مواجه می شویم.”

مهمانی دادن به اعضای شورای امنیت مهمتر است یا آشتی با مردم؟

هنوزدیرنشده؛ وفاق با مردم بهترین برخورد است

درشرایطی که این همه مشکل داریم و درمعرض تهدید تحریم وفشارها هستیم وآیا مهمانی دادن برای اعضای شورای امنیت مهم تراست یا آشتی با مردم؟آیا آشتی کردن با مردم بیشتر به نفع نظام نیست؟ یا اگرحکومت با مردم آشتی کند دست بازتری درمسائل خارجی نخواهد داشت؟ با توجه به شرایط پرجنب وجوش منطقه آیا بهتر نیست که حکومت با مردم کناربیاید ویک وفاق ملی شکل دهد؟ کدام یک بهتراست؟ بیشترکردن فشارها وساختن حجره‌های جدید درزندان اوین به رغم شعارهای اول انقلاب که حذف زندان اوین بود، یا کنارآمدن وکارکردن همراه مردم.” جنبش سبزتوصیه می کند وفاق وآشتی بامردم بهترین حالت با مردم است. ما انتظار داشتیم ازخانواده های آسیب دیده دلجویی شود وهنوزهم راه بازاست وگرنه با اتهام زدن مشکلات بیشترمی شود. باید ترسید ازموقعی که فکرشود راه حل درسرکوب وقلب واقعیت است.

قرار نبود ما حکومت کنیم؛ قرار بود مردم حاکم باشند

میرحسین موسوی درپایان سخنان خود خاطرمی سازد:”نکته ای دیگرکه باید اشاره کنم این است که قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قراربودمردم حکومت کنند. قراربود جابه جایی ها به خواست مردم وبه صورت مرتب درکشوراتفاق بیفتد. بایدترسید ازموقعی که فکرشود راه حل درسرکوب ادامه فشارها وبستن فضاست.”

وی با اشاره به سیستم انتخابات وتغییرصحیح حاکمیت درکشورهای دیگرجهان ازجمله انتخابات اخیرانگلستان اشاره می کند:”ببینید درآنجا اینگونه نیست که گروهی آنچنان دلبستگی به حکومت پیدا کنند که توجیه شرعی هم برای ادامه آن بیاورند که اگرما نباشیم، کشورکن فیکون می شود. من باید به آقایان خاطرنشان کنم که ملت بزرگ ایران، با بودن یا نبودن شما، کن فیکون نخواهد شد .تاسف آوراست که کسانی دراین کشور دلبسته قدرت هستند ودلبستگی خود رابامسائل شرعی توجیه کنند. مردم این چیزها رادرک می کنند ومایلند قدرت بچرخد.”

میرحسین موسوی درپاسخ به یکی ازمادرانِ بازداشت شدگان که خواستارتعدد رسانه ها برای افزایش آگاهی وایجاد رسانه هایی متعلق به جنبش شد، خاطرنشان کرد:” همه درمورد افزایش آگاهی ها باید تلاش وکمک کنند وماهم به نوبه خود به این مساله فکرمی کنیم.”

لازم به ذکراست دراین دیدارجمعی ازمادران عزاداروخانواده های آسیب دیدگان سوالات ونظرات خود رابامهندس موسوی درمیان گذاشتند.

Comments