پالس های اشتباه وکارنشناسان مسائل ایران


شب قبل تلویزیون الجزیره که به سی ان ان خاورمیانه معروف است گزارشی درموردایران ووقایع منجربه بروزانقلاب در آن می داد که بعضابسیارباواقعیات فاصله نوری داشت والبته نقش کسانی راکه بعنوان کارشناس موردمصاحبه قرارمی گیرندنظیرشائول بخاش همسرهاله اسفندیاری رانیزدرکیفیت نامطلوب اینگونه گزارشات وباصطلاح مستندسازیهارانمی توان نادیده گرفت

امامطلبی که انگیزه ای جهت نوشتن این جستارگردیدمجموعه اظهارنظراتی بودکه طی یکی دو هفته اخیرازسوی برخی افراد بعنوان کارشناس سیاسی یاژورنالیست یافعال حقوق بشری درموردایران می شود بدون اینکه به عوارض وپیامدهای اینگونه موضعگیریهاوتاثیرآن برتصمیم سازان داخلی وخارجی توجه بشود


ازسخنان عطاالله مهاجرانی ومحسن کدیوربگیریدکه جنبش سبزایران وشهدای آنرابه نفع اصلاح طلبان حکومتی مصادره می کند تا باربارااسلاوین که رفتن جان لیمبرت ازوزارت خارجه رافرصت ازدست رفته دیگری برای دیپلماسی آمریکادرمقابل ایران می داند!!


برای آگاهی ازعمق ناآگاهی این کارنشناسان تنهابه جملاتی ازنوشتاراسلاوین بعنوان نمونه بسنده می کنم. اسلاوین که خود بارهاشاهد اشتباهات فاحش درگزارشات وی بوده ایم مدعی است که نقش آفرینان جدیدسیاست نظیردنیس راس افرادی با دیدگاههای دیرباورنسبت به مسائل ایران بوده که حتی رییس جمهورآمریکاراباخودهمراه کرده اند برای آگاهی ازصحت و سقم تنهااین جمله توجه مخاطبین رابه نقش دنیس راس درتهیه گزارش 117 صفحه ای که قبل ازریاست جمهوری اوباما توسط گروه مشترک تنظیم ومنتشرگردیدجلب می نماید که درآن مذاکره باایران درچهارچوب جدول زمانی شش ماهه پیش بینی شده بود وعلیرغم اینکه اوبامااین فرصت رابه مدت شش ماه دیگرتمدیدکرد ولی حکام ایران علیرغم آگاهی کامل ازسیاست فوق بااین تصورکه دموکراتها باحربه ضدجنگ وتغییرومذاکره بررقبای جمهوریخواه خودنظیرجان مک کین پیروزشده اند وتوان اعمال جنگ وتحریم های فلج کننده راندارنداین فرصت طلایی راازدست دادند


دولت اوباما درتلاش جهت حل مشکلات خودبادولت ایران بالاخص درموردبرنامه اتمی حتی چندین ماه تبیین وانتشاربراورداطلاعاتی سالیانه آمریکاراعقب انداخت ولی دولتمردان ایران بدلیل سوء مدیریت ذاتی خود حتی قدرت تشخیص این فرصت رانیزنداشتند


درجایی دیگراسلاوین برای اثبات نظریات خود به گفته های هاله اسفندیاری وویلیام برنزدرخصوص جان لیمبرت استناد کرده است والبته هردوباادبیات خاص خود مثلا برنزلیمبرت رایک دیپلمات استثنایی وانسان واقعی خوانده است که کاملا درست است زیرادرواقع لیمبرت یک فعال حقوق بشری بودتایک دیپلمات کارکشته واتفاقانیزبهمین دلیل وسایرفضائل اخلاقی اش نیزکه معمولا دردیپلماسی معنی ندارد یک دیپلمات استثنایی بود ولی ازنظرحرفه ای برخلاف سخنان هاله اسفندیاری وی به هیچ عنوان یک دیپلمات مجرب که بعنوان "لایق ترین دیپلمات طی سه دهه درتیم وزارت خارجه آمریکا" توصیف شود نبود همانگونه که جیمی کارترهیچگاه کارآکتریک رییس جمهوری دولت مقتدری چون آمریکا را نداشت


واقعیت امراینست که اولابدلیل فقدان سفارت آمریکادرایران وعدم وجوددیپلماتهای کارکشته دولت آمریکاازدرک مسائل ایران عاجزمی باشد ودراین راه درابتداء متکی به اتباع خودمی باشد که به نحوی مسائل مربوط به ایران رادنبال می کنند ودومین منبع دولت آمریکا ایرانیان تبعیدی است که آنهانیزباانگیزه های خاص ویادرک ناقص خودازمسائل ایران اقدام به انتقال دیدگاههای خود به مخاطب خوددر دولت آمریکابعنوان واقعیات می نمایند درحالیکه بدلیل رفتارنامتجانس حاکمیت ایران حتی کسانی که دردرون نظام کنونی ایران پرورش یافته اندنیزازتجزیه وتحلیل مسائل ایران عاجزهستند چه رسدبه خارج نشینان وآمریکاییهایی که مهمترین ویزگی آنهاداشتن همسرایرانی یاتسلط به زبان فارسی می باشد

لازم به توضیح نیست که عرصه فعلی سیاست درایران آنچنان سیال ودینامیک است که حتی چهره های شاخصی چون هاشمی، خاتمی، کروبی و مهندس موسوی باسابقه سی سال خدمت دراین نظام ودررده رهبران آن نیزقادربه ارائه یک تحلیل صحیح ازحوادث ووقایع ونیزآینده وضعیت نظام نبوده وبهمین دلیل نیزمرتکب اشتباهات فاحشی می شوند که اثرات آنرادرسرنوشت اصلاحات وجنبش سبزمی بینیم آنوقت افرادی نظیرجان لیمبرت ازسوی افرادی بعنوان کارشناس مسائل ایران دیپلماتی استثنایی معرفی می شوند که فقدان وی خسارتی برای دستگاه دیپلماسی دولت آمریکامحسوب می گردد!!

بهرحال هدف ازاین نوشتارتوضیح این مساله بودکه نقش این کارشناس نماها دروضعیت فعلی نشان داده شده وشاهدی براین مدعا داشته باشیم که آنچه که این رژیم فرتوت راسرپانگه داشته است نه نقاط قوت آن است بلکه ضعفهای جدی است که در دشمنان و مخالفان آن وجوددارد وشاید صحیح ترین موضع رادراین رابطه ابوالحسن بنی صدررییس جمهورسابق گرفته باشد

Comments