جنایتکاران عارف " به بهانه فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران"

مثال انگلیسی می گویدLittle Knowledge is Dangrous که شاید بتوان آنرااینگونه تعبیرکرد که "خطرکم دانشی بیشترازنداشتن آنست" حال تصورش رابکنید که شخصی کم اطلاعی راهمراه باخوش رقصی برای حاکمیت وانگیزه چپاول وغارت سرمایه های ملی به نفع آن کرده وبخواهیدآنرادرقالب اظهارنظریک مدیراجرایی به خوردمردم بینوای ایران بدهید

مخاطبین محترم اطلاع دارند که طی چندین مقاله اهداف مافیای مالی واقتصادی رهبری برای غارت سرمایه های ملی راکه تحت عنوان واگذاری اموربه بخش غیردولتی واجرای اصل 44 قانون اساسی صورت می گیردافشاء کرده ودرخصوص نهادهایی چون بنیاد مستضعفان، ستاداجرایی فرمان امام وبنیادتعاون سپاه وقرارگاه خاتم الانبیاء دراین جنایات اقتصادی به تفصیل سخن گفته ایم این ماجرا بحدی فراگیرشده است که حتی درقطعنامه های سازمان ملل نیزاسامی تعدادی ازاین جنایتکاران اقتصادی حسب درگیری آنهادر شرکتهای وابسته به صنایع اتمی وموشکی آمده است وآخرین آن نام محمد مخبرمی باشد که جدیدا ازمعاونت بنیاد مستضعفان به ریاست ستاداجرایی فرمان امام ارتقاء یافته بود

سردارپرویزفتاح یکی ازفرماندهان قرارگاه اقتصادی خاتم الانبیاء وهمدستان قدیمی احمدی نژاد (فرمانداریکی ازشهرهای کوچک آذربایجان غربی دردهه 60) بوده که دردولت نهم به سمت وزارت نیرووسپس رییس بنیادتعاون سپاه رسید وی درتاریخ 30 مردادماه به بهانه عدم واگذاری سهام سایپا به سپاه مصاحبه ای باخبرگزاری مهرداشته است که درقسمت اول مصاحبه فوق بخشی دیگرازانگیزه ها وجنایات اقتصادی حاکمیت رابه نمایش می گذارد

چندی قبل ازتصمیم سپاه به تملک صنایع خودروسازی کشورگفتیم ومستندمانیزمصاحبه سردارمنوچهرمنطقی رییس سابق ایران خودرو بود که نظیرپرویزفتاح توسط احمدی نژاد وبدلیل درگیرهای درونگروهی درباند کودتاچیان سپاه ازسمت دولتی خوداستعفاء ودر بخش دیگری مشغول شده بود منوچهرمنطقی درآن مصاحبه خودسپاه رابدلیل تمکن مالی بهترین خریدارصنایع خودروسازی کشور معرفی کرده بود امااین اظهارنظرزودهنگام باعث لورفتن طرح تصاحب شرکتهای ایران خودرووسایپاگردیده وباکشیده شدن موضوع به رسانه هاطرح دیگری توسط چپاولگران به اجرادرآمد

دراین طرح ظاهراسپاه ازمعامله فوق عقب نشینی یاکنارگذاشته می شود وحتی مدعی می شودکه ازمزایده بطورناعادلانه ای حذف شده است سپس سهام فوق به قیمت سه برابرمعمول به رقبای سپاه که ازپشتوانه حاکمیتی ومالی مشابهی برخوردارنبوده وباصطلاح به آب کر(مافیای مالی رهبری)وصل نیستند واگذارمی شودپس ازمدتی رقبای سپاه متوجه می شوند که چه کلاهی گشادی به سرآنهارفته و ارزش سهام آنهادربازارنسبت به ارزش زمان خرید(840 تومان) بشدت افت کرده ونهایتا ورشکست می شوند وسپس سپاه بعنوان ناجی صنایع خودروسازی واردمیدان شده وباکمترین قیمت وباهزارمنت برسرمردم ودولت صنایع خودروسازی کشوررامالک می شود یعنی تکرارهمان سناریو وهمان بلایی که سرشرکت مهندسی فراساحلی صدرادرآوردند وآنراکه یک شرکت فعال درزمینه مهندسی دریایی بود واگذارکردند وسپس باجلوگیری ازدادن قرارداد ازطریق عوامل خوددروزارت نفت آن رابه ورشکستگی کشانده وسپس سپاه آنرابه پایین ترین قیمت خریده وپس ازتصاحب آن مجددابادادن قراردادهای دولتی ازجمله درپروژه پارس جنوبی وخط لوله صلح به پاکستان آنرا احیاء کردند

پرویزفتاح درمصاحبه فوق ازهمان موضع فریبکاری درنقش مخالف ظاهری واگذاری سهام سایپا وایران خودروکه بعضابطورمصلحتی برای حفاظت ازسپاه درمقابل اتهامات مالی صورت می گیرد اظهاراتی داشته است که بخشهای اصلی آن به شرح زیرمی باشد:

" اعتقاد دارم که باخصوصی سازی ها نباید چوب حراج به بیت المال بزنیم"

" بیت المال رانباید به بهایی اندک واگذارکرده یا آن را به دست نااهلان سپرد"

" باید ازدولت پرسید که چرامعامله ایران خودرو رابهم زد یاچراسایپارابه سه برابرقیمت فروخت"

" چطورمی شود که هم دولت فروشنده وهم شرکت وابسته به سایپاخریدارباشد. این روش با کدام عقل اقتصادی جوردرمی آید" وادامه می دهد" بنیاد تعاون سپاه را هم محترمانه ازمعامله بیرون کردند"

" قیمت پایه سهام سایپا 300 تومان بود ولی هرسهم را840 تومان فروختند. ماکه درکاراقتصادی هستیم، می گوییم براین عقل باید شک کرد، همانطورکه مولانا می گوید " آن عقل بخندید که عشقش نپسندید"

" سهام بیمه دانا راملاحظه کنید، چند فروخته اند وآیا این منطقی است؟"

"من نمی خواهم همه واگذاریها را زیرسئوال برم. اما این تجربه های تلخ هم اکنون وجود دارد."

" اموالی که واگذارمی شود، بیت المال است وباید مراقبت شود"

" دولت باید خوش معامله ودرست معامله باشد وخود دولتی هاهم دخالت نکنند"

" دولت هم اکنون شرکتها را نقد ونسیه می فروشد، می گوید 15 درصد را نقد بدهید وبقیه را درطول 8 سال بپردازید یا اینکه 30 درصد نقد بدهید بقیه را 4 ساله بپردازید. امروزکه یک فرد شرکتی راخریداری می کند، آن را تحویل می گیرد، ولی پول آن را نقد نمی دهد"

" هدف من این نیست که اصل واگذاریها را زیرسئوال ببرم بلکه تذکرمی دهم که دولت " بامتانت و بهتر" عمل کند"

وی با اشاره به کلید خوردن واگذاری نیروگاهها ازچهارشنبه هفته گذشته، گفت:

" این نیروگاه، جزفهرست اول واگذاریهای وزارت نیرواست وسایرنیروگاهها نیزدرفهرست است که فروخته شود"

" دولت (نیروگاه) بینالود را به بخش نیمه دولتی فروخته است. امیدواریم که صاحب صلاحیت باشد. اگرچه آنها افراد مطمئنی به لحاظ صلاحیت فردی هستند ولی اینکه واقعا ازپس اینکارفنی وپیچیده برآیند، آنراباید تحقیق وازآنهاسئوال کرد"

فتاح درپاسخ به سئوالی مبنی براینکه چند وقت پیش هم چند نیروگاه بابت رد دیون به برخی دستگاهها ازجمله بنیادشهید داده شد، این راچطورارزیابی می کنید؟ گفت:

" آنها ازدولت طلب داشته اند وبابت طلبشان، نیروگاه گرفته اند. به نکته خوبی اشاره شد. دولت باید دراین شیوه واگذاریها که بابت رد دیون صورت می گیرد نیزتامل کند"

" دولت به تامین اجتماعی، بنیاد شهید وسپاه بدهکار است. هم اکنون که من با شما صحبت می کنم دولت به ما بدهکار است و در نامه ای به دولت نوشته ایم که 450 میلیارد تومان بدهی ما را بابت دیون بپردازد. البته ما گفته ایم که اگر دولت نمی تواند بدهی مذکوررا به صورت نقدی بپردازد، به ما جنس بدهد؛ مثلا نیروگاه"

" اینکه مادریافت نیروگاه رابابت رد دیون پیشنهاد داده ایم، به دلیل این است که بنده خود دروزارت نیرومشغول به کاربوده ام، جنس کاررامی شناسم وآشنابه مباحث فنی هستم. گفتم اگرنیروگاه بگیریم، بهتراداره می کنیم تابگوییم که به ماپالایشگاه بدهند. من خودم آشنا به پالایشگاه نیستم؛ ولی نیروگاه، به صلاحیت فنی مامربوط است"

این جملات فرازهای اصلی بخش نخست مصاحبه سردارپرویزفتاح باخبرگزاری مهراست که بطورمستقیم ازمصاحبه ایشان استخراج گردیده ودارای پیامهای خاص خودمی باشد اینکه دولت درحال انتقال سرمایه های ملی کشوربه بنیادهاونهادهای زیرنظررهبری است ودولت پس ازاحمدی نژاد صرفا یک وظیفه تشریفاتی جهت رفع ورجوع اموراداری کشورخواهدبودیک واقعیت تلخ است که باسرعت درحال اجراست

پیام نهفته دیگردراین مصاحبه واگذاری تمام بخش های بالادستی ازنفت وگازگرفته تانیروگاهها، سدها، مخابرات، صنایع هوایی و دریایی و تکنولوژی اطلاعات به همان نهادهاوبنیادهابوده تادرآینده افسارمردم ایران دراختیاررهبری منصوب شده ازسوی خداوندو مجلس دست نشانده خبرگان رهبری باشد وحتی دولت ورییس جمهوری که بانظرشورای نگهبان باانتخابات تقلبی نصب شده باشد نیز دراینده هیچ تسلطی برسرمایه های ملی کشورنخواهندداشت

درواقع احمدی نژآدوباند فاسدوکودتاچی همراه وی فقط وتنهابهمین دلیل ازسوی خامنه ای بکارگرفته شدندتا ماموریت انتقال سرمایه های ملی ایران راتحت عنوان "انفال" ازدولت به نهادهای زیرمجموعه رهبری به انجام برسانند واکنون دیگررقابت بین نهادهای زیر مجموعه رهبری برای تصاحب این اموال وطعمه ها است بعنوان مثال واگذاری نیروگاه زرگان اهوازبه بنیادمستضعفان که درمصاحبه سردارمحمدفروزنده رییس بنیادمستضعفان بانشریه پول به آن درگزارشات قبلی به آن اشاره گردید پیش درآمدی برواگذاری 4 نیروگاه دیگربه بنیادمستضعفان بوده است ویاواگذاری نیروگاه به بنیادشهید، ستاداجرایی فرمان امام وسازمان تامین اجتماعی واکنون بنیادتعاون سپاه پاسداران

ازهمه جالبترسرنوشت سازمان تامین اجتماعی است که بعنوان بنیادمستضعفان دولت محسوب می گردید این سازمان که درزمان جنگ هشت ساله ایران وعراق مبالغ هنگفتی رابه دولت وقت قرض داده بود پس ازجنگ اقدام به وصول طلبهای خودنمود وبتدریج باانتقال مالکیت سهام برخی ازشرکتهای دولتی خودبه تدریج تبدیل به یک غول اقتصادی گردید والبته به صرف برخورداری ازسهام دراداره حرفه ای شرکتهادخالت نمی کرد وفقط ازطریق انتصاب تعدادی ازاعضای مجمع عمومی شرکتها به نظارت برسرمایه خودوسودوزیان آن می پرداخت

امادرزمان احمدی نژاد این سازمان باتوجه به تعدادبسیارزیادشرکتهای تحت پوشش موردتوجه باندکودتاچیان قرارگرفت زیراعلاوه برثروت هنگفت جایگاه بسیارخوبی برای بکارگیری صدهها وشایدهزاران مدیران سیاسی واراذل واوباشی بود که باعنوان سپاهیان بازنشسته می توانستندباحقوقهای بسیاربالاومزایاوپاداش های چند ده میلیونی به ارائه سرویس به سران کودتابپردازند بهمین دلیل نیزهم رهبری وهم احمدی نژاد بادقت سازمان فوق رامدنظرداشتندویکی ازدلایل اختلاف صادق محصولی وزیردزد ومتقلب احمدی نژآد بامدیرعامل آن سازمان که خودرامنصوب رهبری می دانست ناشی ازتضادمنافعی بود که بصورت تاکتیکی بین دسته احمدی نژاد وگردانندگان بیت رهبری پیش آمده بود ونهایتانیزهنوزدرگیری درآن سازمان ادامه دارد ولی نکته اصلی اینست که همین سازمان مرفه نیزنظیرسایرشرکتهای ثروتمندبه افلاس کشیده شده وتلاش می شودباورشکسته کردن آن تنهانقطه قوت اقتصادی دولت رافلج وسپس نظیرسایرموسسات وشرکتهای دولتی آنرابه ثمن بخس به تصاحب نهادهاوبنیادهای زیرنظررهبری درآورند

درمصاحبه سردارفتاح دوباربه این نکته بطورغیرمستقیم اشاره می شود که هدف زیرسوال بردن اصل واگذاری هانیست بلکه در جاهایی دولت نبایدبیت المال رابه بهایی اندک واگذارکرده یا آن را به دست نااهلان سپرد" و البته منظورازنااهل همان رقبای سپاه است ولی درخصوص بهای اندک باتوجه به اینکه ایشان مدعی شده است که سهام سایپاسه برابرقیمت واقعی به رقیب سپاه فروخته شده است متوجه منظورایشان نشدیم ولی همانگونه که قبلا توضیح داده شداتفاقا درهمان واگذاریهابه غیرنیزهدف اصلی انتقال نهایی به سپاه پس ازورشکسته کردن بظاهربخش رقیب وبرنده می باشد ویک نمونه دیگرعلاوه برشرکت صنایع دریایی صدرا فولادخوزستان بود و داستان خریدسهام توسط جابریان نامی ازبخش خصوصی که برنده مزایده دربازاربورس شد ولی پس ازسه سال دوندگی باحکم دادگاه توانست اصل پول خودراکه ظاهرا 170 میلیاردتومان بود پس بگیرد وسهام رابه رقیب واگذارنماید

برای آن دسته ازمخاطبین محترمی که کمتربامسائل اجرایی واقتصادی درگیربوده اندتوضیح داده می شود که درمعاملات دولتی معمولا ازدوواژه رعایت " صرفه" یعنی بخش کمی معامله وواژه " صلاح" یعنی بخش کیفی معامله استفاده می شود که نهایتاصحت معاملات براساس همین دومتغیریعنی کمیت وکیفیت مدنظرقرارمی گیرد بعنوان مثال درواگذاری مخابرات به سپاه کنسرسیوم رقیب یا شرکت پیشگامان کویریزد ازنظرمالی وقیمتی یارعایت "صرفه" برنده مزایده بوده اند ولی مسئول واگذاری بااستنادبه گزارش وزارت اطلاعات مبنی برفقدان صلاحیت امنیتی (واحتمالا سیاسی) کنسرسیوم فوق درمقابل سپاه ازنظرکیفی یا" صلاح" اقدام به حذف رقیب ازمعامله کرده اند که البته همان فقدان صلاحیت امنیتی نیزبدلیل وابستگی رقیب به بخشی ازحاکمیت زیرسوال است

دربخش دیگری که مقدمه این مطلب برآن اساس تنظیم گردیده است بحث صلاحیت فنی وتکنیکی سپاه برای دریافت نیروگاه ازدولت و مدیریت آن است که سردارپرویزفتاح آنرا بادوره چهارساله مدیریت سیاسی خود دروزارت نیروپیوندزده است وبرهمان اساس مدعی می شود چون شخصاسرازپالایشگاه درنمی آوردپس بنیادتعاون سپاه فعلاتمایلی به دریافت پالایشگاه ازدولت ندارد!!

درپاسخ باید گفت مگرتجربه ناموفق مدیریت سیاسی راس یک سازمان آنهم دردولت احمدی نژآد ملاک صلاحیت یک موسسه وکارتل اقتصادی نظیربنیادتعاون سپاه برای تملک نیروگاه یاپالایشگاه است؟ وباچنین استدلالی پس واگذاری سایرصنایع ونیروگاه به بنیادهای مستضعفان وشهید واحتمالا شرکتهای وابسته به دیگرنهادهای امنیتی که ظاهرادارای توان فنی بسیارکمتری ازموسسات وابسته به سپاه پاسداران هستند چگونه صورت گرفته است وچه سرنوشتی درانتظارمردم ایران است ؟

درهمین رابطه یکی ازمشکلات اساسی کشورکه تمام سطوح ازرهبری گرفته تادربان وزارتخانه های دولتی رادربرمی گیرد همین است که آقایان بااستفاده ازرانت سیاسی قدرت درپستی که صلاحیت آنراندارندقرارمی گیرند ودرمدت مدیریت خودبابرخی ازواژه هایاامور ابتدایی حوزه ماموریت خودآشنا وبالاخص با خوشرقصی برخی ازکارشناسان یامدیران بلافاصله احساس خودکفایی فنی وتکنیکی به این مدیران که اصطلاحابه آن " مدیران تزریقی" گفته می شوددست می دهد وپس ازمدتی این افرادبه خوداجازه می دهند که در خصوص بسیاری ازموضوعات اظهارنظرکرده ورهنمودهای مدیریتی بدهند شخص آقای خامنه ای خودازبنیانگذاران چنین سیستمی است و مصداق کامل فرد"کم دانشی" است که خطرش از"بی دانشی" بسیاربیشتراست وبرهمان اساس درتمام امورددخالت کرده وخود رابی نیاز ازهرگونه مشورت واظهارنظرمستقل کارشناسی می داند برهمین اساس وی حتی نصیحت کنندگان ومخالفان خودرامشتی احمق فرض کرده که کوچکترین آشنایی باالفبای موضوع موردنظرخودندارند وی این تسلط خودرانه فقط درزمینه اموردینی بلکه در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی وامنیتی مطلق دانسته وهیچ ارزشی برای سایرین وحتی طرفداران محدودخودقائل نیست

این امرازنظرروانشناسی یک بیماری بشدت خطرناک بوده که می تواندبه نابودی تمام کشورختم شود که البته آثارآن به تدریج درحال آشکارشدن است.

یکی دیگرازنکاتی که مایلم به آن اشاره کنم ممزوج کردن روحیه تبهکاری باامورفرهنگی واستفاده ازپوشش فرهنگ برای نهان کردن ماهیت جنایتکاران است مردم ایران فراموش نمی کنند که آیت الله خمینی دراوج جنگ تحمیلی وکشته شدن صدهاهزارانسان شعر" من به خال لبت ای دوست گرفتارشدم" رامی سرود وبرای عروس خود فاطمه طباطبایی(همسرفرزندخودسیداحمد) درافشانی می کرد همین رویه به جانشین وی سرایت ودرمحافل گفته می شود که خامنه ای نیزدرحال تنظیم دیوان شعرخوداست تاپس ازمرگ ازوی چهره ای انسانی وفرهنگی به خلایق قالب شود مدتی قبل نیزدکترولایتی (متخصص اطفال وسیاست خارجی رهبر) درصداوسیمای ضرغامی به اظهارفضل درموردحافظ پرداخت والبته حتی اصلی ترین شعرحافظ " عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت"رانیزبخاطرنمی آورد وحال سردارغارتگرنه تنهادم ازدلسوزی برای بیت المالی می زند که بطورموقت وتاکتیکی دراختیارسپاه قرارنگرفته است بلکه برای اثبات نظرخود به مولای عشق وعرفان جلال الدین محمدنیزمتمسک می شود ودراین صحرای محشری که درایران برپاکرده اند کسی نیست ازاین آقایان بپرسد جنایتکاران وقاتلین مردم وچپاولگران سرمایه های ملی راچه به شعروشاعری وآنهم کسیکه پیامبرعشق اش می خوانند!!

آیا متجاوزان به حقوق ابتدایی مردم واراذل واوباشی که جزبازبان زورواسلحه آشنایی ندارند اینقدرشهررابی درودروازه دیده وملت بزرگ ایران رافاقدشعورتلقی کرده اند که به خوداجازه می دهند درهمان مصاحبه که برای طعمه بظاهرازدست رفته ایران خودرو و سایپا تحت عنوان چوب حراج زدن به بیت المال اشک تمساح می ریزند دم ازعقل وعشق وتقابل این دو درعرفان وشناخت مولانا بزنند؟ هیهات که ملت ایران این توهین هارابه خودتحمل کند وشوربختانه تراینکه اپوزیسیونی که باید انرژی خودراصرف مسائل استراتژیک کشوروآگاهی بخشی به ملت درمورد طرحهای مافیایی حاکمیتی بکند که سرنوشت نسل های آینده ماراتعیین می کند تمام توجه خودرا بروی موضوعات فرعی نظیردستگیری یاآزادی فلان فردو شکنجه بهمان ودلنوشته فردثالث و.....متمرکزودرواقع خودبه عاملی برای تثبیت رژیم واجرای طرحهاوترفندهای آن تبدیل گردیده است امری که بطورناخواسته اپوزیسیون رابعنوان بازیگری درسناریوی نوشته شده توسط حاکمیت مافیا وفرماندهان کودتاچی درآورده است