سوال اول مربوط است به ملاقات ایشان باریچاردپرل (یکی ازتئوریسین های نئوکانهای آمریکایی )درجریان سفربه قزاقستان که وی همراه آقای خاتمی دراین اجلاس شرکت کرده بود(حدودسال 2007)؟
سوال دوم درخصوص مشارکت ایشان درتهیه نامه ازسوی دولت ایران به مقامات آمریکایی پس ازحمله آنکشوربه عراق درسال 2003 می باشد ونقش خامنه ای، خاتمی وکمال خرازی(درترکیب تیم چهارنفره تنظیم کننده نامه) وتیم گولدیمن سفیرسابق سویس درتهران
سوال سوم که ازاهمیت کمتری نسبت به دو سوال قبل برخورداراست درخصوص شرایطی است که منجربه انتصاب ایشان بعنوان سفیرایران درفرانسه گردید وصادق خرازی تابحال درخصوص آن سکوت اختیارکرده است؟
درخصوص سوال اول که مصادف است بااوجگیری مجدد بحث امکان حمله نظامی آمریکابه ایران توسط جورج بوش ودراواخردوره ریاست جمهوری وی واینکه صادق خرازی بعنوان تنظیم کننده روابط هیات سیاسی ایران به سرپرستی خاتمی درجریان یک ضیافت به ابتکاردولت قزاقستان به ریچاردپرل که درمراسم فوق حضورداشته نزدیک شده وازوی میخواهدکه باوی درتماس باشد
درخصوص سوال دوم که دارای اهمیت اساسی می باشد لازم به توضیح است که درسال 2008 وباگذشت پنج سال از موضوع یکی ازنشریات آمریکایی تحت عنوان ارسال یک فاکس ازسوی دولت ایران به آمریکا وبی پاسخ گذاشتن آن ازسوی کاخ سفید موجب افشای تمایل ایران به کنارآمدن بادولت آمریکا پس ازحمله آمریکابه عراق گردید درحالیکه تاآن زمان هیچیک ازدولتمردان ایرانی اشاره ای به این ماجرانکرده بود
البته اخیرا خامنه ای درجریان دیداربامسئولین نظام بطورحاشیه ای ازاین ماجرابعنوان نمونه ای ازارعاب دولت یابرخی ازدولتمردان سابق نام برده وخودرامخالف آن نشان داده است ولی واقعیت اینست که درآنزمان مسئولین نظام ازجمله رهبری وهاشمی نیزازترس حمله آمریکابه ایران وحذف رژیم خواب راحت نداشتند وحاضربه دادن هرگونه امتیازی برای گرفتن تضمین امنیتی ازآمریکا بودند ودراین راه باچنان سرعتی پیش رفتند که حتی مقدمات ارسال نامه فوق راکه مستلزم برخی لابیها ومذاکرات مقدماتی بود رعایت نکرده بودند ودرواقع علت اصلی شکست طرح فوق نیزهمین امربود.
صادق خرازی بعنوان یکی ازپیشمرگان سیاسی رهبری بعدازلورفتن ماجرای نامه فوق طی مصاحبه ای با سایت افراطی رجاء نیوز سعی نمود ماجرا رابه خودودولت خاتمی منتسب وموجبات برائت رهبری راازآن ماجرا فراهم آورد وی باسوء استفاده ازعبارت " وجوددیواربلندبی اعتمادی بین ایران وآمریکا درآنزمان " که شعارسالهای اول ریاست خاتمی بود وبعدادرسال 2000 باموضعگیری مادلین آلبرایت و12 گام عملی دولت آمریکا عملا برداشته شده بود( عذرخواهی بخاطرشراکت آمریکادرسرنگونی دولت ملی مصدق، قراردادن سازمان مجاهدین خلق درلیست سیاه، رفع ممنوعیت ازفروش قطعات مربوط به ناوگان هوایی و...) سعی کرداین شکست رابه بی اعتمادی موجودربط دهد ولی درجمله بعدی اعتراف می کند که "هرلحظه امکان حمله آمریکابه ایران می رفت" وبه دروغ تصریح می کند " بهمین خاطربه پيشنهاد من دولت هشتم نامه اي به آمريكا نوشت وهمراهي اش با برخي سياست هاي خاورميانه اي آمريكا مثل سازش درفلسطين و لزوم تبديل حزب الله لبنان به يك حزب سياسي وشفاف سازي فعاليت هاي هسته اي ايران را اعلام كرد"وي سپس می افزاید: " اما ديوار بي اعتمادي ميان ايران و آمريكا به قدري بلند بود كه آمريكايي ها حتي نامه را بررسي نكردند."
واقعیت این بود که رهبری ایران بدلیل بی کفایتی درکلیه عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی ونظامی همواره نقش اول رادرفرصت سوزی داشته است ونگاهی به عملکرد20 ساله خامنه ای نیزنشان می دهد که وی زمانی تصمیم به مذاکره یا دادن امتیازبه مخاطبین خود (اعم ازجامعه بین الملل، مخالفان سیاسی ومردم کشور) می کند که در ضعف کامل قرارگرفته باشد
این احساس ضعف که ریشه درحقارت ذاتی وشخصیت ضعیف خامنه ای داردمی تواند بدلیل ترس ازحمله نظامی خارجی، فشارهای سیاسی بین المللی، تحریمهای جدی اقتصادی، عدم شرکت حداقلی ازمردم درنمایش انتخابات ویاشورشهای ناشی ازاوضاع اقتصادی بدلیل غارت سازمان یافته وبخطرافتادن امنیت وی وهمدستانش درعرصه عمومی کشورباشد. تنهادر چنین شرایطی است که وی حاضربه تسلیم ورهاکردن ابزارهایی است که وی رابرسریرقدرت نگه داشته است
دراعترافات صادق خرازی براحتی مشهوداست که خامنه ای درمقابل دریافت تضمین امنیتی برای حفظ خودورژیم سرکوبگرش حاضربه چشم پوشی ازاین ابزارهاست. ابزارهایی که طیفی وسیع ازحمایت ازتروریزم بین الملل تاتلاش جهت دستیابی به سلاح اتمی واستفاده ابزاری ازماجرای فلسطین رادربرمی گیرد ودراین وسط تنهاچیزی که مدنظردولتمردان ایرانی وآمریکایی قرارنگرفته است نقض حقوق بشرومردم ایران می باشد برای اطمینان ازصحت تحلیل یک باردیگرمتن نامه ارسالی ازسوی خامنه ای به دولت آمریکا ونظرات گولدیمن سفیروقت سویس راکه نظیرصادق خرازی رابط بین طرف ایرانی ودستگاه دولتی آمریکا بوده است مرورمی کنیم:
گولدیمن سفیروقت سویس می گوید:
بعد ازصحبت كردن درباره اين مسئله (تمایل ایران به رابطه باآمریکا)باصادق خرازی، من فهميدم كه آنها ميخواهند مطمئن بشوند كه اگردرمرحله اوليه همه چيزبه هم خورد، قرارهايي كه گذاشته اند، وشرايط جديدي كه گذاشته اند افشاء نشود. چون نميخواهند مشكل داشته باشند. بهرحال من اين موضوع را به طورشفاف فهميدم كه دولت ایران ميخواهد اين مسئله را به صورت جدي با آمريكا حل كند.
و اما مفاد این توافق برای مذاکره به شرح ذیل است:
اهداف آمريكا: ايران قبول كند كه آمريكا اهداف زيررا درپيشنهاد بگذارد.
ايرانيها بايد از لحاظ امنيتي اطمينان كامل بدهند كه ايرانيان هيچ طرحي و برنامهاي براي ساخت سلاحهای کشتارجمعی ندارند.
همكاري كامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) براساس اجازه ايرانيها برتمام عهدنامههاي آينده آژانس) 93+2)
تروريسم: برخورد قاطع عليه هرگونه عمل تروريستي ازخاك ايران وهمكاري كامل وتبادل اطلاعات باآمریکا مربوط به فعالتیهای تروریستی.
عراق:
هماهنگي ايرانيها براي برقراری امنيت درعراق به منظورایجاد يك عراق آزاد ودولت دمكراتيك كه متشكل باشد ازتمام گروههاي مذهبي و قبائل درعراق.
خاورميانه:
قطع هرگونه كمك مادي به فلسطينيها (حماس وجهاد اسلامی و ....) ازطرف ايران ووادارکردن اين گروهها به قطع هرگونه عملیات خونباربرعلیه مردمی که درمرزهای 1967 به قبل قراردارند(اسرائیلها)
- خلع سلاح وتبدیل حزب الله به يك گروه سياسي- اجتماعي درلبنان
- پذیرش دوراه کارآمریکا
اهداف ايران:
قبول گفتگوهاتوسط آمریکا وگنجاندن مواردفوق ازسوی ایرانی ها درپیشنهادات خود
- عدم حمایت مستقیم آمریکا ازتغییرات سیاسی درایران که درحال انجام می باشد(اصلاحات)
- لغوتحريمهاي تجاري، آزاد کردن پولهاي بلوكه شده ایران وفراهم آوردن امکان پذیرش ایران درسازمان تجارت جهانی
- تحت تعقيب وپيگرد قراردادن مجاهدین خلق درعراق وحمایت ازطرح استرداد اعضاي مجاهدین وسایرایرانیها به ايران وجلوگیری ازحمله تركيه به شمال عراق.
- احترام گذاشتن به آداب ورسوم ايرانيان واحترام گذاشتن به روابط مذهبي ديرينه ايران ونجف وكربلا.
- حق دسترسی ایران به انرژي صلحآميزهستهاي، فناوري بیولوژیکی، فنآوريهاي شيميايي.
- پذیرش ايران به عنوان مرجع مسائل امنيتي منطقه (ژاندارم آمریکادرخلیج فارس وخاورمیانه همتای اسرائیل) وحساب کردن بروی ایران جهت دفاع ازخود
تروريسم برخورد بامجاهدین وپذیرش آنها درآمريكا
مراحل:
الف - برقراري ارتباطات دوجانبه براساس مراحل زير
ب - صدوربيانيه مشابه ازسوی هردوطرف ایرانی وآمریکایی بااین مضمون که: ما(ایران وآمریکا)هميشه آماده بوده ايم كه باحترام دوجانبه وباتاکید به منافع مشترک باهم به طورمستقيم صحبت كنيم. اما درعین حال ماهميشه اين را روشن كردهايم كه اينگونه مذاکرات تنهازماني قابل تحقق است كه يك راه حل هوشمندانه براي اين مشكل داده شود ومسائلي كه خودمان ميخواهيم درآن درنظرگرفته شود.
ج - باتوجه به توافقات قبلي مسائلي كه بايد درموردآن درمرحله اول نتيجه گرفته شود.درسطوح بالا وطی گفتگوهای مستقیم به سرانجام برسد
عراق: تشكيل يك گروه همكاري درموردعراق، حمايت جدی ايرانيها براي برقراري امنيت درعراق، (درمقابل)حل مشکل حضورمجاهدین درخاک عراق وتذکرموضوع غرامت ايران درمورد جنگ ايران وعراق (به طرف عراقی).
تروريسم (درخصوص افغانستان) كميته ايرانی(همکاری باآمریکا) با افراد القاعده درايران برخورد قاطع بعمل آورده ونسبت به تبادل اطلاعات (باسازمانهای اطلاعاتی آمریکا)دراين خصوص اقدام نماید.
(درخصوص فلسطین) ايرانيها بدینصورت عنوان می کنندكه ما ازصلح خاورميانه ای حمايت ميكنيم كه موردقبول فلسطينها است یعنی صلحی كه برطبق توافقات براساس طرح نقشه راه است(پذیرش توافقنامه نروژوبرسمیت شناختن الفتح بعنوان نماینده فلسطینهادرمقابل دیگرگروههای تندرونظیرحماس، جهاداسلامی، حزب الله و...)
آمريكا قبول كند كه ايرانيها به سازمان تجارت جهانی World Trade Organization WTO دسترسي پيدا كنند، ودرخصوص عضویت درآن شروع به مذاکره وگفتوگوكنند.
مواردفوق در3 کارگروه الف - خلع سلاح، ب- امنيت منطقه وج- همكاري اقتصادي بطورموازی پیگیری خواهدشد
اهداف طرح چنين خواهد بود كه به طورموازي دراين 3 گروه نقشه راه رامشخص وهمكاري كنند. وبراي اينكه مذاکرات آغاز شود هرطرف باید باتوجه به اهداف مطروحه دربالا پیشنهادات خوددراین سه زمینه راارائه بدهند.
خلع سلاح: نقشه راه كه اهداف دوجانبه "ب" رادربرميگيرد اطمينان كامل به كميتههاي بينالملي داده وتضمين می نماید كه از دسترسی به سلاحهای کشتارجمعی بدورخواهند بود. در عوض ما به ايران اجازه ميدهيم كه به تكنولوژي غربي درزمینه انرژی هسته ای صلح آمیزدست پيدا كنند
تروريسم وامنيت منطقه: نقشه راه براي اهداف بالا درباره خاورميانه وتروريسم (فلسطین، لبنان، عراق وافغانستان وسایرکشورهای حوزه نفوذایران)
همكاري اقتصادي: نقشه راه براي برداشتن تحريمها و راه حل براي كمكهاي ضبط شده به ایران توسط آمریکا واروپا
ونهایتاصدوريك بيانيه عمومي كه نشان بدهد اين اهداف اوليه (ازسوی طرفین) تحقق یافته است
مواردفوق واعترافات اخیرخامنه ای واحمدی نژاد درخصوص تمایل به مذاکره باآمریکا واشاره به سوابق همکاری در دو زمینه که آقای خامنه ای زمینه اول رابرقراری امنیت درعراق نامیده وازطرح موضوع دوم یا " درخواست تضمین امنیتی ازآمریکا" شانه خالی کردنشان می دهدکه رهبری نظام بادرک بی ثباتی آشکاردرداخل وخارج باردیگردست یاری خودرابه سوی "شیطان بزرگ" بازکرده است تاهمانگونه که درداخل دوری ازمردم رابااتکاء به چماق کشان وقداره بندان ونیروهای امنیتی جبران می کند درعرصه خارجی نیزتلاش داردبا مذاکره وزدوبندهای پشت پرده بادولت اوباما فشارهای بین المللی راازدوش خودبردارد
دراین رابطه این وظیفه دیپلماتها وکارشناسان حوزه سیاست خارجی است که باانتقال به موقع اطلاعات وارائه تحلیهای صحیح وواقع بینانه وبدون ترس ازحبس وشکنجه مردم ایران رادرجریان سیاستهای بغایت مخرب حاکم بردیپلماسی خارجی که حتی درجزیی ترین مواردتوسط شخص خامنه ای دیکته می شود قراردهند ومطمئن باشند همانطوریکه تلاشهای زبونانه جهت اخذتضمین امنیتی از"شیطان بزرگ" بالاخره رخ نموده ودرسطح دنیامنتشرگردید اقدامات پنهانی رهبران نظام وکودتاچیان جهت به مسلخ بردن منافع ملی ایران بزودی افشاء خواهدشد و درچنین شرایطی این روسیاهی به صورت کسانی خواهدماند که ازکم وکیف طرحهای مافیایی مطلع بوده اماباسکوت خود ستمگران رادراجرای نقشه های خود یاری کردند
Comments
Post a Comment