پیرامون افشاگری حیرت انگیزدرخصوص مشایی ورحیمی

رضاگلپورچمرکوهی ازگماشته گان روح الله حسنیان قاضی وقاتل معروف بوده ونظیردیگراراذل واوباش حکومتی ساکن شهرری است وی دراواخردوره اول ریاست جمهوری خاتمی مامورمی گردد بااستفاده گزینشی ازاسناد ومدارک موجوددرمرکزاسناد ملی و وزارت اطلاعات زمینه لازم راجهت سرکوب اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فراهم آورد چه درآن هنگام وچه پس از ماجرای انتخابات 88 خامنه ای واتاقهای فکروی ازجمله سردارجعفری رییس وقت مرکزمطالعات استراتژیک سپاه پاسداران مدعی بودند که تمام جنبش های اصلاحی ونهادهای مرتبط باآن ازجمله نشریات مستقل، حزب مشارکت اسلامی وسایرانجمنها وموسسات غیرانتفاعی بدلیل سابقه کارتشکیلاتی کادرهای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وکادرهایی نظیربهزاد نبوی، پرویزقدیانی ومصطفی تاج زاده آب می خورد وبهمین دلیل نیزنهایتا اقدام به انحلال این دوحزب ودستگیری ومحکومیت برخی ازکادرهای موثرآنها کردند

اما درخصوص رضاگلپور، وی نیزبا استفاده ازامکانات وپولهایی که آمرین وگردانندگان امنیتی وی دراختیارش می گذارند اقدام به انتشارکتاب " شنود اشباح" کرده که درواقع ضدحمله ای درمقابل مطالب افشاگرانه اکبر گنجی ومحرکین وی تحت عناوینی چون " عالیجناب سرخپوش"، " عالیجنابان خاکستری" و"تاریکخانه اشباح" محسوب می شد اما باشروع به انتشارجلد دوم کتاب مذکوربدلیل شکایت کادرهای موردنظروتهمتها وافتراهایی که درکتابهای فوق روانه آنهاشده است بدستورخاتمی جلوی انتشارکتاب فوق گرفته شده وپس ازمدتی نیزبدلیل اختلافات داخلی این فردمجبوربه اعتراف به آلت دست شدن خودازسوی دیگران گردید وحتی اخیراحملاتی نیزبه ولی نعمتهای خودازجمله حسین شریعتمداری مدیرروزنامه امنیتی کیهان داشته است

اکنون باردیگررضاگلپورباکارگردانی آمرین جدید یا قدیم خود درسناریویی مشابه واما اینبارباموضوعی بظاهرواقعی تربکارگیری شده است وآن افشای نقش " اسفندیاررحیم مشایی" رییس دفتروبه قول وی عقل منفصل احمدی نژاد و" محمدرضا رحیمی" معاون اول فعلی وی دردستگاه دولت است نگارنده قبل از پرداختن به سناریوی پشت صحنه و اطلاعات نسبتاموثقی که درنامه 20 صفحه ای گلپوربه مشایی آمده است توجه مخاطبین محترم رابه دو نکته زیرجلب می نماید

مورد اول بازی خامنه ای برای فریب افکارعمومی وطرفداران خوداست که بابراه انداختن جنگهای زرگری درداخل صفوف کودتاچیان سرآن بخش ازپتانسیل هوادارخودراکه درمعرض تاثیرپذیری ازجنبش سبزمی باشند به موضوعات جدیدی گرم وازنظرروحی وفکری توان وانگیزه آنهارادرتضادهای خودساخته مصروف می نماید ضمن اینکه افکارعمومی وطرفداران وی نیزبجای تمرکزبربرنامه آینده وآگاهی ازحرکت جدید وی درشطرنج سیاسی، فسادکلان اقتصادی وسیاسی وفرهنگی ونیزبرنامه ریزی جهت به قدرت رساندن آلترناتیوی چون محمدباقرقالیباف بعنوان رییس جمهوربعدی متوجه امثال اسفندیاررحیم مشایی ومحمدرضارحیمی وسایرعناصربی ارزش می شوند.

مورددوم افکاروتاثیرپذیری شخص خامنه ای واحمدی نژاد وسایرکودتاچیان ازجریان انجمن حجتیه و برخی شاخه ها، فرقه ها وافراد مشکوک مرتبط بااین فرقه هاست که درمکاتبات بین گلپورومشایی به آن اشاره شده است البته شاید دراین بخش بیجا نباشد که به نقش مبارزنستوه "عمادالدین باقی" اشاره ای بشود زیراوی اولین فردی درپس ازپیروزی انقلاب بود که بلافاصله بانوشتن کتاب "حزب قاعدین" توانست این گروه منحرف وخطرناشی ازآنان رابرای آینده نظام به تصویربکشد وی درآن هنگام یک جوان بیست و چندساله بود که هیچکس بجزاندکی ازروشنفکران شناخت درستی ازپتانسیل وبینش عمیق وی نداشت و اکنون با گذشت سه دهه وانحراف کامل نظام جمهوری اسلامی ازاهداف اولیه اش وخطری که کشوررا از ناحیه انجمن حجتیه ومنشعبین آن تهدید می کند صحت گفتاروی بیش ازپیش آشکارگردیده است

امادرخصوص انجمن حجتیه وشاخه های فرعی آن که درنزد گروههای تحت سرپرستی " مصباح یزدی" و" ابوالقاسم خزعلی" ودیگران یافت شده وهمگی ازفلسفه ارسطویی نشات گرفته اند مطالبی درنامه گلپورتحت عنوان افشای اسفندیاررحیم مشایی وانحرافات سیاسی وعقیدتی وی آمده است که لازم دیدم نکاتی رادراین خصوص به اطلاع مخاطبین خودبرسانم

همانطوریکه استحضاردارید حدود سه سال قبل احمدی نژاد مدعی شد که درکاخ سفید کمیته ای برای رهگیری ماجرای امام زمان تشکیل شده است وحتی سال گذشته نیزمدعی شد که حضورنیروهای آمریکایی درعراق برای جلوگیری ازظهورامام زمان است!! البته درآنموقع اظهارات احمدی نژاد حمل برعوام فریبی معمول تلقی وباتمسخرخیلی ها روبروگردید اما واقعیت امراین بود که باتوجه به ادعاهای احمدی نژاد مبنی برماموریت قطعی وی جهت آماده سازی زمینه ظهورامام زمان وارتباطاتی که وی و تعدادی ازهمراهان وی مدعی آن بودند وبعدها نیزبارفت وآمدهای مشکوک اسفندیاررحیم مشایی به هندوستان وملاقات بافردی که گفته می شود منبع الهام فکری بوی است ونیزنقش آیت الله خزعلی دروصل گروه احمدی نژاد با قدرت الله لطیفی نسب تولیت مسجدجمکران که باجعل اخبارواحادیثی مدعی ارتباط مستقیم باامام زمان گردیده وحتی فرامین صادره ازسوی آن حضرت رابه مقامات رژیم ازجمله خامنه ای، احمدی نژاد،مصباح، مشایی ودیگران جهت نحوه اداره دولت وحکومت منتقل می کرده است داستان ازحساسیت بیشتری برخوردارگردید

ترکیب شدن این ادعاها با داستان دستیابی ایران به سلاح اتمی ونیزنابودی قریب الوقوع اسرائیل که لقلقه زبان احمدی نژآد وتعدادی ازکادرهای حکومتی شده بود موجبی جهت تمرکزویژه دولت وقت آمریکا جهت آگاهی ازاهداف نهایی این فرقه وتهدیدات احتمالی بود که درآینده می توانست متوجه امنیت ملی کشور آمریکا بطورخاص وبلوک غرب ومتحدان وی درمنطقه بطورعام گردد والبته نگارنده ازنتیجه حاصله توسط کمیته مذکور اطلاعی دردست ندارد

اما آنچه که مشخص است فرقه موردنظرمشایی واحمدی نژاد درکناراعتقاد عمیق خودبه اسلام شیعی وظهورامام زمان همچنین ماهیت ایرانی نهضت درپیش روی خود را مدنظرقرارداده وبهمین دلیل از هر فرصتی وامکانی جهت تثبیت واشاعه نظریات خود استفاده می کنند حتی استفاده ازعناصری نظیرریچارد فرآی توسط دارودسته مشایی درخصوص "مکتب ایرانی" (درحالیکه اینگونه تمسک ها ازسوی برخی اعضای فرق دیگرانحرافی وحتی نوعی عملیات جاسوسی برای تخریب درصفوف متحد معتقدین به ظهوردراین چهارچوب ارزیابی می گردد) نیزتوجیه می گردید

درواقع بحث " اسلام ایرانی" یا اسم مستعار" تشیع منتظرالظهور"بخشی ازاعتقادات آن فرقه بوده که با دیدگاههای فرق دیگردرتضاد می باشد وبهمین دلیل نیزهریک ازاین فرق سعی می کنند بااستخدام افرادی نظیررضاگلپورگروه دیگرراموردتخریب شخصیتی قراربدهند افرادی که دراطراف مصباح یزدی ونشریه " پرتوسخن" می باشند ویا گردانندگان سایت "رجاء نیوز" یاسایتهای " الف" و" جهان نیوز" و"تابناک" ویا خبرگزاریهای " فارس" و"جوان" و "وطن امروز" همگی دراین فرقه گرایی درجبهه واحد واصلی اقتدارگرایان نقش بازی کرده ودرواقع به یکی ازاین کانسپتها متصل هستند حتی وادارشدن حسن نصرالله به نفی ماهیت ایرانی نظام واسلام موردادعای حاکمیت نیزبدلیل کشیده شدن دامنه فعالیتهای این فرقه هابه خارج ازمرزهای ایران ومشخصا درکشورهایی نظیرلبنان وعراق وفلسطین است که متاثرازنفوذ دولت فعلی ایران می باشند.

امامواردذکرشده درخصوص سابقه دوفردنزدیک به احمدی نژاد که هردو نیزنظیرخود وی سابقه مداحی واعتقادبه ظهورامام زمان آنهم درآینده بسیارنزدیک رادارند باتوجه به اعلام " بی ریشه بودن" افراد این گروه ازسوی هاشمی رفسنجانی ودیگرکادرهای متعلق به نسل اول انقلاب ازجمله محسن رضایی بسیار حائزاهمیت می باشد

رضاگلپوردرنامه خود به برگزاری سه جلسه بااسفندیاررحیم مشایی اشاره ولی سن وی وکیفیت اطلاعات ارائه شده ازسوی وی بیانگراینست که ازیک سوی مرجع امنیتی یانهاد ثالثی اطلاعات فوق جهت انتشار دراختیاروی قرارداده شده است اشاره به سوابق اطلاعاتی مشایی وشرکت وی درسرکوب گروههای سیاسی درابتدای پیروزی انقلاب وسپس ازدواج وی بایکی ازتوابین مجاهدین یاعلاقه به نشست وبرخاست با یکی دیگراززندانیان زن از گروه چریکهای فدایی وسپس عضویت برادروی درمجاهدین خلق دررده بالاوسرگروهی حمله به یکی ازمقرهای سپاه وبسیج درشمال کشورونیزتغییرنام فامیلی اعضای خانواده ومهاجرت وی به تهران در12 سال قبل (آغازدوره خاتمی) وتماسهای وی باقدرت الله لطیفی نسب از متولیان مسجد وچاه جمکران وپسرش مرتضی که احتمالا معروفیت اسفندیاررحیم مشایی بنام "مرتضی محب الاولیاء " ازهمان ارادات وی به این پدروپسرسرچشمه می گیرد همگی بیانگراشراف نویسنده به سوابق این فردمی باشد افشای همسردوم وپنهانی مشایی وحتی ذکرنام دختروکیفیت تردد وی به منزل دوم مجردی نشان می دهد که حداقل یکی ازسازمانهای اطلاعاتی کشوراطلاعات فوق رادراختیاررضاگلپور جهت انتشارقرارداده است جناحی که ازروند برخورد بااین دوفرددردستگاه دولت ناراضی است

درمجموع نامه فوق نشان می دهد که گلپوردسترسی کاملی به بیشینه عقیدتی، سیاسی واخلاقی اسفندیار رحیم مشایی داشته ضمن اینکه مشایی نیزبااشاره به برخورداری رضا گلپورازسه همسرازجمله یک زن لبنانی نشان داده است که دستش خالی ازاطلاعات نیست. جالب اینکه هردوی این افراد ظاهرا متولد شهرهای استان مازندران بوده ویکی اهل رامسرودیگری اهل چمرکوه ازتوابع کجورونوشهرمی باشند.ئ درشماره بعد درخصوص محتوای افشاگریهای گلپوردرخصوص اسفندیاررحیم مشایی ومحمدرضارحیمی ونیزخود گلپوربعنوان یکی ازعوامل دست چندم محافل امینتی بیشترخواهیم نوشت.