همانطوریکه می دانید کشورکره جنوبی ازابتدای دهه 1970 دوره توسعه اقتصادی رامشابه کشورمان آغازوپروسه تغییردرنظام اقتصادی کشورازپایه کشاورزی به صنعتی رادرپیش گرفت درهمان سالها که به حکومت سرهنگها معروف است کره جنوبی با انضباطی درخورستایش درمسیرصحیح تکنوکراسی قرارگرفت آموزشهای فنی وحرفه ای آغازشده وخیش وداس کشاورزان تبدیل به ماشین ها وابزارهای جوش وتراشکاری گردید
دراواسط همان دهه بود که نخست وزیرکره جنوبی باوقوف به حاتم بخشی شاه ایران ازمحل درآمدهای باد آورده نفتی سفری به تهران می کند وبااشاره به بحران اقتصادی گریبانگیرآن کشورضمن تاکید بروضعیت مشابه دوکشوردرمسیرتوسعه وامکان همکاری وتبادل اطلاعات متقابل درخواست یک وام 16 میلیون دلاری را ازایران می کند که بلافاصله موردموافقت شاه ایران قرارمی گیرد
به شکرانه این کمک ایران، مهمترین وتنهاخیابان با اسم خارجی درپایتخت کره جنوبی بنام تهران ودرایران نیزیکی از خیابانهای شمالی تهران بنام سئول نامگذاری می گردد وبدینسان دوشهرتهران وسئول در1975خواهرخوانده می شوند
درست بیست سال بعد وپس ازپایان جنگ تحمیلی باعراق نگارنده با سه مدیرارشد شرکتهای اصلی کره جنوبی ورییس بانک صادرات وواردات که مهمترین تامین کنند منابع مالی درجهت صادرات تکنولوژی ومحصولا صنعتی بودند ملاقات داشتم اولی رییس کیم Kim مالک شرکت دیووDaewoo باگردش مالی 22 میلیارددلاردرسال بود ودومی آقای چانگ Chung معاون ارشد واجرایی شرکت هیوندای Hyundai باگردش مالی 96 میلیارددلاری وسومی یکی ازمدیران ارشد شرکت سامسونگ Samsung باگردش مالی حدود 90 میلیارددلاربود که الان اسمش رابخاطرنمی آورم
هدف ازملاقاتها درخواست وام برای سفارش کشتی بود وتنظیم قولنامه هایی که همانند فرم درخواست وام اولین گام برای شروع به اقدامات اداری محسوب می شود یکی ازاین مدیران با اشاره به همین داستان سفرنخست وزیرکره جنوبی به تهران ودرخواست وام 16 میلیون دلاری درزمان شاه بمن گفت گردش روزگارراببینید ما 20 سال قبل با 16 میلیون دلاروام اهدایی شماکشورخودراساختیم واکنون تنها 1/6 میلیارددلاردرخواست وام ازشرکتهای ایرانی داریم درهمین ملاقاتها بود که فلسفه نامگذاری تنها خیابان بانام خارجی آنهم بنام تهران رابرایم توضیح دادند فکرمی کنم دفترمرکزی شرکت سامسونگ نیزدرهمین خیابان مستقربود
بالاخره پس ازچندماه دوندگی موفق به امضای قراردادی باشرکت هیوندای کره جنوبی به ارزش حدود200 میلیون دلاربراساس تسهیلات فایننس ازبانک صادرات وواردات KEXIM آنکشورگردیدیم بااین خیال که باامضای قرارداد همه چیزبه خیروخوبی پیش خواهدرفت اماپس ازگذشت چندماه که ازپروسه اجرایی درخواست وام می گذشت همان معاون ارشد واجرایی هیوندای به من زنگ زد وخبرداد که متاسفانه بانک صادرات وواردات کره جنوبی وام درخواستی رارد کرده وتنها راه پذیرش آن ظهرنویسی قراردادیاضمانت وام فوق توسط بانک مرکزی یاوزارت اقتصاد ودارایی بنمایندگی دولت ایران است
نهایتاباپیشنهادفوق موافقت ومقدمات ملاقات بارییس بانک مذکوریعنی آقای لی Lee آماده گردیده وبنده بالاتفاق یکی از مشاورین رییس شرکت متبوع خودرهسپاراتاق کنفرانس بانک شدیم
پس ازشروع مقدمات درخصوص دلایل درخواست وام، رییس بانک مذکورازنگارنده درخصوص وضعیت مالی کشورسوالاتی کرده وسعی نمود که مراقانع نماید که درخواست ضمانت وام ازسوی بانک مرکزی یاوزارت اقتصادی باتوجه به وضعیت نامشخص اقتصادی وسیاسی کشورامری طبیعی است والبته درحاشیه آن خواستارنظربنده درخصوص آینده روابط ایران با آمریکاشد!! که بنده نیزبوی گفتم من یک تکنوکرات هستم وازمسائل سیاسی چیزی سردرنمی آورم ولی اگربرای آن بانک آینده روابط سیاسی ایران باآمریکا اینقدراهمیت دارد چرانظیررییس شرکت دیوو که افرادی نظیربرژینسکی یا گاری سیک رابعنوان مشاورجهت سرمایه گذاری در کشورهای استقلال یافته ازشوروی استخدام کرده است ازاینگونه مشاوران سیاسی استفاده نمی کند؟ وی البته پاسخ داد که منظورخاصی نداشته است ومیخواسته نظرشخصی مرا دراین خصوص بداند که بنده به ایشان پاسخ دادم بنظرم روابط ایران یا آمریکابه سمت عادی شدن پیش می رود والبته چندماه بعد با پیروزی سیدمحمد خاتمی که بدنبال تشنج زدایی درروابط خارجی باغرب وآمریکابود تاحدی به نظرات خوددرزمینه سیاست نیزامیدوارشدم!!
اماداستان درخواست وام صورتی جالب بخودگرفت وقتی ازرییس بانک صادرات وواردات کره جنوبی پرسیدم چرامارا برای گرفتن ضمانت ازبانک مرکزی ووزارت اقتصاد ودارایی تحت فشارمی گذارید؟ وی پاسخ داد بخاطراینکه پول نفت ومالیات وخلاصه منابع درآمدی کشورشمادراختیاراین دودستگاه قرارداد ودرصورت عدم پرداخت اقساط می توانیم دیون خودراوصول کنیم
بنده متقابلا پاسخ دادم که اولا این دودستگاه موظف به تخصیص درآمد وبودجه وصدورضمانتنامه براساس پروژه ها و برنامه های مصوب بین بیش از20 وزارتخانه می باشند وخودبه اندازه کافی زیربازدیون وتعهدات هستند ولی بنده می خواهم یک منبع جدید رابه شمابعنوان ضامن معرفی بکنم که هیچ تعهدی به هیچ وزارتخانه ودستگاهی ندارد ودرآمد وذخائرش نیزباندازه تعهداتی که برایش ایجاد می شود دراختیارخودش است بطوریکه می توانم ادعا بکنم که اعتباراین باندازه ای است که خودش ضامن تعهدات خودش باشد وبه شوخی گفتم اعتباراین شرکتی که می خواهم به شمامعرفی بکنم ازبانک مرکزی هم
بیشتراست!! بااین سخن بنده رییس بانک فوق خنده ای کرده وباکنایه پرسید یعنی چنین شرکتهایی هم درایران وجوددارد که بلافاصله جواب دادم بله خودشرکتهای کشتیرانی وهواپیمایی وهرشرکتی که دارایی هایش دربیرون ازمرزهای سرزمینی است
بعد توضیحات زیررادرادامه بوی دادم که شرکتهایی که دارایی ها وسرمایه آنهامنقول ودرفضا یا آبهای بین المللی درگردش هستند در مقایسه بادیگردستگاههای ایرانی که اموال وعملیات آنهادردرون مرزمی توانند بعنوان استثناء درنظرگرفته شوند بعبارتی کشتیرانی نظیرشرکت متروی تهران نیست که سرمایه آن یعنی خطوط آهن وایستگاهها وقطارهادراعماق زمین ودرزیرپایتخت کشورباشند بلکه سرمایه شرکتهایی مانندکشتیرانی همان ناوگان وکشتی های شناوری هستند که درهفته چندین باردرهمین بندراینچون کره پهلومی گیرند ضمن آنکه اگریک کشتی که دههامیلیون دلارارزش دارد ومحموله چندده میلیون دلاری متعلق به شرکت یاوزارتخانه ایرانی رانیزبا خود حمل می کند چنانچه برای یک امربسیارجزیی نظیرتدارک آب آشامیدنی دریک کشوربدهی داشته باشد وبدهی خودرابه موقع نپردازد امکان توقیف آن کشتی درهرکشوروبنادرثالث براساس اقدامات قانونی طرف طلبکارامکان پذیرخواهدبود وبااین سیستم هیچگونه ریسکی درفایننس قراردادهای ساخت کشتی متوجه کشورتامین کننده اعتبارنخواهدشد
پس ازاین توضیحات رییس بانک صادرات وواردات کره جنوبی باناباوری به من نگریسته وبادستیارخودزمزمه ای کرده که به خروج وی ازجلسه انجامید ومباحث واستدلالهای ما ادامه پیداکرد پس ازگذشت حدود 20 دقیقه درب اتاق کنفرانس بازشده ومردی بهمراه دستیار رییس بانک درجلسه حاضرشدند ورییس بانک ضمن معرفی این فرد بعنوان یکی ازمدیران یک شرکت کشتیرانی درکره جنوبی ازوی خواست که درمورد مطلب شنیده شده اززبان بنده اظهارنظرنماید فردمذکور نیز بدون ذره ای انحراف ازمطلب تمام اظهارات بنده راتایید کارشناسی کرده وپس ازآن بودکه لبخندی برلبان رییس بانک ظاهراگردیده روبه من کرده پرسید خوب فلانی وام مورد درخواستتان چقدربوده است؟ وبنده هم بلافاصله گفتم قربان پانصدمیلیون دلار
رییس بانک باتعجب نگاهی به افرادحاضردرجلسه کرده وگفت فکرمی کنم وام درخواستی اینهاحدود200 میلیون دلاربوده است وبنده هم پاسخ دادم بله شمادرست می فرماییدولی الان پنج ماه ازامضای قولنامه اولیه وقراردادگذشته است واکنون ما مشغول مذاکره پیرامون مشخصات فنی ودوفقره قراردادهای جدید می باشیم (اشاره به سفارش شش فروندکشتی بزرگ فله بروچهارفروند کشتی کانتینربر) واگرشمااستدلال ماراقبول دارید پس نباید برای افزایش سقف وام مشکلی داشته باشید
رییس بانک اظهارداشت این بستگی به ارزش دارایی های منقول وسرمایه های درگردش شرکت کشتیرانی ایران دارد که بنده نیز بلافاصله اسنادی مبنی برارزش گذاری کشتی های ناوگان راکه توسط یک موسسه مستقل انگلیسی صورت گرفته بود بهمراه سه سال ترازنامه وحسابهای سودوزیان شرکت راکه به صورت ارزی ومطابق استانداردهای حسابداری بین المللی تنظیم شده بود رابه وی تحویل دادم دراین لحظه رییس بانک مذکوربادیدن آنها مجددا لبخندی زده واظهارداشت ظاهراخودتان راکاملا مجهزکرده اید که این نیم میلیارددلارراازمابگیرید وبنده نیزگفتم شما باموافقت خود هم به ماکمک می کنید که ناوگان تجاری خودرا بازسازی کنیم وهم به صنایع کشورخودتان ضمن آنکه پروژه های فوق بتدریج شروع وفشاری به یکباره بربانک شماواردنمی شود همچنین قرارشده است در توافقات جداگانه ای شرکت هیوندای صنایع کشتی سازی ایران راکه بدلیل شروع جنگ ایران وعراق وبااستناد ماده فورس ماژور قرارداد خودباوزارت صنایع رادرخصوص راه اندازی کشتی سازی ایران رهاکرده است مجددا احیاء ودربخش مدیریت ساخت وتعمیرکشتی دربندرعباس بما درزمینه انتقال تکنولوژی ودانش فنی همکاری نماید
بهرحال آن جلسه بخوبی اداره شد وپس ازآن شاهد اختصاص خط اعتباری معتنابهی ازسوی بانکهای کره ای به صنایع کشتیرانی کشور بودیم وهیچگاه یادم نمی رود که چندماه پس ازاین مذاکرات وتخصیص وامهای درخواستی رییس وقت بانک مرکزی ایران مرحوم دکتر محسن نوربخش سفری به کره جنوبی داشت وطی مصاحبه مطولی که نصف یک صفحه روزنامه کیهان رابخوداختصاص داده بود واگذاری خط اعتباری به میزان 50 میلیون دلارازسوی دولت کره جنوبی به دولت ایران رادستاوردبزرگ سفرخویش اعلام کرده بود!! خدارحمتش کند که یکی ازمحدود تکنوکراتهای نظام جمهوری اسلامی ایران بود که تاسالهاجانشینی برایش نخواهدبود
اکنون سالها ازاین ماجراگذشته است به کشورخودمی نگرم که باگذشت سی سال به واردکننده اجناس بنجل ومصرفی چینی ودیگر کشورهاتبدیل گردیده است ودرحالیکه سرداران سپاه درایران بمثابه حکومت سرهنگها برکره جنوبی برکشورحکم می رانند ولی روزبه روزکشور روبه بی نظمی وخرابی می رود. آزادیهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی ازمردم سلب وبجای خارج کردن امور ازدست دولت وواگذاری به بخش خصوصی، اموال وسرمایه های ملی به ثمن بخس دراختیارنهادهای نظامی وشبه دولتی وزیرنظر رهبری قرارگرفته است ومدل توسعه کشوربجای ژاپن وکره جنوبی تحت عناوین پرطمطراق وتوخالی عدالت خواهی سرازکره شمالی درآورده است ودراین صورت تنهاباید ازدعای کوروش کبیردرخصوص ملتش باید مددجست که ازخداوندخواست کشورش راازدوشر دروغ وخشکسالی نجات بدهد
Comments
Post a Comment