سردارقاسم سلیمانی که بیشترین نقش رادراین حوادث بعهده دارد پس ازتاییدطرح مقابله با نبروهای آمریکایی درعراق شخصا باخامنه ای درخصوص عراق وافغانستان ارتباط برقرارکرده وازاین مرحله به بعد دیگرکلیه دستورهامستقیماتوسط خامنه ای گرفته می شد واین سلسله مراتب فرماندهی بفدری کوتاه ومنحصربه رهبری وفرماندهی نیروی قدس گردید که حتی فرماندهی کل سپاه یعنی سرداررحیم صفوی نیزدرجلسات خصوصی لب به اعتراض گشوده بود که البته اخبارآن به خامنه ای می رسید.
نگارنده درمطلبی که درسال 2006 درخصوص سپاه پاسداران نوشته وبرای اولین بارنقش نیروی قدس آن نهاد وفرماندهی آن قاسم سلیمانی رادرتروریزم بین الملل توضیح دادم به این نکته اشاره کردم که بین خامنه ای وسردارصفوی بدلیل ارتباط مستقیم سلیمانی با خامنه ای مشکلاتی بروزکرده است بالاخص اینکه فرمانده موشکی سپاه که هیچگاه دررسانه هانامی ازوی برده نمی شود یعنی حسن تهرانی مقدم نیزازچنین ارتباطاتی برخورداراست وحتی حفاظت آنها درحد فرماندهی کل سپاه پاسداران می باشد
قاسم سلیمانی که پس ازبن لادن وعمادمغنیه بعنوان مغزمتفکرتروریزم بین المللی مطرح می باشد پس ازدیدارباخامنه ای بااستناد به نقش پل برمرفرماندارنظامی آمریکادرعراق پس ازسقوط صدام خواستار اختیارات کاملی درخصوص دوکشورعراق وافغانستان بعنوان فرماندارنظامی این دوکشورگردید (مشابه اختیارات ژنرال مک آرتوردر ژاپن پس ازجنگ دوم جهانی) که موردموافقت خامنه ای قرار گرفت ازجمله این اختیارات حق تعیین سفرای این کشورهاازکادرهای وابسته به سپاه ونیروی قدس بود که موردموافقت قرارگرفت وقاسم سلیمانی علیرغم عملکرد مطلوب سفیراسبق ایران درعراق معاون اطلاعاتی خود یعنی حسن کاظمی قمی راباحفظ سمت بعنوان سفیر ایران درعراق وعلیرغم اعتراض مدیران وزارت خارجه برگزید این شخص (کاظمی قمی) بابرخورداری ازدوامتیازمتمرکزدرخودیعنی جانشین فرماندهی نیروی قدس درعراق ازیکسو ومسئولیت سیاسی بعنوان سفیرتوانست بخوبی عملیات سیاسی درعراق راباعملیات نظامی هماهنگ وهدف نهایی رژیم راکه توسعه نفوذ ایران درعراق بود رادرکنارکاهش نقش آمریکا درصحنه عراق تحقق بخشد .البته تمام استراتژی وتاکتیکها درتهران باحضور خامنه ای وقاسم سلیمانی طراحی وابلاغ می گردید ودیگران ازجمله سفیرایران درعراق، فرماندهی کل سپاه یاوزارت دفاع وستادکل نیروهای مسلح کشورصرفانقش پشتیبانی ازجنبه های دیپلماتیک، مالی، تسلیحاتی وآموزشی راداشتند.
یکی ازنکات جالب دستگیری یکی ازفرماندهان نیروی قدس درعراق وازعوامل ترورسران حزب دموکرات دراروپا یعنی محمد صحرارودی دریکی ازایستگاههای بازرسی آمریکایی ها بوده که بدلیل عدم آگاهی نیروهای اطلاعاتی آمریکا ازماهیت واقعی این شخص وپیگیرهای مداوم جلال طالبانی که درآن هنگام ریاست شورای عالی عراق رابعهده داشت این شخص آزاد وبه ایران برگردانده شد البته نیروهای وابسته به مسعود بارزانی همکاری بسیارنزدیکی با آمریکایی هاداشتند وداستان حمله به مقراربیل ودستگیری تعدادی ازکادرهای نیروی قدس نیزدرهمین راستا صورت گرفت امری که بعدا مشخص شد براساس دستوراجرایی ریاست جمهوری آمریکا جورج بوش صورت گرفته است وتحت عنوان " دستگیری یاکشتن عوامل ترورونیروهای قدس درعراق" به کلیه نیروهای آمریکایی هاابلاغ شده بود
اما درصحنه عمل بدلیل بالاگرفتن عملیات نیروهای وابسته به مقتدی صدرونیزگروههای جانبی دیگری که ازسوی نیروی قدس وبعنوان نیروهای خودسرشیعه سازماندهی شده بودند وعمدتا پس ازحادثه انفجاردرحرم امام موسی کاظم وظیفه تروروانفجاردرمراکزتجمع اهل سنت وآمریکایی هارابه عهده گرفته بودند سیاست آمریکا مبتنی برواکنش شدید درمقابل این گروهها بوده که بازتاب آنرا درتهاجم سنگین نیروهای مشترک آمریکایی وعراقی به شهرک صدر وسپس اعزام گسترده نیروبه بصره ازسوی دولت عراق پس ازتخلیه مقرهای نیروهای انگلیسی شاهد بودیم وتنها باسرسختی نیروهای آمریکابود که نهایتا رهبران ایران تصمیم به مصالحه باآمریکا گرفتند ودرهمین رابطه تحت عنوان " امنیت عراق" سه جلسه رسمی بین حسن کاظمی قمی (معاون اطلاعات نیروی قدس وسفیرایران درعراق) ورایان کراکرسفیرآمریکا درعراق برگزارگردید که نتایجی تاکتیکی برای امنیت عراق رادربرداشت
این نکته نیزلازم به توضیح است که یکی ازعوامل موثردراین امرمرحوم آیت الله عبدالعزیزحکیم بوده که درپی دیدارازواشنگتن و ملاقات باجورج بوش درکاخ سفید موضوع رابطه باایران وآمادگی خامنه ای رابرای آن اعلام می کند وظاهرا جورج بوش به وی گفته است که سخنان خامنه ای درمشهد دراین رابطه کافی نبوده وآمریکاباید درصحنه عمل شاهد این همکاری ایران باشد که ایران نیزبا کاهش عملیات خوددرعراق ابتدائا اقدام به ارسال سیگنال مناسب می کند ولی ازآنجاییکه خامنه ای به دنبال حل تمام مسائل خودباآمریکا ازجمله اخذتضمین امنیتی برای خود ورژیم وتحمیل نقش ایران درخاورمیانه به طرف آمریکایی دریک پکیج یابسته پیشنهادی بوده است نهایتا نیزاین مذاکرات متوقف می شود ودرواقع تنهاحاصل گفتگوهای آمریکا بانیروی قدس سپاه درقالب ظاهری مذاکرات سفرای رسمی دوکشورتامین نسبی امنیت داخلی عراق آنهم بدلیل فشارهای نوری المالکی وسایررهبران عراق برایران بوده است که ادامه وضعیت ناامنی درعراق ازسوی ایران راموجب تضعیف وبی ثباتی خود بعنوان دست نشانده مشترک ایران وآمریکا می دانستند
بازهم ازنکات جالب این دیدارهابین رایان کراکروحسن کاظمی قمی تکذیب ایران دردست داشتن درحوادث عراق پس ازسقوط صدام حسین بوده است که رایان کراکرمدارک مهمی رابه طرف ایران ارائه می کند که بیانگردخالت آشکارایران درعراق بوده است ودیگرنکته اینکه دربرخی ازجلسات مشترک تعدادی ازفرماندهان سپاه قدس ازجمله صحرارودی والبته بالباس های سویل شرکت داشته اند که مقامات آمریکایی ازطریق متحدان خوددرعراق کاملا درجریان بوده اند ولی ازدید حفاظت اطلاعات وکنترل اموردرمجاری خود تنهابه جمع آوری اطلاعات ونظارت پرداخته اند.
درحال حاضربالورفتن نقش نیروی قدس درتحولات منطقه وعراق حسن کاظمی قمی جای خودرابه یکی دیگرازفرماندهان وابسته به نیروی قدس یعنی سردارحسن دانایی فر(جانشین اسبق نیروهای زمینی ودریایی سپاه پاسداران) داده وخود با استفاده ازعنوان پوششی ریاست مرکزبازسازی عالیات عتبات درصحنه عراق حضوردارد رایان کراکرنیزکه ازنیروهای ورزیده سابق سیا بوده است درجایگاه سفیرآمریکادرافغانستان همچنان درصف اول جبهه های جنگ اطلاعاتی باایران درعراق وافغانستان حضوردارد
دولت ایران پس ازتوفیق نسبی درعراق توجه خودرا ازنظرنظامی بروی افغانستان ولبنان متمرکزودرصدد اجرای نقشه مشابه درآن کشورهامی باشد بطوریکه طی دوسال اخیربارها اقدام به ارسال سلاح ومواد منفجره وسازماندهی نیروهای الفاعده وطالبان وحزب الله ازمجاری مختلف کرده است که دربرخی موارد ازجمله درافغانستان منجربه مرگ دههانظامی وغیرنظامی آمریکایی واعضای پیمان ناتو وحتی ماموران دولت افانستان ومردم عادی گردیده است والبته دربرخی موارد نیزشاهد ضبط محموله های نظامی ارسالی توسط نیروهای نظامی دولتهای افغانستان یااسرائیل بوده ایم که همگی ازمبداء ایران صادرگردیده است
اخیرانیزپس ازفراریکی ازدختران بن لادن ازپناهگاههای خود درشمال تهران (منطقه دارآباد) وپناهنده شدن وی به سفارت عربستان درتهران که نهایتا به افشاگری ورسوایی دیگری برای رژیم تبدیل ونهایتا نیزبه انتقال بخش عمده ای ازاعضای خانواده بن لادن ازتهران وکرج به موطن خود گردید باردیگرنقش ایران درپناه دادن به اعضای القاعده پس ازحوادث سپتامبر2001 آشکاروفصلی دیگربرپرونده فوق افزوده گردید
لذا بااین تفاصیل دخالت ایران درقتل نیروهای آمریکایی اظهرمن الشمس است ودراین رابطه مدارک غیرقابل انکاری دراختیارنهادهای اطلاعاتی وامنیتی آمریکایی ازجمله سازمان سی آی ا و بخش اطلاعات پنتاگون ( دی آی ا) واف بی آی می باشد اما اینکه پشت صحنه شکایت مطروحه دردادگاه نیویورک چیست این امرهمچنان درپرده ابهام قراردارد ونهایتا دواحتمال برای آن متصورمی باشد
احتمال اول اینکه افتتاح پرونده فوق درمحاکم صدتروریستی نیویورک نوعی فرصت طلبی معمول درآمریکابا پایه ای یهودیست که بدنبال هرحادثه خانواده قربانیان بااستخدام وکیل یاتشکیل کلاس ازسوی یک موسسه معتبرحفوفی سعی می کنند پای یک دولت متمول رادرآن ردیابی کرده وازآن بعنوان محملی برای اخاذی هرچه بیشتروبنفع خود استفاده کنند والبته دراینگونه موارد نیزچنانچه دولت آمریکا باکشورمذکوردروضعیت تخاصم باشد بطورطبیعی کمکهای خود ازجمله مدارک وشواهد خودرادراختیاردادگاه می گذارد ونهایتا نیزباتوجه به تاثیر نتیجه دادگاه ورای صادره برافکارعمومی آمریکا برای روزمبادای خود ازآن برای حمله به کشورمذکوراستفاده می کند.
احتمال دوم اینست که خود دولت آمریکا متولی اصلی وپشت صحنه این پرونده باشد ودرواقع داستان استفاده ازخانواده قربانیان شخصی ویا شهودی که گفته می شود ازمقامات سابق امنیتی ایران بوده اند همگی ظاهرسازی برای پنهان کردن نقش دولت آمریکا باشد که دراین صورت باید اززاویه دیگری به این پرونده نگریسته شود دراین حالت دولت آمریکامی تواند نه تنهاباارائه کامل اطلاعات ومدارک خود پرونده رابه نفطه موردنظرخود هدایت نماید بلکه ازآن برای مجاب کردن شورای امنیت سازمان ملل ودادگاه کیفری بین المللی برای تحت تعقیب قراردادن واستردادمتهمین ومجازات مجرمین که رهبران وفرماندهان طرازاول کشورمی باشند نیزمدد بگیرد
ازآنجاییکه هنوزجزئیات بیشتری ازطرح موضوع دردادگاههای مربوط به اقدامات ضدتروریستی درنیویورک انتشارنیافته است امکان تجزیه وتحلیل نهایی موضوع درمقطع فعلی وجودنداشته وباید منتظربود تاجزئیات بیشتری ازآن منتشرگردد البته بنظرنگارنده داستان پناهندگی سه تن ازمقامات سابق امنیتی ایران که بعنوان شاهد ازآنهانام برده شده است چندان واقعی بنظرنمی رسد. این افراد می توانند مترسکهایی نظیرسرهنگ ترکمان، رضاکهلیلی ومحمدرضامدحی باشند که سابقه خدمت دررده های پایین درسپاه راداشته وباقرصت طلبی وبزرگنمایی نقش خود سعی دراغفال مقامات مربوطه داشته وخودرامطلع درهرامری مرتبط باعملیات سپاه نشان می دهند درحالیکه درواقع چنین نبوده والبته طرف مقابل نیزصرفاازآنها بعنوان ابزاری برای شهادت بروی مواردموردنظرخوداستفاده می کند
بحث ادامه دارد
Comments
Post a Comment