سیلی که مردم وجامعه بین الملل دردوم خرداد 76 به گوش خامنه ای زدند-بخش دوم


خامنه ای درحالی که ازسیلی خوردن اروپا ازوی وحسینیه اش پس ازماحرای تروررهبران حزب دموکرات دررستوران میکونوس می گوید که پس ازآن دیگرهیچ تروری دراروپا ازسوی رژیم اسلامی وتحت رهبری وی صورت نگرفت درآن فراخوانی سفراجامعه مدنی اروپانشان داد که برغم بی اهمیتی جان، مال وناموس ایرانی ازسوی حاکمیت آخوندی اروپا حتی برای دفاع ازخون پناهندگان حاضربه برخورد بامهمترین شریک تجاری خود درخاورمیانه می باشد بالاخص آلمان که درآن مقطع دارای پیمان امنیتی بود. پیمانی که ازسوی علی فلاحیان وزیراطلاعات وباکارگردانی حسین موسویان سفیروقت ایران درآلمان به امضاء طرفین رسید ولی جمهوری اسلامی ازآن بعنوان پوشش برای تامین امنیت تیم های تروریستی اعزامی استفاده می کرد. درواقع توقف کامل ترورها، رسوایی بی حدوحصرخامنه ای ورهبران دخیل درترورها(هاشمی، رضایی، ولایتی ووحیدی)، حصرداخلی وممنوع السفرشدن آنهابه کشورهای اروپایی بدلیل خطردستگیری آنهاتوسط پلیس اینترپل، بی اعتمادی غرب به کشور درزمینه اعطای وامهای تجاری وسرمایه گذاریها و.. همگی سیلی هایی بود که به گوش رهبران جمهوری اسلامی نواخته شد وتاهم اکنون پژواک آن ادامه دارد

خامنه ای دیدارخودبامقامات نظام درحالیکه بخش دوم سخنان خودرابه ارائه تصویری ازوضعیت کشوراختصاص داده بود ولی ازهول حلیم توی دیگ افتاده وبه تجزیه وتحلیل اوضاع منطقه وپیامدهای بهارعربی می پردازد؟!

وی اوضاع منطقه وبالاخص سرنگونی حسنی مبارک را طی سه دهه اخیرکاملا بیسابقه وبرخلاف مواضع هاشمی ازآن بعنوان بیداری اسلامی نام می برد که موجودیت اسرائیل رادرخطرقرارداده است ؟! وی سپس بحران مالی دراروپا وآمریکا رادرهمین راستاوبنفع نظام ایران دانسته وبا ذوق زدگی به رشد جریانات افراطی نئونازیست وپیدایش احتمالی جنگهای صلیبی که جورج بوش آنراپیش بینی کرده بود اشاره می کند وی انفجارات وکشتاردههانفردرنروژ رامورداستناد قرارداده وبدون توجه به مسئولیت خویش وسلف خود ایت الله خمینی بعنوان بخشی ازرهبران کشورهای مسلمان که درایجاد ورشد این فرقه گرایی های خطرناک وشعله ورساختن آتش جنگهای صلیبی دست دارند (باصدوراحکامی نظیرقتل سلمان رشدی و یا قرآن سوزان و.....) بالحنی مثبت نسبت به این حوادث اظهارنظرمی کند وی می گوید :

" نبايد آنرا به صورت يك حادثه‌ى موردى ديد. اينجورحوادث غالباً معلول جريانهاى طولانى‌اى است كه يك جاخودش را نشان ميدهد وبروزميكند، وبروزكرد. حالاچقدربتوانند كنترل كنند، جلويش رابگيرند، ازادامه‌اش جلوگيرى كنند، اين موكول به آينده است؛ بايد ديدومطمئن شد؛ كه نميتوانندهم. كمااينكه نئونازى‌ها اول دريك نقطه‌ى ازاروپا شروع كردند، بعد يواش يواش توسعه پيدا كردند وامروزدرخيلى ازكشورهاى اروپا اين جريانهاى نئونازى با روشهاى تروريستى، با روشهاى خشن دارند اظهاروجود ميكنند."

خامنه ای درادامه دوباره به مسائل داخلی برمی گردد وشرایط جهانی ومنطقه ای فوق راهم فرصت وهم تهدید برای نظام خود تلقی می کند که اگرتوسط مسئولین درست دیده نشده ، درست استفاده نشود وبه هنگام سراغ آن نروند همان فرصت تبدیل به تهدید وعقب ماندگی کشورمی شودوی برلزوم نگاه جمعی، ملی وعمومی وازدریچه واقع بینی درنگاه به مسائل اشاره کرده که خطارا ازانسان دوروبا دیدن همزمان نقاط منفی ومثبت انسان راازیکسونگری بازمی دارد وی ضمن تلاش برای توجیه نظرات خود بطورتلویحی دیدگاه هاشمی ومخالفان خودرا موردخطاب قرارداده می گوید:

" گاهى فقط نگاه منفى غلبه داده ميشود. امروزمتأسفانه انسان مشاهده ميكند كه دربين برخى مسئولين ونخبگان سياسى و غيره كأنه مد شده است كه نگاه، نگاه بدبينانه باشد؛ نگاه منفى باشد؛ نقاط مثبت را نبينند؛ روى نقاط منفى تكيه كنند. در رسانه‌ها وغيررسانه‌ها مرتباً منفى‌بافى ميشود. تا انسان ميگويد هم چرا، ميگويند آقا شما نميگذاريد ما واقعيات را بگوئيم. ميگوئيد سياه‌نمائى است، ميگوئيد فلان است؛ ما ميخواهيم حقايق را بگوئيم. نه، اين يكسونگرى است. خب، اگرفرض بفرمائيد يك واحد توليدى دچاريك اشكالى ميشود وشما ميخواهيد به عنوان يك نگاه واقع‌بينانه آن را بيان كنيد، بسيارخوب، دركنارش مثلاً دوتاواحد توليدى هم ايجاد شده. اگراين نقطه‌ى مثبت رابيان كنيم، يك جورمسائل كشورراميفهميم؛ اگراين نقطه‌ى مثبت رابيان نكنيم، مسائل كشورراجورديگرى خواهيم فهميد."

وی سپس با اشاره به مستولی شدن نومیدی برجامعه درصورت تکیه برنکات منفی بدون اینکه خود ودستگاه اجرایی تحت امرخودرا که بیش ازدودهه برکشورحکم رانده ومیلیاردهاددلارراصرف مثبت دیدن وقایع وبه میل خود کرده است ازدیگران (مسئولین، نخلگان، دانشگاهیان وحوزویان) میخواهد که روی این مباحث کارکنند ظاهرا ایشان فراموش کرده است کلیه افرادیکه قراربوده است بادید انتقادی وبا اعتقاد به نظام برای حفظ آن تلاش کنند هم اکنون درسلولهای انفرادی اوین روزگارمی گذرانند خامنه ای سپس با رفتارآگاهی ازکودنی مخاطبین خود بگونه ای برخورد می کند که انگارازاصحاب کخف بوده وسکان رهبری مملکت راطی این مدت دراختیارنداشته است واکنون بعنوان یک نورسیده سعی می کند با مشارکت دادن مخاطبین خود یک راهکاربرای حل مشکلات خودساخته اش درکشوربیابد دراین خصوص ظاهرا خامنه ای فراموش گرده است که دههاسازمان ونهاد (ازجمله سازمان برنامه وبودجه ومجمع تشخیص نظام ) باهزینه هنگفت طی سه دهه ظاهرا مسئول همین امربوده اندکه پس ازانحلال برخی وبی خاصیت کردن آنها نتیجه هزاران ساعت کارشناسی ازجمله چشم انداز20 ساله وبرنامه های میان مدت چهارم وپنجم همگی به دستگاههای خمیرکنی سپرده شده اند وی می گوید:

" من خواهشم اين است كه مسئولان، نخبگان، دانشگاهيان وحوزويان بنشينند روى اين بحث كار كنند. من امروز يك سررشته‌ى مختصرى را مطرح ميكنم، اما اين كارِ طولانى‌اى لازم دارد. بنشينند يك فهرستى ازنقاط مثبت، يك فهرستى از نقاط منفى تهيه كنند. اين نقاط مثبت ظرفيتها را به ما نشان خواهد داد كه ما چه ظرفيتها وچه امكاناتى دركشورداريم. آن ستون نقاط منفى اولويتها را به ما نشان خواهد داد كه چه كارهائى را بايد بكنيم. وقتیىكه اين دوتا را دركنارهم گذاشتيم، اين ميتواند راه ما را روشن كند؛ بفهميم چه كاركنيم.

وی سپس خود بصورت ابتدا به ساکن به چندین نکته مثبت بعنوان دستاوردهای سی وچندساله نظام اشاره کرده که همگی آنها چیزی نیست جزبحران سازی وتلمبارشدن مطالبات اساسی مردم که هرازچندگاهی نظیریک آتشفشان زبانه می کشد خامنه ای این نقاط قوت را توانایی نظام جهت غلبه برتهدید ها علیه موحودیت خود که درمواردی نظیرجنگ، تحریم، شورشهای قومی ومواردمشابه خلاصه می کند

وی سپس اعتمادبین مردم ومسئولین نظام رارکن دوم امورمثبته نظام ذکر کرده وبطورغیرمستفیم رفسنجانی را موردخطاب قرارمی دهد وی شرکت بیش از80% مردم رادرانتخابات سرتاپا تقلبی دوره دهم ریاست جمهوری نمونه این اعتماد ذکرکرده وبدون ذکری ازتظاهرات 4 میلیون نفری مردم تهران در25 خرداد 88، راهپیمایی مشترک 22 بهمن وروزقدس رابعنوان شاهدخود آورده وبطورخاص به راهیپمایی اراذل واوباش وسالخوردگان خرمقدس طرفدارخوددر9 دی برعلیه جنبش سبزکه وی آنرا فتنه می نامد اشاره می کند وبدروغ مدعی می شود که حرکت فوق درمقابل جریانی بوده است که اصل انقلاب ونظام ونه شخص خاص(منظورخودش) ودولت خاصی(دولت احمدی نژاد) رانشلنه رفته است؟! وی می گوید:

" علاوه براين، درموارد خاص، مثل نهم دى سال 88، بمجرد اينكه مردم احساس كردندحركتى كه شروع شده است، متوجه به نظام است، متوجه به انقلاب است، متوجه به شخص خاص و دولت خاصى نيست، آن حركت عظيم را ازخود نشان دادند. اينجورنبود كه فقط جوانهاى پرشوربه ميدان بيايند؛ همه آمدند حادثه‌ى نهم دى يك حادثه‌ى عجيبى است؛ به خاطر دلبستگى مردم به نظام بود اينهانشان دهنده‌ى اعتمادمردم است.متأسفانه ميشنويم همينطوردراظهارات مصلحت‌جويانه، مكرر ميگويند: آقا اعتمادِ از دست رفته‌ى مردم را برگردانيد! كدام اعتمادِ ازدست رفته؟! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام را دوست دارند، ازنظام دفاع ميكنند؛ اينها نمونه‌هايش بود كه عرض كرديم."
خامنه ای پیشرفت کشوردرشرایط تحریم رابعنوان سومین قوت کشورونظام ذکرکرده است وبدون اشاره به خسارات چند صدمیلیارددلاری به کشورکه موردتایید تمام اقتصاد دانان ومدیران اجرایی کشوراست به چندنمونه آزمایشگاهی آنهم درزمینه های امنیتی که هیچ ارتباطی به رفاه وآبادنی کشورندارند اشاره می کند این مواردشامل برنامه اتمی، موشکی، تکنولوزی نانو، سلول های بنیادی، شبیه سازی وداروهای ضدسرطان اشاره کرده باذوق زدگی دوباربه یک مقاله درروزنامه واشنگتن پست (که وی قبلا آنهارابلندگوی شیطان می نامید) اشاره می کند که ایران رادردستیابی به تکنولوژی اتمی مستقل ازقدرتها ذکرمی کند درحالیکه همگان می دانند که کشورهایی نظیرپاکستان، کره شمالی، چین وروسیه مهمترین حامیان رژیم ایران وبرنامه اتمی اش تارسیدن به مرحله فعلی بوده اند

.خامنه ای بافراموش کردن حملات روزمره خود و اعوان وانصارش به دانشگاهها ودانشجویان که مهد علوم وتکنولوژی روز کشورمی باشند به اعتمادبه نفس جوانان ودستیابی به هرگونه خواسته ونیازعلمی رژیم ازجمله علوم هسته ای وکامپیوتراشاره کرده وتروردانشمندان رادراین راستا ارزیابی می کند وفراموش می کند که سرکوب وتحقیردانشجویان ودانشگاهها مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی بوده است

وی بااختصاص تنها دوسطرازسخنرانی خود درمورد پیشرفتهای عمرانی باکلی گویی مدعی می شود که درزیرساختهای کشورنظیرجاده، بزرگراه، سد، سيلو، كارخانجات، توليد فرآورده‌هاى صنعتى، فولاد، سيمان وامثال اينهاکشوردستاوردهایی داشته است ولی نگاهی به تعطیلی کارخانه ها ومحصولات آنها وواگذاری آنهابه نهادهای تحت نظارت رهبری دروغ آشکاروی رابرملا می سازد .

خامنه ای نکته چهارم ودرواقع بزرگترین دروغ خودرا با آگاهی کامل ازشکست اعتباربین المللی نظام که به صدورقطعنامه های بسیاری برعلیه آن انجامیده ودرمقابله بانظررفسنجانی چنین آغازمی کند:

" بنده موافق نيستم با اين نظركه امروزوضع ما ازلحاظ بين‌المللى وضع منفى است؛ بهيچوجه، گاهى اين مسئله دربعضى از اظهارات شنيده ميشود، گفته ميشود. نخير، امروزوضع ما ازلحاظ بين‌المللى بسيارخوب است. امروزجمهورى اسلامى در فضاى سياست بين‌المللى، به عنوان يك كشورمحترم، اثرگذار، معتبرومتنفذ دردنيا شناخته شده است"

خامنه ای سپس باآگاهی ازسکوت ذلت باروخفقان حاکم بررهبران کشوربالاخص رفسنجانی وخاتمی که آنهاراخواص بی بصیرت خوانده است پارافراترمی گذارد وسیاست خارجی ایران رادردودوره ریاست جمهوری آنها انفعالی وهمراه با ذلت می نامد که بارهبری وی ازهمان حسنیه به راه درست هدایت گردیده است. ظاهرا ایشان فراموش کرده است که بازگشت سفرای اروپا به ایران وعدم حمله آمریکا به ایران پس ازافغانستان وعراق بدلیل حاکمیت اصلاح طلبان بردوقوه مجریه ومقننه وناشی ازسیلی ای بوده است که ملت بوی در2 خرداد 76 زده اند ایشان همچنین فراموش کرده است که پس ازحمله به برجهای دوقلوی نیویورک در11/9 وپس ازآن حمله آمریکابه افغانستان وعراق این دولت ایران بودکه با محکومیت فوری حادثه فوق توانست خودراازاتهام شرکت درعملیات تروریستی فوق رهانده و بالاخص تسلیم نامه خامنه ای که بهمراه دوتن از دیپلماتهای اصولگرا ونزدیک به وی یعنی کمال وصادق خرازی ومحمدخاتمی تنطیم وبه سفارت سویس درتهران تسلیم شده بود نقش مهمی درجلوگیری ازحمله آمریکابه ایران داشت وی دراین خصوص می گوید:

" يك روزى درخطابه‌هاى مسئولينمان مناقب آمريكا ذكر ميشد؛ همان روزها رئيس جمهور وقت آمريكا با سبكسرى تمام، ايران را به عنوان محور شرارت معرفى كرد! يك روزى يكى ازدولتهاى اروپائى نسبت به جمهورى اسلامى اظهارعلاقه و ارتباط واينهاميكرد؛همان دولت سرقضيه‌ى قهوه‌خانه‌ى ميكونوس دادگاه تشكيل داد،مسئولين درجه‌ى يك كشوررا درآن دادگاه متهم كرد! دولتهاى اروپائى با آنها همدست شدند، همه‌شان سفراى خود را ازتهران فراخوانى كردند؛ اينها كه يادمان نرفته. خواستند سيلى بزنند، البته سيلى سخت‌ترى خوردند. ازهمين حسينيه آنچنان سيلى‌اى خوردند كه بعد تامدتها دنبال علاجش بودند! هروقت توانستند، آنها درصدد سيلى زدن برآمدند. هروقت ما كوتاه آمديم، يك خرده‌اى سست برخورد كرديم، آنها پرروترشدند. نخير؛ ايستادگى جمهورى اسلامى، تصريح به شعارهاى انقلاب، تصريح به مبانى انقلاب، عزت ما را دردنيا بيشتركرده است."

خامنه ای دراظهاراتی دیگروسرتاپادارای تناقض به ثبات درکشوراشاره کرده ودرصدد جداسازی رکود حاکم برکشوراز مقوله ثبات برمی آید ولی ظاهرامتوجه می شود که بااعتراف به رکود تمامی مواضع قبلی وی درخصوص پیشرفت کشور نیززیرسوال می رود لذا می گوید:

" نقطه‌ى روشن ديگر، مسئله‌ى ثبات كشوراست؛ على‌رغم اين همه توطئه، اين همه دسيسه. البته ثبات غيراز ركود است. ما دركشور ركود نداريم؛ حركت داريم، پيشرفت داريم، جوشش داريم؛ اما نظام، نظام ثابت ومستقرى است؛ استحكام دارد." خامنه ای درحالیکه آشکارا کشوردراوج بی نظمی، تداخل قوا، بی توجهی به حقوق اساسی وعدم اجرای قوانین بسربرده تاجاییکه خود مجبوربه تعیین هیات حق اختلاف بین قوا می شود مدعی تجربه متراکم درقانونگذاری واجرا می گردد.

Comments