جدال مجاهدین وحزب الله درواشنگتن- بخش دوم


مجاهدین برخلاف آنچه درادعانامه های مخالفان وبه دروغ گفته می شود هیچگاه ازابتدای جنگ درعراق حضورنداشته اند آنها در1985 درزمانی ازاروپا ودیگرنقاط ازجمله ایران به کمپ اشرف پیوستند که ایران بخشهایی ازعراق ازجمله شبه جزیره فائو وبخشی ازجزائر مجنون رادرتصرف خودداشت مجاهدین درکلیه عملیات خود که باهدف آزادسازی یک شهرنظیرمهران، قصرشیرین یاکرمانشاه وبعنوان سرپل برای آزادی شهربعدی صورت می گرفت ازاسامی ایرانی نظیر"آفتاب"، "چلچراغ" و" فروغ جاویدان" استفاده کرده بودند واین در حالی بود که سپاه پاسداران برای عملیات خود ازاسامی عربی نظیر" والفجر"؛ "نصر"و"فتح" وامثالهم استفاده می کرد بسیاری ازفعالین سیاسی مخالف عملیات آزادی سازی شهرها توسط مجاهدین درزمان جنگ بوده وآنرانوعی همراهی با صدام حسین درتهاجم به خاک کشورمی دانستند ولی رهبران محاهدین بااشاره به تاریخ ورودخود به عراق که همزمان با فازتهاجمی ایران به عراق بود این ادعا رارد کرده ومدعی هستند که آنها نه تنها درتهاجم عراق به ایران بانیروهای متجاوزهمراهی نکرده بلکه درزمانی وارد نبرد بارژیم ایران در جبهه هاشده که ایران ازاقتدارکامل برخوردارودرفازتهاجمی خود بوده است.

پس ازخاتمه جنگ ایران وعراق در1988 تاحمله آمریکا به آنکشوروسرنگونی رژیم صدام حسین، مجاهدین به مدت 15 سال همچنان ازکمپ خود درعراق نظیرکمپهای گروههای فلسطینی برای عضوگیری جدید وآموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی افراد خود استفاده می کردند وگاهگاهی دست به عملیاتی درایران زده که کشتن اسدالله لاجوردی وتیمسارصیاد شیرازی درابتدای دوره خاتمی وبعنوان مسئولین اصلی فتل عام هزاران مجاهد دردهه 60 ازآنجمله بود والبته رژیم ایران نیزمتقابلا بااستفاده ازموشکهای زمین به زمین کمپ اشرف راموردهدف قرارمی داد.

درهمان زمان با تحرکات نیمه کاره دولت دوم هاشمی وروی کارآمدن دولت خاتمی وافزایش امکان برقراری رابطه ایران باآمریکا، مقامات دولت کلینتون تحت مدیریت مادلین آلبرایت اقدام به دادن امتیازات یکطرفه به ایران نمود که ازآنجمله می توان به قراردادن سازمان مجاهدین درلیست سازمانهای تروریستی وحمایت ازایجاد وگسترش سازمانهای لابی کننده در آمریکا اشاره کرد که به تاسیس سازمانهایی نظیرشورای ایرانیان وآمریکائیان تحت مدیریت هوشنگ امیراحمدی، نایاک تحت مدیریت تریتاپارسی وکاسمی انجامید متاسفانه اقدام فوق که برای جلب رضایت دولتمردان ایرانی صورت گرفت نه تنها هیچ تاثیری برروابط ایران با غرب نگذاشت بلکه به تشجیع رژیم حاکم برایرلن وافزایش عملیات قتل عام روشنفکران درایران درداخل وعملیات ترورمخالفان وانفجارمراکزی درخارج ازکشورانجامید بطوریکه خروج سفرای یازده کشوراروپایی ازایران رابدنبال داشت.

تنهاپس ازسرنگونی رژیم صدام درمارچ 2003 بود که اعضاء سازمان باتحویل سلاحهای خودبه ارتش آمریکا وقبول شرایط پناهندگی بعنوان یک سازمان سیاسی غیرمسلح تحت حفاظت نیروهای آمریکایی درآمدند. ارتش آمریکا نیزبا امضای موافقتنامه با تک تک افراد تعهدنمود که درقبال تحویل سلاح امنیت جانی اعضاء سازمان را تامین کند امری که پس ازخروج نیروهای آمریکایی ازعراق وسپردن اموربه ارتش عراق دوبارتوسط دولت دست نشانده نوری المالکی نقض شده وکشته شدن حدود 50 نفرازجوانان ایرانی اعم ازمردوزن رادرماههای فوریه وآپریل 2011بدنبال داشت.

بموازات فشارهای روزافزون برمجاهدین درعراق، رهبران آن سازمان نیزدرصدد رفع نام آن سازمان ازلیست گروههای تروریستی دراروپا وآمریکا برآمده وبا اثبات ادعای خود مبنی برمقاومت بودن سازمان خود ازطریق دادگاه عالی اروپا موفق به حذف نام خود ازلیست مذکورگردیدند ولی درخصوص آمریکا باروی کارآمدن مجدد دموکراتها وسیاست دولت باراک اوباما وبالاخص باتوجه به قرارداشتن هیلاری کلینتون درراس وزارت خارجه این امربه معضلی بزرگ برای دولت آمریکاتبدیل گردید.

سازمان مجاهدین درآمریکانیزازهمان رویه خوددراروپا استفاده کرده وباطرح شکایتی دردادگاه واشنگتن درخواست حذف نام خود ازلیست سازمانهای تروریستی تهدید کننده منافع آمریکاراکرد قاضی پرونده مذکوربابررسی اتهامات علیه مجاهدین که عمدتا بی ارتباط با بحث تروریزم بوده وصرفا باهدف حمایت ازتصمیم سیاسی دولت وقت آمریکا طرح شده بود ادعاهای وزارتخارجه آمریکا راعلیه مجاهدین ناکافی دانسته ویکسال (تاتاریخ آگوست 2011) به مدعی علیه (وزارتخارجه آمریکا) فرصت داد تاچنانچه مدرک جدید یامحرمانه ای برعلیه این سازمان دارد به دادگاه ارائه نماید.

طی اینمدت مجاهدین بابسیج امکانات خود ازجمله کمپین های بزرگ دراروپا وآمریکا، معرفی خود وهواداران دراروپا وآمریکا بعنوان نیروهای آزادیخواه واستفاده ازنفوذخانواده های قربانیان خود وموسسات ویژه مدیریت لابی درعرصه سیاسی این کشور موفق به همراهی مقامات امنیتی سابق آمریکا ( که مرجع تشخیص تروریزم دراین کشورمی باشند نظیر ریاست اف بی آی، دادستان کل کشور، فرماندهان ارشد نظامی درستادمشترک ونیروهای آمریکایی در عراق ومشاورین ومعاونین امنیتی درآژانس امنیت ملی ....) توانسته اند اتهام اصلی یعنی تروریستی بودن راازخوددورنمایند ولی ازسوی دیگروزارتخارجه آمریکا که بدلیل بافت وگرایش سنتی خود تمایل به برقراررابطه بارژیم ایران دارد نیزبیکارننشسته وبابسیج موسسات لابی ایران وافراد وشخصیتهای سیاسی وحقوق بشری وفعال درعرصه مطبوعاتی و....سعی بردفاع از نظریه خود دارد.

وزارتخارجه امریکا باکارگردانی تریتاپارسی مدیرگروه نایاک (شورای ملی ایرانیان آمریکایی) اقدام به درج مقالاتی درن شریات آمریکایی کرده که درآن سازمان مجاهدین به عنوان گروهی تروریستی معرفی می گردد سازمانی که سابقه قتل دیپلماتها ومستشاران امریکایی درزمان شاه، ترورمقامات جمهوری اسلامی، کمک به صدام حسین درتهاجم به خاک ایران، کشتارشیعیان واکراد پس ازحمله اول آمریکا به عراق جهت آزادسازی کویت موسوم به طوفان صحرارا درکارنامه خود داشته وبهمین دلیل منفورملت ایران وفاقد هرگونه پشتوانه اجتماعی درایران است.

گردانندگان نایاک ومتحدین آنهادر آخرین تلاشهای خود ازجمله ارسال نامه ای با37 امضاء چنین بهانه می کنند که ازآنجاییکه سیاست رژیم ایران معرفی جنبش سبزایران بعنوان یک شورش خشن، فاقد اهداف ومسالمت آمیزدرچارچوب قوانین اساسی وامنیت ملی می باشد خروج مجاهدین ازلیست تروریزم باعث تیرگی بیشترروابط ایران باآمریکا وفراهم آوردن زمینه شناسایی این گروه بعنوان یک نیروی آلترناتیو رژیم واستفاده ازکمکهای مستقیم وغیرمستقیم مالی آمریکا می گردد ضمن آنکه قابلیتهای نظامی این گروه می تواند بعنوان اهرم فشاری برعلیه جمهوری اسلامی ازسوی حامیان حمله نظامی به ایران بکارگیری شود.

مجاهدین وحامیان آنها نیزمتقابلا پس ازرد مواردفوق با اشاره به سوابق وادادگی دولت کلینتون به رژیم آخوندی ایران، وابستگی سران نایاک به رژیم ازیکسو واخذ پول ازسازمان سیا وافشاء سوابق سوء برخی ازشخصتیهای امضاء کننده نامه که البته عمدتا نیزفعالین درجه سه وچهاردرخارج ازکشورمی باشند درصدد پاسخگویی به ادعاهای فوق برآمده اند

سازمان برای اثبات ادعاهای خود درخصوص ترورمستشاران آمریکای گروه انشعابی پیکاربه رهبری تقی شهرام وبهرام آرام رابعنوان مسئول عملیات فوق معرفی کرده وبااشاره به کشتن تعدادی ازکادرهای اصلی سازمان نظیرمجیدشریف واقفی ( دانشگاه شریف) ومرتضی صمدیه لباف توسط گروه فوق خودراهمراه مستشاران آمریکایی قربانی اقدامات آن گروه می داند

درخصوص ترورمقامات ایرانی سازمان بااشاره به وضعیت ابتدای دهه شصت ودستگیری، اذیت وآزار وکشتارواعدام دهها هزارازاعضای سازمان اقدامات خود رامقاومت ودفاع درمقابل تهاجم رژیم دانسته ودرخصوص اتهام همکاری باصدام وشرکت درتهاجم رزیم بعثی عراق به کشورخود بااشاره به زمان استقرارخوددرعراق یعنی 1985 که مصادف با ورود نیروهای ایرانی به عراق است این اقدام را عملی خیانت آمیزنمی داند وبااشاره به آمادگی آیت الله خمینی برای طولانی کردن جنگ به مدت 20 سال معتقد است باتوجه به کشته شدن صدهها هزارایرانی درجنگی 8 ساله محاهدین برای نجات ملت ایران وجلوگیری ازتداوم عمرچنین رژیمی نه تنها ازسوی مردم ایران نمایندگی داشته اند بلکه بخاطراین اقدام فداکارانه خود باید ازسوی دولت آمریکا ومجامع جهانی بعنوان نیروی پیشتازآزادی ایران ازشرحکومت آخوندی مورد تشویق هم قرارگیرند. آنها درخصوص اتهام همکاری باصدام درسرکوب اکراد وشیعیان نیزباشاره به اظهارات واسنادو نوشته های صریح مقامات عراقی ازجمله وزیرامورخارجه عراق هوشیاززیباری (ازرهبران حزب دموکرات کردستان) این اتهام رارد وآنرا شایعه ای بی اساس که ساخته وپرداخته دستگاههای تبلیغاتی رژیم ایران بوده وتوسط عوامل آن درخارج پخش شده است می دانند. ضمن اینکه درکشاکش حمایت برخی ازافراد با سابقه مشکوک ازتریتا پارسی جهت نگهداری مجاهدین درلیست مذکوراسنادی کشف ومنتشرگردید که ماهیت برخی افراد رانیزبرای عموم بی خبریا بامواضع مستقل روشن می کرد بعنوان مثال معلوم گردید که مازیاربهاری ازطرفداران کاندیداتوری سردارقالیباف درانتخابات ریاست جمهوری ایران بوده است ویااینکه درنوامبر2007 اقدام به تهیه فیلمی سفارشی برعلیه مجاهدین نموده ودرحوادث پس ازانتخابات در چارچوب سناریوی ترسیم شده توسط رژیم درگیری مردم با نیروهای سرکوبگررا به مجاهدین نسبت داده است درحالیکه دربسیاری ازمناطق تهران شدت عمل نیروهای نظامی وانتظامی باعث جری شدن مردم ومقابله با ماموران سرکوب ازسوی آنهاشده بود

حسن داعی فعال سیاسی برعلیه رژیم ایران که ازحامیان مجاهدین بوده و باافشای ماهیت وابستگی گروه نایاک به رژیم در یک کارزارحقوقی باآن گروه دردادگاههای آمریکا می باشد پس ازافشای مستند رابطه تریتا پارسی با رژیم ایران ومقامات آن درسازمان ملل وهمزمان دریافت پول ازسازمان سیا ووزارتخارجه آمریکا ازتلاش هادی قائمی دیگرعضوسابق هیات مدیره نایاک ویکی ازفعالین حقوق بشرسخن رانده است که درتلاش برای حذف سازمانهای فعال درزمینه حقوق بشرازجمله بنیاد عبدالرحمن برومند (مستقردرواشنگتن وتحت سرپرستی دکتررویا ولادن برومند) ومرکزاسناد حقوق بشر(مسقردرایالت کانکتیکت ودانشگاه ییل تحت سرپرستی دکترپیام اخوان ورامین احمدی) بوده است

چنین بنظرمی رسد که هدف نهایی نایاک ومتحدین آنها حذف فیزیکی کلیه سازمانهای مخالف رژیم وبالخصوص مجاهدین ازطریق فراهم آوردن زمینه سیاسی وروانی قتل عام هزاران تن ازآنها درعراق ، معرفی انحصاری خود بعنوان دلال وسفیرسیارایران در واشنگتن، تخصیص کامل بودجه های دولتی وغیردولتی آمریکا دررابطه باایران به گروه خود وحامیان ونهایتا اثرگذاری کلان برسیاستهای آمریکا درقبال ایران ازطریق لابی گری باتصمیم سازان دراین کشوربوده است.

درمجموع باتوجه به استفاده نایاک ازکلیه عناصرمساله داربامجاهدین که طیف وسیعی ازارتجاعی ترین عناصرنظیرحجت الاسلام محسن کدیورگرفته تاجان لیمبرت وپل پیلارجاسوسان سیا درایران راشامل می شود چنین بنظرمی رسد که همان جریان انارشیستی حزب الله ولباس شخصی ها واینباربا پوششی نوین وآراسته تحت عناوینی متضاد چون نقض حقوق بشر، مبارزه باتروریزم وحمایت ازمذاکره باایران درخیابانهای واشنگتن بجای تهران درجریان است بازی کثیفی که برنده نهایی آن رژیم ملایان حاکم در تهران بوده وافرادی چون تریتاپارسی، ری تکیه ومازیاربهاری جایگزین سردارانی چون محمدرضا نقدی، حسین الله کرم ومسعود ده نمکی درآن شده اند.

Comments