چرا اختلاس سه میلیارددلاری درسال جهاداقتصادی طبیعی است؟


روزیکه خامنه ای درپیام نوروزی خود سال جاری راسال "جهاداقتصادی" خواند به دوستانم گفتم اگربه سالهای قبل اززمان آیت الله خمینی تاکنون برگردید می بینید هرعنوانی راکه حاکمیت به یکی ازاین سالها داده است درعمل برضدآن اقدام کرده است وبرایشان مثال زدم درسالی که خمینی آنرا "سال قانون" نام گذاشت ازهمه سالها بیشترشاهد بی قانونی نهادهای دولتی بودیم ویا درزمان رهبری خامنه ای "سال علی وعدالتش" که اتفاقا بدلیل مترادف بودن با نام کوچک خامنه ای دوسال هم پشت سرهم تمدید هم شد شاید بی عدالتی عجیبی درعرصه اجتماعی کشوربودیم همانطوریکه درسال همت وکارمضاعف شاهد ورشکستگی صنایع وکشاورزی ودرسال اتحاد ملی وانسجام اسلامی شاهد گسیختگی هویت ملی واسلامی ایرانیان بودیم وقس علیهذا

اما درخصوص اختلاس سه میلیارددلاری اخیربازهم عمده فعالین وروشنفکران جامعه روبه خطامی روند وبابزرگنمایی وتمرکزبرآن درمسیری افتاده اند که حاکمیت برایشان تدارک دیده است

واضح است که درآمدهای ارزی کشورازمحل فروش نفت وگازوفراورده های ناشی ازآن طی شش سال اخیربه حدود 500 میلیارد دلارمی رسد درطی این سالها علاوه برسرمایه فوق صدهها میلیارددلارازاموال کشورتحت عنوان اجرای اصل 44 قانون اساسی وخصوصی سازی به شرکتهای زیرنظررهبری اعم ازسپاه پاسداران، بنیادمستضعفان، ستاداجرایی فرمان امام، کمیته امداد امام، بنیادهای مرتبط با حوزه های علمیه وبقعه های متبرکه ازامام رضاگرفته تا حضرت معصومه وشاه عبدالعظیم و.... واگذارشده است که شاید درمجموع رقمی معادل 800 میلیارددلارراشامل بشود.

ازآنجاییکه تمام این چپاول ها وسرقتهای درپوشش قانون بصورت سازمان یافته توسط برنامه ریزی مشترک وتا 90% به صورت شفاهی بین خامنه ای واحمدی نژاد صورت گرفته است بدیهی است که باند وابسته به احمدی نژاد درموضع نوکری وعامل بودن به خود اجازه بدهد که بخشی ازاین اختلاس ها رادرراستای اهداف واگذارشده به خود تقسیم نماید تادرآینده ازقبل آن بتواند حضورخود رادرعرصه سیاسی کشورحفظ نماید زیرا وی بخوبی می داند بدون پشتوانه مالی هیچ جریان سیاسی قابلیت تداوم خود رادرعرصه اجتماعی نخواهدداشت.

دربخشی دیگربااستقرارصادق عسکراولادی درراس کمیسیون مشترک دوکشورایران باچین حجم معاملات ایران وچین طی سه سال از4 میلیارد دلاربه 35 میلیارددلاردرسال آنهم عمدتا به صورت واردات کالاهای بنجل ازچین می رسد وطی اینمدت اکثرکارخانجات صنعتی ومجتمع های تولیدی کشاورزی به روزسیاه می افتند تصوراینکه خامنه ای که ازبیت خود تنگ شدن کمرمانتوهای تولیدی رامی بیند وبرای آن دهنمود می دهد ولی درجریان واردات 35 میلیاردی سالیانه وورشکستگی صنایع وکشاورزی نباشد به یک جوک شبیه است.

برای درک اهمیت این موضوع کافیست بدانید پس ازبه قدرت رسیدن محمدخاتمی به ریاست جمهوری خامنه ای دستورداده بود تمام افراد ونهادها وشرکتهایی راکه بنوعی می توانستند درتامین مالی وی دست داشته باشند شناسایی ومجازات کنند که یکی ازآنان غلامحسین کرباسچی وداستان شهرداری وی ونیزگروه کارگزاران سازندگی وابسته به هاشمی بود ولی جالب است بدانید خامنه ای درتنبیه مالی حتی به سراغ شرکت ظاهرا "قارچ ملارد" کرج متعلق به خانواده تابش یعنی پسرخاله خاتمی (نماینده فعلی یزد درمجلس) رفته وابتدا ازطریق عوامل خود دراقتصاد ودارایی برای آنها پرونده مالیاتی درست کردند که به جریمه دومیلیاردتومانی انجامید وشرکت راتاآستانه ورشکستی پیش برد وپس ازآن هم برنامه آتش زدن آن مجموعه راداشتند که بالورفتن پروژه ظاهرا برنامه فوق منتفی گردید.

اینها نمونه هایی است که نشان می دهد خامنه ای وباندکودتاچی همراهش تاچه حد به امکانات مالی بعنوان مهمترین منبع قدرت برای خود ومخالفانشان اهمیت می دهند واینکه پس ازآشکارشدن جریان انحرافی یاودرواقع جریان انشعابی ازباند کودتا به یکباره دههامورد اختلاس وحتی تا حد تخلف نزدیک به تقلب درانتخابات (داستان واریزی 720 میلیاردتومان سود سهام عدالت به 9 میلیون نفر) کشف می شود بی دلیل نیست ولذا نباید مافعالین اوقات خودرابا سوژه های سرگرم کننده نظیرکشف سه میلیارددلارگرم کرده ازاصل اختلاس ها که یک قلم آن واگذاری 21 میلیارد دلارقرارداد پروژه های پارس جنوبی به کنسرسیومی خودساخته است غافل شویم

درهمین داستان اختلاسهای فرعی توسط باند احمدی نژاد دردولت مگرشاهد ماله کشی سردارقالبیاف بروی اختلاس 300 میلیاردتومان شهرداری درزمان احمدی نژاد وآنهم به دستورخامنه ای نبودیم، داستان چند ده میلیاردبیمه ومعروف به "حلقه خیابان فاطمی" که محمدرضارحیمی (معاون اول) والیاس محمودی(رییس مجتمع مبارزه بامفاسد اقتصادی وحفاظت اطلاعات) چه شد؟ اختلاسهای چند ده میلیادری دربانکهای ایران وونزوئلا ، تجارت شعبه انقلاب، بانک سپه، بانک ملت، بانک ملی، استانداری تهران، بانک ملی بندرعباس و....به کجاانجامید؟

آیا هیچ ازخودپرسیده اید چراهیچگاه جریان مبارزه بامفاسد اقتصادی یالوایحی نظیرمبارزه با پولشویی ویا مبارزه با قاچاق موادمخدر، کالا وارز ومشروبات الکلی باوجود صدهها اعدامی به نتیجه نمی رسد؟

آری دلیل آن اینست که کسانی موردبرخورد قرارمی گیرند که درمقابل مافیای اصلی رهبری یاقدعلم کرده ویا درهمکاری ومشارکت اقدام به بهره برداری اندکی ازسهم بنفع خودکرده اند ودلیل آنهانیزروشن است می گویند تمام زخمتها وبدنامی هارامامی کشیم ولی دریغ ازحتی یک ذره بخشش وبهمین دلیل است که پس ازمدتی سربه عصیان می گذارند ونهایتا نیزسرخودرا تحت عنوان "مبارزه بافساد و...." به باد می دهند. بعنوان مثال دریک کیس آشکاربنام فیلم اخراجیهابه کارگردانی مسعودده نمکی وحمید داوودآبادی فردی بنام اکبرعبدی رابعنوان هنرپیشه اصلی بکارمی گیرند وپس ازاتمام پروژه وبه جیب زدن دههامیلیاردتومان توسط تهیه کننده وکارگردان که همنشین خامنه ای هستند اکبرعبدی می گوید تنهاسهم وی ازاخراجیها درحد بخورونمیروچتدرغازبوده است واینکه درپشت صحنه گرفتارمافیابازی شده است و....

درهمین راستا تمام پروژه های مالی واقتصادی کلان کشوروازجمله "طرح هدفمندی یارانه ها" ازدید درآمدزایی مربوط به مافیای مالی واقتصادی خامنه ای می باشد وفعالین سیاسی تحت هیچ شرایطی نباید خودرااسیرپروژه های فرعی نمایند که خامنه ای وکودتاچیان برای گمراهی آنان تدارک دیده اند آنهاباتجربه سه دهه حاکمیت برمردم وبرخورداری ازامکانات عظیم اغوای مذهبی، مافیای رسانه ای، پول وقدرت نظامی واطلاعاتی می دانند که چگونه می توانند با افکارعمومی بازی کنند والبته این به منظورموفقیت 100% کودتاچیان نیست بلکه نشاندهنده تلاش وهدف گذاری ازسوی آنان است

بدیهی است که هیچ جریانی نمی تواند به تمامی اهداف خودبرسد ولی دراینکه کودتاچیان به میزان زیادی موفقیت کسب کرده واذهان رابه سوی مواردفرعی منحرف کرده اند نمی تواندازچشمان تیزبین شخصیتهای هوشمندی که دراپوزیسیون حضوردارند پنهان مانده باشد وداستان اختلاس سه میلیارددلاری نیزتنهابخش اندکی ازغارت سازمان یافته سرمایه های ملی کشوراست.

Comments