حاشیه ای براستعفای یک نماینده مجلس گماشته، محمدمطهری(بخش اول)



محمد مطهری آقازاده مرتضی مطهری که علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی شوهرخواهروی می باشد درنامه ای خطاب به وی خواستارموافقت بااستعفای خود ازنمایندگی مجلس بدلیل عدم موافقت با پرسش ازاحمدی نژاد ریاست جمهور ونتیجتافقدان امکان استیفای حقوق مردم حوزه انتخابیه خود گردیده است

ازآنجاییکه طی هشت سال اخیروپس ازتشکیل دو دوره دولت ومجلس فرمایشی برخی ازسرسپردگان حاکمیت با مشاهده نتایج حمایت وشرکت خوددرجریان کودتا با وضعیت مشابه اقدام به باصطلاح خروج ازحاکمیت کرده اند (نمونه آن شیخ محسن دعاگو، محمدنوری زاد، عمادافروغ ، محمدخوش چهره و....) برخودلازم دیدم که یکباروبرای همیشه وبعنوان نمونه به کالبد شکافی اینگونه استعفاها وریزش ها درجناح اقتدارگرایان به پردازم

مهمترین اشکال این افراد این است که بطوراستراتژیکی ازشرکت درجنایات وخیانتهای باندکودتاگرحاکم برکشورکناره گیری نکرده وبه دامان مردم خود برنگشته اند . اعتراف این افراد به مشارکت خود درکودتا وغصب پست ومقام سازمانی دریکی ازارکان نظام طی 8 سال اخیرواعلام آمادگی جهت پرداخت خسارت وتحمل مجازات اولین انتظارآحاد ملت ازاین افراد می باشد.

آقای مطهری دراستعفانامه خود ضمن اشاره به عدم توجه هیات رییسه به ده سوال موردپرسش 100 نماینده مجلس این موارد رادرعدم پرداخت بودجه مترو/ تاسیس وزارت ورزش/ دروغ گویی درنرخ رشد واشتغال/ نحوه هزینه 5/1 میلیاردی دلاری بودجه فرهنگی/ نحوه اجرای قانون هدفمندی یارانه ها/ خانه نشینی11روزه/ برکناری ناگهانی متکی/ درراس نبودن مجلس/ مخالفت با نحوه اجرای قانون عفاف وحجاب واجماع نظرفقها/ ترویج مکتب ایرانی به جای مکتب اسلام خلاصه کرده است که بانگاهی به آنها وفقدان هرگونه رابطه آنهابامسائل اساسی کشورمتوجه بیهوده گویی وانحرافی بودن اینگونه استعفاها می شویم

البته نگارنده بدلیل اهمیت برخی مطالب ازدید منافع وحقوق ضایع شده مردم (ونه بخش دیگری ازحاکمیت) دراین موارد درجای خودبه سوالات فوق پاسخ خواهم داد تا آقای مطهری ازکنه بسیاری مسائل که ظاهرابی خبراست یاخودرابه بیخبری زده است آگاه گردد ولی درحال حاضرموضوع اولا برخی موارد مربوط به رابطه بین قوای سه گانه ونقش رهبری درآنهاست وثانیا سوالات اساسی تری که ایشان باادعای نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلامشهروشمیرانات باید به آنها پاسخگوباشد

درخصوص روابط بین قوا قطعاایشان می دانند که تفکیک قوا برحسب تعریف منتسکیو وقاعده Check & Balance مهار قدرت راهدف قرارمیدهدوباجلوگیری ازتمرکزقدرت توسط سه قوای مقننه، مجریه وقضاییه آنرابه مهارمیکشد لذاصرفنظراز نحوه تشکیل مجلس فوق توسط باند کودتا وتعیین 220 نماینده قبل ازانتخابات وازجمله استفاده رانتی ایشان جهت اشغال کرسی مجلس ایشان باید درقدم نخست ازخودبپرسد چرا چنین تمرکزقدرتی به وجود آمده است که تنهایک نفربعنوان رهبریاولی فقیه باید برای سه قوه مملکت آنهم برای جزیی ترین مسائل وموارد یا درحدسوال ازریاست جمهورتعیین تکلیف بنماید؟

آقای مطهری بجای سوال ازخود وپاسخ به این سوال ابتدایی اقدام به ذکرمواردی کرده است که توگویی اصلا وی دراین کشورونظام حضورنداشته است وباروند امورونحوه مدیریت علی خامنه ای کوچکترین آشنایی ندارد بعنوان مثال وی در فرازی ازاستعفانامه خود درحالیکه ازفقدان هرگونه تاثیرسوال ازریاست جمهورآگاه است می گوید:

در مقابل رئیس جمهوری که علنا می‌گوید فلان قانون را اجرا نمی‌کنم، آیا ما حق یک سؤال نداریم؟! آنهم سئوالی که رای گیری برای قانع شدن یا نشدن مجلس ندارد. آیا امضای صد نماینده ارزش توجه ندارد؟!.

مطهری دراشتباهی دیگرسکوت وعدم ارزش قائل شدن رهبری برای خودرابه معنای موافقت یارضایت خامنه ای با درخواست مجلس قلمداد می کند درحالیکه همگان می دانند سکوت رهبری به معنی مخالفت است واگرچنین سکوتی علامت رضامندی قلمداد شود باید آنرابه نوعی موافقت با نامه هاشمی ودیگرانی ازجنس احمدقابل، احمدزیدآبادی وعیسی سحرخیزدرخصوص تقلب درآنتخابات نیزقلمداد کردوی دراین رابطه می گوید:

" اینجانب نامه‌ای راحدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم وازایشان تقاضا کردم که دست مجلس را درموضوع سئوال ازرئیس جمهوربازبگذارند. تا کنون پاسخی نیامده وسکوت ایشان را دلیل رضایت ولااقل بی نظری می‌دانم."

بعبارتی ایشان اولا برنقش رهبردرایجادخفقان حاکم برمجلس درمقابل اقدامات غیرقانونی مجلس صحه می گذارد وثانیا بر تسلیم پذیری مطلق ونوکرصفتی مجلسیان که بااشاره غیرمستقیم رهبری درمقابل اقدامات مخرب احمدی نژاد سکوت وبعضا همراهی اختیارکرده اند مهرتایید می گذارد بطوریکه این نماینده با شکافتن رمزوراز وانداختن رمل واسطرلاب باید خود متوجه بشوند که منظوررهبری چیست؟

محمد مطهری دربخش دیگری ازنامه خود دوباره تلویحا بررابطه مستقیم بین تضعیف مجلس ونظرات رهبری صحه گذاشته می گوید:

" اصلاح امورتنها با استقلال واقتدارمجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. اینکه برخی سخن ازمخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست وبعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند."

ونهایتا با اعتراف به مخالفت رهبری باطرح سوال ازاحمدی نژاد دست به انتحارسیاسی زده و متوهمانه نظرخودرادرمقابل نظررهبرصائب می داند

" (رهبری) فرضا مخالف باشند، باید نظرایشان با توجه به سهل‌گیری فوق‌الذکرمامعلوم شود والبته دخالت دادن رهبرانقلاب دراینگونه مسائل را به صلاح کشورنمی‌دانم"

وی باآگاهی کامل ازروشهای منافقانه خامنه ای دربرخوردهای مشابه دربخشی دیگرسرخودرازیربرف کرده وسعی می کند باتغافل برای رهبری خط مشی تعیین کرده وایشان رامبری ازدستورخودبه مجلس دست پرورده خود نشان دهد وی می گوید:

" اصولا اگررهبرانقلاب درچنین موضوعاتی نظرمخالف داشته باشند درنطق عمومی خود اعلام می نمایند وهمه ازطریق صداوسیماوسایررسانه ها با خبرمی شویم. ایشان مسئله ای پنهان ازمردم ندارند واگرنظری درچنین اموری داشته باشند مانند امام خمینی(ره) مسئولیت انجام یا عدم انجام امرموردنظررابه عهده می گیرند."

مطهری دربخش دیگری ازاستعفانامه خودبافراموش کردن عمدی دستورخامنه ای به سران قوا مبنی برعدم طرح اختلافات درمجامع عمومی وحتی تشکیل هیاتی 5 نفره جهت حل وفصل مشکلات بین سران سه قوه که درواقع ناشی ازدستورات متناقض خودوی به این گماشتگان می باشد می گوید:

" علاوه براین که اساسا اجرای طرح سؤال از رئیس جمهورموجب تفاهم بیشتردولت ومجلس خواهد شد وحتی بیشتربه نفع رئیس جمهوراست که فرصتی می‌یابد تا سوء تفاهمات وکدورتهارا برطرف نماید. قبلا گفته‌ام دوگروه با طرح سؤال ازرئیس جمهورمخالفند، یکی دوستان نادان رئیس جمهور و دولت و دیگر دشمنان دانای آنها."

کسانی که باالفبای سیاست وشطرنج قدرت درایران آشنا هستند می دانند که خامنه ای درمناقشات مخالف دادن تریبون به افراد است و دراین خصوص نیزبرای وی تفاوت نمی کند این فرد هاشمی رفسنجانی باشد یا موسوی وکروبی واحمدی نژاد هرمطلبی که بنحوی پای وی رابه میان بکشاند یک افشاگری وسند برعلیه وی تلقی می شود یکی ازدلایل عدم محاکمه موسوی وکروبی درحالیکه شعارهای گروههای افراطی طرفدارخامنه ای برمحوریت آن دورمی زد همین مطلب است که محاکمات به نوبه خودبه بهترین سند برعلیه حاکمیت تبدیل می شود خاطرات پرونده های غلامحسین کرباسچی، شوکران عبدالله نوری ودفاعیات اکبرگنجی تنهانمونه هایی ازآن می باشد بدیهی است که طرح سوال ازاحمدی نژاد به پاسخ دادن ازسوی وی وکشیدن پای رهبری به بسیاری ازموارد خواهد آمد که بنده درپاسخ به همان یازده سوال به برخی ازآنهاخواهم پرداخت

خامنه ای صراحتابه رهبران کشورگفته است که تریبون دفاع درمقابل احمدی نژاد قرارندهند وازآنهاخواسته است اززیرسوال بردن وی نیزبگونه ای که به مطالب زیربط بارهبری برگردد نیزخودداری کنند بعبارتی تنها سوال ازاحمدی نژاد به جزیی ترین مسائلی محدود می شود که تقریباهیچکدام مدنظرافکارعمومی نیزنیست

Comments