آیا ایران وآمریکا به سوی درگیری پیش می روند؟ -بخش دوم


قبل ازپرداختن به بخش دوم مطلب مقدمتایکی ازمخاطبین عزیرپرسیده است که نگارنده طی هشت مقاله درخصوص مصاحبه های خانم کلینتون بارسانه های فارسی درصدد اثبات تسلیم پذیری دولت آمریکا درمقابل ایران بوده ام واکنون بامطلب فعلی درنظردارم که بالعکس ازتصمیم آمریکا برای جنگ باایران بنویسم وبااین فرض غلط اشتباها نتیجه گرفته است که نوعی تضاد درموضع گیریها وجوددارد.


به این دوست عزیزباید گفت باید بین آنچه که خواست دولت آمریکا یا رییس جمهورآنست وآنچه درعمل پیش می رود و مبتنی برواقعیات است تفاوت قائل شد بعنوان مثال اوباما درهنگام روی کارآمدن برخلاف سلف خود جورج بوش هیچگاه ازخودچهره ای علاقه مند به مباحث امنیتی ونظامی نشان نمی داد ولی عملکرد وی که هدایت عملیات کشتن بن لادن باقبول ریسک نقض حاکمیت پاکستان ، افزایش حملات هواپیماهای بدون سرنشین ونهایتا نیزسرنگونی رژیم قذافی نشان داد که این امرصرفا یک تصورغلط درمورد وی بیش نبوده است وخامنه ای نیزپس ازمدتی چانه زنی با دولت آمریکا دستهای اوباما راچدنی دردستکش مخملی توصیف کرد.پس همیشه باید منتظر این امربود که رهبران آمریکابرخلاف تمایل یاتوانایی های شخصی خود مجبوربه مشارکت درتصمیم گیریهایی می شوند که به اعتبار شغل ومسئولیت آنهااجتناب ناپذیراست درخصوص حمله به ایران نیزبحث این نیست که تمایل شخص اوباما یا خانم کلینتون چیست؟

بحث برسراینست که سیرحوادث وروند وقایع درخاورمیانه وسیاستهای غلط رهبران ایران شرایط رابه سوی جنگ سوق داده است وسه مورد گفته شده که اکنون برروی میزدبیرکل سازمان ملل جهت رسیدگی قراردارد تنها بخشی ازاین واقعیت ها رابه نمایش می گذارد و بعنوان مثال به نارضایتی ودودستگی شدید درایران یا تاثیرحمله به ایران درانتخابات آمریکا وکمک به بحران اقتصادی درغرب اشاره نمی کند.


درفوریه سال قبل درمقاله ای به مصاحبه ساراپیلین باکریس والاس که ازفاکس نیوزنیزپخش شد در"اینجا" اشاره کردم که وی بااستناد به عدم امکان تحقق شعارهای باراک اوباما وبالاخص دربخش های اقتصادی تنهاراه انتخاب وی برای دوردوم ریاست جمهوری را"حمله به ایران"خوانده بود ودرواقع آسیب پذیری محافظه کاران درانتخابات آینده راازاین ناحیه می دانست واکنون بازهم همان شرایط برقراراست وبحران اقتصادی آمریکا نه تنهاحل نشده بلکه عمیق ترنیزشده است.


ازسوی دیگرپیروزی آمریکا درلیبی که بدون تلفات انسانی وتنهاباهزینه یک میلیارددلارصورت گرفت نه بخاطرمدیریت ورهبری خردمندانه اوباما بلکه بخاطرعدم موافقت کنگره وسنا با دخالت گسترده آمریکا وبعهده گرفتن نقش رهبری درحمله به آن کشورنظیرعراق وافغانستان بود.امری که می تواند بازهم تکرارشود واینبارتحت سناریوی " دخالت ناخواسته" بدلیل حمله اسرائیل به ایران وواکنش ایران توجیه وتاویل گردد والبته باتوجه به کینه دیرینه ومتناسب باحجم وکیفیت متفاوت تهدید نیرو وبودجه متناسبی باآن دراختیارقرار خواهدگرفت.


استدلال دوم نگارنده این بود که جداازاینکه هدف خانم کلینتون ازمصاحبه های فوق چه باشد (چه ازموضع سازش بارژیم یا ازموضعی که می توان آن راتعدیل درخواستهای دولت آمریکا برای جلوگیری ازبروزجنگ نامید) تاثیراین مصاحبه هابرطرف مقابل است ودرواقع تحلیل دقیق ومنصفانه این است که خودراجای طرف بگذارید وببینید آن رژیم ورهبرانش چه برداشتی ازسخنان ومواضع شمامی کنند.


خامنه ای که معمولا برای حفظ وجاهت وموقعیت خودرادرپرده نگه داشته وپس ازبازی با مهره های خود درسکانس آخروارد صحنه می شود اینبارخود به صحنه آمده وباادعای دردست داشتن 100 سند ازعملیات تروریستی دولت آمریکا درایران ومنطقه پاسخ سخنان آشتی جویانه خانم کلینتون رادردیدارخودبا دانشجویان ودانش آموزان بمناسبت سالگرد اشغال سفارت وگروگان گیری دیپلماتهای آمریکایی بصورتی باورنکردنی بیان کرد وعملا صحه برنظریه ای گذاشت که بکارگیری هرگونه لحن سازشکارانه نسبت به ایران تنها وتنها به سخت ترشدن موضع رهبران ایران درمقابل دنیای غرب منجرمی شود همانطوریکه بسته تشویقی اروپا وآمریکا دربحثهای هسته ای نیزعملا به تشجیع بیشترایران برای شتاب بخشیدن به برنامه اتمی خودمنجرشد.


متاسفانه برخی ازکارشناسان سیاسی واطلاعاتی غربی بدون توجه به اختلاف بین دیذگاههای شخصی رهبران آمریکا وواقعیات در جریان دچارهمان سوء محاسبه ای می شوند که رهبران ایران شده اند ودربرخی ازموارد هم که میخواهند این سوء محاسبه رامدنظر قراردهند تنها آنرا درطرف مقابل خودجستجومی کنند درحالیکه ممکنست خود آنهابیش ازطرف مقابل محتاج محاسبه مجدد مواضع و اقدامات خود باشند واین امربدیهی است که فرستادن سیگنال وپالس اشتباه به دریافت پاسخ اشتباه می انجامد!!


درحال حاضربرخی بدلیل روابط نه چندان مطلوب دولت اوباما باطرف اسرائیلی تصورشان براین است که اسرائیل قادربه سازماندهی حمله به ایران نیست واین رانقطه ضعفی می دانند که نقش بازدارنده درحمله اسرائیل به ایران رابازی می کند واین همان اشتباهی است که هم کارشناسان غربی وهم رهبران ایران مرتکب می شوند درحالیکه همین باصطلاح نقطه ضعف می تواند دقیقا به نقطه قوتی برای حمله به ایران تلقی شود چراکه اسرائیل با اینکارآمریکاراواداربه حمایت ازخودمی کند درست شبیه ازدواج دخترعمو یاپسرعمودر فرهنگ خاورمیانه ای که طرفین یایک طرف باآن موافق نیست ولی عقد زوجین درآسمانها بسته می شود ونه درزمین واسرائیل باحمله به ایران می تواند فاصله خودبا دولت فعلی آمریکا راتحت شرایط جدید واجباری بظاهرناخواسته نیزکمتربکند.


واقعیت امراینست که طی دوسال اخیردردولت بظاهردموکرات اوباما تسلیحاتی که به کشورهای منطقه فروخته شده بالغ بر150میلیارد دلارمی باشد واین چندین برابرجنگ افزاری است که درکل دوران 8 ساله سرپرستی نئوکانهای محافظه کاربرآمریکا دراختیاررژیم های عربی مخالف ایران قرارگرفته است. درهمین دوران دشمنی اعراب باایران به حداکثرامکان ونوعی هم پیمانی آشکاربااسرائیل دشمن دیرینه خود درمقابل ایران رسیده است ودرمقابل آن حساسیت درمنطقه نسبت به اسرائیل وسیاست شهرک سازی درمناطق اشغالی درکشورهای عربی بشدت کاهش یافته است.اتحادیه عرب نقش بیشتری درتحولات سیاسی ونظامی برعهده گرفته ونیروهای هوایی این کشورها درعملیات بمباران لیبی پا به پای نیروهای ناتوشرکت کرده اند.


درخصوص اسرائیل وآمادگی این کشورجهت حمله به تاسیسات اتمی ایران این کشورطی 5 سال گذشته تمرینات بسیاری داشته است ودرخصوص پروازهای دوربرد همراه با سوخت گیری درهوا توانسته است خودرابه سطح قابل قبولی برساند، دستیابی به بمب های سنگین سنگرشکن وحمل طولانی آن بهمراه مانورهایی که درمقابل دفاع ضدهوایی ایران باید به انجام برساند یکی ازمراحل موردنیاز عملیات بوده است که آنهم بخوبی انجام وخلبانان نیروی هوایی اسرائیل درآن کارنامه قبولی گرفته اند این امرازآن جهت مهم است که گستره عملیاتی نیروی هوایی اسرائیل برعلیه اهدافش طی چندین جنگ بزرگ وکوچک همواره به محدوده ای نه چندان بزرگ (بدلیل قرارداشتن آن کشوردرمجاورت لبنان، سوریه، مصرواردن وعراق) ختم می شد لذا شرکت دراین گونه مانورهای بردبلند وکسب موفقیت درمقابل کشورقدرتمندی چون ایران برای رهبران اسرائیل بسیاراساسی بود.


بعد سیاسی تصمیم به اعلان جنگ نیزگرچه به دلیل موانع قانونی ناشی ازحقوق بین الملل ونظام دموکراتیک حاکم براسرائیل ازعوامل محدودکننده حمله به ایران بوده است ولی مواضع واقدامات دولت احمدی نژاد درمقابل اسرائیل ازیکسو وبهره برداری دولت اسرائیل از فضای بی سابقه بین المللی برعلیه ایران وبرای نیل به اهداف خودازسوی دیگرشرایط رابرای کسب موافقت برای حمله به ایران درداخل وخارج اسرائیل آماده کرده است بهمین دلیل شیمون پرزکه درمقایسه بانتانیاهو وباراک به محافظه کاری وترجیح حل مسائل از راههای سیاسی ودیپلماتیک معروف است دریک اظهارنظربی سابقه گفته است: " زمان به سوی جنگ پیش می رود وکشورهای موثردر عرصه بین المللی با حمله به ایران موافق هستند"


مواضع دولت فرانسه که نماینده اش درسازمان ملل 5 هفته قبل ازاحتمال حمله پیشگیرانه به تاسیسات اتمی ایران سخن گفته بود در اجلاس سالیانه سفرای فرانسه موردتایید نیکلا سرکوزی قرارگرفته وتکرارشد ودراجلاس سران کشورهای 20 اعلام می کند که ایران درمسیری خطرناک گام برمی دارد واین کشورومتحدانش به هیچوجه یک ایران اتمی رابخواهندپذیرفت وسرکوزی بالاتفاق اوباما بر تشدید تحریمها واقدامات برعلیه ایران درپاسخ به جاه طلبی اتمی رژیم ایران صحه می گذارند وی همچنین بامتهم کردن رژیم حاکم بر ایران به تلاش بی وقفه برای دستیابی به سلاح اتمی وهمراه بانقض قوانین بین المللی گفته است: "که اگرموجودیت اسرائیل موردتهدید قرارگیرد این کشوردست روی دست نخواهدگذاشت"


روی دیگرسکه طرف رهبران حاکم برایران هستند بطوریکه خامنه ای خودشخصا به میدان آمده وبرعلیه آمریکا همان سیاست شکست خورده "سندسازی به سبک احمدی نژاد" راپی می گیرد واحمدی نژاد درسخنان اخیرخود گفته است :"غرب تمام قواي خود را بسيج کرده که بزند وکاررا تمام کند، مثل روزروشن است که ناتوبراي حمله به ايران له‌له مي‌زند. شرايط عادي نيست، داريم به لحظه برخورد نهايي نزديک مي‌شويم البته اين برخورد الزاماً برخورد نظامي نيست وممکن است برخورد سياسي و... باشد. داريم به نقطه اوج مي‌رسيم؛ اگرغفلت کنيم، ضربه‌اي خواهيم خورد که تا ۵۰۰ سال نتوانيم بلند شويم " سرلشکر فیروز آبادی رییس ستادنیروی مسلح نیزگفته است که وی آرزوی شهادت رادارد صالحی نیزگفته است گزارش سازمان ملل برای مااهمیتی ندارد "مرگ یکبار، شیون هم یکبار"

دربخش بعدی نحوه درگیری راتوضیح خواهم داد

Comments