ناگفته های جنگ خاموش (الکترونیک) درایران- بخش اول


فرود یک فروندهواپیمای تجسسی آمریکا درخاک ایران نظریه پردازی پیرامون توانایی ایران برای جنگ الکترونیک رابه حوزه ای چالش برانگیزتبدیل کرده است که باتوجه به سابقه مواردی ازقبیل فیلترینگ، تلاش جهت ایجاد اینترنت ملی وایجاد پارازیت بروی امواج شبکه های ماهواره ای تلویزیونی وادعای ایران درتولید هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین لازم دیدم توضیحاتی رادراین خصوص به سمع ونظرمخاطبین برسانم.


داستان تاسیس وپاگرفتن یگان جنگال یا جنگ الکترونیک به پس ازعملیات خیبروبدریعنی سالهای 63-62 برمی گردد دراین سالها ضرباتی که عراق درعملیات فتح المبین وبیت المقدس متحمل شده بود آنهارابه این نتیجه رسانده بود که باید بخشهای اطلاعاتی خودرا به تجهیزات فنی تری مجهزنمایند وازسوی دیگرنیزایرانیان بادرک اهمیت اطلاعات درطراحی عملیات که باید تبلورآنرادرشخصیت بی همتای شهیدحسن باقری نابغه جنگ ایران وعراق دید ازانگیزه لازم برخوردارشدند


بدیهی است که وظیفه اولیه این یگان ازشنود مکالمات ارتش عراق شروع می شد که با سیستم های بجای مانده اززمان شاه ودراختیارارتش (موسوم به طرح مروارید که بخشی ازشبکه ناتو درایران بود) ووسائل ابتدایی دراختیارسپاه صورت می گرفت هسته اولیه این یگان درسپاه عمدتا ازحدود ده دانشجویی بود که ازدانشگاههای مختلف تهران وعمدتا بامحوریت دانشگاه صنعتی شریف تشکیل شده بود دکترمحمدسلیمانی وزیرمخابرات دولت نهم، علی اصغر زارعی (نماینده فعلی مجلس)، مرحوم دکترمجیدسلیمانی پور(مدیربرگزیده کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین)، علیرضا قلمبردزفولی(مدیرعامل ایرانسل)، وحیدصدوقی(مدیرعامل ارتباطات سیار) وتعدادی دیگرازمدیران مخابراتی کشورازجمله افسران ودانشجویان عضو سپاه پاسداران بودند که دربنیانگذاری این یگان نقش داشتند البته بعدها برخی ازواحدهای جهاد دانشگاهی نیزبا آنها همراه شده و توانستند به سایرحوزه ها ازجمله دستگاههای رمز، رادارهای هوایی ودریایی، سیستم های ناوبری، رادیو رله ها، لیزراپتیک و...نیزورود پیداکنند


هیچگاه فراموش نمی کنم که یکی ازماموریتهای ما درجنگ کشف رادارهای فرانسوی رازیت بود که برای ثبت تحرکات نیروهای زمینی دراختیارارتش عراق قرارگرفته بود اگراشتباه نکرده باشم این رادارها حتی قادربه تشخیص حرکات سربازان بدلیل تغییردرجه حرارات محیط وناشی ازتنفس ودمای بدن این سربازان یا ستونی ازآنها تافاصله 35 کیلومتری بودند وبهمین دلیل نیزسعی می شد که این دستگاهها سالم به غنیمت گرفته شود تادرمرحله بعد امکان بکارگیری برعلیه خود عراقی ها فراهم گردد والبته به چنگ آوردن آنها ازدست لشکروتیپ های عمل کننده توسط یگان جنگال زیرنظرقرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء نیزخودمصیبتی بوددربرخی ازاوقات گرفتن این رادارازعراقیها برای ماآسانتربود تا آنراازلشکر14 امام حسین اصفهانی ها پس بگیریم؟!


درخصوص استفاده ازامکانات مخابراتی غیرنظامی برای جمع آوری اطلاعات می توان به نمونه کشف استفاده نیروهای آمریکا ازگلوله های اتمی 155 میلی متری برعلیه ارتش عراق دردشت های شمال مجاورکویت بااستفاده ازتجهیزات شرکت نفت درجزیره خارک اشاره کرد که درآن گردانهای تانک وتوپخانه عراق باهرگلوله (که شایدقدرت آن معادل 100 تن موادمنفجره بود) به پودرتبدیل می شدند وحتی وقتی گزارش آن به رهبران کشورارائه گردید بسیاری ازآنان بکارگیری این سلاحها را دریک جنگ متعارف وهمراه با برتری مطلق ارتش آمریکا باورنمی کردند. تنها زمانی که سندرم سربازان آمریکایی آسیب دیده ازموادرادیواکتیودرجریان عملیات طوفان صحرا درافکارعمومی انعکاس یافت آقایان کمی به خودآمدند


دربحث استفاده ازماهواره های تصویری تجاری برای اهداف نظامی نیزدقیقا به همین روش اقدام شد یعنی سیستم ماهواره ای ایران که ایستگاه زمینی وآنتنهای آن درمردآباد کرج واقع بود. این سیستم که متعلق به لندست انگلیس بود عملا بدلیل نسل جدید ماهواره های فوق ونیزنیازبه قطعات یدکی جهت تعقیب وبرقراری ارتباط با شبکه ماهواره های درمداروهمچنین بدلیل عدم تمدید قرارداد پس ازانقلاب بدون هرگونه خاصیتی بیکارافتاده بود وتنهابخش پردازش تصویروکامپیوترهای آن قابل بهره برداری بود که نهایتا باخریداری نوارهای مغناطیسی وتصاویرازشرکتهای لندست انگلیس واسپات فرانسه ازاین سیستم استفاده وتصاویرونقشه های موردنیازعملیات جنگی درشبه جزیره فاو, جنگ شهرها یا جنگ موشکی وپس ازآن در کل منطقه را بروزنماییم.


البته ازموردمهم درکارجاسوسی استراتژیک الکترونیک علاوه برطرح مروارید دوپروژه ویژه آمریکاییها درایران موسوم به ژن یا جن سیاهDark Gene و بزکوهی Ibex بود که مربوط به مرزهای شمالی وکنترل کامل مرزها وتحرکات شوروی بود این فعالیتها که دردوپایگاه اصلی کبکان ونوشهرانجام می شد مستقیما توسط افسران سازمان سیا، وآژانس امنیت ملی ونیروی هوایی آمریکا اداره می شود والبته از افسران نیروی هوایی ایران برای مواردساده چون حفاطت پایگاههای فوق ونیزامورمهندسی درحدتکنیسین نیزاستفاده می شد ولی کلیه اموروفاکتورهای اصلی درهرپایگاه به عهده حدود 40 افسرآمریکایی بود


ماموریت اصلی این پایگاهها ونیروهای مستقردرآن آگاهی ازآزمایشات اتمی وموشکی شوروی؛ شنودمکالمات نظامی و غیرنظامی فرماندهان ومقامات آن کشور، رصد کردن نقل وانتقال نیروها وبالاخص تجهیزات سنگین ، رهگیری هواپیماهای روسی برفرازدریای خزر ومرزهای زمینی مشترک، دریافت وتجزیه وتحلیل تصاویرارسالی ازماهواره های تجسسی وارتباط با هواپیماهای مجهزبه راداروتجهیزات شنود ورهگیری مشابه آواکس که شامل هواپیماهای پی تری اف یااوریون یا 707 مجهزشده موسوم به طرح Elnet خلاصه می گردید. پیچیدگی واهمیت این سیستم های پیشرفته برای آمریکا بحدی بود که درهیچ نقطه دنیا بجزخاک آن کشوراین تجهیزات مستقرنشده بود واستانفیلدترنرریاست وقت سارمان سیا این تجهیزات رامتعلق به قرن آینده توصیف کرده بود


باوقوع انقلاب این پایگاههای ازنظرحفاظتی دراختیارنیروی هوایی قرارداشت ولی عملا بدلیل عدم آشنایی پرسنل باکارکرد دستگاهها، عدم تعمیرونگهداری وفقدان ارتباط تجهیزات زمینی با ماهواره های جاسوسی ومرکزیت آن با آمریکا یاسفارت آن کشوردرتهران ورابطه نظام جدید سیاسی ایران با شوروی عملا این تاسیسات عاطل باقی مانده بود وتنهاپس ازجنگ بود که ازسوی وزارت اطلاعات جهت راه اندازی آنها دعوت بکارشده که باپاسخ منفی به درخواست فوق مدیریت آن به فردی دیگرواگذارگردید (فکرمی کنم این فرد برادرکوچکترسردار سرلشکرحسن فیروزآبادی رییس ستاد نیروهای مسلح بود که وی رابعنوان معاونت فنی وزارت اطلاعات منصوب کرده بودند)


درخصوص موضوع اصلی مقاله یعنی توان یگان فعلی جنگ الکترونیک این یک واقعیت است که ارتش ایران وسپاه پاسداران قابلیت های مهمی را چه دربخش سخت افزار وچه دربخش نرم افزارودلیل استفاده ازنیروهای متخصص کسب کرده انداما همانطوریکه فرماندهی سپاه درهمه امورات آن نهاد تمایل به بزرگنمایی دارد متاسفانه یگان جنگ الکترونیک رانیزازاین یاوه سرایی ها بی نصیب نگذاشته است.


سایت رجاء نیوزوابسته به سپاه پاسداران درسناریوی نوشته شده ازسوی رژیم شایعه دروغین کنترل هواپیمای تجسسی آمریکا را(که بدلیل نقص فنی درنواحی مرزی استان خراسان باافغانستان سقوط کرده است) بهانه قرارداده ومصاحبه ای با سردارعلی اصغرزارعی نماینده فعلی درمجلس ورییس سابق یگان جنگال رابه انجام رسانده است که دارای نکات جالبی است.


سردارنماینده دراین مصاحبه نظیردیگرمقامات سعی می کند نشان دهد که نظام درزمینه سایبری وارتباطات دارای اقتدارواشراف کامل بوده وبه توانایی سپاه درزمینه شنودوجنگ الکترونیک درزمان جنگ ایران وعراق اشاره می کند که سپاه حتی ازکوچکترین تحرکات ارتش عراق حتی درحد تعدادنفرات ونام فرماندهان گردانهاواهداف آنها ازقبل خبرداشته وبعنوان یک واحد کاملا مخفی ومحرمانه که حتی فرماندهان لشکرها هم ازآن بی خبربوده اند عمل می کرده است؟! به گفته وی توجه کنید:


" مثلا اگریگانی ازبغدادحرکت می‌کرد و به سمت‌ منطقه ‌می‌آمد ما می‌دانستیم این یگان‌ چند نفراست، فرمانده آن کیست و به کجا می‌رود و حتی ماموریتش چیست؛ بعد ازعملیات هم می‌فهمیدم چگونه عملیات کرده وچه مقدارتلفات داده است. چراکه ما نیزیک نسخه ازتمام این اطلاعات ومکالمات سری را دراختیارداشتیم."


اماهمین سرداردربخش دیگری ازبجای ماندن یک سایت کامل شنودخود درجزیره مجنون پس ازحملات تهاجمی عراق درماههای آخرجنگ اشاره کرده می گوید:


" دراواخرجنگ که بعثی‌ها توانستند جزیره مجنون را اشغال کنند، یکی ازسایت‌های جنگ الکترونیک ما که درآنجا فعال بود وما مجبورشدیم درآن لحظه ازآنجا عقب نشینی کنیم، مقداری ازاطلاعات ما درآنجا باقی ماند واینها دست عراق‌ افتاد و صدام3 -4 روزبعد درجایی سخنرانی کرد که ما اطلاعاتی به دست آوردیم که آمریکایی‌ها اطلاعات ما را گرفته وبه ایرانی‌ها می‌دهند."


شباهت عجیب این تناقض گویی ها با اظهارات مقامات رژیم که خود رامشرف برجهان می بینند اما ازاداره یک نانوایی ومدرسه ابتدایی نیز عاجزهستند نشان می دهد که دروغ وفریبکاری تنهامعیاروملاک اتحاد وهمبستگی بین نیروهای وابسته به رهبری است ولاغیر


همین یگان جنگ الکترونیک که ادعای اشراف براعزام یگانها حتی ازبغدادراداردزمانی که 1200 تانک عراقی ازجاده های اصلی بغداد- بصره مقابل آبادان گذشته ودرحال حمله به فاو وبازپس گیری آن شبه جزیره بودند درخواب خرگوشی فرورفته بودند درحالیکه دیده بانهای نه چندان باسواد قرارگاه مسئول دفاع ازفاو برسروروی خود می کوفتند وهیچ مرجعی به هشدارهای آنان توجه نمی کرد.


درخصوص ادعای اطلاع قبلی ازحملات شیمیایی عراق نیزدرحالیکه بیشترین تلفات به نیروهای ایرانی ومردم بیگناه درایران (سردشت) وعراق (حلبچه) وارد می گردید وشرکتهای آلمانی ازیکسوازطریق تدارک موادشیمیایی به عراق وازسوی دیگربعنوان تنها کشورپذیرنده مجروحان شیمیایی ایران کاربری مواد مرگبارخودرابروی رزمندگان ایرانی بعنوان موش آزمایشگاهی ارتش ناتو امتحان می کردند این سردارمی گوید:


"بعد ازعملیات خیبرتا پایان جنگ هیچ پاتک موفقی ازسوی عراقی‌هاوجود نداشت، زیراما تمام اطلاعات وبرنامه ریزی‌های انواع حملات عراقی‌ها را ازقبل می‌دانستیم، حتی ما ازبمباران‌های وحملات شیمیایی بعثی ها ازقبل مطلع بودیم اگراین اطلاعات نبود میزان مواد شیمیایی که آلمان‌هابه صدام داده بودند برای ازبین رفتن همه رزمندگان ما کافی بود لذا با اشراف اطلاعاتی سپاه به صحنه نبرد وآمادگی ارزشمند یگان پدافند شیمیایی تازه تأسیس سپاه تلفات شیمیایی به حداقل رسید."


یادرخصوص غافلگیری رهبران ایران ازعملیات فروغ جاویدان مجاهدین درماههای پایانی جنگ که تنها باگذشت دوروز از ورود ارتش آزادیبخش آنها به کشوروبفاصله 38 کیلومتری کرمانشاه تازه متوجه شده بودند که این واحدهای نظامی متعلق به عراق نبوده وهدف آنها تصرف تهران است


نهایتا عرض من این است که سران وفرماندهان رژیم بااستناد به یک حادثه کاملا معمولی که می توانست برای هرهواپیمای تجسسی و غیرتجسسی (یعنی ازدست دادن موتورونیروی محرکه) پیش بیاید اقدام به داستان سرایی کرده وضعفهای اساسی خود راپوشش داده ازآن بعنوان نقاط قوت خودتجلیل هم می کنند. بعنوان مثال درهمین موضوع فرود پرنده تجسسی آمریکا درایران درحالیکه همگان می دانند که این بدلیل روکش خاص موارد کامپوزیتی واستفاده ازپلاسما درآنتهای آنها هواپیماها رادارگریزبوده وحتی توسط کشورهای صاحب نامی چون چین، روسیه وهند دراین عرصه هنوزبجزمواردخاص امکان شناسایی اینگونه هواپیماها وجود نداردصرفا سقوط آن درایران دستمایه ای شده است تاایران نه تنها ادعا کند که فرود آن ناشی ازبدست گرفتن کنترل وهدایت هواپیماتوسط واحدهای جنگ الکترونیک بوده بلکه بطورطبیعی ومقدم برآن این یگان توانسته است چنین هواپیمای رادارگریزی را درفضای ایران شناسایی وردیابی هم بکند؟! سردارزارعی دراین رابطه می گوید:


" نکته مهم این است که اساساً نیروهای ما چطورمتوجه شدند چنین پرنده‌ای دراین زمان الان در آسمان وجود دارد؟ چون می‌دانید که این پرنده دچارنقص فنی درهوا نشد، بلکه به زمین نشانده شد؛ زیرا اگر به زمین می خورد صدها تکه می‌شد. خوب این اقدامات جنگ الکترونیک روی آن صورت گرفت"


لازم به توضیح است که سالم ماندن بخش فوقانی آن پرنده بدلیل طراحی خاص وخفاشی شکل آن است که باازدست رفتن موتورهای آن همانند افتادن یک برگ بازمین برخورد می کند ودرنتیجه خسارت حداکثرمتوجه بخش تحتانی آن ومیزان آن بستگی به سرعت برخوردآن بازمین درآخرین لحظه دارد.

Comments